میز گرد اکتبر … در باره تحولات کردستان عراق

اکتبر: برزمینه فقر و بیکاری و تبعیض و نابرابری و با الهام از انقلابات و جنبش های انقلابی کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا، کارگران و زحمتکشان و جوانان انقلابی عراق و بویژه در کردستان عراق جنبش اعتراضی و آزادیخواهانه آغاز شده است. خواستهای این جنبش آزادی و رفاه و انتقال قدرت به مردم است. اولین سوال این ا ست که بر اساس مشاهدات تا کنونی ظرفیت و ابعاد این جنبش و تحقق خواستهایش را چگونه می بینید؟

عبداله دارابی: همانطور که در بالا اشاره شد، جنبش اعتراضی و آزادیخواهانه  در عراق و کردستان عراق، به الهام از انقلابات و جنبش های انقلابی شمال آفریقا و کشور های خاورمیانه نضج گرفته و برای متحقق ساختن خواستهای رفاهی و آزادیخواهانه و «نه» گفتن به حاکمیت احزاب بورژوایی کرد  بمیدان آمده است.  بهمین خاطر تا این حد و همین قدر کافی است که از این جنبش، حمایت و پشنیبانی کرد و آنرا تقویت نمود. اما  پیروز شدن این جنبش معین و متحقق شدن همه خواستهای آزادیخواهانه و انقلابی آن به فاکت هایی گره خورده که بدون شناخت کافی از آن  و نحوه مقابله درست با هر یک از آنها، پیروزی تام و تمام حاصل نخواهد شد.  چون شرکت اقشار و طبقات مختلف در این جنبش،  قابلیت و  ویژگی های خاصی را به آن بخشیده  که کم توجهی بهر کدام  آنها  بسادگی قابل جبران نخواهد بود.  از سوی دیگر طرف مقابل مردم یعنی احزاب بورژوایی در قدرت، از قابلیت و پتانسیل ددمنشی و ارتجاعی زیادی برای رو در رویی با مردم  برخوردار هستند و غیر حربه  زور و قلدری  برای ایجاد فضای اختناق، تا کنون سیاست دیگری  را  برای برآورد کردن خواستهای بر حق  مردم معترض اتخاذ نکرده اند.  بی اعتنایی بمردم و شلیک کردن بسوی تظاهر کنندگان و کشتن و زخمی کردن آنها، دستگیری فعالین و رهبران این اعتراضات و زندانی کردن و شکنجه قرون وسطایی آنان و….، چیزی غیر سیاست زور و قلدری نمی توان بر آن  نهاد. با توجه به همه این فاکتور ها،  دستیابی به تمامی خواست های مطرح شده توسط این جنبش، منجمله انتقال قدرت بمردم، زیاد  ممکن و محتمل بنظر نمیرسد. علاوه بر آن، بخشی از خود رهبری  این جنبش، بلحاظ طبقاتی از جنس خود اقتدار گریان در حاکمیت است که از توان و پتانسیل بالایی برای به سازش کشاندن این جنبش برخوردار اند. نفس وجود این پدیده، بسهم خود روند به پیروزی رساندن تمام  کمال این جنبش را با دشواری های قابل لمسی مواجه ساخته است. در مرحله اول درک خود این موانع، فی نفسه بخشی از پیشروی جنبش را رقم می زند. چون در این شرایط انقلابی، چیره شدن  و تسلط یافتن بر این گونه موانع، زمان زیادی نمی برد. از نظر من،  باز گرداندن هویت و اختیار انسانی بمردم کردستان و دستیابی آنها  به همه خواست های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی اشان، ، فقط و فقط  از کانال کسب قدرت و دخالتگری مستقیم در سرنوشت خود مردم امکان پذیر خواهد بود نه هیچ چیزی دیگر. برای رسیدن به آن، بایستی شرایط پیش آمده و دخالتگری مستقیم در آنرا محترم شمرد و از ذره ذره لحظات آن به نفع کارگران، جوانان، زنان و مردم آزادیخواه استفاده نمود.  مساعد ترین شرایط در طول ۲۰ سال اخیر همین شرایط  است که مردم را در ابعاد عظیم و باور نشدنی به خیابان ها کشانده   و فریاد میزنند احزاب حاکم از اریکه قدرت کنار روید! تا سرنوشتمان را بدست خودمان و فرزندانمان رقم بزنیم!  با توجه به آن ، شرایط بوجود آمده در عراق و کردستان عراق، دست همه احزاب و جریانات کمونیست و چپ  را می بوسد و از همه ما میخواهد تا بدون هیچ اما و اگری بی صبرانه آستین ها را بالا زنیم  و برای تغییر بنیادی  جامعه گام  جدی را بر داریم و بدینوسیله سیاست و برنامه و تشکل های فی الحال موجودمان را تمام و کمال در دسترس کارگران و مردم آزادیخواه حاضر در صحنه قرار دهیم و آنرا به ستاد  و حزب رهبری کننده آنان  تبدیل کنیم. چون راه سریع و کم درد  سر و کم تلفات فقط از همین  مسیر ممکن است  نه هیچ راهی دیگر.

