انقلاب و اینترنت ٬ نگاهی به اثرات چند جانبه بکارگیری تکنولوژی ارتباطات در روندهای انقلابی

مقدمه:

مقاله جالب و آموزنده رفیق حمید تقوائی بنام ” قدرت مردم و مساله رهبرى حزبى در انقلابات عصر اینترنت” (۱) از دید من اهمیت بالائی دارد در موضوع بررسی اثرات اینترنت و تکنولوژی ارتباطات در  انقلابات عصر کنونی  . این مقاله از جمله مقالات پایه ای است. مقالات و بحثهائی که با تجرید بیشتر از روزمرگی فاصله می گیرد تا تصویری کلی تر و جمع بندی عمیق تری بسازد که بشود توشه برای پراتیکهای روزمره. حمید تقوائی در این مقاله به دو وجه مثبت گسترش اینترنت یعنی وجه اشتراک اطلاعات و خود گزارش دهی اشاره دارد. در عین حال ، مشاهده او اینست که این وجوه مثبت شاید باعث “رشد زودرس و غیر طبیعی” انقلابها شده که نمونه اش عروج انقلابهائی است که دچار مشکل رهبری واحد و سازمان سیاسی رهبری کننده واحد می باشند. او بدرستی  پیروزی انقلابها را در تثبیت این رهبری کمونیستی می داند و تاکیید می کند که نباید اینترنت را آلرناتیو یا رقیب حزبیت دانست. بلکه باید از اینترنت پایه ای ساخت برای پیشبرد مبارزه برای کسب هژمونی سیاسی.

من با بحثهای رفیق تقوائی موافقم و فکر می کنم این موضوع بتدریج اهمیت عملی زیادی پیدا می کند و جا دارد در ادبیات سیاسی چپ بهش مرتب پرداخت و مباحثش را غنی ساخت. خود مطرح شدن این موضوع از دید من نشان از ضرورت پرداختن به آنرا نشان می دهد. ذهن در اکثر موارد بدنبال واقعیت بیرونی فعال می شود و تلاش می کند آن واقعیت را درک کند تا توان تغیرش را پیدا کند.

در این مقاله کوتاه منهم تلاش می کنم گوشه هائی از این بحث را باز کنم و در دسترس خواننده قرار دهم جهت غنی تر شدن این سری بحثها:

(۱)سابقه بررسیهای تئوریک در مورد نقش اینترنت و مدیای آلترناتیو در بروز انقلابها

مروری ساده در خود اینترنت، نشان می دهد که مطالعات آکادمیک وسیعی از دیدگاه های مختلف در مورد اثرات اینترنت در حرکتهای اعتراضی و انقلابها مدتهاست شروع شده و قطب بندیهای اولیه بین دانشمندان علوم ارتباطات و علوم سیاسی در مورد اثرات اینترنت شکل گرفته است. اجازه می خواهم یک لیست اولیه از دانشمندانی که در مورد این بحث نظریه دارند ارائه دهم(۲و۳). خواننده می تواند با دنبال کردن منابع  زیر به شکل دقیقتری وارد بحثهای این متفکرین بشود:

الف:هواداران نظریه اثر مثبت اینترنت در روند انقلابها

کوری داکتورو، نیت اندرسون،استیفن بالکام: اهمیت بکارگیری اینترنت توسط مخالفین حکومتها

کلی شرکی،زینپ توفکی،دیوید پاری: اهمیت اینترنت در دسترسی وسیع مردم به اطلاعات بدور از کنترل دولتها

ژیلیان یورک، ماتیو اینگرام، مایک گیگلو: اهمیت نقش اطلاع رسانی(خبرنگاری توسط خود مردم)

ب:هواداران نظریه اثر منفی اینترنت در روند انقلابها

مالکوم گلادول، اوگنی موروزوف،دن مورفی،دویل مک مانوس: نقش مثبت اینترنت از نقش منفیش در توسعه انقلابها بیشتر است.

