بحران فراگیر سرمایه‌، نقد اقتصاد سرمایه داری(۵)

حران فراگیر سرمایه‌، نقد اقتصاد سرمایه داری[[۱]]

                                                                         (۵)

منادیان دیدگاه مونِتاریستی[[۲]] در دهه‌ی ۱۹۷۰ برآن شدند که بخش اقتصاد وام‌پردازی از سوی بانک‌ها را به اقتصاد غالب بازارهای مالی سرمایه‌داری تبدیل کنند. پول‌های به صورت نقدینه- رکود آفرین، غیر مولد- سرگردان و انبوه شده در دست افراد، بایستی به سوی بازار سهام سرازیر شود. تا سرمایه‌داران به باور خود، از پدیده‌ی رکود- تورم استاگفلاسیون-  یعنی رکود- تورم، ایمن مانند و از سوی دیگر، سود بادآورده‌ای به صورت رایگان به سرمایه‌های فرمانروا و انحصاری سرازیر گردد. این ترفند، در برابر روند کاهنده‌ی نرخ سود میانگین در سرمایه‌ صنعتی راه‌کار و گریزی بود که به هرروی،بحران زایی را شدت می‌بخشید.

 بااین همه، سرمایه‌داران با این روی‌کرد می‌پنداشتند که با گسترش بازارهای مالی و از راه کاستن به روند اعتبارات بانکی دراز مدت، تورم را مهار و سود را تضمین می‌کنند.

مانِتاریسم

نظریه‌ای‌‌ست که براقتصادی پولی، نقش اصلی می‌دهد. از برجسته‌ترین پیش برندگان این نظریه، میلتون فریدمن[[۳]] و آنا شوآرتر می‌باشند. این نظریه، تورم را در همه جا و همیشه،‌پی‌آمد پدیده‌ی پولی می‌شمارند. فریدمن به بانک مرکزی آمریکا، پیشنهاد می‌کند که سیاست خود را بر موازنه‌ای بین ذخیره و تقاضای پول قرار دهد تا اقدامی برای تولید و تقاضا باشد. بنابراین با عمدگی دهی به نقش پول، به‌سان عامل اصلی در اقتصاد سرمایه‌داری، تولید را تابع قرار داده و پول نقش مرکزی می‌یابد. غافل از اینکه‌، این روی‌کرد، خود تورم زا، و ساختار سرمایه‌داری را به بحران وتورم می‌کشاند. 

نطریه پول مداری با این پندار که اقتصاد پولی و رواج سرمایه‌مالی در جهان، جایگزینی است برای سرمایه صنعتی، و تضمین سود سرمایه‌، اقدام‌های چندی را در دستور فوری قرار داد؛  از جمله:

۱- مقررات زدایی مالی- دستبرد در قانون کار، لغو و  دستکاری (رفرم) برخی کنوانسیون‌ و پیمان‌های سازمان جهانی (ILO) کار ووو

۲- مقررات زدایی عمومی بازارها(Deregulation) ,

۳- آزاد کردن بین المللی کالا و سرمایه(سازمان تجارت جهانی، برداشتن سیاست محافظتی از تولیدات داخلی، یا برقراری- لز- افیر به تمام معنا).

۴- پیمان سرمایه‌گذاری‌های چند جانبه (MAI)

این سیاست‌های تهاجمی و گرگ‌وار به ساکنین زمین، به ویژه طبقه کارگر تا آنجا گستاخانه پیش‌رفت که ریگان و تاچر – دو کفتار کارگزار سرمایه- در آمریکا و اروپا با مشت‌های آهنین، عربده‌ی تینا[[۴]]– «جز این، گزینه‌ای دیگری ندارید!» را کشیدند.

 پیمان سرمایه‌گذاری‌های چند جانبه (MAI)

