دین اسلام از همان ابتدای کار با فرمان قتل انسانهایی که به اسلام روی نمیاورند ، ماهیت خشن و جنایتکار خود را نشان داد . صد البته خشونت و جنایتکاری تمامی ادیان مختص اسلام نیست . ضد بشری و جنایتکار بودن تمامی ادیانی که قدرت به دستشان افتاده برای هیچ کس پوشیده نیست . تمامی ادیان تا موقعی که قدرتی ندارند ، بسیار رعوف مهربان هستند ولی به محض اینکه قدرت را بدست میاورند ، تبدیل به هیولایی میشند که به هیچکس رحم نمیکند .
اسلام کثیفترین و بی رحمترین دینی است که بشر در طول عمرش به خود دیده است .
از زمان ظهورش در عربستان تا ورژن طالبانیش در افغانستان تا حکومت اسلامی با ورژن آخوندیش در ایران همه و همه یک طرز تفکر و یک عملکرد را دنبال و پیاده میکنند و آنهم پیاده کردن قوانین اسلامی بی کم کاست است .
برای مثال ضد زن بودن به اسلام مربوط بوده و تا به حال ادامه داشته، ساختار اسلام از زمان محمد مجنون تا به حال این بوده که زن نیمی از مرد است، نیمی از مرد ارث میبرد، شهادت دو زن برابر شهادت یک مرد است، زن باید از حکم شوهرش اطاعت کند، دختران ب…رای عشرت مردها از ۹ سالگی بالقند و…. کلی مزخرفاته دیگر که در قران سراسر جنون محمد شیاد وارد شده و بر سر زنان بی پناه چون پتکی زده شده، قران کثیفترین کتابی است که در آن توهین به زن را در حد اعلا رسانده، و عوامل اجرای آن ، محمد ، علی، طالبان ، خمینی و هر رژیم اسلامی دیگر است
این مشخصه را در جمهوری اسلامی ایران یا هر حکومت اسلامی دیگری میتوان به وضوح دید.
جمهوری اسلامی۳۲ سال است زن را رسما برده جنسی تعریف کرده، تحقیر و توهین به زن و یک آپارتاید جنسی تمام عیار را بر جامعه حاکم کرده و از هیچ خشونت و جنایتی علیه مقاومت و اعتراض زنان کوتاهی نکرده است. انقلاب نیز به همین دلیل زنانه است و زنان به عنوان یک ستون مهم آن و در صف مقدم آن قرار دارند. بر پیشانی انقلاب ایران نوشته است: آزادی زن معیار آزادی جامعه است. و در همان اولین روز آزادی از حکومت اسلامی اعلام میشود که از امروز زن و مرد کاملا برابرند و همه قوانین ضد زن اسلامی ملغی میشود. انقلاب حول مطالبات روشن در جهت حقوق زن و لغو آپارتاید جنسیتی نیرو میگیرد، تقویت میشود، روشن و شفاف میشود، متحد میشود و چهره انسانی بخود میگیرد. انقلاب باید با صراحت همه حقوق زنان را بیان کند. این رمز موفقیت انقلاب و در عین حال شاخص مهمی از مرز میان مردم انقلابی و مخالفین انقلاب است. جنبش ملی اسلامی و هر جریان دیگری که از طرح این خواستها ابا میکند، خدمت بزرگی به حکومت اسلامی میکند.
اگر نیم نگاهی سطحی به قانون اساسی و قوانین مجازاتهای اسلامی بکنیم به روشنی این واقعیت پی میبریم که این قوانین بر گرفته از آیات قران و احادیث و روایتهایی است که نقل شده و بر این اساس محدودیت ها و بگیر ببند و مجازاتهای که به صورت اسلامی اجرا میشود ، جایز و کاملا قانونی شمرده میشود .
