انحراف افکار مردم از خواسته های امروز

جبهه اصلاح طلبان که همیشه از رادیکلیزه شدن مردم و رادیکالیزه شدن خواسته های آنها هراس داشته و دارد
به همین منظور همیشه سعی داشته نوع خواسته ها و توقعات مردم و سقف این خواسته ها را در سطح پایین نگه دارد
به همین منظور تمام تلاش خود را میکند تا این جمعیت توده ای معترض را به هر وسیله ای که شده حداالامکان از سرعت پیشروی آن بکاهد تا چند صباح دیگر به عمر حکومت خود بیافزاید
در این زمینه ۱۸ تیر ۷۸ و به روی کار آمدن خاتمی این تئوری اجرا شد و در آن زمان هم خوب اجراشد به طوری که جمعیت ۲۰ میلیونی را پای صندوقهای رای کشاند
امروز که تقریبا یک دهه و اندی از آن موقع میگذرد همان تئوری دوباره اجرا میشود ولی با یک استرتژی جدید و ساختاری ظاهرا متفاوت
ولی این حضرات یادشان رفته مردم ایران اینقدر ها هم احمق و کند ذهن نیستند که ده سال قبل خود را فراموش بکنند
تمامی این سیاه بازی ها همه و همه برای دلخوش کردن  و سرمست کردن مردم بوده و هست
ولی این حضرات یادشان میرود هر ترفندی فقط و فقط یک بار میتواند موثر باشد برای بار دوم یا باید نقشه ای نو اجرا کنند یا باید همان نقشه را بعد از مدت طولانی امتحان کنند
 چند هفته است که جار جنجال روزی نامه های جناج اصلاح طلب حکومتی اقدام به انتشار خبر در زمینه احتمال دستگیری موسوی و کروبی کرده است
” درحالی که خبرهای ضدونقیضی طی روزهای گذشته از حصر خانگی تا زندانی کردن دو رهبر مخالف دولت، مهدی کروبی و میرحسین موسوی، خبر داده اند، یک منبع مطلع به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت که این دو معترض سیاسی درحصرخانگی نبوده و هم اکنون به یک «خانه امن» در اطراف شهر تهران منتقل شده اند. منبع یاد شده خبرهای منتشر شده مبنی بر ضرب و شتم افراد یاد شده را که در برخی خبرها آمده بود را غیر صحیح خواند.این منبع گفت که مکان یاد شده زندان نیست.”

چیزی که توجه مرا به خود جلب کرد و به قول جوانان امروز یک سوتی بزرگ محصوب میشود همین (خانه امن است)
اگر این دو توسط سپاه دستگیر شده اند که باید به زندان برده شوند
در ثانی چطور ممکن است سپاه این ۲ نفر را دستگیر کند و در عین حال شرایط امنیت آنها را فراهم کند . امنیت این ۲ نفر از دست چه کسی و یا کسانی باید تامین شود ؟ یا بهتر است بگویم خطری که این دو نفر را تهدید میکند چه چیزی است و چه کسانی هستند ؟
از ترس دستگری حکومت به خود حکومت و سپاه پناه بردن کمی دور از منطق است
مگر آنکه تمام این شلوغ کاری ها سناریویی بچه گانه باشد .راستش انسان دروغگو ، فراموش کار میشود و در طی حرفها و عملکردش آنقدر از خودش رد پا به جای میگذارد که به راحتی میتوان به ماهیت دغلکاری طرف پی برد

