تجاوز نظامی غرب در لیبی و مواضع چپ های سنتی “ضد امپریالیست”

مقدمه : خوشا به حال چپ های سنتی “ضد امپریالیست”

تاریخا وسنتا چپ های سنتی وضد امپریالیست در مواقع حساس وخطیر سیاسی کارشان بسیار آسان است. شب راحت میخوابند وصبح از خواب بیدار میشوند ونگاه میکنند به اخبار وتحولات سیاسی روزدر جهان واز آنجا خیلی زود وبی دردسر مواضع سیاسیشان مشخص میگردد.

مواضعشان درست برعکس مواضع امپریالیست جهانی بسرکردگی آمریکا است.

اگر آمریکا به عراق وافغانستان حمله میکند ، اینان فوری مواضعشان مخالف آمریکاست واحیانا از طالبان وصدام حمایت میکنند. اگر آمریکا از شاه حمایت میکند واز خمینی بیزار است ، اینان مخالف شاه وطرفدار خمینی میشوند. اگر آمریکا واسرائیل مخالف حزب الله لبنان ومقتدا صدر در عراق هستند ، اینان از این جانوران اسلامی ” ضد امپریالیست” حمایت میکنند..در جریان جنبش انقلابی در خاورمیانه وکشورهای عربی بخاطر اینکه اکثر رژیمهای منطقه کارگزاران دولت ها غربی هستند اینان اتوماتیک وار طرفدار مخالفین آمریکا در منطقه میشوند. در لیبی هم وضع بدین منوال است. چون امپریالیست غرب به لیبی حمله کرده پس باید مخالف این اقدام بود . احیانا مخالف قذافی ویا موافق قذافی( بسته به غلظت سنتی بودن دارد).

بیچاره مارکس ، انگلس ،لنین ،منصور حکمت وکمونیست های کارگری که طرز استفاده از این فرمول ساده را نمیدانند وهمیشه مورد حمله ضد انقلابیون و” انقلابیون” قرار میگیرند.

مثلا لنین با امپریالیست آلمان مذاکره کرد ودر جنگ اول مواضعش در جنگ امپریالیستی وصلح در روسیه مطابق با امپریالیست آلمان بود.. لنین احتمالا این فرمول چپ سنتی را فرا نگرفته بود وگرنه با امپریالیست آلمان باید وارد جنگ میشد، نه مذاکره وتقدیم خاک روسیه به آلمان.

مارکس میگفت درست است که امپراتوری انگلیس برای منافع خود به هندوستان حمله کرده وآنرا جزو مستعمرات خود میکنداما این خود باعث بیداری مردم هندوستان میشود وهمچنین حمله اروپا به خاک آمریکا را مثبت ارزیابی کرد. خارج از اینکه مارکس درست میگفت یا نه که موضوع بحث مانیست ، ولی او هر چه بود مواضعش مخالف مواضع چپ های ضد امپریالیست بود. احتمالا در آن زمان مارکس هنوز از این فرمول همیشه حلال “ضد امپریالیستی” بیخبر بود.

منصور حکمت هم در زمانی که آمریکا به افغانستان حمله میکرد مخالف این حمله نشد، واعلان کرد که سرنگونی طالبان از طرف هرکس که باشد مورد مخالفت ما قرار نمیگیرد. وبخصوص آنکه حامیان وبنیانگذاران قبلی طالبان دارند این حکومت قرون وسطایی را که خودشان بوجود آورده سرنگون میکنند. بهتر است که دشمن هم باشند تا دوست هم . او نه طرفدار امپریالیست بود ونه از مواضع جهانی شان حمایت میکرد همانطور که لنین ومارکس طرفدار امپریالیست نبودند.

رضا شاه که در مدت حکومت بیست ساله اش ارتشی در ست کرده بود که از خاک ومرز های” میهن عزیز ایران” حمایت کند وفقط در عرض این بیست سال با ارتشش جز کشتار وقلع وقم مردم ومخالفین کاری نکرد. وقتی در موقع جنگ جهانی ارتش امپریالیست متفقین وارد ایران وطهران شدند این ارتش حتی یک گلوله هم شلیک نکرد ورضا شاه را دست بسته  باخود بردند. چه کسی میتواند مخالف سرنگونی رضا شاه توسط متفقین باشد. از قضا بعد از سرنگونی رضا شاه بود که بیشترین آزادی های تاریخ ایران بوجود آمد. حزب توده ودیگر احزاب در این دوران بوجود آمدند. مردم بیشترین آزادیهای سیاسی را در طول تاریخ در این دوران بدست آوردند. آیا این بدان معنی است که امپریالیستها خواهان آزادی مردم ایران بودند که رضا شاه را سرنگون کردند. ابدا. ولی مردم از این خلا قدرت دیکتاتوری توانستند به نفع خود استفاده کنند. چه کسی ممکن است مخالف سرنگونی رضا شاه باشد. احتمالا فقط سلطنت طلبان، ناسیونالیست ها و” ضد امپریالیست ها”.

مواضع در مورد تجاوز نظامی به لیبی

برعکس چپ های سنتی کارانقلابیون واقعی وکمونیستهای کارگری بسیار مشکل وحساس است. اگر آنان با خیال راحت شب تا صیح میخوابند وبعدیک موضع ضد امپریالیستی میگیرند،انقلابیون واقعی از شب تا صبح بیدارند ودغدغه اشان این است که کدام مواضع به نفع مردم وانقلابیون وکارگران میشود.

