اصلاحات درمنشور سبز!

بعد از ماهها مشت زنی و گلوله و چماق و زندان وسرکوب و تجاوز در پائین ، تنها چیزی که در بالا ندیدیم فشار بود . ما که دوست نداشتیم اینطور باشد و در عین حال با هیچ دروغ قشنگی هم حال نمیکنیم . اینقدر هم از خودتان نپرسید که چرا مصر و تونس و لیبی و…..تونست و سبز وطنی  نتونست .
بعد از روز ۲۵ بهمن و اول اسفند هم  “رهبران جنبش سبز ” که “میگویند ” موسوی و کروبی هستند یا در حصر خانگی و یا از سرنوشتشان خبری نیست . و در میان موجی از “نگرانی” ناگهان با نسخه اصلاح شده منشور سبز در  “سایت بی بی سی ” کف میکنیم .
میرحسین موسوی و مهدی کروبی، از رهبران مخالفان دولت که این منشور را امضا کرده اند، مدتی است که به علت حصر خانگی ارتباط خود را با دنیای بیرون از دست داده اند. ولی از اصلاحات منشور سبزشان غافل نیستند . ابتدا نگاهی به نکته ایی از نسخه تازه منشور سبز …!

در نسخه تازه “منشور سبز” بار دیگر بر آمادگی مخالفان برای انجام مذاکره و گفتگوی شفاف با حاکمیت تاکید شده است. ( همراه با چایی و بیسکویت )

در این منشور ۱۲ راهکار جنبش سبز برای دستیابی به اهدافش تشریح شده است.

در راهکار هفتم آمده است: “این جنبش براین باور است که حفظ منافع ملی و دستیابی به اهداف جنبش و کاهش بی اعتمادی بحران زای کنونی بین ملت و حکومت، مستلزم گفتگو میان نمایندگان گروه های مختلف فکری و سیاسی با یکدیگر و نیز با حاکمیت و با مردم است و در این راستا، از هرگونه دعوت به مذاکره و گفتگوی شفاف به منظور دفاع از حقوق مردم و حل منازعات اجتماعی استقبال می کند.”

میرحسین موسوی و مهدی کروبی می گویند منشور تازه را با اعمال نظر گروهی از فعالان و چهره های شاخص اصلاح کرده اند.

