فراز و نشیبهاى ٣١ سالەى کومەله

هر سال از جانب جریاناتی که به اسم کومه له فعالیت می کنند، از روز ۲۶ بهمن سالروز علنی شدن کومه له تجلیل می شود و در کشورهای مختلف مراسم برگزار می شود . جدا از این جریانات در کردستان هم خانواده جانباختگان کومه له و هواداران و دوستداران جنبش انقلابی کردستان این روز را ارج می نهند و در محافل کوچک و بزرگ جشن برگزار می کنند و در بلندهای مشرف به شهروروستاها به نشانه شادی آتش روشن می کنند و بر دیوارها شعار های مربوط به این روز را می نویسند و به پخش تراکت و اعلامیه می پردازند، این حرکتها به سنتهای جاافتاده ای تبدیل شده اند و هر سال در حوالی ۲۶ بهمن جنب و جوش چشمگیری در شهرها و روستاهای کردستان صورت می گیرد .
وقتی بحث از کومه له بمیان می آید ناخودآگاه سئوالی پیشارو قرار می گیرد، کدام کومه له ؟ در خارج از کشور و در اردوگاه و مقرات سازمانهای که به اسم کومه له فعالیت دارند، مشخص است که کدام کومه له در چه روزی مراسم برگزار می کند . منتها در داخل کردستان غیراز هواداران جریانات که خود بدان واقفند که برای چه جریانی فعالیت دارند . عموم مردم زیاد به این موضوع اهمیت نمی دهند و برای گرفتن جواب سوأل فوق ضرورتی نمی بینند دنبال آن را بگیرند . به خاطر اینکه تجلیل از کومه له برایشان نه به خاطر این و آن و تقویت این تشکیلات و یا آن یکی،در واقع از دستاوردهای مبارزاتی خودشان و از رنج و زحماتی که متحمل شده و می شوند تجلیل می کنند، کومه له و روز کومه له دیگرصرفأ نه به معنای حزبی خاص، بلکه بعنوان یک جنبش و یک حرکت که مختصات خاص خودرا دارد قابل دفاع است . جریانی چپ و سوسیالیست و مدافع و پشتیبان حقوق کارگران و زحمتکشان و جریان پیگیر وفعال در جهت رفع ستم ملی ،مدافع سرسخت و کوشای حقوق زنان و کلی خصائل بارز دیگر که برای همگان آشنا است، می شناسند، کومه له ای واقع بین و بدور از بلند پروازیهای بی مایه مدنظر دارند ، کو مه له ای که نسبت به جامعه وواقعیتهای موجود بیگانه باشد و دنیا را فقط سیاه و سفید بپندارد وتظاهربه کارگربر ای منافع حزبی و تبلیغاتیش بکند و کارگررا در جایگاه واقعی خود نشناسد وتلاش کند مابین رهبران کارگری و جامعه و محیط فعالیتش فاصله بیندازد، روزمره هم ندای  سوسیالیست بودن را سر دهد، نمی تواند این جایگاه واقعی را از آن خود بکند، چطور و به کدامین مقیاس در راستا و مسیر آن کومه له ای قرار می گیرد که ریشه در اعماق جامعه دوانیده است . هم چنین جریانی که اهداف و استراتژی کومه له را کنار بگذارد ویقه‌‌ خودرا از سوسیالیست و چپ بودن خلاص کند و به ندرت در ادبیات و تبلیغاتش از حقوق کارگران و زحمتکشان دفاع بکند، ممکن نیست در انظار مردم کردستان و بخصوص مردم زحمتکش اورا آن کومه له بنامند که جای باور و اطمینانشان بود . باید اذعان داشت که امروزه و در تند پیچهای سیاسی که روی داده و می دهند، سیاستهای اتخاذ می گردند خلاف واقعیتهای است که کومه له از آنها نضج گرفت و رشدونمو کرد . در طول این سالیان کومه له در این فراز ونشیبها ضررمند شد و غیراز چند پارچه شدنش از لحاظ مواضع سیاسی و تاکتیکهای که اتخاذ می شوند به کجراه کشیده شده است .
بنابراین جریان و حزبی که از سنتهای جاافتاده و بر حق کومه له بریده باشد در افکار عمومی و در ذهنها هر چند مدعی کومه له ای بودن هم بکند نمی تواند براین سنتها تکیه بزند و خودرا وارث بی قید و شرط کومه له بنامد . البته این بدان معنا نیست که این جریانات دارای هیچ نفوذ و اعتباری نیستند ودر جامعه کردستان به حساب نمی آیند و بحث هم این نیست کی و چه جریانی حق دار نام کومه له است ، مهم نام نیست عملکرد سیاسی معیار و قابل سنجش است .
کردستان جامعه ای است سیاسی و تحزب یافته و دارای گرایشات سیاسی متفاوت است ، بحث دراینجا در رابطه با گرایش و جهت گیرهای سیاسی است که کومه له به آنها شناخته شده است و این گرایشات به سنتهای تبدیل شده اند که برای جامعه شناخته شده هستند نمی توان با هر سیاستی و  بطور دلبخواه  به آن تداعی شد .
