از نگاه تاریخ ، انقلاب شکوهمند پنجاه و هفت دور نیست. هنوز ارتعاش فریادهاى مرگ بر شاه در گوشها مانده و محو نشده است. بى سازمانى و عدم تمایل در به دست گیرى قدرت توسط نیروهاى چپ وهمراهى و پشتیبانى دول سرمایه دارى از جریان مرتجع اسلامى بدان جا ختم شد که سیل خروشان انقلاب را نه به دریا ، که سرازیر با تلاقى به اسم جمهورى اسلامى کرد.
امروز دوباره یخهاى توهم ،درپى آتش اگاهى مردم آب شده و جویبارهاست که میروند سیل گردند.
دوباره دشمنان انقلاب مردم به تکاپو افتاده اند. مدیاى جهان سرمایه دارى و دولتهایشان در حال
حقنه کردن الترناتیو هاى مطلوب خود بر گرده خسته و خونین خیزش مردم هستند.به هر اعتراض و شورشى ، رنگ سبز میپاشند.با در اختیار گذاشتن دوربین و میکروفون در دست قاتلان و همدستان دیروز جمهورى اسلامى از یک سو ، و سازماندهى جریاناتى از قبیل فدایى اکثریت و امثالهم از سویى دیگر ، میروند که جناحى از نمایندگانشان را برداشته ، جناح دیگر را سوار امواج انقلاب نمایند. این دور تسلسلى است که میرود تاریخ را هم کمیک ،هم تراژدیک تکرار کند.
رهبرى جنبش سبز ،خواهان سرنگونى جمهورى اسلامى نیست . از این منظر میتوان آینده این جنبش را در حالت رادیکاکیزه شدن خیزشهاى مردمى به راحتى تصویر کرد.
در این حالت بخش بزرگى از سپاه پاسداران و بسیج و دیگر نیروهاى سرکوبگر از جناح خامنه اى بریده و به جنبش سبز خواهند پیوست. جابجایى هاى یک سال اخیر فرماندهان سپاه پاسداران ، اقدامات پیشگیرانهء خـامنه اى براى سد این روند بوده است.
با نگاهى به حال و افق فرداى هر تحولى در ایران میبینیم که جهان سرمایه دارى با تمام امکاناتش در جهت بردن خامنه اى و جایگزین کردنش با رهبرى جنبش سبز،و باهدف در نطفه خفه کردن انقلاب، تلاش و سرمایه گذارى میکند. این همان آینده اى است که ترسیم کرده اند و در حال حاضر در مصر و تونس در حال پیاده کردنش هستند و موفق هم نیز شده اند.
آیا میتوان این سناریو را تغییر داد؟
پاسخ به این سوال کلیدى در دست جبهه کار و البته احزاب و جریانات مدافعش که به چیزى کمتر از سرنگونى و انقلاب تا به اخر رضایت نمى دهند قرار دارد.
آیا جریانات چپ و کمونیست، حساسیت و حیاتى بودن این شرایط را درک کرده و پاسخ لازم را با اقدام در خور خواهند داد؟ و یا اینکه کماکان درگیر دعواهاى خانوادگى خواهند ماند و سر موضوعات انتزاعى نه در کنار هم که روبروى هم صف بندى خواهند کرد؟
با درک این ضرورت ،و دانش به نیرومند بودن جریان چپ در ایران، لازم و ضروریست که از هم اکنون احزاب چپ با ایجاد جبهه اى مشترک ،با پلاتفرم و شعار مشخض خود وارد میدان شده
مهر خود را بر روند رویدادها بکوبند.
لازم به یاداوریست که کمونیستها و انقلابیون ایران با در اختیار داشتن افراد و شخصیتهاى مبارز و خوشنام و سابقه مبارزه پیگیرانه و خونهاى بسیار، هیچ کم و کسرى از جبهه مقابل ندارد بلکه قابل انتخاب تر میباشد . رهبرى جنبش سبز از فرد اولش تا پادوهاى روزنامه نگارش همگى درساختن ماشین قتل و جنایت جمهورى اسلامى شرکت داشته و پرونده هایشان قطور است.اینتا به دیروز قاتلانو همدستان خمینى لیاقت زمام دارى یک گاو دارى را هم ندارند. دیر بجنبیم ، جانیان سرمست تازه به قدرت رسیده ، دوباره آزادى و آزدیخواهان را سلاخى خواهند کرد.
۲۰/۰۲/۱۱