و باز هم خوشا بحال شما آقای صارمی “ضد امپریالیست”

مقدمه :

آقای سعید صارمی در جوابیه مقاله من ( تجاوز نظامی غرب به لیبی ومواضع چپهای “ضد امپریالیست” ) در سایتهای مختلف مطالبی را متذکر شدند که قابل بررسی ومناظره میباشد.

 قبل از هر چیز من شخصا از جناب صارمی تشکر میکنم که صادقانه به مقاله من برخورد کردند ولپ نظراتشان را خلاصه در مخالفت با نظرات وخط سیاسی من مطرح کردند : نظرات  چپ سنتی “ضد امپریالیست” در مقابل نظرات چپ مدرن وکمونیست کارگری . باشد که این مناظرات در سطح وسیعتری در جنبش انقلابی وکمونیستی مطرح شود تا بتوان از آن در پیشبرد اهداف جنبش انقلابی وکمونیستی استفاده کرد . از رفقا ودوستان در دو سوی این مناظره ( سنتی و مدرن ) استدعا دارم که جهت هر چه پر بار کردن این مسئله مهم در جنبش ایران وجهان  نظرات و دیدگاههای خود رابه چالش وتقابل بکشانند. بازهم از  جناب صارمی تشکر وقدردانی میکنم.

سابقه وطرح مسئله :

آقای صارمی معتقدند که چرا من وقتی از ضد امپریالیست نام میبرم آن کلمه را در گیومه میگذارم. گویا من قبول ندارم که امپریالیست وجود دارد وگرنه این کلمه را راحت بدون “گیومه” بکار میبردم. من از همین نکته ایشان شروع میکنم ونظراتم را مطرح میکنم.

 من شخصا چپ های سنتی را ضد امپریالیست حالا بهر مفهومش نمیدانم. به همین جهت معتقدم که این چپ اصلا حتی ضد امپریالیست هم نیست که خودش ادعا دارد. برای همین اورا به اصطلاح ” ” ضد امپریالیست میدانم.

تاریخچه وپیشینه جنبش ضد امپریالیست در ایران

در چند دهه اخیر جنبش ها وسازمانهای ضد امپریالیستی مبارزاتشان بر علیه امپریالیست جهانی بسرکردگی امپریالیست آمریکا بوده وهست.

نگاهی کوتاه به جریانات ضد امپریالیست وآمریکایی میتواند بیانگر حال واوضاع این جریانات باشد. اگر بشود از گذشته درس گرفت وبه حال نگاه کرد ، میتوان آینده را پیش بینی کرد. بزرگترین نیرو وخط ضد امپریالیستی در ایران توسط حزب توده نمایندگی میشد.

حزب توده یک جریان ضد امپریالیست وبخصوص ضد آمریکایی در دوران قبل از انقلاب ۵۷ وبعد از آن بود. هر جریان وحزبی اگر با جمهوری اسلامی مخالفت میکرد فوری از طرف حزب توده بعنوان جریان آمریکایی و”سیا ساخته” معرفی میشد. زیرا حزب توده معتقد بود که خمینی ضد امپریالیست وضد آمریکا است ،پس مخالفت با رژیم خمینی مستقیم شما را نوکر آمریکا میکرد. امروز حزب توده کجا است؟ پسر عموهایش در عراق از ارتش آمریکا وسازمان سیا حمایت میکنند.در ایرا ن از ترس مردم  وانقلابیون که صدها وهزاران نفرشان را به جمهوری اسلامی لو دادند، خورا زیاد آفتابی نمیکنند. اما اینجا وآنجا که رد پایی از ایشا ن میبینی خورا زیر عبای خاتمی،منتظری،کروبی ویا پشت پرچم سبز موسوی ۶۷ قایم کرده اند.

جریان فدائی ضد امپریالیست وضد آمریکایی که در حقیقت از نظر سیاسی سازمان جوانان حزب توده بود. اکثریتش به حزب توده پیوست واز پاسداران خواست که با سلاح سنگین با مردم وامپریالیست آمریکا مبارزه کنند. بدین منظور انقلابیون وکمونیستها را که از نظر این جریان آمریکایی بودند به جمهوری اسلامی لو میداد که شکنجه وسر به نیست کند. این جریان امروز کجا است؟ میگویند ما اشتباه میکردیم که ضد آمریکا بودیم، آمریکا خیلی خوب بود وما نمیدانستیم، اصلا امپریالیست نیست، تازه اگرهم باشد چیز خیلی خوبی است. این خط ۱ و۲ .         خط ۳ ضد امپریالیست که طرفدار مائو وغیره بودند که از خمینی ضد امپریالیست حمایت کردند وخمینی را خرده بورژوازی وبورژوازی ملی ارزیابی کردند که دشمن آمریکا است ومترقی.