پیمان سرمایه‌گذاری‌های چند جانبه (MAI) در دوره کلینگتون دمکرات، از جمله ابزارهای روند گلوبالیزاسیون بود. این پیمان به صورت پنهانی بین ۲۹ کشور عضو سازمان اقتصاد و توسعه [[۵]]OECD پنهانی گفتگو شده بود. این گفتگوها شبیه پیمان «گات»[[۶]] بود که سر انجام به سازمان جهانی تجارت انجامید. پیام (MAI)، کشورهای امضا کننده را متعهد می‌ساخت تا «بهترین و مناسب‌ترین شرایط سرمایه‌گذاری برای شرکت‌های چندملیتی زیر نام «مناسبترین ماده‌ی قانون سرمایه‌گذاری» فراهم آورند. ممنوعیت هرگونه ملی‌سازی- چه مستقیم چه غیرمستقیم- و نیز قدرت سلب مالکیت، استقلال کشورها به هرگونه ممنوع خواهد بود، فسخ قرارداد تا پنج سال تعهد در بر خواهد داشت، اجرای مفاد قرارداد تا ۱۵ سال پس از فسخ پابرجا خواهد ماند. بنابراین قرار داد، شرکت‌های چند ملیتی می‌توانند سرمایه‌های‌ خود را بدون هیچ جلوگیری و کنترلی به‌دلخواه و به‌هرراه، به هر کشور و منطقه‌ای منتقل کنند…،‌شرکت‌های چند‌جانبه سرمایه‌داری، از این امتیاز برخوردارند که علیه دولت یا مردم هر کشوری که قوانین «ام آی ای» را رعایت نکنند، دادگاه بین المللی برپا کرده و دولت‌های دست اندرکار مجبورند حکم دادگاه را به اجرا درآورند. ممنوعیت تشکل‌های کارگری، ملغی بودن قوانین کار ووو از جمله دیگر مفاد این پیمان بودند.[[۷]]

 فرمانروایی بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول بر کشورهایی مانند اندونزی و دیگر کشورهای جنوب شرقی آسیا، ببرهای آسیایی را به باغ وحش ارم تهران تبدیل کرد. در تهران بزرگ و اسیر، در دی ماه ۱۳۸۹، به بهانه بیماری مشمشه حتی ببرهای پوتین از روسیه را از پای درآوردند و حکم تیرباران ۱۵ شیر خاموش و خفته و یال و کوپال ریخته را در همان باغ وحش ارم صادر شد. بحران شرق آسیا در آغاز دهه‌ی ۱۹۸۰، ببرهای آسیا-تایلند، اندونزی، مالزی، سنگاپور، کره ووو- یکی در پی دیگری از پای درآمدند.

 با بحران اندونزی ۴۳ میلیارد دلار، بیهوده پمپاژ شد. وزیر بازرگانی و صنایع اندونزی، تن سپارانه اما با درد، در برابر بانک جهانی فریاد برآورد که «اینجا جمهوری اندونزی است و نه جمهوری صندوق جهانی پول.» به ادعای (مایکل کامدسوس)، رئیس صندوق جهانی پول «بحران آسیا نه پی‌آمد لیبراسیون (اقتصادی) بیش از حد بلکه پی‌آمد یک لیبراسیون خودسرانه بود». وی افزود که «هندوستان از آن‌روی ازچنگ این بیماری واگیردار گریخت زیرا که قاره‌ای است در خود و کمتر وابسته به گسترش اقتصاد بازار بین ‌المللی». [[۸]]

رئیس پیشین بانک مرکزی آمریکا،«گرین اسپن» از کم‌دقتی دولت در وام‌پردازی‌ها، سخن گفت. به بیان وی بانک مرکزی و «کمیسیون مبادلات سهام» و خزانه‌داری، همه‌گان به سهم خود، در این بی دقتی‌ها نقشی داشته‌‌اند. وی برای تبرئه خود، برآن است که در سال ۲۰۰۵به کارگزاران سرمایه‌ در پرداخت وام‌ها و خطر بحران، هشدار داده بود. بحران اقتصادی به ببرهای آسیا و اتحادیه اروپا نیز رسید.

این روند را گلوبالیزاسیون نام نهادند. ترسیم جهان، به مرکز و پیرامون، تشکلی خرده دولت‌های سرمایه‌جهانی به جای دولتی جهانی. گلوبالیزاسیون یعنی آزادی دادن تام و تمام به سرمایه مالی در سراسر جهان برای در نوردیدن و اشغال سرزمین‌ها و بازارها. همانگونه که پیش از این اشاره شد، پیمان سرمایه‌گذاری‌های چند جانبه (MAI)، یکی از نمادها و ضرورت‌های جهانی ‌سازی سرمایه بود. هرچند از آخرین دهه‌های سده‌ی نوزدهم میلادی سرمایه‌ به جهانی شدن پای نهاده بود. و در دهه‌ی نخست سده‌۲۰ در سال‌های ۱۹۰۰، امپریالیسم نماد جهانی سرمایه گردیده بود، گلوبالیزاسیون فرا-امپریالیسم سرمایه جهانی در آخرین دهه‌ی هزاره‌دوم شد.

کمتر از یک دهه، واقعیت در برابر خوش بینی‌های سرمایه‌داران و اتاق‌های فکری آنان، از جمله مونیتاریست‌ها، دهان گشود. جایزه نوبل به فریدمن، نازشصت نظریه‌ی فاشیستی شوک درمانی وی بود.