 

اکتبر: دو دهه است که احزاب بورژوایی و ناسیونالیست درکردستان عراق بر سرکاراند. در آغاز، این حاکمیت، خودی نامیده شده و از پشتیبانی قابل توجه مردم متوهم برخوردار شد. آیا جنبش اعتراضی توده ای کنونی به معنی پایان این توهم و یا اساسا، پایان حاکمیت احزاب بورژوایی و ناسیونالیست در کردستان عراق است؟

عبداله دارابی:  نه، این جنبش اعتراضی به معنای پایان این توهم  نیست.  اما آغازی است برای  رفتن و حرکت کردن به سمت پایان دادن حاکمیت احزاب بورژوایی در کردستان عراق. البته باید توجه کرد که هر دو جنبه این سئوال،  پدیده های بهم بافته  و در هم تندیده شده ای هستند که قدمت ده ها سال توهم  و خوش باوری و خیال پردازی نا مرئی را پشت سر خود دارند  که  متاسفانه تا ۲۰ سال قبل خیلی ها   مناظر و صدای دلخراش و غم انگیز آنرا نمی دیدند  و نمی شنیدند. آری، این خیال باطل، این تصور پوچ  و واهی که با هزاران برگ زرورق در هم پیچیده شده، تا کنون  ده ها و صد ها هزار انسان شریف و آزادیخواه کردستان عراق و منطقه را به کام مرگ فرو برده  و  در دل خروار ها تن خاک مدفونشان کرده است. بله،  نام رمز این توهم، کردایتی،  حکومت احزاب  بوروژازی کرد است که در قبلِ استقرار آن در کردستان عراق، بسرعت  بهشتی دلپذیر و باور نشدنی  را  برای اقلیتی مفت خور و کلاش  بنا نهاد و  ثروت های فرعونی را به تعدادی انگل بی مایه ارزانی بخشید.  در مقابل آن، جهنم سوزانی را  هم برای اکثریت جامعه کردستان  به ارمغان آورد.   فئودالها، دارا مردان، سران قبایل و عشایر و مرتجعین مذهبی و…. از ده ها سال قبل تا کنون،  خارج از درک و اراده حقیقی مردم زحمتکش کردستان، ایده حاکمیت خودی، حکومت کردی، زبان کردی، وطن کردی، و….. را بعنوان ایده رهایی بخش بخورد مردم  منطقه داده و در پس  آن،  دنیای سراپا ارتجاعی امروز را برای هم کیشان و هم طبقه  ای های خود فراهم ساختند.  این ایده بغایت ارتجاعی،  تار و پود کل زندگی جامعه کردستان را  چنان در هم تندیده  بود که فکر مقابله کردن با آن، و کنار زدنش از دایره زندگی مردم قابل تصور نبود. اما علیرغم آن همه جان سختی، عزم و اراده کنونی مردم  حاضر در صحنه بویژه نسل جوان امروزی، در ادامه تعمیق مبارزات خود بی هیچ تردیدی حاکمیت احزاب بورژوایی کنونی را بزیر خواهند کشید.  اما  کنار زدن ایده ناسیونالیستی و کردایتی بمراتب جان سخت تر است و کنار زدن آن  زمان زیادی را می طلبد. با توجه به نکات فوق، جنبش اعتراضی توده ای کنونی در ادامه تعمیق مبارزات خود، اقتدار گرایی احزاب حاکم را کنار خواهد زد و بدینوسیله راه برای زدودن کامل توهم ملی و کردایتی نیز فراهم خواهد ساخت.