جریان سازمان مجاهدین خلق که اصلا ذاتا ضد امپریالیست وضد آمریکایی بود وحتی برای اثبات ضد آمریکاییش مانند برادر فدایی ترور مستشاران آمریکایی را در خیابانهای طهران به رخ انقلابیون ومردم میکشید. امروز مجاهدین کجا هستند؟ در کریدور های سنا ومجلس نمایندگان امپریالیست آمریکا از راست ترین وفاشیستی ترین جناح جمهوریخواهان آمریکا حمایت میکنند. تازه  به آنان التماس میکنند که اینان را از لیست ترورآمریکاییان ۴۰ سال قبل حذف کند ولی آمریکا گوشش بدهکار نیست میگوید توبه شما قبول نیست. مجاهدین میگویند هر کار که شما بما بگویید ما میکنیم ولی آمریکا حتی اینان را به نوکری هم قبول ندارد، اگرچه اینان خیلی کارها برای پنتاگون وسیا کردند وبقول خودشان حداقل تمام”ا سرار” جمهوری اسلامی را به آمریکاییان دادند. این ضد امپریالیست های طرفدارخمینی سابق از آمریکا میخواهند به ایران حکومت خمینی حمله نظامی کند وآن  را اشغال نظامی کند.و…..

خود حکومت خمینی وخمینی نمونه بارز ضد امپریالیست وضد آمریکایی بود . خاک آمریکا (سفارت) را به مدت ۴۴۴ روز در اشغال گرفت وآمریکا هیچ غلطی نتوانست بکند. دیگر از این ضد امپریالیست وضد آمریکایی تر. امروز احمدی نژاد دارد میگوید ” مرگ بر آمریکا “وبرای آمریکا در منطقه شاخه شانه میکشد وآمریکا رسما اعلام نموده که دشمن اصلی ما امروز در جهان جمهوری اسلامی است.

در سطح جهانی رهبران وکشورهای ضد امپریالیست کدامین بودند؟ چین ومائو. شوروی سابق، ویتنام اینها کجا هستند؟ همه اشان در صف ایستاده اند که تا شاید آمریکا با آنان معامله وکمک کند.

 ضد امپریالیست های امروزی جهان که با آمریکا مبارزه مسلحانه میکنند امروز طالبان والقاعده هستند.

این حال وروز وگذشته ضد امپریالیستهاست.

حال من از آقای سعید صارمی میپرسم که شما کجای این معادله ضد آمریکایی وضد امپریالیستی قرار داری؟. وفرق شما با این خیل ضد امپریالیست ها کدام است؟

به صرف ضد امپریالیست بودن وضد آمریکایی بودن هیچ چیز را نمیتوانی ثابت کنی.

چپ سنتی وفلسفه وجودی ضد امپریالیست

چپ سنتی از مائو واستالین ودیگر” سوسیالیست ها” یاد گرفته که فلسفه وجودی خود را با ضد امپریالیست وضد آمریکایی بودن هویت بخشد. استالین ومائواز آنجا که نمیتوانستند جواب کارگران وزحمتکشان جامعه خودرا بدهند به ناچار مانند جمهوری اسلامی یک دشمن خارجی رانشانه میگرفتند وخودرا در رقابت جهانی با آن میدیدند. اگر کارگر میگفت من نان میخواهم، من مسکن میخواهم، من آزادی تشکل واعتراض میخواهم فوری با شعار اینکه ما با امپریالیست آمریکا در جنگ هستیم اورا خفه میکردند. میگفتند که فعلا جنگ با آمریکا مهم است. هروقت آمریکا ی جهانخوار را در جهان شکست دادیم برای شما همه چیز تهیه میکنیم. اگر الان حتی حرفش را بزنید نوکر امپریالیست آمریکا هستید وشما را شکنجه میدهیم، زندان میکنیم واعدام میکنیم.