این متفکرین معتقدند که:

اولا:مردم همیشه راه ارتباط گیری با هم را پیدا کرده اند و اینترنت فقط راه دیگری است برای کاری که سابق انجام می شده

دوما:انقلابها سابقا بدون اینترنت هم انجام می شدند. نقش اینترنت در ایجاد انقلابها غلو شده است

سوما:در نهایت عمل واقعی و نه غرق شدن در دنیای تخیلی ارتباطات ، نتیجه انقلابات را روشن می کند

 

(۲) اینترنت ، فضای مجازی است یا فضای واقعی؟

حتی تا به همین امروز، بسیاری از “انقلابیون” نسل قدیمتر مدعی هستند که اینترنت “فضای مجازی است”. بسیاری از اینها از همان اول در مقابلش “موضع گرفتند”! خواستند تحویلش نگیرند و حتی تحریمش کنند! شاید فکر می کردند که “توطئه امپریالیزم جهانی است”! بسیاری از همینها بالاخره از خر ظیطان پائین آمدند و خودشان الان سایت دارند و در فیس بوک فعال! دوران این دیلمای “انقلابیون” هم دارد به سر می رسد. اینترنت نقش مثبت خود را در آگاه سازی و سازماندهی اجتماعی ثابت کرده و کسی که درش وارد نشود دیگر نمی تواند انقلابی بماند! امروزه انقلابیون دوران تکنولوژی، متخصصین ورود به اینترنت و استفاده از اینترنت هستند. پایه گزار ویکی لیکس و مدیر جوان گوگل در مصر دو نمونه اخیر پدیده تلفیق اینترنت با انقلابی گری دوران تکنولوژی هستند! هر چه هست ثابت شده که اینترنت ، فضای مجازی نیست. فضای واقعی برخورد جنبشهای اجتماعی است. فضای ارتباط گیری مردم با هم و اطلاع رسانی و سازماندهی است. از غرب تا شرق، امروزه این اینترنت است که انسانها را به هم وصل می کند و سازمان می دهد.

(۳) اینترنت “رقیب کار سازمانی” ، عامل ایجاد فضای تخیلی و رویائی، باعث عقب افتادن انقلاب؟

عده ای از انقلابیون مدعی هستند که نشستن پشت کامپیوتر از عوامل عقب افتادن انقلاب در ایرانست! می گویند این دلیل جا ماندن مردم ایران از مردم مصر و تونس است! ظاهرا مشاهده این عزیزان اینست که چون ما ایرانیها زیادی نشسته ایم پشت کامپیوتر و مصریها و تونسیها ننسته اند، ما عقب افتاده ایم! از دید من این نشان از استیصالی است که این عزیزان از کندتر بودن روند انقلاب در ایران حس می کنند بدون آنکه در تصویری بزرگتر بتوانند تفاتوتهای مرحله ای این انقلابات را تشخیص دهند.

من با رفیق تقوائی موافقم که اتفاقا اینترنت از عوامل مهم سازماندهی مردم در جریانت انقلابات اخیر بوده. مشاهدات و اخبار و گزارشات اینرا تایید می کند که مردم برای جمع شدن و سازماندهی اعتراضات خود از اینترنت و وسایل ارتباط جمعی آلترناتیو به وسیعترین شکل استفاده می کنند و حکومتها هم درست به همین خاطر در حال سازماندهی خود بر علیه این ابزار مردم هستند. از همین روست که مثلا واحدهای اطلاعاتی رژیم اسلامی و سپاه پاسدارانش مدتهاست واحدهای ویژه کنترل و مراقبت اینترنتی را سازمان داده اند و این موضوع را بسار جدی دنبال می کنند. در جریان عروج سونامی خاورمیانه هم دیدیم که حکومتها برای قطع رابطه مردم اولین کارشان تلاش برای قطه اینترنت است که البته بخاطر اینکه خود حکومتها هم به اینترنت وابسته هستند این را نمی توانند عملا پیش ببرند.

(۴) اینترنت تیغ دولبه؟

به نظر من ، اینترنت یک تیغ دولبه است. هم از جهت اطلاع رسانی و هم از جهت سازمانی می تواند به نفع و به ضرر انقلاب بکارگرفته شود. فرقش با سایر ابزارهای ارتباطی گسترش و فراگیریش هست. این گسترش و فراگیری می تواند ابزاری شود برای حکومتها که به این فضا رسوخ کنند و درست مثل فضای سنتی ارتباطی(تلویزیونها و منابع حکومتی ) ضد اطلاعات را گسترش دهند و پلیس اینترنتی هم می تواند به شکار “مبارزان اینترنتی” برود و آنها را بهتر و سریعتر شناسائی کند یا حتی جو نا امیدی و پارانویا را که ابزار اصلی کار اطلاعاتی است، منتشر کند.

