پرستش سکس و اندام جنسی در کشور های ژاپن و بوتان و هند

در کشور ایران و اغلب دیگر کشورهای جهان اندام جنسی و نیازهای جنسی یک تابوی وحشتناک هستند که همیشه از صحبت مستقیم در باره آنان پرهیز می شود و با ایماء و اشاره با عنوان “شرمگاه” از آنان نام برده می شود! و معمولأ در اغلب کشورهای جهان کمابیش انسانها تحت تآثیر عوامل هورمونی در ظاهر از انسان بودن خود و داشتن خصلت جنسی شرمنده هستند و در مورد آن سکوت می کنند اما در باطن این نیاز جنسی بخش اعظم اشتغال فکری آنان را شامل می شود ولی در کشور پادشاهی بوتان و بخش هایی از کشور های هند و ژاپن و ( نیز در مصر باستان و قبل از مسلمان شدن مردم این کشور)، دیدگاه انسانها نسبت به مسائل جنسی طور دیگری بوده  است و مردم نه تنها در مورد آن سکوت نمی کنند بلکه برای سپاس از برخورداری از تمایل جنسی، آن را به مذهب و موضوع هنری نیز تبدیل کرده اند و بطور مثال در کشور پادشاهی بوتان پرستش آلت تناسلی مردانه به عنوان مظهر حاصلخیزی به یک مذهب تبدیل شده است و بر در و دیوارهای شهر لهاسا پایتخت بوتان چنان تصاویری از اعمال جنسی بین مرد و زن ترسیم شده است که در ایران و حتا در کشورهای اروپایی و آمریکایی نیز غیر قابل تصور است و آنطور که تصاویر حضرت محمد زینتبخش منازل و دیوارهای خانه های مردم در ایران و دیگر کشورهای مسلمان است، در کشور بوتان تصویر آلت تناسلی مردانه زینتبخش در و دیوار منازل و خیابان های شهرهای این کشور است! در یک فیلم مستند در تلویزیون بی بی سی فردی که با او مصاحبه می شد می گفت که در کشور بوتان از آلت تناسلی مردانه گردنبند درست می شود و بر گردن مردان و زنان و کودکان آویزان می شود ( همانطور که مردم ایران گردنبند الله و تصویر محمد عرب را بر گردن خود آویزان می کنند!!) علاوه بر مردم بوتان، در منطقه “خاجوراهو” در کشور هند نیز بر در و دیوار های معابد آنجا تمام حالات انجام اعمال جنسی بین مرد و زن بصورت کنده کاری و طرح برجسته بسیار بزرگ ایجاد شده است. اگر در اینترنت جستجو کنید می بینید که منطقه خاجوراهو و معابد آن در کشور هند یک جاذبه توریستی است. اولین بار که یک فیلم از معابد خاجوراهو را دیدم و در این فیلم معابد بسیار بزرگی را در درون جنگلهای انبوه هند را نشان داد که سرتاسر در بیرون و درون این معابد پوشیده از تصاویر کنده کاری شده از اعمال جنسی بین مرد و زن را نمایش می داد برایم بسیار تازگی داشت. در فیلم ” ا پس تو ایندیا” نیز مجسمه های بزرگی از اعمال عاشقانه بین زن و مرد را نشان می دهد که در درون جنگلی انبوه قرار دارد و زیستگاه میمونهای وحشی است. در ژاپن معاصر نیز یک معبد پرستش آلت تناسلی مردانه به نام “ماراکانون” در منطقه “تاوارایاما” در ژاپن وجود دارد که به بزرگداشت آلت تناسلی مردانه اختصاص دارد و در شهرهای مختلف ژاپن فستیوال های بزرگداشت “حاصلخیزی” برگزار می شود که در این فستیوال ها مجسمه های بزرگی از آلت تناسلی مردانه در دست زنان و یا به دلیل بزرگی بر روی ماشین برای دیدن تماشاچیان در خیابانها حمل می شوند ( همانند علم و کتل هایی که در روز عاشورا در ایران در خیابانها حمل می شوند). از نظر علمی این احساس شرمندگی انسان ها در مورد توجه به اندام تناسلی خود ناشی از وجود هورمون جنسی تستسترون است اما بدون شک فرهنگ و تربیت و عادات اجتماعی نیز تحت تأثیر عوامل زیست محیطی نقش بسیار مهمی در نحوه بروز احساست جنسی انسان ها دارد. تحت تآثیر عادت و فرهنگ شرمندگی سنتی در کشورهای بخصوص مسلمان مانند ایران، در وب سایت ها و رادیوهای فارسی زبان کلماتی که اندام جنسی را تداعی می کنند تغییر داده می شوند و مثلأ : نام کشور “کستاریکا” به “کاستاریکا” و یا نام کشور “کسووو” به “کاساوو” تغییر داده می شوند!! در حالیکه در ایتالیای کاتولیک از اندام لخت زنان و مردان مجسمه های عظیم در میادین شهرها قرار داده شده اند اما در ایران هزاران سال است که زنان را در چادر می پیچانند! و اگر مردی به زنی چپ نگاه کند ممکن است که از طرف بستگان مذکر آن زن به قتل برسد! آری در کشور برزیل و خیلی از کشورهای دیگر جهان، مردم در کارناوال های خود با بدن لخت و نیمه لخت در خیابان ها به رقص و شادی می پردازند اما بزرگترین کارناوال در ایران، کارناوال عزاداری عاشورا و خودآزاری برای مرده های اعراب است! آری در فرهنگ ایرانی که خاستگاه مارکسیستها است، سکس، یک عمل کثیف و زشت و یک تابوی وحشتناک است و در مورد طرز نگرش به زنان در عمل و پراتیک فرق زیادی بین یک مارکسیست و یک حزب الهی ایرانی نیست! آیا بی دلیل است که در سایت های تشکیلات مارکسیست هیچگاه هیچ مطلبی در مورد مسائل جنسی منتشر نمی شود!؟ گویی که زنان و مردان مارکسیست، مسلمان هستند!؟ و صحبت در مورد مسایل جنسی را گناه و موجب شرمندگی می دانند!؟ در کشور کوچک بوتان در دامنه های هیمالیا یک مذهبی وجود دارد که آلت تناسلی مردانه را به عنوان مظهر حاصلخیزی می پرستند و مؤسس آن فردی به نام “دروپکا کونلی” است که در سال ۱۴۵۵ در کشور تبت بدنیا آمد. در مورد رفتار و توانایی های او افسانه های زیادی وجود دارد. بعد از کشته شدن پدرش در یک نزاع خانوادگی، او در مورد ماهییت جهان نظرش تغییر اساسی کرد و به یک “مانک” یعنی یک روحانی بودیست تبدیل شد و با انجام شعبده بازی و اعمال روحانی همه جا در گردش بود. او بعد از ورود به کشور بوتان، با گزینش یک شیوه غیر متعارف زندگی و نفی آن تلاش کرد تا ماهیت خودفریبانه  و خودخواهی و حرص و طمع بشریت را عیان کند. زندگی جنسی او شاید از نظر استانداردهای متعارف جوامع دیگر غیر اخلاقی تلقی شود. او در حالیکه “چانگ” که نوعی آبجو تبتی است می نوشید با دختران زیادی رابطه جنسی داشت. گفته می شود که رفتار بی پروای او برای افشای ماهیت واقعی روحانیون بودیستی بود که منافق بودند و در خفا آن کاری را می کردند که در عیان آن را نفی می کردند. (شبیه راسپوتین در دربار تزار روسیه) گفته می شود که او نیز معجزات زیادی داشته است و این یک معجزه است که مردم بسیار محافظه کار و بودیست بوتان که هیچگاه احساسات خود را آشکار نمی کنند به تبعیت از او تصویر آلت تناسلی مردانه را که از آن اسپرم خارج می شود بر دیوارهای منازل خودشان در ابعاد بسیار بزرگ نقاشی می کنند و به عقیده آنان اینکار موجب محافظت خانواده در برابر ارواح شیطانی می شود و میزان باروری را افزایش می دهد. “دروپکا کونلی” در شهر “پوناکها” معبدی را ایجاد کرد که آن را به “حاصلخیزی” هدیه کرد.