«بورژوازی از راه استثمار بازار جهانی،به تولید و مصرف در تمام کشورها… بورژوازی همه‌ی جهان را به قیمت مرگ و نیستی مجبور می‌کند تا شیوه‌ی بورژوایی تولید را پیش گیرند … بورژوازی، جهانی می‌سازد به تقلید از تصویری که خود از جهان دارد.»[[۹]]

فروریزی بازار بورس، دهشت اقتصادی، انفجار، ایستادن جهان بر لبه پرتگاهی مرگبار. و شورش گرسنگان ، طشت گلوبالیزاسیون سرمایه را از بام انداخت. اکنون پژواک این صدا در آفریقای شمایل و خاور میانه، در چین و اروپا و آمریکای شمالی ، طنین افکنده است.

نولیبرال‌هابر آن هستند که همچنان، سلطه‌ی بازار را باید به پیش برند، به هر وسیله‌ی شدنی، کودتا، شوک تروریسم ووو. شوک درمانی در هنگام فاجعه‌هایی طبیعی مانند زلزله، سیل ووو شعله ور سازی جنگ می‌تواند یکی از این راه‌کارها باشد.

ادامه دارد

حلقه استکهلم

عباس منصوران

a.mansouran@gmail.com

فوریه۲۰۱۱/نیمه نخست اسفند ماه ۱۳۸۹

 

 

 


[۱]  بخش‌‌های۴-۱ این نوشتار از جمله در سایت‌های زیر بازتاب یافته‌اند(با پوزش از  دست‌‌اندر کاران سایت‌های دیگری که از بازتاب این نوشتار در آنها بی خبریم):

 [۱]سایت‌های http://www.pezhvakeiran.com/page1.php?id=28834, www.communshoura.com, http://www.gozareshgar.com/10.html?&tx_ttnews[tt_news]=11727&tx_ttnews[backPid]=23&cHash=f258e91d6f, http://www.ofros.com/maghale/mansoran_bohran.htm, http://www.tipf.info/bohrane,sakhtare,sarmaei.htm

[۱]  دیوید هاروی، رمز و راز سرمایه و بحران کنونی،‌ برگردان پرویز صداقت

www.communshoura.com   .

  . لازم به اشاره است که بخش   ۱-۳ زیر عنوان بحران فراگیر سرمایه‌ با خوانش مارکس،‌ بازتاب یافته بود که ازاین پس با این عنوان ادامه می‌یابد.                                      

[۲] .Monetarism .

[۳]  Milton Friedman.

[۴] There Is no Any Alternative

[۵] Organisation for Economic, Co-operation and Development

[۶] پیمان عمومی تعرفه و تجارت، گات (General Agreement on Tariffs and Trade (GATT، پیمان موافقتنامه بازرگانی چند جانبه‌ای است بین سرمایه‌داران جهانی که در تاریخ ۳۰ اکتبر ۱۹۴۷ در ژنو به امضاء رسید. هدفهای این توافق را اینگونه برشمرده بودند: تقلیل موانع تجارتی، بالا بردن سطح زندگی، بهره‌برداری کامل از منابع جهانی و بسط تولید و مبادله کالاها. به بیان دیگر رواج تجارت و همکاری بین بلوک‌های سرمایه در چپاول جهان. سند نهایی گات در ماه دسامبر سال ۱۹۹۳بین ۱۱۷ کشور تصویب شد. و پذیرفته شد تا سازمان جدیدی به نام «سازمان جهانی تجارت» (WORLD TRADE ORGANIZATIO) جانشین گات شود.

[۷] به نقل از کتاب شرایط جنبش کارگری در آسیا، آفریقا، اروپا و آمریکا، کنفرانس‌های کارگری آسیا، کنفرانس‌های جهانی تشکل‌های مستقل ژنو(خرداد ۱۳۷۷)، ‌اروپا (برلین) و آفریقا (ساحل عاج). صص ۱۱۴-۱۵، نشر شورای کار، ۱۹۹۸.

 

[۸]  به نقل از کتاب شرایط جنبش کارگری در آسیا، آفریقا، اروپا و آمریکا، کنفرانس‌های کارگری آسیا، کنفرانس‌های جهانی تشکل‌های مستقل ژنو(خرداد ۱۳۷۷)، ‌اروپا (برلین) و آفریقا (ساحل عاج). نشر شورای کار۱۹۹۸.

[[۹]]  کارل مارکس، انگلس، مانیفست حزب کمونیست، نشر مسکو سال ۱۹۵۱، ویرایش و چاپ جدید، از نشر آلفابت ماکزیما، استکهلم، بهمن ماه ۱۳۷۹/ فوریه ۲۰۰۱.