 سوسیالیسم که قرار بود برای مردم نان بیاورد، مسکن بیاورد آزادی وبرابری بیاورد، جزء شکنجه، کشتار وزندان چیزی نصیب کارگران وزحمتکشان نکرد فقط به این دلیل که فعلا دشمن اصلی امپریالیست به سرکردگی آمریکا است.

چپ سنتی ما که هنوز بند نافش به این اردوگاه سوسیالیسم گره خورده همان شعار ضد امپریالیست وضد آمریکایی را طوطی وار تکرار میکند. بنیانگذاران این شعارها دهها سال است که توبه کرده اند وقسم خورده اند که دوست امپریالیست هستند ، اما این دنباله چه های ضد امپریالیست هنوز میگویند مرغ یک پا دارد ودنبال آن مرتدین از امپریالیست هستند. اما خوشبختانه هیچکس آنان را جدی نمیگیردوحتی خودشان هم خودرا جدی نمیگیرند وهیچ ادعایی ندارند وفقط در جنبش مردم ایران در بدر دنبال نیروهای ضد امپریالیست هستند. اگر دیروز خمینی بود امروز احمدی نژاد وشیرین عبادی وموسوی، قذافی ،کاسترو وچاوز ودیگر ضد امپریالیستها هستند. اما هر از چند گاهی برای اینکه نشان دهند که خیلی ضد آمریکا وامپریالیست هستند باید ما کمونیستهای کارگری را نشانه بگیرند وفحش وناسزا، که  ما ضد آمریکا نیستیم.

فلسفه وجودی کمونیست کارگری

 چپ سنتی فقط خودش را با ضد امپریالیست وضد آمریکایی بودن هویت میبخشد، واگر این هویت را از او بگیری دیگر هیچ چیز ندارد که ارایه دهد. بخاطر همین هویت بود که توده ای، مجاهد وفدایی بعد از بقدرت رسیدن خمینی در عمل مات وآچمز شدند وخودرا در اختیار خمینی قرار دادند، چون دیدند که خمینی از آنان ضد آمریکایی تر است، شهید پرور تر است.اگر اینان صد شهید داشتند، خمینی یک میلیون شهید به رخشان کشید. اینان در مقلبل خمینی  “ضد امپریالیست ” خیلی کم آوردند. بعد از انقلاب این خمینی بود که رهبری جنبش ” ضد آمریکایی” را بعهده گرفت واینان در جامعه بخار شدند.

برعکس چپ های سنتی، کمونیستهای کارگری از انسان شروع میکنند نه از امپریالیسم. هویت خودرا از آزادی وبرابری انسان میگیرند. برای آنان سوسیالیسم یعنی حکومت انسانی،حکومت کارگری، آزادی وبرابری همه انسانها. این هدف کمونیستهای کارگری است که دارند برایش مبارزه میکنند. برخلاف هدف چپ های سنتی که هدفشان مبارزه با امپریالیست جهانی بسرکردگی امپریالیست آمریکا است.

اینجا است که اختلاف کمونیست کارگری با کمونیست ” ضد امپریالیستی ” در حرف وعمل خودش را نشان میدهد.

تجاوز به لیبی – مورد خاص

چپ سنتی به قضیه لیبی نگاه میکند. میگوید امپریالیست آمریکا ودیگر امپریالیستها دارند در آنجا نفوذ میکنند پس باید فوری یک موضع ضد امپریالیستی گرفت ،چون امپریالیست هر جا که نفوذ کرده بنفع خودش وبرای سرکوب مردم بوده.

اما اگر خیلی از این سرکوب بیشتر، توسط قذافی ” ضد امپریالیست” در ۴۰ سال اخیر انجام گرفته ومیرفت که بنغازی را تصرف کند ودهها وصدها هزار وشاید میلیون کشته بجا بگذارد مهم نیست. چون قذافی که امپریالیست نیست. کشور مال قذافی است. قذافی خودش لیبیایی است. قذافی تا بحال به هیچ کشوری مثل امپریالیست ها حمله نکرده این یک دعوای خانوادگی است که مربوط به کشورهای امپریالیستی نیست.