در این منشور بر حرکت “انتقادی” در چارچوب قانون اساسی کنونی ایران تاکید شده است .
این هم لینک اصلی
بله . این است درد ما و دعوای بی حاصل پائین و بالا . دوستی خیلی دوستانه مدتی پیش گفت : این موسوی که اینقدر “کاوه” است را چرا حمایت نمیکنی ؟ گفتم مشکل من انواع کاوه ها و یا رهبران سبز نیستند ولی من آنقدر احمق نیستم که اول زور بزنم سبز شوم و بعد زور بزنم خوراک خر نشم . اصلا از ابتدا هم گفته بودم که موضوع اصلی برای من انتخاب مردم ایران است .  و نه افرادی که خوب یا بد عمل میکنند !
یادت هست در خرداد ۱۳۸۸ مردم قصد داشتند بروند به سمت صدا و سیما و بقیه ایی که شاید مسیر حرکت را عوض میکرد ولی آقای موسوی پیام داد و مردم را از این حرکت بر حذر داشتند ! ولی در لیبی و مصروتونس ،  موسوی نداشتند که پیام بدهد و مردم را باز دارد ……!
پروژه خاتمی و ۱۸ تیر و تمام آن داستانهای آشنا را فعلا بگذریم . اما از واقعیت های امروز و حتی همان دیروزی ها نمیشود گذشت . ۲ سال است جار میزنند رنگ سبز و رهبران سبز و تنها راه همین است و اینا…..
دو سال است عده ایی هم وارد این بازی نشدند . نه به خاطر اینکه موسوی یا کروبی از بدنه همین نظام هستند اصلا بهتر از موسوی و کروبی پیدا نمیشود مثلا ! . مشکل من به عنوان عضوی از جامعه ایران افرادی نیستند که میخواهند و یا نمیتوانند ؟ شورای رهبری سبز….اتاق فکر سبز….بی بی سی….دست خرسبز….داشاق سبز….آن ….این……ولی برای یک بار هم که شده از خودتان بپرسید که دفاع جانانه غرب از این رهبران سبز یعنی چه ؟
 آیا این سبز با مختصات بالا توان رساندن جامعه و مردم و من را به یک آزادی نسبی دارد یا نه ؟ اگر جواب مثبت است پس من مخلص همه این سناریوی سبز هستم . برای من مهم نیست که ساربان این کاروان سبز؛ چه افرادی هستند ؟ ولی برایم مهم است که آزادی را لمس کنم منظورم از آزادی نسبی هم بی شکل و قواره نیست . در چارچوب همین نظام و طبق خواسته موسوی و کروبی و بی بی سی ……من و ما شاخص داریم . آزادی یعنی تمام اقشار مردم ایران و رضا پهلوی و رجوی و کمونیست و سروش و هر مدعی دیگری هم باشد بتواند حرفش را بزند و عمل کند در چارچوب همان قانون اساسی که فکر میکنید میتواند معجزه کند ! توی کتم هم نمیرود که صبر کن داداش ، یواش یواش …..بالاخره تا اواسط همین قرن به آزادی میرسیم ! این همان پیچ و ظرافت سناریوی سبز است زمان میخواهد…. برای آزادی اندازه میزند و بوق میزند . ولی راه چاره باز هم چیزی نیست به جز آزادی آزادی آزادی …..
دوستی نوشته بود : در حال حاضر تمام رسانه های غربی ، از کسانیکه خود از بدنه نظام آخوندی بودند سخن می رانند. اگر پرونده کسانی که در آمریکا و سایر رسانه ها می خواهند بزور جنبش سبز را رهبری کنند مطالعه کنیم خواهیم دید که همگی قبلا یا سپاهی بودند یا اینکه بگونه ایی در نظام آخوندی سهیم بودند.
راستی چرا مصر و تونس و لیبی و اینا ….تونستن و رنگ سبز هنوز خوراک خر است ؟ درد ما چیست ؟ آزادی…. یا رهبری این و آن ؟ مشکل غرب کجاست ؟ درد سروش آزار داماد و اقوام و فامیل و خدای خودش است و یا درد انسان را هم دارد ؟ تزاد جوابش را ساده و انسانی  داده است :
آقای سروش بگذار ساده و روراست بگویم. امیدوارم این حکومت هر چه زودتر ساقت شود. اما امیدوارم کسی مثل تو هم دخالتی در حکومت و قانون آینده اش نداشته باشد. امیدوارم کسی که انسانها را برابر نمی داند و رده بندی و مقام گذاری شان می کند در حکومت آینده ی کشورم هیچ نقشی نداشته باشد. به خیال تو من کافرم. تو مومنی. تو می روی بهشت برین و من می روم قعر جهنم. ببخشید حواسم نبود که تو روشن فکر دینی و عارف هستی. تو از لطف حق برخوردار می شوی و من از لطفش دور. اما حالا که روی زمینیم. حالا که همه برابریم. نیستیم؟ آیا این توقع زیادیست که فارق از هر نوع عقیده و اندیشه ای فقط به من بگویی انسان؟
http://tazad.blogspot.com/2011/02/blog-post_8543.html
فعالان و چهره های شاخصی که اصلاحات منشور تازه سبز را نوشته اند و سخت در “تنگنا” هستند بهتر است از توی گوششان پنبه اصلاحات درونی نظام را درآورند چون به آزادی ختم نمیشود و به جز آزادی هم جامعه ایران و همه ما ملال دیگری نداریم ! قانون اساسی نظام اسلامی حاکم اگر ظرفیتی برای دادن آزادی داشت طی این ۳۳ سال درجایی باید لمس و دیده میشد و اصلا همه چیز و همه کس در مسیر دیگری قرار میگرفت .
چارچوب قانون اساسی این نظام یعنی قصاص و کشتن و زندان و تجاوز و قتلهای زنجیره ایی و ….. رشد تصاعدی اعتیاد و فحشاء و خلاصه هر جلبرگی در این ۳۳ سال کاملا به این ظرفیت ها آشنا شده است . و راه به آزادی نمیبرد و نبرده است و نخواهد برد  تنها راه آزادی ایران هم یکی است و آن عبور از این حکومت اسلامی در تمامیتش است. منشور سبز و اصلاحات درمنشور سبز یک بازی و دروغ دیگراست از همان جنس اصلاحات دوران خاتمی . این تجربه عملی ۲ سال گذشته است و نه یک قضاوت زود هنگام ! تجربه کردیم که انواع و اقسام منشورهای سبز و  اینا ……فقط سرعت گیر مردم ایران هستند . 
آقای موسوی و کروبی شما به این حکومت فعلی و قانون اساسی آن دلتان خوش است و مشروعیت میدهید و خواهان مذاکره هستید . اصلا هر کسی هرکاری دوست دارد آزاد است انجام دهد ولی خواهشا به نام مردم و منافع مردم لینک نزنید چه در داخل ایران و چه در خارج ایران . لطفا دست خر کوتاه ! جامعه ایران سالهاست از دوران شیخ فضل الله نوری و آن سطح از تفکر عبور کرده است ! آزادی و باز هم آزادی و باز هم آزادی…اگر هنوز فریاد مردم ایران را نمیشنوید که هیچ نقطه ایی از این حاکمیت فعلی را نمیخواهند …..به گوش پزشک و مغز پزشک مراجعه کنید .
البته بر همگان واضح و مبرهن است که هرکسی انتخاب خودش را دارد و مبارکش است . میشود سبز شد مثل موسوی و تا ۵۰ سال دیگراز طریق مذاکره با حکومت سینه خیز رفت به دنبال آزادی ……تا ترکستان ! ولی اینجا سوالی دارم از همه کسانی که از ایران خارج شده اند و مثل موسوی خواهان مذاکره با حکومت وحفظ همین قانون اساسی هستند ! چرا برنمیگردید و در کنار موسوی کمکش نمیکنید تا قانون اساسی اسلامی دوباره شیاف شود ؟ و اصلا چرا خارج از ایران برای موسوی و مذاکره با نظام بوق میزنید ؟ موسوی حداقل این صداقتش قابل درک است . ” مثل کاوه ایستاده است و خواهان مذاکره با ضحاک است.!”
مقوله پیچیده و مقدس آزادی را باید به همین سادگی دید و مقوله ساده و احمقانه اصلاح پذیری حکومت اسلام و قانون اساسی اش را اینقدر نپیچانید !
 
 
چهارم اسفند ۱۳۸۹
۲۳ فوریه ۲۰۱۱
ژنو
اسماعیل هوشیار

  info.tipf.www