منصور فرزاد منتقد جدی و پیگیر ناسیونالیسم کرد

در پاسخ به احمد رستمی

متاسفانه منصور فرزاد در میان ما نیست که خود او پاسخ این خزعبلات ناسیونالیستی و قومی را بدهد. بخش بسیار مهمی ازمقالات، مصاحبه ها و تلاشهای منصور فرزاد به نقد ناسیونالیسم و قوم پرستی، به نقد “زبان خودمان”، “لباس خودمان”، “ما کردها” و افشای ماهیت قوم پرستانه ناسیونالیستهای کرد اختصاص دارد. او برای افق و آرمانهای انسانی جنگید. اگر امروز او در میان ما نیست اما بعنوان رفیق، دوست و همکار او در سی سال گذشته وظیفه خود میدانم که پاسخ هجویات شخصی به نام احمد رستمی را بدهم.
 
ایشان به بهانه پرداختن به مراسم یادبود منصور فرزاد و طرح این مسئله که  ” چرا در مراسم یاد بود منصور فرزاد به زبان فارسی صحبت شده و زبان کردی مورد توجه نبوده؟ و چون به زبان کردی سخن گفته نشده است بنابراین به منصور فرزاد بی احترامی شده “، کوشیده است عقده های خود از کمونیسم، از منصور حکمت و حزب کمونیست کارگری را بترکاند. نوشته احمد رستمی در خصوص این مسئله و متعاقب آن قلم فرسایی علیه حزب، لیدر، افق و اهداف منصور فرزاد بی احترامی به منصور فرزاد توسط ایشان است نه آنچه که در مراسم یادبود او گذشت.

تنفر و انزجار احمد رستمی درنوشته سراپا متعفن او، پریدن به حزب کمونیست کارگری، به منصور حکمت، به اهداف و آرمانهای کمونیستی کارگری و انسانی ای است که کسی چون منصور فرزاد یکی از پرچمداران این افق و این آرزوها بود. نمی توان ادعای چپ و سوسیالیست بودن کرد، خود را بظاهر غم خوار عزیز از دست رفته ای نشان داد و همزمان به افق و آرمانهای انسانی و کمونیستی او پرخاشگری کرد. نمی توان داعیه دایه مهربانتر از مادر را نسبت به منصور فرزاد داشت اما همزمان به تلاش بیش از سه دهه او، به اهداف و باورهای او دهن کجی کرد. چنین برخوردی از جانب ناسیونالسیستهای قوم پرست کرد دور از انتظار نیست. تاختن به حزب حزب کمونیست کارگری، به منصور حکمت و اهداف جنبش کمونیسم کارگری معنایی جز تاختن به منصور فرزاد ندارد.
 
منصور فرزاد کادر جنبش و حزبی بود که بیش از نیمی از عمر خود را با تلاشی خستگی ناپذیر وقف تحقق یک دنیای بهترکرد. بخشی از برنامه یک دنیای بهتر به حقوق برابر شهروندی در میان مردم ساکن در ایران اختصاص دارد. برسمیت شناسی کلیه حقوق مردم منتصب به ملیتهای مختلف در ایران که به زبانهای مختلفی سخن می گویند، بخش دیگری از برنامه یک دنیای بهتر است. منصور فرزاد کادر و فعال حزب و جنبشی بود که برای تحقق این برنامه شبانروز تلاش میکرد. افکار عقب مانده و از دور خارج شده کسانی چون احمد رستمی که مراسم یادبود منصور فرزاد را بهانه ای برای عقده ترکانی خود علیه کمونیسم منصور فرزاد، علیه حزب علیه آرمانهای والای انسانی او  قرار داده است، مدام مورد نقد و افشای فعالیتهای منصور فرزاد بود.

در کردستان عراق پایگاه و ریشه های این نوع از تفکرات عقب مانده و ناسیونالیستی، که توسط  حکومت بارزانی و طالبانی نمایندگی می شود توسط مردم و جوانان و همه آزادیخواهان در کردستان عراق به مصاف طلبیده شده است. مردم ستمدیده و شرافتمند کردستان ۲۰ سال است که افکار پوسیده و قوم پرستانه احزاب حاکم و جریانات ناسیونالیست کرد را تجربه کرده اند. مردم این را عمیقا دریافته اند که حاکمان فعلی از ابتدای به قدرت رسیدنشان با باد زدن و چسبیدن به “لباس خودمان”، “زبان خودمان”، “ما کردها” و غیره، جامعه ای را به تباهی کشانیدند. عرق ملی، قومی و ناسیونالیستی امروز دیگر معضل مردم در شهرهای کردستان چه در عراق و چه در ایران نیست. منصور فرزاد از موضعی انسانی آزاد و برابر تاریخی پر از مبارزه و نقد علیه تفکرات ارتجاعی قوم پرستانه و ناسیونالیستی را در کارنامه و مبارزه متشکل سیاسی خود دارد. اگر امروز در میان ما بود، اولین کسی بود که به فحش نامه احمد رستمی علیه حزب کمونیست کارگری و منصور حکمت پاسخ میداد.
۱ مارس ۲۰۱۱