نکاتی پیرامون جایگاه ویژه کنگره اول حزب اتحاد کمونیسم کارگری

کنگره اول حزب اتحاد کمونیسم کارگری ، در شرایط بسیار حساسی برگزار میشود ، حزب در این شرایط ، دارای موقعیت ویژه ای است. سرمایه داری و شیوه های مسلط بر مناسبات اقتصاد جهانی ، وارد بحرانی عمیق شده است ، موقعیت اسلام سیاسی به مثابه قدرت دولتی سرمایه در خاورمیانه و شمال آفریقا ، به شدت دگرگون و ضعیف شده است ، موجی از اعتراضات علیه فقر و بیکاری ، سراسر دنیا را فراگرفته ، طبقات و جنبشهای اعتراضی مختلف ، آرایشهای جدیدی به خود گرفته اند که کشمکش و جدال طبقاتی را دارای وضوح و سرعت ویژه ای کرده است ، بنظر میرسد که جهان به زودی وارد دوران جدیدی از تحولات و دگرگونی های بنیادین اقتصادی و اجتماعی میشود ، واضح است که این موئلفه ها ، موقعیت ویژه ای به هر جریان مارکسیستی جدی و دخیلی میدهد و وظایف متفاوت و فوری ای در مقابل آن قرار میدهد. یک تحول بنیادین در هر نقطه از جهان ، میتواند موقعیت هژمونیکی همچون انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ روسیه ، پیدا کند ، به همین دلیل مشخص ، دولتهایی سرمایه داری ، خود را در مقابل حفظ ساختارهای نظام سرمایه داری تونس و مصر ، مسئول میدانند و در صدد تعریف و تشکیل آلترناتیو نماینده سرمایه داری متعارف در این کشور آفریقائی برآمده اند. تحولات تونس و مصر ، واقعیت آینده نزدیک دیگر کشورهای شمال آفریقا و خاورمیانه ، خواهد بود. در ایران اعتراضات علیه فقر و فلاکت اقتصادی ، سرکوب هر نوع آزادیخواهی ، دستگیری فعالین سیاسی ، اعدام ، شکنجه و غیره ، روبه افزایش است ، جامعه ، کارگران و زحمتکشان ، در کمین جمهوری اسلامی نشسته اند. پدیده مبارزه علیه فقر ، شاخص این اعتراضات است که به هیچ عنوان قابل مقایسه با اعتراضات تاکنونی جاری در جامعه نیست ، اعتراض علیه گرسنگی ، گرانی ، بیکاری و فقر ، به کمتر از سرنگونی رژیم وکل سیستم اقتصادی آن ، رضایت نخواهد داد ، هر چند این اعتراضات در صوت نبود سازماندهی مدرن و رادیکال ،توسط یک حزب تمام عیار مارکسیستی مدعی قدرت سیاسی ،میتواند تبدیل به شورش کور و عاملی برای پاشیدن شیرازه جامعه ، مدرنیته و تمدن و زد و بند جناح های مختلف بورژوازی شود. کنگره اول حزب ، در این شرایط حساس برگزار میشود.
علاوه بر اهمیت تشکیلاتی جایگاه کنگره برای حزب ، به مثابه یک اصل حزبی ، که غالبا در جلسات جانبی کنگره به مسایل حول آن پرداخته میشود ، قرارها و قطعنامه های محصول کنگره و مباحث پیرامون آن ، میتواند تاثیر گزاری حزب چه در بعد بین المللی و چه در رابطه با اوضاع ایران را ، وارد دور جدیدی کند و همچنین حزب و فعالین آن را درگیرعرصه هایی از مبارزه که تا کنون بدلایل متفاوت امکان حضور و یا حضور موثر در آن را نداشته ، درگیر کند. حزب اتحاد کمونیسم کارگری ، با تبیین واقعی از شرایط اقتصادی و اجتماعی و موقعیت هژمونیک و ویژه طبقه کارگر ایران در مبارزات جامعه برای رسیدن به آزادی ، برابری و رفاه  و تکیه بر اصول نظری سازماندهی مارکسیستی و کمونیستی کارگری ، توانسته است ، سیاستها  ، تاکتیکها و وظایف اصولی و فوری را در مقابل فعالین کمونیست و طبقه کارگر آن جامعه قرار و به درجات زیادی صاحب نفوذ و اعتبار در میان فعالین رادیکال کمونیست طبقه و محافل کارگری شود ،کنگره اول حزب ، کنگره حزبی با این مختصات است. مجموعه این سیاستها در اطلاعیه ها بیانیه ها و قطعنامه های پیشین حزب موجود است و به راحتی میتوان تاثیرات نظری و عملی آنها در روند مبارزات جاری در ایران ، خصوصا در میان فعالین کارگری در بخشهای مختلف صنعتی را مورد بازبینی قرار داد ، از جمله مهمترین آنها میتوان به این موارد اشاره کرد:
قطعنامه در باره تشکلهاى توده اى طبقه کارگر شورا، مجمع عمومى، سندیکا ، قطعنامه زنده باد انقلاب کارگرى ، قطعنامه در باره روش برخورد به جنبش “ملی-اسلامی” و “ناسیونالیسم طرفدار غرب ، بیانیه حزب اتحاد کمونیسم کارگری در باره “منشور آزادی، برابری و رفاه ، ارگانهاى اعمال اراده توده اى را همه جا برپا کنید!زنده باد شوراها ، بیانیه حزب اتحاد کمونیسم کارگری بحران جهان سرمایه داری و خطوط عمده وظایف ما ، بیانیه حزب در مورد جایگاه سیاست کنترل کارگری ، قطعنامه علیه گرانى و فقر و وظایف فورى کمونیسم و طبقه کارگر…
