اول مه را گسترده و سراسری برپا داریم / گفتگوى انترناسیونال با شهلا دانشفر

انترناسیونال: شهلا دانشفر به اول مه روز جهانی کارگر نزدیک میشویم. بطور کلی جایگاه و اهمیت این روز را چگونه توضیح میدهید؟

 

شهلا دانشفر: اول ماه مه،  روز جهانی کارگر است.  روز نمایش اتحاد جهانی کارگران. ١٢٣ سال قبل بخاطر گرامیداشت مبارزات جانانه کارگران شیکاگو برای هشت ساعت کار و سرکوب خونینی که شدند، این روز، بعنوان روز جهانی کارگر نام گرفت و از آن زمان تا کنون هر ساله در سراسر جهان این روز بعنوان روز اعتراض و اتحاد کارگران ارج گذاشته میشود. روزی که توجه ها بطرف کارگران و همچنین ستم و استثمار سرمایه داری جلب میشود. به عبارت روشنتر اول ماه مه  قبل از هر چیز، روز اعتراض به دنیای موجود و استثمار و توحش سرمایه داری است. روز اعتراض به جهانی است که در آن  انسان و انسانیت در آن زیر پا له می شود و همه چیز بر محور سود و سودجویی مشتی اقلیت میچرخد.

 

از همین  رو و بطور واقعی، روز جهانی کارگر، آنهم در عصر تعرض سرمایه داری به حقوق و دستاوردهای کارگران و مردم، تنها روز کارگران نیست، بلکه روز اعتراض کل جامعه به فقر و بندگی است. طبعا در صف مقدم این اعتراض این کارگرانند، که با بیانیه ها و قطعنامه ها و صفوف متحدشان بطور واقعی خواستهای کل جامعه را نمایندگی کرده و پرچم رهایی کل جامعه را به اهتزاز در می آورند. بنابراین  اهمیت این روز در ریشه و بنیان آن است. و امروز در شرایطی که سرمایه داری جهان را به فقر و قهقرا کشانده است، این روز جایگاه روشنتر و برجسته تری پیدا میکند.

 

امروز ما در قرن بیست و یکم زندگی میکنیم. تکنولوژی و قدرت تولید بشری پیشرفت سرسام آوری کرده است. اما این پیشرفت اساسا در خدمت رفاه انسانها قرار ندارد. اکثریت عظیمی از مردم جهان در فقر و محرومیت بسر میبرند. جوامع بشری حول تامین رفاه و احترام و کرامت انسان ها نمی چرخد، بلکه این قانون وحشی بازار و سود و سودآوری است که حرف آخر را زده و سرنوشت انسانها را رقم میزند. ابعاد این توحش را در آمارهای منتشر شده خود بنگاههای رسمی سرمایه داران در کشورهای مختلف میتوان دید.  از جمله بنا بر آمار در هر شش ثانیه کودکی بخاطر بیماری جان می سپارد.  در آمریکا کشوری که مرکز تکنولوژی و پیشرفت جهان است، یک درصد جمعیت کشور نود درصد ثروت جامعه را در چنگ خود دارد. و بخش عظیمی از مردم جهان در چنگ فقر و فلاکت غیر قابل توصیف، اسیرند. اول مه روزیست که همه مصائب و ستمگری سرمایه داری را مقابل چشم بشریت قرار میدهد. و کارگر بعنوان فروشنده نیروی کار در این روز فرصت پیدا میکند که بیاید جلو و کیفرخواست خود را علیه این جهان وارونه اعلام کند.

 

به همین اتفاقات دو ساله اخیر در سطح جهان نگاه کنید. یکباره مساله بحران سرمایه داری جهانی به مساله داغی تبدیل شد. طرحهای ریاضت اقتصادی و حمله به زندگی کارگران و کل جامعه به طرح فوری دولت های حاکم درآمد. در مقابل این طرحها ما با موجی از اعتراضات کارگری و اعتراضات گسترده مردم در کشورهای اروپایی روبرو شدیم. از جمله در همین  ٢۶ مارس در انگلیس ما شاهد تظاهرات صدها هزار نفره مردم در این کشور علیه بیکارسازیها و تهاجم دولت حاکم بر زندگی مردم بودیم.  قبل از آن ما اعتراضات توده‌ای گسترده در فرانسه، ایتالیا، اسپانیا، پرتغال و یونان را شاهد بودیم. از جمله چهارشنبه ٢٩ سپتامبر، هفتم مهر ماه، یکی از بزرگترین اعتراضات کارگری در سالهای اخیر در بروکسل پایتخت بلژیک برگزار شد که بیش از صد هزار نفر از کارگران از سی کشور جهان در اعتراض به سیاستهای ریاضت اقتصادی که هم اکنون در کشورهای اتحادیه اروپا در جریان است، در این شهر گرد آمدند و تظاهرات با شکوهی برپا داشتند.