 در مورد لیبی،در هفته های اول که انقلابیون اکثر شهرهای لیبی را متصرف شدندو در آستانه تسخیر طرابلس بودند که قذافی با جنگنده های هوایی وتانک توپ واز دریا به انقلابیون حمله ور میشود. این سلاح هارا غرب در ۴ دهه اخیر به دولت قذافی فروخته بود که مردم را سرکوب کند. قذافی رسما اعلام کرد که به هیچ احدالناثی رحم نمیکند.وپس از تسخیر اکثر شهرها به دروازه بن غازی رسیده بود. از طریق رادیو وتلویزیون رسما اعلام کرد که از همه انتقام خواهد گرفت. اگر قذافی میتوانست بن غازی را متصرف شود یک نسل کشی وحمام خون از لیبی ومردمش بوجود میاورد که حتی کشتار وجنایات ۴۰ سال اخیر در مقایسه با این نسل کشی بسیار انساندوستانه ودمکراتیک بنظر میرسید. قذافی رسما خودش اعلام کرد که زیادی به مردم آزادی داده وازاین پس زمان انتقام فرا میرسد(ان –پی –آر).

دولت های غربی که در چند هفته اول فقط نظاره گر بودند و موج انقلاب آنان را مبهوت کرده بود ،از انقلابیون هیچ حمایتی نکردند وحتی دست قذافی را باز گذاشتند که متصرفات انقلابیون را باز پس گیرند. اما جناحی از هیئت های حاکمه غرب وبخصوص دولت فرانسه که همواره مدافع قذافی بود به این نتیجه رسید که اوضاع قدیم ودیکتاتوری های سابق دیگر در  کشورهای منطقه کاربرد ندارند باید کاری کرد که با موج انقلابی جدید همراه شد وسعی کرد که از داخل انقلاب به انقلاب نفوذ کرد. اگر آمریکا از بن علی ومبارک حمایت نمیکند پس فرانسه ودیگر کشورهای اروپایی باید دست از حمایت دیوانه ای بنام قذافی بردارند وگرنه منافع دراز مدتشان در منطقه وبا اوضاع واحوال جدید به خطر میافتد. از نظر اینان دیگردوران مبارک وقذافی بسر آمده ونبایست روی الاغ  چلاغ شرط بندی کرد. بعبارت دیگرتاریخ مصرف این دیکتاتوری ها منقضی شده وباید بفکر چاره بود واز درون انقلاب به انقلاب ضربه زد.

آمریکا ودولتهای غربی با وجود اختلافات شدید جناحی وکشوری به این نتیجه رسیدند که باید از انقلابیون در مقابل قذافی حمایت کنند. چون از نظر مردم دنیا ومنطقه دولتهای غربی بعنوان حامی دیکتاتورها در منطقه شناخته شده اند پس باید کاری کرد که نشان دهند که آنان مخالف دیکتاتوری هم هستند وآنقدرها هم آش شور نیست. چه بهتر که دولت لیبی را در سازمان ملل محکوم کنند وبه قذافی وکشورش حمله کنند وهم از انقلابیون دوفاکتو حمایت کنند. ودر عین حال آمریکا در بحرین،عربستان ویمن از طریق دولتهای تحت حمایتش راحت تر بکشتار وسرکوب انقلابیون ادامه دهد. یعنی هم از آخور بخورد وهم از توبره. وبه اصطلاح رفیق دزد وشریک غافله باشد.

حال یک مواضع انقلابی ومردمی در این مورد کدامین است؟ آیاباید به صرف ضد امپریالیست بودن ،گذاشت قذافی یک نسل کشی وحمام خون بوجود آورد؟ آیا باید گذاشت قذافی در مدت کم بمردم منطقه وانقلابیون بفهماند که بیخود دست به انقلاب زده اند وآنان را از کرده خود پشیمان کند؟  آیا نباید جلوی این جنایات را هر جور شده گرفت وحد اقل برای انقلابیون وقت خرید تا فعلا زنده بمانند وقذافی را سرنگون کنند.؟. انقلابیون لیبی بار ها اعلام کرده اند که نمیخواهند دولتهای غربی مانند عراق کشورشان را اشغال کنند فقط نیروی هوایی قذافی را خنثی کند،خودشان ترتیب سرنگونی قذافی را خواهند داد.   فکر میکنید مردم لیبی از شما میخواستند که کدامین موضع را انتخاب کنید.؟

 “موضع ضد امپریالیستی”؟ یعنی بگذار چندین میلیون کشته شوند وانقلاب نابود شود وقذافی ضد امپریالیست ” به کشتارش بیش از پیش ادامه دهد.

ویا اینکه فعلا گذاشت مردم وانقلابیون هر طور شده زنده بمانند وقذافی را سرنگون کنند، ودر عین حال به انقلابیون گوشزد کرد که دولتهای غربی برای منافع خودشان به لیبی وقذافی حمله میکنند. اینان تا دیروز از قذافی حمایت میکردندوامروز برای منافع خودشان برای انقلابیون اشک تمساح میریزند. باید به مردم گوشزد کرد که خودتان باید عنان انقلاب وسرنگونی قذافی وآینده لیبی را بدست بگیرید.

کسانی که مخالف حمله هوایی دولتهای غربی به لیبی هستند چه نصایحی به انقلابیون میکنند. گویا میگویند شما همگی باید بدست قذافی کشته ،شکنجه وفراری میشدید. بیخود زنده هستید. جانتان فدای ضد امپریالیست. مرگ شما باعث آبیاری جنبش “ضد امپریالیستی” میشد. حداقل مردم لیبی وانقلابیون لیبی این موضع گیری را ضد انسانی وحداکثر شوخی فرض میکنند.