 میبینید که مسئله چپ سنتی مسئله انسان در لیبی نیست که دارد نابود میشود ،مسئله اش امپریالیست است که دارد دخالت میکند.( رجوع کنید به مقاله رفیق محمود قزوینی-حکمتیست سابق، که  نوشتند :  مردم لیبی بیخود انقلاب زود رس کردند ، فعلا باید میرفتند در بنغازی کار سیاسی میکردند- احتمالا کتاب فلسفه مقدماتی میخواندند- تا نوبتشان میرسید وقذافی هم حکومت میکرد وامپریالیست هم دخالت نمیکرد، مثل ۴۰ سال اخیر).

اگر قذافی در لیبی یک میلیون انسان بکشد زیاد برای این چپ سنتی مهم نیست حتی حاضر نیست یک اعلامیه هم در اینمورد صادر کند. اما همینکه آمریکا گفت ممکن است در آینده به ” کمک دمکراسی” در لیبی برود این چپ فوری غیرتی میشود وامپریالیست را پیشاپیش مورد حمله قرار میدهد. از نظر این چپ قذافی میتواند آدم بکشد اما دیگران حق ندارند. از نظر این چپ خمینی میتواند آدم بکشد ،اما آمریکا نمیتواند. برای این است که شعار اصلی وتضاد اصلی این چپ مرگ برآمریکا است.

 ما در کمونیست کارگری اینطور موضع نمیگیریم. ما میگوییم جان ومال وحرمت انسان است که ارزش دارد. ما در هفته های اول جنبش انقلابی در لیبی وجهان عرب دهها مقاله واعلامیه صادر کردیم که مردم در این کشورها حق دارند که حکومتهای خودرا سرنگون کنند ودر عین حال نوشتیم که تقریبا همه این حکومتها کارگزاران مستقیم وغیر مستقیم دولتهای امپریالیستی هستند که با توافق آنان در دهه های اخیر به کشتار وبیحقوقی ادامه دادند. مبارزه با این دیکتاتورها در حقیقت مبارزه با سرمایه داری جهانی است. ما معتقدیم که مردم امروز در مصر  مبارک را سرنگون کردند اما ارتش مبارک امروز زمام امور را در دست دارد وباید سرنگون شود. در لیبی در این مرحله حکومت قذافی باید سرنگون شودچون یک نسل کشی بوجود آورده. حال اگر حکومت بعدی چه آمریکایی وچه طرفدار قذافی وچه هر نیروی ضد انسان دیگری زمام امور را بدست گیرد باید مثل حکومت وارتش مصر به زیر کشیده شود. چه آمریکا در مصر مستقیم نباشد وچه آمریکا مسقیم ویا غیرمستقیم در لیبی باشد ،فرق نمیکند هر دو حکومت چون ضد انسانی هستند باید سرنگون شوند. ما معتقدیم حکومت جمهوری اسلامی وچاوز وطالبان که ضد آمریکایی هستند هم باید توسط انقلاب مردم به زیر کشیده شوند. شعار محوری ما در این مرحله شعار” مرگ برجمهوری اسلامی” است. اما شعار چپ سنتی” مرگ بر آمریکا” است. چون آمریکا دشمن اصلی خلقهای جهان است.

فرق ما با چپ های سنتی این است که ما از انسان شروع میکنیم واینان از ” ضد امپریالیست”.

حالا ممکن است تحلیل ما در مورد لیبی اشتباه از آب در آید. ممکن است نیروهای ناتو مثلا ۴ میلیون آدم در لیبی بکشد وقذافی فقط یک میلیون. ما از همین الان به مردم لیبی هشدار میدهیم که این کشورهای امپریالیستی خودشان دوست قذافی بودند وبرای حمایت منافع شما قذافی را سرنگون نمیکنند. اما فعلا برای زنده ماندن از این کشورهای امپریالیستی کمک بگیرید ولی این خودتان هستید که تاریخ را میسازید نه آمریکا واروپای امپریالیستی.البته هیچ بیمه ای وجود ندارد که مردم حتما در این راه پیروز میشوند ، اما با این شرایط این بهترین انتخاب مردم لیبی است که انتخاب خیلی جالبی هم نیست ولی حتما از کشته شدن بدست قذافی در هفته های قبل بهتر است. فعلا زنده هستند شاید کاری کنند که بدست آمریکا هم کشته نشوند. البته جواب چپ سنتی این است که بگذار قذافی یک میلیون بکشد.مرگ بر آمریکا.