نگاهی به این اتفاقات حاکی از موج جدیدی از اعتراض در کشورهای اروپایی علیه سیاست‌های ریاضت اقتصادی دولتهای اروپاییست. در این اعتراضات کارگران به خیابانها آمده و با شعار”بار بحرانتان را بدوش ما کارگران نیندازید”، میگویند ما می ایستیم.  بخش عظیم دیگر این کشاکشها  موج انقلاباتی است که در شمال آفریقا و کشورهای خاورمیانه شاهدش هستیم. انقلاباتی که جوهر واحدی دارند و همگی علیه دیکتاتوری و علیه فقر و فلاکت و برای زندگی ای انسانی هستند .  اول مه روز این جنبش و تلاش و مبارزه انسانی است.

 

انترناسیونال: در این رابطه در مورد اول مه در ایران چه میگویید؟

 

شهلا دانشفر: در پرتو این تصویر است که میتوانیم به اوضاع ایران نیز نگاهی بیندازیم. در ایران ابعاد فقر و فلاکت دیگر به حد یک فاجعه رسیده است. ٣٣ سال است که یک اقلیت مفتخور مرتجع، بر گرده مردم حکومت کرده و پولشان از پارو بالا میرود و در مقابل هر روز بر ابعاد فقر و گرسنگی و بیحقوقی مردم افزوده شده است. در ایران سطح حداقل دستمزدها در حد یک سوم خط فقر اعلام شده از سوی خود حکومت تعیین شده است. نپرداختن دستمزد کارگران به یک روال رایج در جامعه تبدیل شده است و در جاهایی حتی کارگر تا ٢٠ ماه دستمزد خود را طلب دارد. در ایران بیکاری بیداد میکند و هر روز بر صف کارگران بیکار افزوده میشود. و در کنار همه اینها طرحهای ریاضت اقتصادی حکومت بطور واقعی اکثریت مردم به موقعیت طبقه کارگر رانده و یک استثمار بی نهایت و فلاکت بیسابقه ای را بر کل مردم حاکم کرده است. سالهاست میبنیم که حتی فروش کلیه به شکلی از امرار معاش تبدیل شده است و شما بازار معروف فروش کلیه با آگهی ها و بازاریابی هایش را شاهدید. سخن از ۴ میلیون کودک کار و خیابان است و سن تن فروشی به ١١ سال و حتی زیر این عدد رسیده است. اعتیاد بیداد میکند. خصوصا ابعاد این فقر و فلاکت در دو ساله اخیر گسترده تر شده و طرح تهاجم اقتصادی رژیم تحت عنوان “طرح هدفمند کردن یارانه ها” زندگی کل کارگران و کل جامعه را به تلاطم انداخته است. در چنین شرایطی جامعه به نقطه انفجار خود رسیده و روشن است که در چنین اوضاع و احوالی اول مه روز جهانی کارگر، به عنوان یک روز مهم اعتراض علیه فقر و بندگی، چه جایگاه مهمی میتواند در مبارزات کارگران و کل جامعه داشته باشد.

 

انترناسیونال: با توجه به این آیا به نظر شما اول ماه مه امروز در ایران از ویژگی خاصی برخوردار است، یا باید همان جنیه های اساسی که اشاره کردید را دنبال کرد؟

 

شهلا دانشفر: من در سئوال قبل تلاش کردم، در پرتو تصویری جهانی به جایگاه اول مه نگاهی بیندازیم. اما اگر بخواهم مشخص تر به ویژگی اول مه امسال در ایران اشاره کنم، به سه موضوع مهم و محوری تاکید دارم:

 

 ١- ابعاد فقر و فلاکتی که در این یکساله بویژه بعد از اجرایی شدن طرح تهاجم اقتصادی رژیم به کارگران و به کل جامعه تحت عنوان هدفمند کردن یارانه ها تحمیل شده است و امروز مبارزه علیه فقر و فلاکت و در هم شکستن این تهاجم اقتصادی را به مساله محوری کارگران و کل جامعه تبدیل کرده است، یک واقعیت مهم است. در اول مه امسال باید جامعه را در اعتراض به فقر به میدان آوریم. دستمزدهای پائین و نپرداختن دستمزدها، بیکاری، گرانی و طرح تهاجم اقتصادی تحت عنوان یارانه ها اجزاء این مساله اند. این پیام اول مه امسال است. اول مه طبقه کارگر باید پرچم اعتراض علیه فقر و عدم تامین معیشت جامعه را با قاطعت و بطور سراسری بلند کند. بیانیه ها و قطعنامه های کارگران در این روز باید این روح را بیان کند. اول مه طبقه کارگر پرچمدار خواستهای کل جامعه باید باشد و این را در بیانیه و قطعنامه هایش بیان میکند.

