جمهورى اسلامى و سونامى بحران سرمایه دارى!

سونامی بحران سرمایه بالاخره بعد از دو سال با شعار مرگ بر دیکتاتور زنگ دروازه های دولت و نظام جمهوری اسلامی را بصدا درآورد.

جنبش توده ای برای بزیر کشیدن جمهوری اسلامی، در سال هفتاد و هشت(هیجده تیر) با قدرت و توان و برای بزیر کشیدن کل نظام شروع، و پایه های حاکمیت سیاه جمهوری اسلامی را بلرزه درآورد. دو سال قبل(سال هشتاد و هشت) این بحران با تحرک و اعتراض بخشی از جناح اسلامی این نظام(جناح سبز)  در قالب خواست و مطالبات “اصلاح طلبان” اسلامی شروع و در یک مقطع چند ماهه اوج گرفت و از خواست و  شعارهای موسوی ـ کروبی فراتر رفت و کل نظام و خامنه ای را هدف قرار داد. جنبش سرنگونی اینبار در بیست و پنچ بهمن و یک اسفند هشتاد و نه مجددا ابراز وجود کرد.

خود ویژگی تظاهرات و اعتراضات ایندوره در همان دقایق اول ادامه آن موقعیت و شعارهایی بود که مردم  در تظاهرات و اعتراضات سال هشتاد و هشت با عبور از جناح سبز در خیابانها به نمایش گذاشتند. «مرگ بر دیکتاتور» و تحت تاثیر شعار قیام کنندگان پیروزمند در مصر «بن علی، مبارک نوبت سید علی».

اعتراضات توده ای هشتادو هشت اگر چه با شعار “رای من کو” شروع، و مهر و رهبری جناحی از جمهوری اسلامی “اصلاح طلبان” اسلامی و جناح سبز را نمایندگی میکرد در دوره ای کوتاه به شعار “مرگ بر خامنه ای” و پایین کشیدن عکس او انجامید، تظاهرات رادیکال و انقلابی  پیام جنبش سرنگونی را به کل جامعه آورد. در یک کلام اعتراضات هشتاد و هشت عمود خیمه ولایت فقیه، قانون اساسی و خمینی اسلام سیاسی را که “اصلاح طلبان” جناح سبز خود از طرفداران پر و پا قرص آن بودند و هستند را هدف قرار دادند. جامعه و مردم معترض درقالب و شکل توده ای و میلیونی در یک جنگ وسیع و کشمکش و نبرد مبارزاتی ـ اجتماعی یک دوره از مبارزه متشکل را به تاریخ جنبش سرنگونی و بیداری سیاسی و رادیکال افزودند. دانشجویان و جوانان با یک تجربه موفق در سازماندهی اجتماعات توده ای، استفاده از امکانات نوین عصر انفورماتیک، فیس بوک و تویتررا به ابزارهای موثر در راه سازماندهی انقلاب اجتماعی بدست گرفتند. غول قدرتمند جنبش سرنگونی با بکارگیری امکانات و دانش عصر کنونی افکار جهانیان را بخود جلب کرد. در ده ها کشور دنیا از جمله در منطقه خاورمیانه، و جهان عرب میلیونها چشم به تحولات سیاسی و کشمکش های موجود دوخته شد. ده ها ترانه، فیلم و آواز و موزیک و شعر و داستان در وصف نقش جوانان و در مدح فداکاری و ابتکارات این نسل غول پیکر انقلاب اجتماعی سروده شد. جوانان، جنبش کارگری و جنبش زنان و دانشجویان در این کشورها بازتاب و پژواک این اعتراضات را در مقابل یک رژیم سرتاپا مسلح و سرکوبگر را تجربه کردند. تجارب و بیداری سیاسی این جنبش برای بزیر کشیدن حاکمان و صاحبان قدرت خدا، مذهب و میهن و ایران اسلامی از مرزهای خاورمیانه فراتر رفت. اولین جرقه ابتکارات جنبش ۶آوریل در مصر که خود محصول یک ابتکار طبقاتی ـ سیاسی در دفاع از اعتصاب کارگران بود، نقش و جایگاه ابتکارات بکار گرفته نسل جوان در ایران را به محک آزمایش موفق گذاشت. پژواک اعتراضات میلیونی هشتاد و هشت و رادیکالیسم شعار و مطالبات این جنبش توده ای با شعار مرگ بر جمهوری اسلامی با توجه به موقعیت جغرافیایی ایران در منطقه خاورمیانه و جمهوری اسلامی بعنوان مرکز تحرک و قدرتگیری اسلام سیاسی و با توجه به ادعای کذب حاکمان اسلامی که از جامعه ایران تصویر کشوری اسلامی میدادند، بدون شک نمیتوانست در بسیج افکار عمومی این کشورها و شناخت از اسلام سیاسی و حاکمیت آنها  بی تاثیر باشد.