لازم به تآکید است که به مذهب تبدبل شدن آلت تناسلی فقط مردانه به عنوان مظهر حاصلخیزی در کشورهای نامبرده نیز انعکاس فرهنگ پدرسالاری و در جهت رفع نیازهای یکجانبه مردان است در حالیکه شایسته است در همان حال که از عمل جنسی به عنوان ضامن بقای نسل بشر تقدیر می شود اما نباید نقش زیبایی زنان در این رابطه نیز فراموش بشود و در واقع  باید اندام زیبای زنان را به عنوان مظهر حاصلخیزی تبلیغ کرد زیرا این زنان هستند که حاصلخیز هستند و محصول می دهند و نه مردان! و آنچه که در بین مردان ایرانی “احترام به زن” نامیده می شود و در واقع به تابو و توتم تبدیل کردن زن است در حقیقت شکل بدوی و ابتدایی تبعیت از احساس حسادت جنسی است تا مالکیت انحصاری مرد بر زن تضمین شود و آنچه که از نظر مردان و زنان ایرانی با سکوت در مورد مسائل جنسی احترام به زن تلقی می شود در جای دیگری و در کشور دیگری در جهان “احترام” تلقی نمی شود و نقض می شود و انسان ها در کشورهای مختلف در مورد مسائل مختلف و بخصوص در مورد مسائل جنسی دارای دیدگاههای متفاوت هستند و در این مورد نیز مانند دیگر مسائل، ارزش ها نسبی هستند. در یک فیلم مستند در مورد انسان های ابتدایی در کشور پاپوآ و نیو گینه، مردان بومی نیز مانند مردم ایران و … برای زنان خیلی ارزش قائل بودند!؟ و بین زنان و مردان قبیله یک دیوار نامریی ایجاد کرده بودند و اگر زنی با مرد دیگری حتا صحبت بکند دچار غضب خدایی می شود و رئیس قبیل این زن خاطی را به اطاق مخصوصی می برد و در آنجا زن مورد نظر دچار خشم خدایی خواهد شد و خواهد مرد! و این در شرایطی است که بومیان مورد نظر نیمه لخت هستند! با کسترش فرهنگ کاپیتالیستی در جهان و تسلط فرهنگ پول پرستی، در کشور هلند نیز سکس نه تنها به عنوان یک شغل علنی از طرف دولت به رسمیت شناخته شده است تا از زنان مالیات بگیرند، موزه های سکس نیز ایجاد شده اند و در آن ها عمومآ مجسمه هایی از آلت تناسلی مردانه برای جلب توریست ها نمایش داده می شود و مجسمه های شکلاتی کوچکی نیز از آلت تناسلی مردانه در شیرینی فروشی ها و بازارهای هفتگی به فروش می رسند و در ایران نیز شربت “مرتضی علی و سید الشهدا ” و حلوای نذری عرضه می شود؟!

نادر احمدی

‏‏‏سه شنبه‏، ۲۰۱۱‏/۰۴‏/۰۵

http://rahaii.weebly.com