٢- اول مه را باید در متن اوضاع سیاسی امروز ایران دید. اول مه در اوضاعی کاملا متفاوت و در ادامه روزهایی چون ٢۵ بهمن، ١ تیر ، چهارشنبه سوری و هفده اسفند روز جهانی زن، و دور جدید روزهای اعتراضات توده ای مردم علیه جمهوری اسلامی فرامیرسد. بویژه بدنبال انقلابات زنجیره ای در کشورهای شمال آفریقا و خاورمیانه افق جدیدی در مقابل مردم به جان آمده ایران برای سرنگونی این رژیم قرار گرفته است و شعار “مبارک، بن علی، نوبت سید علی” بیانگر این فضا و این چشم انداز است. باید این شرایط را دید و به استقبال اول مه رفت.

بطور واقعی هم اکنون در میان مردم بحث بر سر اینست که روز بعدی اعتراض، کدام روز خواهد بود. روز خشم ما کدام روز خواهد بود. پاسخ ما اینست که اول مه جامعیتی دارد که میتواند بهترین فرصت برای اعتراض کل جامعه علیه این رژیم فقر و فلاکت باشد.

بنابراین  اول مه را باید به عنوان یک روز آکسیون و اعتراض خیابانی در جامعه دید و برای آن آماده شد و من از این فرصت استفاده میکنم کارگران، معلمان، پرستاران، دانشجویان و همه جوانان و کل جامعه را به تظاهرات وسیع در این روز فرا میخوانم. و به نظر من در فرصتی که برایمان مانده باید با همین تصویر و گفتمان به تدارک اول مه رفت. این مباحث را وسیعا از طریق مدیای اجتماعی، فیس بوک و تویتر و غیره و در بحث در گروهایمان در محلات و در کارخانجات به پیش برد. باید در چنین سطحی به استقبال اول مه رفت و با بیانیه ها و قطعنامه هایمان کیفرخواست خود را علیه فقر و فلاکت اعلام کرده و پلاتفرم خود را برای سرنگونی این رژیم جنایتکار و رها شدن از این توحش افسار گسیخته سرمایه داری اعلام کنیم. در عین حال یک محور مهم اول ماه آزادی زندانیان سیاسی و کارگران زندانی است

 

٣- اوضاع جهانی و انقلابات منطقه که جنبه همبستگی با مبارزات کارگران در سطح جهان و حمایت از انقلابات مردم در شمال آفریقا و کشورهای خاورمیانه و نیز کردستان عراق را بسیار مهم و برجسته میکند. باید یک بند قطعنامه های اول مه بیانگر این همبستگی و همسرنوشتی جهانی  باشد. در همین متن است که باید تلاش کرد بیشترین همبستگی جهانی را از مبارزات کارگران در ایران جلب کرد. فشار آورد که جمهوری اسلامی و نه تنها جمهوری اسلامی بلکه دیکتاتورهای سرکوبگر باید از سازمان جهانی کار آی ال او و از همه نهادهای جهانی اخراج شوند. بیشترین حمایت های جهانی را برای آزادی کارگران زندانی از زندان جلب کرد. هم اکنون منصور اسانلو، ابراهیم مددی، رضا شهابی و غلامرضا غلامحسینی از کارگران شرکت واحد و رضا رخشان از کارگران سندیکای نیشکر هفت تپه و بهنام ابراهیم زاده عضو کمیته پیگیری و فعال دفاع از حقوق کودک در زندانند، فشار آورد تا این کارگران تا قبل از اول مه از زندان آزاد شوند و این گام مهمی برای آزادی همه زندانیان سیاسی است. به این ترتیب قدرتمند به استقبال اول مه برویم.

 

انترناسیونال: چه نکاتی علاوه بر آنچه تاکید کردید را در این فرصت چند هفته ای که به اول ماه مه مانده لازم به تاکید میدانید؟

 

شهلا دانشفر: من در سئوالات قبل به برخی نکات مهم اشاره کردم. اما اگر بخواهم به جنبه های عملی تدارک اول ماه مه در شرایطی که اشاره داشتم، تاکیدی داشته باشم، تاکیدات من عبارت خواهند بود از:

١- قبل از اینکه اول مه برسد باید جان شیرکو معارفی را نجات داد

ببینید جمهوری اسلامی نیز اهمیت و جایگاه این اول مه را میداند. بر خطری که هر روزه نظامش را تهدید میکند و خصوصا در چنین روزی واقف است، برای همین از هم اکنون شمشیر خود را کشیده است و از جمله اعلام کرده است که شیرکو معارفی زندانی سیاسی در سقز را در روز اول مه اعدام خواهد کرد. باید نسبت به این موضوع حساس بود و نگذاشت. در این رابطه بویژه مردم شهر سقز و مردم شهرهای کردستان نقش مهمی دارد. باید از هم اکنون تشکلهای کارگری و همه مردم اعتراض خود را اعلام کنند. جانیان اسلامی اول صبح روز جهانی کارگر در سال ٨٨ در حالیکه کارگران وسیعا به استقبال اول مه میرفتند، دلارا دارابی را اعدام کردند تا با این اقدام جنایتکارانه به کارگران چنگ و دندان نشان دهند. اما شش هفته پس از اعدام دلارا میلیونها نفر به خیابان ها ریختند و مبارزه برای سرنگونی حکومت اعدام و جنایت به اوج خود رسید. همچنین عکس العمل سریع مردم سنندج در مقابل تصمیم رژیم به اعدام حبیب لطیفی نمونه ای دیگر از یک اقدام آگاهانه و انقلابی بود که رژیم را به عقب نشینی وادار کرد. سال قبل بدنبال گسترش اعدامها که اوج آن اعدام فرزاد کمانگر و ۴ فعال سیاسی دیگر همراهش بودند، مردم کردستان با اعتصابی عمومی پاسخی جانانه ای به جانیان اسلامی دادند. اکنون نیز مهم است که با همین حساسیت به مساله اعلام اجرای حکم اعدام شیرکو معارفی برخورد کنیم و این بار نگذاریم این جنایت صورت گیرد.

بعلاوه جمهوری اسلامی هر ساله قبل از اول مه تعرضاتش را به رهبران کارگری شدت میدهد تا جلوی سازمانیابی اعتراضات کارگران را بگیرد. تا مانع برگزاری این روز اعتراضی بزرگ شود. اعتراضات گسترده ما برای آزادی کارگران زندانی از زندان و طرح خواست آزادی فوری همه زندانیان سیاسی، راه مقابله با چنین تهاجمی خواهد بود.

 

٢- اول مه روز مبارزات متحد ما کارگران است.

 همانطور که در سال گذشته ده تشکل کارگری، تشکلهایی که به همت و تلاش خود کارگران تشکیل شده اند، با  قطعنامه مشترک خود، قطعنامه ای که براستی خواستهای کل جامعه را نمایندگی میکرد، صف متحد و قدرتمند کارگری را به نمایش گذاشتند. امسال نیز انتظار میرود که در سطحی بسیار وسیعتر با صفی متحد به استقبال این روز برویم. و همه بخش های جامعه ، معلمان، پرستاران، دانشجویان و مردم شهرهای مختلف با بیانیه های خود، حمایت خود را از قطعنامه های سراسری کارگران به مناسبت اول مه اعلام دارند.

باید بدانیم که هر تلاشی برای برگزاری اول مه، هر تلاشی برای متشکل کردن مبارزات کارگری، ضربه ای بر حکومت جانیان اسلامی است و باید از آن حمایت و پشتیبانی کرد و صف واحدی از مبارزه را شکل داد.

 

٣- تدارک سیاسی اول مه

از هم اکنون باید وسیعترین گفتمان را بر سر اول مه و جایگاه و اهمیت چنین روزی بویژه در شرایط امروز جامعه و چه باید کردها براه انداخت. از مدیای اجتماعی بیشترین نیرو را برای سازماندهی اجتماعی و وسیع برای این روز گرفت. در و دیوار را پر از شعارهای ویژه این روز کرد. شعارهایی چون زنده باد اول مه، مرگ بر جمهوری اسلامی، کارگر زندانی، زندانی سیاسی آزاد باید گردد، زنده باد سوسیالیسم، زندگی انسانی حق مسلم ماست و خواستهای فوری مان پر کنیم و همه جا را به رنگ این روز در آوریم. گفتمان بر سر اول مه را در همه جا در محیط های کار، در گروهای جوانان در هر محل، در دانشگاه و در مدارس و در همه جا برپا کنیم و برای این روز نیرو بسیج کنیم.  از هم اکنون قطعنامه ها و بیانیه های خود را آماده کنیم و وسیعا پخش کنیم. و پیام و اعتراض  اول مه خود را در سطح جهانی انعکاس دهیم

۴- و بالاخره به همه فعالین یادآوری میکنم که کانال جدید تریبونی است در خدمت شما. از این تریبون استفاده کنید. فراخوانهایتان را از این طریق به جامعه اعلام کنید و اخبار اعتراضات و مبارزاتتان را وسیعا در جامعه انعکاس دهید. به امید یک اول مه با شکوه*