سه دهه زندگی با جمهوری اسلامی جامعه ما را با تجربه و سیاسی کرده است. در انتخابات دو خرداد هفتاد و شش “مردم به خاتمى راى دادند چون قصد از میان بردن این رژیم را دارند و خاتمى و قدرت گیرى جناح مدافع او را ابزارى مى دانند که مى تواند فروپاشى رژیم اسلامى را تسهیل و تسریع کند. این آن حقیقتى است که همه، مردم، رژیم، رسانه ها، دول غربى و حتى محافل اپوزیسیون ملى کند ذهن و تازه دمکرات رژیم بخوبى مى دانند. هیجانى که ایران و همه ناظران اوضاع ایران را فرا گرفته است از شوق مشاهده دریاى آزادیخواهى و بشردوستى و سکولاریسم جناب خاتمى نیست، از ذوق تفاوتهاى میکروسکوپى میان نظرات او با خط رسمى رژیم نیست. کسانى که چنین فکر مى کنند مکانیسم هاى حرکت مردم را نمى شناسند و آزادیخواهى و بلوغ سیاسى مردم را دست کم مى گیرند. شادى مردم از آن روست که مى دانند سیر عملى سقوط رژیم اسلامى دیگر آغاز شده است. مى دانند این واقعه مى تواند آغاز پایان حاکمیت ارتجاع اسلامى در ایران باشد.«١» در هیجده تیر هفتادو هشت دانشجویان به بهانه بستن روزنامه سلام به اعتراض و تظاهرات برخواستند. از هیجده تیر قیام و انقلاب شش روزی که جمهوری اسلامی را لرزاند جوانان و مردم ، ضربه بزرگی بر پیکر جمهوری اسلامی وارد کردند. از این ببعد مردم به آلترناتیوها و انتخابی که جلو روی جامعه و مردم قرار گرفته بود، نگاه میکردند، و جنبش سرنگونی برای بزیر کشیدن کل نظام شکل گرفت.

ویژگی عمده تظاهرات و اعتراضات بیست و پنچ بهمن و یک اسفند هشتادو نه، در طرح شعار کاملا رادیکال و هدف گرفتن راس جمهوری اسلامی بود. با شروع هر اعتراض و تجمعی شعارها حول مرگ بر دیکتاتور، مبارک بن علی، نوبت سید علی متمرکز شد. موفقیت قیام کنندگان در تونس و مصر عملا موفقیت قیام کنندگان در تهران، اصفهان، شیراز و ………. بود. سرود مردم عاصی از بیکاری و فقر اینبار در طرح شعار بزیر کشیدن و سرنگونی حاکمان سرمایه میلیونها کارگر و مردم زحمتکش و جوانان ناراضی به وضع موجود تبدیل به یک همبستگی وسیع منطقه ای و فراتر از مرزهای کشوری شد.
 
با شروع موج دوم جنبش مردم در بیست و پنچم و یک اسفند، آینده اوضاع سیاسی در ایران وارد فاز جدیدی شده است. این فاز جدید در واقع شروع دوره سرنگونی و انقلاب مردم در ایران است. در اعتراضات خیابانی جدید مردم راس حاکمیت و رهبری جمهوری اسلامی را نشانه گرفته اند. مرگ بر دیکتاتور. تفاوت آغاز ایندوره با گذشته و با خیزشهای اعتراضی و توده ای هشتاد و هشت در بالا بردن آن پرچمی است که باید مستقیما مورد حمله قیام کنندگان و بعنوان یکی از ارکان جنبش سرنگونی و انقلاب باشد. مردم و جوانان اینبار خامنه ای را بعنوان رهبر جنایتکار اسلامی هدف گرفتند. دوره جدید آغاز  شروع انقلاب   بزیر کشیدن جمهوری اسلامی است.   

مصافهای آتی و کنونی جنبش کنونی اگر با شعار سرنگونی و بزیر کشیدن خامنه ای و جمهوری اسلامی شروع شده است، دشواری های ویژه ای را با پیمودن راه های نسبتا سخت را پیشاروی دارد. رو رد رویی با رژیمی سرتا پا مسلح و با امکانات بسیار فراتر از ارتش و پلیس، از جمله سپاه پاسداران و نیروهای بسیج و لباس شخصی ها، مسجد و قوانین قصاص و اسلامی در سه دهه گذشته تجربه شده است. تجارب تاکنونی بر این واقعیت حتمی تاکید دارند، مادام که اعتراضات توده ای در شکل مداوم و جاری انجام شده، شعار و مطالبه جنبش اعتراضی روشن و شفاف بیان شود، و موجبات بسیج عمومی را فراهم کند، کارایی این نیروها کاهش پیدا میکند، و عملا در موضعی دفاعی قرار میگیرند.

بر متن مطالبات و شعارهای کنونی و سیر روند مثبت که جنبش برای سرنگونی و سازمان دادن حرکت برای به پیروزی رساندن انقلاب در ایران شروع شده، جنبش چپ و کمونیستی از اقبال و شانس بالایی برخوردار است. مهم این است که این جنبش با درایت و آگاهی به وضع موجود و با احساس مسئولیت برای اعمال هژمونی و قدرت سیاسی پرچم چپ و کمونیستی با تحرک بالایی عمل کند. سکتاریسم و فرقه گرایی را کنار بگذارد. و با درجه بالایی از تولرانس سیاسی و رادیکال ایندوره مهم را به نفع طبقه کارگر و برای تامین رفاه و امنیت و یک دنیای بهتر در جامعه تلاش کند.
ادامه این مقاله به راه حلها و نقش احزاب سیاسی بویژه سازمان و احزاب چپ و کمونیستی در ایران و جنبش کارگری خواهم پرداخت. مادام که یک جنبش و سازمان قوی و آلترناتیو چپ و کمونیستی در موقعیت تعرض و برای نمایندگی کردن مطالبات و شعار و پرچم توده های میلیونی کارگران و مردم و جوانان به عرصه سیاست در ایران وارد نشود، پیروزی کنونی میتواند طعمه جریانات ناسیونالیستی قرار گیرد.
نسان نودینیان
٢۴فوریه ٢٠١١کلن(آلمان)
nasan_nodinian@yahoo.de
«١» اطلاعیه حزب کمونیست کارگری ایران ـ سایت منصور حکمت.