زلزله و بازار

زلزله و سونامی یک حادثهٔ طبیعی است که بستگی به حرکت لایه هاى ضخیم زمین دارد. زمین همواره در حرکت و تغییر بوده و همیشه این حرکات کوچک و جا به جایی‌ در دراز مدت منجر به حرکت و جا به جایی‌ اساسی‌ میشود. این اتفاق همیشه در طول تاریخ زمین افتاده و اجتناب ناپزیر است. اما هرچه جمعیت زمین بیشتر میشود، و هرچه استفاده از منابع طبیعی بیشتر و بی‌ رویه تر میشود٬ خطر صدمات جانی و مالی هم بیشتر میشود. سو‌ٔ‌ استفاده از منابعه طبیعی به صورتی‌ که سرمایه داران در مدت دو ساله اخیر انجام داده اند، این امر را کاملا مسجّل کرده که با هر حادثه طبیعی یک فاجعه همراه است: فاجعهٔ بشری. فاجعه اى که غیر قابل کنترل منجر به یک حرکت و عکس‌العمل زنجیره‌ای شده و صدماتی غیر قابل جبران به جوامع میزند.
زمین پوکی استخوان دارد. به دلیل استخراج بی‌ رویه٬ تنها به دلیل به دست آوردن سود هرچه بیشتر از جانب سرمایه داران. حوادثی از نوع کوچکتر٬ عمدتاً طبقهٔ زحمتکش را که فاقد امنیت اجتماعی و اقتصادی است تحت فشار قرار میدهد. آنها هستند که بیشترین تلفات مالی، جانی  و اجتماعی را میدهند. اما در فاجعه‌ای از نوع گسترده تر همگان  تحت تاثیر قرار میگیرند. طبیعت دیگر فرقی‌ بین طبقات  قائل نیست. ما نمیتوانیم تماما جلوی حرکات و تغییرات طبیعت  را بگیریم، اما میتونیم اثرت آنرا مهار و به حداقل برسانیم بی‌ آنکه به ساختار آن صدمه بزنیم. در این هیچ شکی نیست که سو‌ٔ‌ استفاده از طبیعت، بنا کردن راکتورهای اتمی‌ که حتا در حالت ثابت نیز بزرگترین خطر برای بشریت است٬ پاکسازی جنگلهای قدیمی‌ از درخت، و … زمین را پوک کرده و راحت تر فاجعه پذیر میکند.
مهمتر اثرات بعدی این فجایع میباشد. شیوع بیماریها، گرسنگی، کمبود آب آشامیدنی، سو‌ٔ‌ استفاده چی‌‌ها و سرمایه دارانى را که حتى در موقع تراژدیهاى انسانى به سود فکر میکنند٬ از پیش هارتر می‌کند. اینجاست که طبقه کارگر و زحمتکش باز قربانی همه جانبه میشود.
فاجعهٔ ژاپن  با اینکه این کشور از قبل آماده بوده به همین جا ختم نمیشود. سرمایه داران در اینگونه فجایع به انسانها اهمیت نمیدهند، بلکه سکّه‌های خود را میشمارند. میگویند بازار جهانی‌ صدمه خرده، باعث توقف معاملات شده و عمدتاً بازار بورس به شدت افت خواهد کرد! همزمان  کارفرما‌های بزرگ و بعد زیر دستان آنها در مصرف سرمایه محتاط میشوند. سیاست آنها منجر به رکود در بازار کار، بهانه براى عدم پرداخت دستمزدها و غیره میشود. قیمت مواد اضطراری ناگهان بالا میرود. به علت کاهش قدرت خرید، مردم قادر به حفظ حداقل سلامتی‌ جسمی‌ خود نخواهند بود و بیماری و مرگ و میر وسیع تر میشود.
فقر، جنایت، فحشا، و سو‌ٔ‌ استفاده امری عادی در چنین شرایطی است. علیرغم همه اینها٬ همبستگى انسانى در وراى مرزها گسترش مى یابد. ناسیونالیسم در این شرایط لکنت زبان میگیرد. و هر وقت تراژدى انسانى اى رخ میدهد٬ بیشتر معلوم میشود که چاره محرومان فقط انترناسیونالیسم و اتحاد جهانى است. ما به زودی در مقابل جریانی قرار میگیریم که بی‌ شک می‌توان آنرا یونی‌ کمپ نامید. تقابل با فقر بین‌المللی به جنبش جهانى علیه فقر و دیکتاتورى منجر میشود. همبستگی‌ طبقه کارگر امروز بیش از پیش لازم و این احتیاج ملموس تر از همیشه میباشد و نیاز به سازماندهی و همکاری بین‌المللی دارد.
در حال حاضر سیاست سرکوبگرانه و خشن حاکمیت ژاپن تحت شعاع این فاجعه قرار گرفته و همهٔ مردم را با هم متحد کرده است. اما این واکنش اولیه در مقابل دردى مشترک است. بتدریج سوالات مهمترى مانند علت پایه اى این تراژدیها٬ خطرات نیروگاههاى هسته اى٬ مسئله تامین انرژى٬ و غیره طرح میشوند و اتحاد کنونى را به تقابل تبدیل خواهد کرد. بیشتر معلوم میشود که دشمن مشترک همانا نظام و حکومتى است که با سو‌ٔ‌ استفاده بی‌ رویه خود تاثیرات جانبی حوادث طبیعی را چند صد برابر کرده اند. پیشروى در این تقابلها به نفع کارگران و مردم مستلزم سازمان و تشکل است. وظیفه تمام سازمان‌ها و احزاب متعهد کارگریست که در مقابله با مخاطرات و جنایات ناشی‌ از فجایع طبیعی٬ کارگران و زحمتکشان را متشکل کنند و با ارائه برنامه‌ای دربرگیرنده و بسیج کننده بتوانند در سطح جهانی‌ به استقبال این تقابلها بروند. این امر بنوبه خود مستلزم تلاش براى همکاری و اتحاد طبقه کارگر در مقیاس وسیعتر است.
زلزله و سونامى و عواقب آن را نباید با منطق بازار به حال خود گذاشت٬ باید کمونیستهاى کارگرى پا پیش بگذارند.
۲۰۱۱-۰۳-۱۳
سوئد