 

اکتبر: جنبش اعتراضی  کردستان عراق تاثیر مستقیمی بر کردستان ایران خواهد داشت. ابعاد این تاثیر در میان کارگران و مردم زحمتکش کردستان ایران که خود با جمهوری اسلامی درگیر مبارزه ای چند ده ساله هستند چگونه است؟

آیا اعتلای جنبش های اعتراضی و انقلابی کارگران و مردم زحمتکش، زنان برابری طلب و جوانان کردستان ایران هم در راه است؟

عبداله دارابی: ابتدا لازم است اشاره کنم که، قدمت اعتراض و مبارزه کارگران، زنان و جوانان آزادیخواه ایران و کردستان علیه رژیم اسلامی ایران ۳۲ سال را پشت سر خود دارد.  این نبرد، از بدو حاکمیت سیاه رژیم  اسلامی ایران آغاز شده و بطور متناوب تا امروز ادامه داشته است. از این نظر، پیشینه مبارزاتی مردم ایران بمراتب بیشتر و طولانی تر از کردستان عراق است. علاوه بر آن، مضمون خواست های مردم ایران نیز شناخته شده تر و با سابقه  تر است. بنظر من تحولات انقلابی آغاز شده از  شمال آفریقا و رسیدنش بکردستان عراق،  دیر یا زود در کردستان  ایران نیز بازتاب خواهد یافت و محل کار و زیست مردم به صحنه اعتراض و مبارزه گسترده تر علیه کلیت رژیم اسلامی ایران تبدیل خواهد شد و برای کنار زدن همه جناح های رژیم بمیدان خواهد آمد.  چون از این نظر، ایران هم آبستن چنین حوادثی است.  در این شرایط، بروز چنین مبارزاتی در کردستان ایران،  بلافاصله به شهر های ایران رسوخ خواهد کرد. بنظر من در این رابطه، ایران مستثنا نخواهد بود و جز کشور های واکسنه شده بحساب نمی آید و مبارزه برای کنار زدن رژیم از اریکه قدرت،  آغاز خواهد شد و بی هیچ تردیدی تاثیرات جنبش اعتراضی کردستان عراق هم بسهم خود در کردستان ایران نیز انعکاس خواهد یافت. خواست عمومی مردم ایران هم  در درجه اول کنار زدن رژیم و انتقال قدرت بمردم و بر قراری یک دنیای آزاد  و مرفه  است. بنا بر این،   صرف ددمنشی و وحشی گری رژیم جمهوری اسلامی در حق مردم ایران، قادر به سد کردن و متوقف نمودن اعتراضات و مبارزات مردم نخواهد شد. شرایط موجود در جهان بویژه در خاورمیانه،  فضای اعتراضی مردم را تغییر داده و اراده و اتکا به نفس و امید به پیروزی را میان آنان افزایش داده است چون خالق اصلی این تحرکات، خود مردم جان به لب رسیده هستند و با اتکا به نیروی خود شان در کشور های شمال آفریقا  پا گرفته و با ایستادگی تمام در برابر انواع ددمنشی و اعمال ضد انسانی سران کشور های توتالیتر،  بسرعت در اکثر کشور های خاورمیانه گسترش یافته است. در این رابطه، زمینه تاثیر پذیری این تحرکات در کردستان ایران  نسبت به سایر مناطق  دیگر ایران بیشتر است.  چون مردم این منطقه، از سوابق و آزمون  و تجارب مبارزاتی و تحزب یافتگی زیاد تری نسبت به سایر نقاط  ایران برخوردار است . در نتیجه، تاثیرات جنبش اعتراضی مردم کردستان عراق بر مردم کردستان ایران، محتمل  تر و سریع تر از بقیه نقاط دیگر ایران خواهد بود.

 

اکتبر: در کردستان عراق مردم دست رد به سینه احزاب بورژوایی و ناسیونالیست کرد و حاکمیت و مشروعیت آن زده اند. آیا این به معنای بی اعتبار شدن و افول جنبش کردایه تی و احزاب نماینده آن در کل منطقه است؟ عکس العمل احزاب راست و قومی و ناسیونالیست، در کردستان ایران نسبت به تحولات کردستان عراق چگونه است؟ “چپ” های چه می گویند؟

 