(۵) نقش اینترنت در پائین کشیدن اقتدارهای فردی و گروهی و تاثیرش بر تحزب اپوزسیونی

وقتی ارتباطات انسانها در حد ملیونی شکل گرفت، یکی از نتایجش اینست که قدرت پاسخگوئی و زیر سوال بردن اتوریته ها چه در حکومتها و چه در اپوزسیونشان بالا می رود. سابقا و در دوران “پیش اینترنت” جامعه انسانی با قوانین زندگی گله ای جلو می رفت. جامعه انسانی بدنبال “رهبری” می رفت که اقتدارش را عموما از بیرون بودن از دسترسی ، حتی از دسترسی هوادارانش می گرفت. “رهبر” در آن دوران حرفش را می زد و می رفت و حرفهایش می شد “حجت” برای هوادارانش. هم حکومتها و هم اپوزسیونشان عموما اینگونه در مقابل هم صف آرائی کرده بودند. اینترنت که اجتماعی شد ، نه فقط اتوریته حکومتها و رهبرانش را به زیر می کشد بلکه اتوریته “اپوزسیون” که از همین قوانین روانشناسی استفاده می کند، به همان اندازه سقوط می کند.

نیاز به چنان “اتوریته هائی” در جامعه کاهش می یابد و با تغییر کیفی موازنه بین مردم و جامعه با اتوریته ها مواجه می شویم.

 

 

(۶) روان جمعی و بازسازی اتوریته از نوع دیگر:

اینترنت ، مکانیزم و رابطه تاریخی بین جامعه و رهبران را تغییر می دهد. دیگر رهبر با دور بودن از دسترسی مردم یا غیر قابل نقد بودن که تاریخا تعریف شده نمی تواند تعریف شود. روانشناسی بکلی متفاوتی باید جانشین این مکانیزم تاریخی رهبر و جامعه شود. “اشکال” این می شود که هر فرد و فعال اینترنتی درست با همان اندازه ها که “رهبرش” وارد مراوده می شود، خود را محق می داند و دینامیک “رهبر” و هوادار بهم می خورد.

دیگر رهبر بالای تریبون ساعتها نمی ماند. می کشندش پائین و ازش می خواهند در فضای اینترنت، معادل زمانی را برای حرف زدن رعایت کند و اگر نکند پاسخش را در اینترنت می دهند. حرفهای رهبران سیاسی که در تریبونهای یکطرفه “جذاب” بود در اینرنت و با ابزار نوشتاری زیر میکروسکوپ نقد قرار می کیرد و مو از ماست کشیده می شود. روان جمعی خودش تمایل بیشتر به اتمیزه شدن پیدا می کند چرا که روان جمعی در فضای بعد اینترنتی دیگر ساده لوحانه روی “همه اعتقادات” شکل نمی گیرد. اینترنت پایان دوران جمع های فرقه ای است. هر چه زمان می گذرد فرقه های متکی به پیشوایان غیر قابل نقد بیشتر به حاشیه کشیده می شوند. روان جمعی به گونه ای دیگر بازسازی و بازتعریف می شود. اشتراکات “مشروط” و “موردی” می شوند و تحزب با تعریف گذشته که گله ای و فله ای بود بیشتر غیر قابل تکرار و توسعه.

(۷) اینترنت ، ضد حزبیت یا کمک حزبیت؟

از دید من ، دنیای بعد از اینترنت هر دو گرایش و پتانسیل را در خودش حمل می کند. هم پتانسیلهای فردگرائی و انفراد در سیاست و کار اجتماعی و هم گرایش همپیوندی اجتماعی و سازماندهی روان جمعی طراز نوین.

اینترنت از سوئی، کار آئی و ابزاری بودن حزبها را آنطور که بوده اند با اشکال بیشتر مواجه می کند. حزبها آنطور که بوده اند خصوصا احزاب جهان سومی و چپ، در مواجه با دوران اینترنت بیشتر و بیشتر به حاشیه کشیده می شوند و بی معنی می شوند. آنگونه احزاب ه با اسطوره ها و اتوریته های فردیشان می خواستند آدم جمع کنند، زیر ضرب فضای باز و ناتوان از پاسخگوئی به نسل جوان ، تاریخ مصرفشان می گذرد.

از سوی دیگر، حزب و نیروی سیاسی که بخواهد در دوران اینترنتی خود را گسترش دهد، بیشتر از گذشته باد روی منطق دینامیک و محاوره و دیالوگ دائم تکیه کند. نه تنها ابزارهای جدید ارتباطی را بشناسد بلکه کیفیت نوینی که این ابزارها در ارتباط

انسانها ایجاد می کنند درک کند. متخصصین علم ارتباطات را بکار بگیرد و خود را به دانش این رشته مجهز کند.