 شما از ما خرده میگیرید که چرا ما زیاد از لفظ امپریالیست استفاده نمیکنیم.  شاید یک دلیلش خود شما باشید که با این مبارزه ” ضد امپریالیستی” آبروی هرچه ضد امپریالیست رابردید. اگر خمینی ،فدایی ،توده ای، طالبان، چاوز ضد امپریالیست هستند ما ترجیح میدهیم ضد امپریالیست نباشیم.

همانطور که استالین ومائو وانور خوجه دیکتاتوری پرولتاریا بودند ما ترجیح دادیم از این لفظ استفاده نکنیم.

اما فرمودید چرا ما مخالف حمله به لیبی هستیم، اما مثلا مخالف حمله به ایرا ن یا عراق نیستیم. همانطور که توضیح دادم . ما یک فرمول ساده برای آزادی مردم دنیا در آستین نداریم.

 ما معتقدیم که حمله ارتش آمریکا به آلمان هیتلری مثبت بود. سرنگونی رضا شاه بدست آمپریالیست ها مثبت بود. در این مقطع تا به امروز دخالت امپریالیست برای سرنگونی قذافی مثبت است. اما حمله به ویتنام وبه عراق به ایران به چاوز به چین وروسیه وشیلی وتقریبا همه موارد به جزء در موارد استثناء که بنفع مردم است محکوم است. ما هرگز فکر نمیکنیم که آمریکا به آلمان هیتلری حمله کرد که بنفع مردم جهان شود. اما مردم جهان ومردم آلمان توانستند ازاین حمله بنفع خود استفاده کنند واز شر هیتلر فاشیست خلاصی یابند، اگرچه هیتلر باکمک خود آمریکا بقدرت رسید.. احمدی نژاد مخالف این حمله بود ومیگوید هیتلر بیخود سرنگون شد . خود هیتلر هم میگفت ناجوانمردانه به او حمله کردند.

آقای صارمی نظر شما چیست؟ شما معتقدید که بهر قیمتی نباید از امپریالیست کمک گرفت حتی به قیمت نابودی همه انسانها.

ما انقلابیون هم باید مانند امپریالیستها محاسبه کنیم که چه چیزی به نفع ما است. نمیتوانیم با یک فرمول ” ضد امپریالیست” تمام معادلات سیاسی واقتصادی واجتماعی جهان را حل کنیم.

بطور خلاصه اگر چه انقلاب یک انقلاب جهانی است ولی وظیفه مردم انقلابی در ایران به زیر کشیدن حکومت اسلامی است که این خود بیشترین ضربه را به سرمایه داری جهانی میزند. مردم دنیا باید بکمک طبقه کارگر ومردم ما برخیزند. شعار محوری ما  “مرگ بر جمهوری اسلامی ” است. وظیفه طبقه کارگر ومردم آمریکا است که حکومت خودرا سرنگون کنند وماهم باید به آنان کمک کنیم. البته هیچ آیه قرانی نازل نشده که حتما باید اینطور باشد. ممکن است شق های دیگری هم در موارد استثناء قابل وصول باشد.

 اما اگر چپ سنتی میتواند با شعار “مرگ بر امپریالیست آمریکا” حکومت آمریکا را سرنگون کند وطبقه کارگر آمریکا را همین فردا بقدرت برساند، ما حسود نیستیم واز آن حمایت میکنیم.  فقط مواظب باشید که مثل مجاهد، توده ای وفدایی سر به آستان امپریالیست نبرید.

باز هم خوشا به حال شما که خیلی راحت نتیجه میگیرید که این حمله در لیبی وتمام حملات امپریالیستی کاملا بضرر مردم تمام میشود. من که شخصا ۲ و۳ هفته فکر کردم ومباحثه ومناظره وسبک وسنگین کردم، وبه این نتیجه رسیدم . تازه فکر میکنم ممکن است دارم اشتباه میکنم. وهروقت به اشتباه خود پی ببرم سعی میکنم از خودم انتقاد کنم میدانم که انتقاد ازخود بسیار سخت است.

اما من جدا به شما واتخاذ مواضع  شما و امثال شما بسیارغبطه میخورم. ای کاش مسایل دنیا به همین سادگی وبا یک فرمول  “ضد امپریالیستی” حل میشد ودیگر احتیاج نبود ما اینهمه بیخود وبی جهت به خاطر یک موضع کوچک  زجر میکشیدیم. از پاسخ شما بسیار ممنونم

مجید آذری