عبداله دارابی: اگر  دست رد زدن به سینه احزاب بورژایی کردستان عراق را قبول داشته باشیم و بپذیریم که مشروعیت این احزاب نزد مردم کردستان عراق زیر سئوال رفته  است،  بایستی تاثیرات سر راست و مستقیم آن بر احزاب بورژوایی کردستان ایران را هم بپذیریم.  تا همینجا، بی اعتبار شدن احزاب بورژوایی کرد در کردستان عراق،   احزاب راست و قوم پرست کردستان ایران  را به عکس العمل علیه مردم کردستان عراق وا داشته  و آنه را وادار کرده است تا در اوج شرمساری و مستند بدفاع از احزاب حاکم در کردستان عراق و ضدیت در مقابل جنبش آزادیخواهانه مردم کردستان عراق  بپردازند. احزاب ناسیونالیست کردستان ایران در  رابطه با حاکمیت رؤیایی آینده خودشان در کردستان ایران،  به بهانه “آزمون نو پا” ، بدفاع از این حاکمیت ۲۰ ساله  احزاب  بورژوایی  در کردستان عراق بر خاسته  و بی اعتبار بودن آن توسط  مردم کردستان عراق را اخلا لگری و همسویی با رژیم ایران قلمداد کرده اند. این احزاب از همین حالا، از عدم  آزمودن این “آزمون نو پا” در کردستان ایران،  بشدت بیمناکند  و می ترسند  از همین حالا  مشروعیتشان میان مردم کردستان ایران به سرنوشت احزاب برادرشان در کردستان عراق دچار  شود. بی تردید بی اعتبار شدن احزاب حاکم در کردستان عراق با بی اعتبار شدن احزاب ناسیونالیست نزد مردم  کردستان ایران ترجمه خواهد شد  چون با آنکه احزاب  ناسیونالیست و قوم پرست تا کنون به قدرت دست نیافته اند اما اهداف و آرمان طبقاتی همه  آنها یکی است  و تا حال  نیز دربرخورد به کارگر و مردم آزادیخواه کردستان و احزاب جریانات چپ و کمونیست،  سیاست و تاکتیک مشابه را بکار گرفته و بدینوسیله لکه سیاه  تازه تری را  بر کارنامه سر تا پا سیاه خود الصاق کرده اند.

“چپ” ها نسبت به ابن رویداد در کردستان عراق، یکدست برخورد نکرده اند. بعضی احزاب و جریانات ریز و درشت  از این جنبش حمایت و پشتیبانی نموده و خود را کنار مردم بپا خاسته قرار داده اند. ولی رهبری کومه له که انتظاری از آن نمیرود،  کمافی سابق بخاطر منافع حزبی و سازمانی اش سکوت را ترجیح داده و تا جائیکه بزبان آمده، عدم رنجش خاطر احزاب حاکم را در نظر گرفته و بدینوسیله از دفاع مشخص و مستقیم از حنبش حی و حاضر در شهر های کردستان عراق خودداری نموده است.

ما نیز بسهم خود از بدو شکل گیری این اعتراضات، بلافاصله بدفاع از اعتراضات و مبارزات مردم کردستان عراق برخاسته و همزمان مردم کردستان ایران  را نیز به دفاع وحمایت از جنبش اعتراضی و آزادیخوانه مردم کردستان عراق فرا خوانده  و از آنها خواسته ایم بهر نحو ممکن همبستگی و حمایت عملی  خودشان را با جنبش بپا خاسته کردستان عراق نشان دهند.

 

اکتبر: کمیته کردستان حزب کمونیست کارگری- حکمتیست،برای تامین همبستگی و حمایت عملی کارگران و مردم کردستان ایران از هم سرنوشتان خود در کردستان عراق چکار کرده و می کند؟

 

عبداله دارابی: کمیته کردستان حزب حکمتیست، از بدو شروع اعتراضات مردم آزادیخواه در کردستان عراق، ضمن محکوم کردن اعمال خشونت بار احزاب حاکم در کردستان عراق، طی چندین نوشته و اطلاعیه، حمایت و پشتیبانی خود را از اعتراضات و مبارزات بر حق مردم کردستان اعلام کرده، و بسهم خود تحرکات  و اعتراضات روزمره مردم و اعمال زور و آدمکشی و ایجاد حو رعب و وحشت احزاب حاکم را نیز به اطلاع  مردم کردستان ایران رسانده و از آنها خواسته ایم تا بهر شکل ممکن از همسرنوشتان خودشان در کردستان عراق حمایت و پشتیبانی کنند.

در همین رابطه، به افشای هر چه بیشتر احزاب ناسیونالیست و قوم پرست کردستان ایران پرداخته و ماهیت طبقاتی و همسرنوشتی اخیر آنان با احزاب حاکم در کردستان  عراق را  هم به اطلاع   مردم منطقه رسانده ایم. در ادامه آن، ضمن حمایت  و ایستادن کنار کمونیست ها،  کارگران و مردم آزادیخواه کردستان عراق، کماکان از مردم  کردستان ایران خواهیم خواست تا بهر طریق ممکن  از مبارزات همسرنوشتان خود در کردستان عراق حمایت کنند  و به عناوین مختلف از آنان پشتیبانی نمایند.

۱۷ مارس ۲۰۱۱