(۸)تسریع و تقویت دینامیزم حزب و جامعه

برای اینکه حزب انقلابی بتواند از اینترنت و تکنولوژی ارتباطات استفاده کند هم باید به جت تکنولوژی اینها را در اختیار قرار بدهد و هم اثرات روانی و شناختی بکارگیری این تکنولوژی و جابجائی دینامیک حزب و جامعه را بشناسد و توان تطبیق با این جابجائی را داشته باشد. البته زمان لازمست که این پدیده ها را ما بتوانیم خوب جذب کنیم و از هم تشخیص دهیم. اما آنچه معلوم است از جهت روابط حزب و جامعه هم ما وارد دوران جدیدی شده ایم!

(۹) حزب کمونیست کارگری ایران و اینترنت و وسایل ارتباط آلترناتیو

مشاهدات نشان می دهد که حزب کمونیست کارگری ایران در مورد شناخت بموقع اهمیت اینترنت و شبکه اطلاع رسانی آلترناتیو بطور تاریخی پیشگام اپوزسیون ایران بوده است. این حزب تقریبا از بدو تاسیسش دنبال ابزارهای وسیع ارتباط گیری آلترناتیو بوده و با توان مالی ضعیف اما تلاشی باورنکردنی توانسته فضای مدیای آلترناتیو را چه از طریق تلویزیون ماهواره ای و چه از طریق رسانه های متعدد اینترنتی بگشاید.

رابطه حزب و جامعه در حزب ما، رابطه ای است بسیار دینامیک تر و مستقیم تر. دسترسی مستقیم جامعه با حزب ما از ویژگیهای حزب ماست و این کار حزب ما را در اجتماعی شدن در دوران اینترنت آسانتر می کند. اما باید موانع پیش راه را بیشتر شناخت و کیفیتها را دائما بالا برد.

همینکه حمید تقوائی، رهبر این حزب با این دقت ، بدنبال درک عمیقتر از مسئله گسترش تکنولوژی ارتباطات و تاثیرش در رهبری انقلابی است، نشانه ای است از این پیشرو بودن و هوشیار بودن.

بررسی اثرات تکنولوژی ارتباطات در روندهای انقلابی خودش دانشی است در حال شکل گیری.چاره ای نداریم که مرتب به این موضوع برگردیم و از خود واقعیت تجرید کنیم و از تجریدها تصویرهای لازمه برای ساختن تئوریها را شکل دهیم و این تئوریها را در معرض واقعیت به محک بگذاریم. منابع وسیع آکادمیک در این مورد هم باید بکار گرفته شوند و به ما یاری رسانند.

این موضوع از بحثها را بعنوان بحث پایه ای باید جدی گرفت و مرتب رویش برگشت.

 

منابع دیگر:

(۱)حمید تقوایى: قدرت مردم و مساله رهبرى حزبى در انقلابات عصر اینترنت

http://rowzane.com/fa/articles-archiev/40-hamid-t/6126-1389-12-13-08-57-33.html

(۲)بررسی نظریات قالب در موضوع اثر اینترنت در انقلابها

http://dfreelon.org/2011/02/05/sorting-through-claims-about-the-internet-and-revolutions-part-1/

(۳)بررسی کوتاه از کتاب موروزوف- شاخص ترین چهره آکادمیک مخالف اثرات مثبت اینترنت،  بنام “توهم تاریک “در بررسی اثر منفی اتینترنت در انقلابها

http://blog.p2pfoundation.net/reading-evgeny-morozovs-net-delusion-after-the-wikileaks-affair/2011/01/19

(۴)سعید صالحی نیا: باز هم زنده باد ویکی لیکس! در حاشیه اعلام کاندیداتوری ژولیان آسانژ برای جایزه نوبل ۲۰۱۱

http://rowzane.com/fa/articles-archiev/80-saeed-salehi/5785-1389-11-15-12-43-34.html

(۵)سعید صالحی نیا: زنده باد ویکی لیکس! زنده باد آزادی انتقال اطلاعات بدور از دخالت حکومتها! در حاشیه دست و پا زدنهای اربابان دنیا در برابر ویکی لیکس!

http://rowzane.com/fa/articles-archiev/80-saeed-salehi/3737-1389-05-10-22-39-18.html