۳۱ سال از فعالیت علنی و ۴۱ سال از تولد کومه له می گذرد، کومه له در شرایطی دیده به جهان گشود که شرایط عینی جامعه و به تبع آن شرایط ذهنیش هم تغییر یافته بود،این شرایط و این جامعه نیاز به این داشت که جهت سیاسی و جریانی شکل بگیرد که بتواند جوابگوی نیازهای سیادسی و اجتماعیش باشد ، در این مقطع بنابه تشخیص وواقع بینی جمعی روشنفکر و مبارز آن دوران با تشکیل جریانی که ۱۰ سال بعدو به مناسبت جانباختن رفیق محمد حسین کریمی از بنیانگذاران کومه له، کومه له نام گرفت،  این خواست و این نیاز جامعه کردستان جواب مثبت گرفت ،از این تاریخ ببعد جامعه کردستان از لحاظ سیاسی پا به عرصه دیگری گذاشت . 
بیش از ۴ دهه از این مقطع می گذرد کردستان وایران هم همجون سایر جوامع سیر تحولاتی را سپری نموده است، به یمن دنیایی دستاورد تکنیکی و دیگر عوامل، این تغییرات به سرعت رخ می دهند و نیازهای سیاسی جامعه هم بشدت اوج می گیرد و برای جوابگویی به آنها نمی توان باسیاستهای قبلی و دستاورد کنگرههای گذشته و ابزارکهنه به استقبالش رفت . نه کارگر، کارگر ۴۰ سال قبل است و نه طبقات دیگر اجتماعی هم به منوال گذشته مانده اند . جامعه از هر لحاظ متفاوت است مردم نسبت به گذشته سیاسی تر شده اند و سیاست دیگر در انحصار نخبگان نیست ، قشر نسبتأ وسیعی از کارگران باسوادند و می توانند بنویسند و بخوانند طیف چشمگیری از فرزندانشان از تحصیلکردها و متخصیصین جامعه هستند، کم نیستند ازاین طبقه که فعال حزبی هستند و تجربه کار حزبی و تشکل سازی را کسب کرده اند ،بطور کلی سطح دانش و فرهنگ بالا رفته و روی آوری به آن در مقیاس وسیع برآورده می شود ،احزاب موجود و کلاسیک موجود در کردستان با سیاست و تاکتیک مربوط به چند دهه قبل نمی توانند از عهده این وضع که گاهأ غافل کننده هم هست برآیند، جامعه نو نیاز به نوآوری دارد باعقلیت کهنه و سنت قدیمی نمی توان هدایت کننده بود .
قبل از هر چیز لازمه این نوآوری اینست که واقعیتهای موجود جامعه را قبول کرد و از آن شناخت بدست آورد، متأسفانه تحلیل ها و ارزیابیها را که می بینید کمتر متکی به آمار و ارقام است  و این تغییر نشان می دهند و غیر از چند جمله آخر با تحلیلهای گذشته فرق آنچنانی ندارند، منظور اینست احزاب در تبعید اگر می خواهند خودرا با جامعه وفق دهند باید نبض جامعه را در دست داشته باشند ،نمی توانصرفأ باشعار دادن این نقیصه را رفع کرد .
بنابراین با توصیفی که از کومه له و خصائلی که کومه له را باآن میشناسند وبه اتکا به آنها و خود تطبق دادن با شرایط موجود و با اتخاذ سیاست و تاکتیک مقبول باید تغییر جدی کند . از لحاظ سازمانی و تشکیلاتی هم تغییر اساسی بکند، به نفع دمکراسی درون تشکیلاتی از سانترالیزم یکه تاز بکاهد و دخالتگری کل تشکیلات را در سر نوشت تشکیلات نه به شیوه گذشته، بلکه بشیوه جاافتاده و حزبیت را ترجیح دادن بر منافع شخصی ، گارانتی بکند، فعال حزبی امروز دیگر آن عضوو کادر حزبی دیروز نیست که دنیارا فقط از زاویه دید رهبران حزبش بشناسد ، در یک جشم به هم زدن به یمن دستاورد تکنیکی امروز از طریق انترنیت می تواند اطلاعات لازم را بدست بیاورد . آیا چنین کومه له ای با توصیفات بالا موجود است یا باید تلاش نمود بدستش بیاوریم، که بتواند پرچمدار و پیشرو جامعه کردستان باشد، بدون شک اکثریت فعالین چنین کومه له ای در داخل کردستان هستند و در فردای آزادی از فاتحان و رهبران واقعی جامعه اند . بکوشیم برای رسیدن به چنین روزی .و از همینجا سالروز کومه له را به تمامی فعالین کومه له و خانواده جانباختگان کومه له و کارگران و زحمتکشان و مردم ستمدیده کردستان تبریک می گویم .
یادعزیز کاک محمد حسین کریمی و تمامی جانباختگان کومه له گرامی باد .
زنده باد سوسیالیسم . زنده باد کومه له . 
۲۶ بهمن ۱۳۸۹