اعتراف جناح اصلاحات به ماموریت خود برای مصون سازی نظام از سقوط !

فلسفه وجودی  جناح طرفدار اصلاحات بر مبنای سهم خواهی از حکومت جمهوری اسلامی شکل گرفته و در طول پانزده سال و خصوصا دوسال گذشته با تحمیل اجباری خود به مطالبات مردم ، تمام هنرش رنگ آمیزی تیتر مطالبات مردم به رنگ سبز بوده بطوریکه سعی دارد با نادیده گرفتن خواسته های اصلی مردم ،جنبش آزادیخواهی آنان را با شعارهای رادیکالی که دارد به سمت یک جمهوری اسلامی ملایم تر با چهره هایی جدید اما با همان آرمانهای بنیادگرایانه و خمینی محور سوق دهد.
طرفداران تئوری اصلاحات در عمل تنها یک تفاوت با دیکتاتوری حاکم را با خود یدک می کشند که می توان آنرا در نگرانی نسبت به بروز دیکتاتوری نظامی و نفوذ نظامیان در قدرت دانست ، البته دلیل عمده آن به خروج ناخواسته و قطع ید رهبران آن از نهادهای نظامی مانند سپاه و بسیج بوده ، علیرغم اینکه نقش این جناح در استحکام و برپایی این نهادها به مراتب بیشتر و موثر تر از کسانی است که امروز در راس مناصب نظامی بوده و فرماندهی آنرا بر عهده دارند .
جبهه مشارکت ایران اسلامی و نیروهای پیرو آن که دایره ای به وسعت تمام چهره های اصلاح طلب نظام و مخالفین دولت (و نه نظام دیکتاتوری ولایت فقیه ) را شامل می شود در آخرین و جدیدترین بیانیه خود با اعتراف به نقش این جبهه در ضرورت نجات نظام از سقوط  تصریح کرده که : ” عزم ملت ما در آری گفتن به انتخابات و نه گفتن به مداخله نظامی‌ها، یک عزم اصلاح‌طلبانه برای مصون سازی نظام از سقوط و انحطاط است “.
این تیتر از بیانیه مذکور تقریبا تکلیف این جناح را در آینده سیاسی کشور به روشنی رقم زده و بیانگر این واقعیت است که در درجه اول مفهوم این جبهه از دیکتاتوری ، به نوع نظامی آن محدود شده و در عین حال نفی دیکتاتوری فردی از نوع ولایت فقیه و رهبریت مطلقه جایگاهی در برنامه های سیاسی این گروه نداشته و ندارد.
بنابر این اگر مجموعه افتخارات اطلاح طلبان و مدینه فاضله نمونه و مورد نظر آنان را حذف همه گروههای سیاسی انقلابی در برهه بعد از انقلاب ۵۷ ، سازماندهی کشتارهای سیاسی سالهای ۶۰ و ۶۷ ، کوبیدن بر طبل ۸ سال جنگ بین ایران و عراق ، ولایت مطلقه فقیهی حضرت امامی ! دوران سازندگی و رکود اقتصادی کشور و ۸ سال زمامداری بی بو  و خاصیت اصلاحاتی در نظر بگیریم  دور نمای آتی و احتمالی حاکمیت اصلاح طلبان را به روشنی می توان حدس زد.
در این بیانیه اشاره شده که سبزها _ مورد اشاره در فوق که منطقا با جنبش اعتراضی و قیام مردمی تفاوت عمده دارند _ بدنبال میراث این انقلاب اسلامی یعنی اجرای بدون تنازل قانون اساسی به عنوان مطالبه و محور وفاق ملی است و اعتراض ها متوجه حاکمان تمامیت خواه و هسته‌‌های مداخله‌گر نظامی و امنیتی در عرصه سیاست و انتخابات است که قانون اساسی را به گروگان گرفته و تحت مخاطره و حتی اسقاط قرار داده‌اند .
مفهوم اجرای بدون تنازل قانون اساسی با موادی که ۸۰ در صد از ظرفیت آنرا ولایت مطلقه فقیه ، دین رسمی ، قوانین شرعی اسلام ، مجبس خبرگان ، شورای نگهبان ، نظارت استصوابی ،مجمع تشخیص مصلحت ، و…. مفهومی روشن است که روش سیاسی مخالفین دولت را در لباس اصلاحات به وضوح نشان می دهد.
پس اگر تمام این تکه های پراکنده پازل اصلاحات سبز رنگ را کنار هم قرار دهیم ، بعید است چیزی جز همان که جناح اصلاحات بر آن اعتراف کرده دست یابیم ، ماموریتی که هدفی جز نجات رژیم و نظامی فاسد و حفظ ارکان قدرت آن  را ندارد ، اما با شعار و ویترینی جدید که آنسوی شیشه آن چهره سیدی خندان  با پسر عمویی که نقاب منجی به صورت خود گذاشته . امیدوارم بازی سیاسی ۳۲ ساله حاکمیت با مردم با هر عنوان درسی آموزنده را به همه مان داده باشد .