قوانین اسلامی جا ومکانی باقی نگذاشته که مداخله نکرده باشد . از لحظه تولد و اقامه اذان در گوش نوزاد بگیر تا زمانی که وارد سیستم آموزشی دولتی میشود و شستشوی مغزی و اجباری بر روی وی صورت میگیرد .در ورود به دانشگاه و طی کردن خدمت سربازی دیندار بودن یا تظاهر به دینداری موجب تسهیل در ورود به دانشگاه و گذراندن دوره سربازی به شمار میرود. از ازدواج تا طلاق ، سیستم دادرسی ، قضایی و کیفری و نهایتا مرگ و نهوه به خاک سپاری مردم هم باید منطبق با اصول اسلامی صورت گیرد
حتی فکر کردن و شک کردن در این مورد که این قوانین درست نیست و بایستی تغییر کند ، مجازات به همراه دارد چه برسد به اینکه به قصد حذف و یا تغییر آن اقدام شود .
با توصیف این اوضاع و احوال این دین سراپا جنایتکار آیا زندگی و حتی زنده ماندن در سیستمی که از تمامی جهات فرد را تحت فشار روحی و جسمی قرار میدهد ، زندگی کردن و یا زنده بودن میسر خواهد بود؟
مگر مردم ایران چه میخواهند؟ جز آزادی و برابری و رفاه. جز شادی و رهایی از آپارتاید جنسی
اینها برای مردم بیشتر دنیا مقولاتی پیش و پا افتاده و درعین حال جز آزادیهای باالحق مردم است که دادن آن است بدون همچ کم وکاستی ، بدون هیچ محدودیتی وظیفه هر دولتی است
ولی در ایران به خاطر ایدئولوژی اسلامی میسر شدن این خواسته ها امکان پذیر نیست نه به خاطر اینکه ولایت فقیه با آن مخالف است ، نه به خاطر اینکه دولت اختارات لازم را ندارد یا دارد سستی میکند .
اینها شیرازه و اصول قوانین اسلامی است.این شیرازه اسلام است.
دین اسلام دین ضد بشر ، ضد رفاه ، ضد شادی ، ضد برابری ، ضد آزادی ، ضد اندیشه و فکر است .
از این رو مبارزه با این سیتمی بایستی با اندیشه و فکر باشد
بایستی در عملکردهایمان نشان دهیم که ما مرد زن برابرند .فعالیت اجتماعیشان جدا از هم نیست .
برای مبارزه با حکومتی که ضد شادی است ، تنها سلاح ، شادی است.
برای حکومتی که ضد زن ، ضد آزادی ، ضد برابری است ، افتخار به زن بودن ، برابری ، آزادی سم است نمیتواند در مقابل آن ایستادگی کند .
تا چند روزی که تا پایان سال داریم ۲ واقعه بزرگ در پیش رو داریم . یکی ۸ مارس ، روز جهانی زن و دیگری ۳ شنبه آخر سال که به چهارشنبه سوری معروف است. این دو روز برای مردم ایران اهمیت خاصی دارد . ولی اهمیت و حساسیت آن برای حکومت بیشتر است . چرا که تنها حکومت از تجمع مردم هراس ندارد بلکه از علنی و اجرا شدن خواسته های مردم مصادف با این ۲ روز خاص وحشت دارد .
حکومتی که اصلی ترین و حساسترین مقوله اش زیر سئوال برود ، به معنی سوت پایان بازی رژیم است . حال وقت اضافه ای که باقی میماند و یا نه ، این مسئله ای دیگر است . ولی چیزی که مهم است است که نه تنها مشروعیت و ساختار اسلامیش زیر سئوال رفته بلکه قوانین اسلامیش که تا دیروز وحی منزل حساب میشد و کسی قادر نبود درباره آن سخنی بیاورد و یا حتی فکر کند ، هم اکنون مردم با عملکرد خود دارد این واقعیت را نشان میدهد چه چیزی را میخواهد در جامعه برقرار شود..