کنگره اول حزب اتحاد کمونیسم کارگری ، کنگره یک حزب دخیل مارکسیستی است که تغییر انقلابی شرایط موجود را در دستور کار خود گذاشته و علاوه بر تلاش عملی برای سازماندهی اجتماعی طبقه کارگر و جنبشهای آزادیخواهانه و مترقی ، دائما در حال نقد مارکسیستی اوضاع موجود و گرایشات اعتراضی در طبقات مختلف و طیف های چپ و بظاهر کمونیستی  طبقه کارگر ، بوده است ، گرایشاتی که یا پاسیفیسم مطلق را به طبقه تزریق کردند و یا طریقت سوسیال دمکراتها را به مثال احزاب دمکرات ، در مخدوش کردن جدال طبقاتی جامعه ، با تعریفی همگانی و فراطبقاتی از گرایشات مختلف اجتماعی ، تحویل جامعه دادند. حزب ، در این دوره ، آگاهانه ، به نقد ریشه ای گرایشات بظاهر کمونیستی ، که با تحلیل های غیر واقعی و طرح شعارهای کاملا غیر پرولتری و بی ربط به منافع کارگران و طبقات ستم دیده جامعه ، در زر ورق کمونیسم و سوسیالیسم ، خود را معرفی کردند ، پرداخت و در مقابل تمامی این گرایشات اعلام کرد که ” کمونیستها ، منافعی بجز منعت کل طبقه کارگر و مردم تحت ستم جامعه ندارند” و ” نزدیک ترین هدف کمونیستها ، متشکل ساختن پرولتاریا بصورت یک طبقه و سرنگون ساختن سیادت بورژوازى و احراز قدرت حاکمه سیاسى پرولتاریا ، است”.  دفاع از مارکسیسم و کمونیسم کارگری در مقابل گرایشات غیر کارگری درون طبقه کارگر و جنبش کمونیستی ایران ، یک امر توقف ناپذیر حزب بوده و قطعا قطعنامه ها و مباحث کنگره ، باید بتواند ، این امر همیشگی حزب را ، چه در جدلهای تاکنونی و چه در مصافهای پیش رو ، با اهمیتی دو چندان پیش ببرد. موقعیت کنونی احزاب و جریانات فی الحال موجود کمونیستی  و بی تاثیریشان در روند رو به انفجاراعتراضات جامعه (علیه فقر، سرکوب و اختناق سیاسی) و بی ربطیشان به سازماندهی کمونیستی طبقه کارگر و جدالهای درون آن در ایران ، موقعیت ویژه ای به حزب و کنگره آن میدهد. حزب اتحاد کمونیسم کارگری ، در چند سال اخیر، فعالانه به نقد گرایشات غیر کارگری درون طبقه ، که تحت تاثیر فشار و فضای سرکوب جمهوری اسلامی ، به وجود آمده اند  پرداخت و توانست ، جایگاه نظری و عملی بلاواسطه این گرایشات را در میان بسیاری از محافل کارگری ، خصوصا مجامع رایکال کمونیست طبقه کارگر، که تا حدود زیادی توانسته بودند منتج به رشد سندیکالیسم و ادبیات سیاسی غیر کارگری و “انعکاس و تقلید بی روح ” لیبرالیسم غربی و رقابت جناحین بورژوازی ، در میان لایه های مختلف طبقه کارگر در ایران درسالهای اخیر شوند را ، به درجات زیادی عقب براند و مباحث اصولی و کلاسیک مارکسیتی ای همچون تشکیل شورا های مستقل کارگری ، مجامع عمومی ، مطالبات مستقل کارگری و … را جایگزین آنها کند ، ادبیات و شیوه ای از امر سازماندهی مارکسیستی ، که ما در سالهای گذشته ، نتنها در میان محافل رادیکال کمونیست طبقه کارگر در ایران که حتی در میان احزاب کمونیستی اپوزیسیون هم شاهد آن نبودیم و یا در بهترین حالت ، در سطح شعار مانده بودند. قطعا ، اقدامات نظری و عملی حزب و اهمیت و جایگاه آن در این عرصه ، باید مورد بحث در کنگره قرار گیرند و با دقت و شتاب مضاعف ، به سرانجام خود ، نزدیک شوند.
کنگره اول حزب اتحاد کمونیسم کارگری ، محصول شرایط حساس ، جدل های فراوان و دوره ای از فعالیت تمام عیار مارکسیستی ویژه ای است ، اولین انتظار واقعی از نمایندگان کنگره ، این است که خود را در ظرفیت این جایگاه ببینند و با درک این شرایط ویژه حزب ، خود را برای برگزاری کنگره حاضر کنند. کنگره اول حزب ، باید بتواند با تکیه بر پیشروی های تاکنونی ، حزب و گرایش کمونیستی کارگری درون طبقه کارگر را تقویت و بدرجات زیادی به اهداف طبقاتی و انقلابی آن نزدیک تر کند .
” کمونیستها … آشکارا اعلام میکنند که تنها از طریق واژگون ساختن همه نظام اجتماعى موجود، از راه جبر، وصول به هدفهایشان میسر است. بگذار طبقات حاکمه در مقابل انقلاب کمونیستى بر خود بلرزند. پرولتارها در این میان چیزى جز زنجیر خود را از دست نمیدهند. ولى جهانى را بدست خواهند آورد(مانفیست کمونیست)”
 
 
زنده باد حزب اتحاد کمونیسم کارگری
سیروان قادری