اعتراضات مردم لیبی و نقش امپریالیزم / مصاحبه میلیتانت با مازیار رازى

پرسش: رفیق مازیار با درود. در روزهای اخیر شاهد اعتراضات توده ای در لیبی بوده ایم. امروز قدافی سی و چهارمین سالگرد به قدرت رسیدن خود را جشن گرفت و برای سومین بار در دو هفته اخیر اعلام کرد که با اعتراضات توده ای بر خورد قاطع خواهد کرد. وضعیت کنونی لیبی را چگونه ارزیابی می کنید؟

پاسخ: با سلام به شما و خوانندگان میلیتانت. بله طبق آخرین گزارشات  به نظر می آید که معمر قذافی در دو هفته ناآرامی کنترل بخش بزرگی از لیبی را از دست داده است. نیروهای وفادار به او، در جهت قلمروی تحت کنترل شورشیان در شرق این کشور در حرکتند و توانسته اند یک تاسیسات نفتی در شهر برقه را در دست بگیرند. خشونت ها باعث شده در منطقه مرزی لیبی با کشور همسایه تونس بحران بزرگ انسانی رخ بدهد و دهها هزار شهروند خارجی که اغلب آنها مصری هستند، سرگردانند و قادر نبوده اند به کشورشان بازگردند. بدیهی است که سران این رژیم (همانند سایر رژیم های دیکتاتوری در منطقه) که بیش از سه دهه مردم خود را زیر چکمه اختناق و سرکوب قرار داده و جیب های خود و خانواده خود را با پول های سرشار از فروش نفت پر کرده است؛ مقصر اصلی این وضعیت اسفبار هستند. مردم لیبی  با مشاهده اعتراضات توده ای در سایر کشورهای آفریقای شمالی (به ویژه در تونس و مصر) فرصت را غنیمت شمرده و اعتراضات خود را علیه این رژیم دیکتاتوری به نمایش گذاشتند. نتیجه این اعتراضات توده ای هنوز مشخص نیست. رژیم قدافی تا کنون بیش از هزار نفر را در خیابان ها قتل و عام کرده است. به احتمال قوی تعدادی بیشتری در راه بر کناری او جان خود را در مقابل دستگاه سرکوبگر وی از دست خواهند داد. اما این هزینه است که هر جنبش ضد دیکتاتوری برای آزادی خود می پردازد. در نهایت توده های مردم در این کشور و منطقه پیروز خواهند بود.

پرسش: سازمان ملل متحد متفقاً قذافی را محکوم کرده و اقداماتی علیه وی انجام داده است. همچنین هیلاری کلینتون در جلسه علنی کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان گفت که سراسر منطقه خاورمیانه در حال تغییر است و در این مقطع واکنش محکم و استراتژیک آمریکا ضرورت دارد. دولت آمریکا می گوید در برابر لیبی هیچ گزینه ای را کنار نگذاشته است. آیا به نظر شما دول غربی به ویژه آمریکا و انگلستان که پیشنهاد اعلام محدودیت پروازهای هوایی در مقابل جنگنده های قذافی را داده؛ می توانند به مردم لیبی کمک کنند؟

پاسخ: به نظر من مسبب اصلی این بحران خود امپریالیزم است. در وقایع همین دول “دلسوز” که ظاهراً خواهان حمایت از مردم لیبی هستند؛ خود تا دو دهفته پیش از حامیان اصلی سیاسی و اقتصادی رژیم معمر قذافی بوده اند. در مصاحبه اخیر بی بی سی با قذافی؛ در مقابل سؤال مخبر بی بی سی «جریمی بوان» مبنی بر اینکه چرا متحدان قذافی، مانند رهبرانی نظیر «تونی بلر» (نخست وزیر اسبق بریتانیا)، که تا دیروز دوست ، همراه وی بوده، امروز خود را از وی جدا کرده و خواهان کنارگیری وی شده است؟ قذافی پاسخ می دهد که “این یک خیانت آشکار است و آنان هیچ اخلاقی ندارند!” او حق دارد! زیرا کشورهای امپریالیستی با وجود آگاهی کامل از ماهیت اختناق آمیز قذافی از او حمایت کامل کردند. تنها در سال ۲۰۰۹ توسط سازمان «آی ام ای تی» مبلغ ۳۵۰ هزار دلار کمک مالی بلاعوض به رژیم او اعطا شد. همچنین میلیونها  دلار فروش سلاح های نظامی در سال ۲۰۰۹ از کشورهای اروپایی به دولت قذافی صورت گرفته است. در سال ۲۰۱۰ قراردادی بالغ بر ۳/۱ میلیارد اورو با رژیم قذافی، توسط دول همین دول اروپایی، به امضا رسید. سوالی که باید از این دول “انسان دوست” شود این است که چرا تا کنون با چنین رژیمی معاهدات اقتصادی و سیاسی داشته و چرا در این دوره از مردم لیبی حمایت نکرده اند؟

در واقع انگیزه اصلی دول امپریالیستی در چنین وضعیتی این است که با برکناری قذافی؛ پایگاهی در آفریقای شمالی برای خود ایجاد کرده که در کل منطقه، حرکت های توده ای مردم زحمتکش در راستای تاسیس دولت های دمکراتیک ضد استبدادی و ضد امپریالیستی، مسدود کند. از این روست که بسیاری از مردم عادی در این کشور و نمایندگانشان که خواهان برکناری قذافی هستند، مخالف دخالت مستقیم دول امپریالیستی در کشور خود هستند.

پرسش: در چنین وضعیتی چه بدیلی در مقابل مردم لیبی قرار دارد؟

پاسخ: بدیهی است که یک بدیل فوری و همه جانبه نمی توان انتظار داشت. زحمتکشان و کارگران لیبی همانند همقطاران خود در مصر و تونس (و سایر کشورهایی که در مقابل رژیم های استبدادی خود به اعتراضات دست زده اند)؛ برای دسترسی به مطالبات خود؛ نخست با شعار بر کناری دیکتاتورها وارد مبارزه شده و با برکناری یک مهره در رهبری رژیم رضایت خود را اعلام می کنند. اما؛ همانطور که در مصر دیده می شود؛ پس از برکناری آن “مهره”؛ مبارزات گام به گام برای مطالبات دیگر فرا می روید. در چنین شرایطی سؤال این که “چه کسی باید بر مردم حکومت کند”  و “چه قانون اساسی باید حاکم باشد” در ذهن توده ها نقش می بندد. در چنین شرایطی نقش یک نیروی انقلابی در این کشور ها مبارزه برای تشکیل یک مجلس مؤسسان دمکراتیک و انقلابی است. این مجلس گام بعدی را برای دسترسی به یک حکومت کارگری به توده ها نشان می دهد. در غیر این صورت به علت نبود رهبری واقعی در درون جنبش کارگری و زحمتکشان؛ امپریالیزم برای حفاظت از منافع خود، با جابجایی چند مهره، یک رژیم دیگر بورژوایی را سر کار می آورد.  و مردم را از انتخاب نمایندگان واقعی خود محروم خواهد کرد.

اما، بدیهی است که هر حکومتی جایگزین قذافی گردد، تجربه اعتراضات این روزهای مردم  فراموش نخواهد شد. مبارزه کارگران و زحمتکشان برای رهایی خود از شر سرمایه داری بومی و امپریالیزم در سطح دیگری در آینده ادامه خواهد یافت.

۱۱ اسفند ۱۳۸۹