۸مارس روز اعتراض عمومی به آپارتاید جنسی است

در طول حیات رژیم آپارتاید جنسی جمهوری اسلامی یک مبارزه  مستمر و بی امان اجتماعی در جریان بوده است.  زنان در ایران هیچ وقت به رژیم و قوانین ضد زنش تمکین نکرده اند. دنیای متمدن، شاهد سه دهه مقاومت، مبارزه و اعتراض روزمره  زنان و دختران جوان  در خیابان و مدرسه و دانشگاه و در مقابله با گروههای منکرات و حراستهای مدارس و ادارات و کارخانه و با هر چه مظاهر شرعی و ضد زن است، بوده اند. زنان و دختران جوان با تلاش و پافشاری کم نظیری فاتحین غلبه بر حجاب اسلامی و عاملین کشف حجاب اند. انسان هایی که قوانین شرعی و اسلامی را زیر پا نهاده و مرزهای  مذهب و شریعت را در نوردیده و رابطه آزاد و انسانی زن و مرد را به عمل در آورده اند.

 جنبش ضد آپارتاید جنسی به علاوه دارای رهبران و جنبش خود بوده و نهادها و تشکل و شعار و مطالبات معین و عملی و راهکارها و روشهای اجتماعی مبارزه را تجربه کرده است. مراسم ها و تظاهرات و میتینگ های ۸ مارس از پارک لاله  و جلو دانشگاه تهران تا میدان آزادی و سالن های اجتماعات سنندج و دیگر شهرهای ایران و کردستان نمونه های این مبارزه و تلاش های اجتماعی برای رهایی زن است.
در مقابل این تحرکات انسانی و اجتماعی، تلاش هایی نیز به عمل آمده و می آید که جنبش آزادیخواهی و برابری طلبی زنان را به زاییده و سیاهی لشکر جنبش های ارتجاعی  اصلاح طلبی جناحی از جمهوری اسلامی علیه جناح دیگر و جنبش سبز تبدیل  و یا با طرح  مطالباتی نازل همچون حق حضانت فرزندان در چارچوب همان قوانین شریعت و ضد زن محدود کند و چشم بر حجاب اجباری و جدا کردن زن و مرد و تعرضات رژیم به زنان و دختران در خیابان ها و مدارس و ادارات از طریق گروه های منکرات و غیره بپوشد. مطالبات نازلی که گوبا بایستی  با جمع کردن امضا و دست به دامان آیت الله ها، متحقق گردند!
 زمانی در شهرهای کردستان، همزمان با فرارسیدن ۸ مارس ها، بین گرایشات مختلف از خانواده ناسیونالیستها  از جمله خانه تشکلها، هلال احمر، انستیتوی “خورهه لات”، انجمنهای کردی و خیریه، تشکل های شعرا و ادبای محترم کرد و غیره رقابت بود، تا چه کسی جلو میافتد و آدم بیشتر جمع می کند. نفس این تحرکات یک پیشروی برای جنبش برابری طلبی زنان بود. این جریانات که همه به سر ۸ مارس قسم می خوردند در واقع در مقابل برابری طلبی زنان سر فرود می آوردند. این خود نشانه حرمت چپ در جامعه، عروج آن و عقب نشینی  سنت و فرهنگ عقبمانده است.
 ناسیونالیستها و فاشیستهای قوم پرستی که نوای قوم گرایی و فدرالیسم شان گوش مردم راآزار میدهد، همواره تلاش کرده اند تا از جنبش عظیم زنان و برابری طلبی آن برای افکار ضد انسانیشان قبایی بدوزند و آبرویی بخرند
اما هم زمان و در دل این تحرکات به ظاهر دفاع از حقوق زن، هدف خفه کردن صدای حقخواهی و برابری طلبی زنان را تعقیب کرده و مدعی بوده اند که حالا وقت صحبت از رهایی زن نیست، ملیت و قومیت اول است و باید رفت سراغ فدرالیسم و مساله زن را امری حاشیه ای در مقابل ناسیونالیسم و قوم پرستی خود می دانند.
در مقابل این صفبندی، صف اجتماعی دیگری است که با  قومگرایی و فدرالیسم سر آشتی ندارد، با آن مخالف است و  صمیمانه بر انسانیت زنان و برابری کامل زن و مرد پای میفشارد. این صف انسانهایی است به وسعت سراسر ایران و صدای انسانهایی است که از تبعیض و نابرابری رنج میبرند و دنبال راه حل اند. انسانهای شریفی که هیچ بدهکاری به کسی ندارند، چیزی ندارند به مردم بفروشند، پشت صدای حق طلبی و برابری طلبیشان هیچ سیاست و بازی ای نهفته نیست. سر راست و صمیمی بر حقوقی پافشاری میکنند که به خوشبختی نیمی از انسانهای جامعه و یا بهتر است بگویم کل جامعه، مربوط است. همه زنان و مردان خواهان حرمت انسانی و مخالف تبعیض جنسی و تحقیر، جایشان در این صف است. حضور در این صف برای همه کسانی که واقعا  از تحقیر وآپارتابد جنسی رنج میبرند مایه مباهات و افتخار است
۸ مارس دیگری در راه است. تحولات عظیمی در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا و به تبع آن در ایران در جریان است. این شرایط انقلابی و آزادیخواهان برای فعالین برابری زن و مرد در ایران ، برای طبقه کارگر و همه آزادیخواهان و در پیشاپیش آنها کارگران و زنان سوسیالیست و کمونیست و انسان های آزادیخواه و برابری طلب، فرصتی  بوجود آورده است که باید به استقبال آن رفت.

٨ مارس امسال میتواند به همبستگی و یک کاسه کردن یک تحرک  بزرگ اجتماعی کمک کند. ٨ مارس با این هدف میتواند چشم و گوش جهانیان را نیز به پدیده و لکه ننگ آپارتاید جنسی بر دامان بشریت متمدن امروز بار دیگر بگشاید.  باید بار دیگر توجه افکار عمومی و بخصوص جنبشهای زنان در سطح بین المللی را به  این پدیده زشت جلب کرد.
باید به جوامع بین المللی گفت، آپارتاید جنسی در ایران کم اهمیت تر از آپارتاید نژادی که جامعه بشری متمدن علیه اش به پا خاست ، نیست.  کمتر زشت و ننگ نیست!
جمهوری اسلامی از مبارزه طبقاتی کارگران و اعتراض و مبارزه زنان معترض به آپارتاید جنسی و جوانان در داتشگاه ها و محلات  وجدال های اجتماعی به وسعت جامعه راه گریزی ندارد. کارگران سوسیالیست وکمونیست و فعالین جنبشهای اجتماعی زنان و جوانان در دانشگاه ها و محلات شهرها،  اگر دستشان را به دست همدیگر بدهند، سد محکمی در برابی تعرض رژیم بسته میشود و توانایی سرکوب و دستگیری و تعقیب و آزار را  از او میگیرد.
با پرچم و افق برابری طلبی و آزادیخواهی و مستقل از جنبش های رنگارنگ بورژوایی و با طرد هرگونه تفرقه قومی، ملی  و مذهبی ، میتوان  جمهوری اسلامی سرمایه داران را به زانو در آورد.
زنده باد ۸ مارس
زنده باد جنبش برابری زن و مرد