ولی همه این تئوری ها و نقشه ها به خاطر این است که حکومت در دو جناهش به این واقعیت پی برده که دیگر سبکان هدایت مردمی از دستش خارج شده و دیگر مردم گوش به حرف جنبش اصلاح طلبی نمیدهند و به قول خودشان ساختار شکن شده اند
این ساخار شکنی را در خواسته ها و مطابات و شعارهای مردم به وضوح میتوان دید
از راهپیمایی سکوت که به راهپیمایی اعتراضی تبدبل شد
از شعار الله اکبر و یاحسین میرحسین که به مرگ بر خامنه ای و مرگ بر اصل ولایت فقیه تبدیل شد  همه و همه بیانگر این واقیت تاریخی است که مردم دیگر این حکومت را نمیخواهند
از این رو حکومت دست به کار شده و اقدام به تهدید مردم به دستگیری موسوی و کروبی میکند شاید با این روش آنها را به خانه بفرستد
از طرفی جناه اصلاح طلبان هم تهدید به ادامه تظاهرات در صورت ادامه(حصر خانگی دیروز)(بازداشت شدن امروز) کرده است. انگار طی مدت گذشته تمامی تظاهراتها و اعتراضات خیابانی به خاطر گل روی موسوی و کروبی بوده است!
به روشنی میتوان فهمید که این بازی بیش نیست و رنگ کردن جنبش اعتراضی مردم است که در اوایل کار به دلیل تقلب در انتخابات بود ولی به سرعت رنگ و بوی این اعتراضات عوض شد.
همه این بازیها بازگرداندن رنگ و بوی اوایل اعتراضات به این جنبش است و میخواهند با این جار جنجال ها مردم  را از هدف اصلیشان که همانا جارو کردن این حکومت است ، منحرف کنند و بار دیگر محور این حرکت  را بر اساس قانون مداری مبنا قراد داده و نوک تمامی فلش ها را به سمت موسوی و کروبی جلب کنند.
ولی این حضرات یادشان میرود که این بازیها قدیمی شده و در دنیای امروز باپیشرفت تکنولوژی و اینتزنی دیگر نمیتوان سر مردم را شیره ماید . در ثانی خواسته های مردم آنقدر صریح و روشن بیان شده که تحت هیچ شرایطی نمیتوان رنگ وبوی اسلامی به آن داد و یا ۱ درصد از آن خواسته ها را تغییر و یا تقلیل داد
یکی از این خواسته ها خواسته های زنان است و  تنها چیزی که این جنبش مردمی  را از جنبش اصلاح حکومتی جدا میکند همین خواسته های جنبش زنان است که مطرح میشود . این خواسته ها را نمیتوان در قالب اسلامیش تعریف کرد چرا که عامل ایجاد ستم کشی و بردگی زن در جامعه اسلامی ، همین فاکتور قوانین اسلامی آن است
میزان آزادیخواهی هر کشوری میتوان از آزادی زنان آن کشور فهمید
چند مدتی به ۸ مارس ، روز جهانی زن باقی نمانده است . من فکر نمیکنم هم جناه اصلاح طلب و هم جناه حاکم برای خواسته زنان از قید بند حجاب اجباری فرمولی داشته باشد که در قاموس قوانین اسلامی بگنجد وهم خواسته اکثریت باشد

 اسلامی کردن جنبش زنان و آزادی خواهی و رهایی آنان از ۳۲ سال بردگی و منصوب شدن به عنوان شهروند درجه ۲ و یا ۳ مقوله ای است که در این ۳۲ سال طی شده جریان داشته و کماکان ادامه دارد
در حقیقت مسئله حجاب اجباری شاهرگ  هرجنبش اسلام سیاسی در هرکشوری است که حاکمیت اسلامی دارد
این مقوله بسیار حائز اهمیت است چرا که برخلاف ظاهر آن که آزادی اجتماعی است ، برای سیستم حاکمه اسلامی ، یک مقوله سیاسی محصوب میشود که خود این مقوله شروع کار جنبش زنانه است که به دنبال آن سرازیز شدن جمعیت زنان را در جامعه و بدست گیری اهرمهای اداره حکومتی را به دنبال دارد
تمامی حکومتهای مذهبی در طول تاریخ به این واقعیت پی برده اند و به روش های گوناگون سعی در خانه نشین کردن جمعیت زنان را داشته اند . حجاب یکی از ابزارهای ایجاد اختلاف برای بدست آوردن بهانه ای در جهت رسیدن به اهداف این سیستم میباشد
در ایران با پافشاری روی این نقطه میتوان خیلی زود تر از آنکه فکرش را بکنیم به پیروزی برسیم
یادمان باشد جمهوری اسلامی بدون مقوله حجاب اجباری جنازه ای بیش نیست .
امیدوارم با تلاش هر چه بیشتر و مسمم تر در جهت رهایی جنسیی و منع حجاب اجباری ، به آروزی دیرینه خود برسیم

کیوان رضوی نیا