لحظه های انقلاب مصر: روز شانزدهم – ۶ …تعرض به جای دفاع!

در یادداشتهای قبلی اشاره کردم که یک نقطه ضعف مهم انقلاب این بود که خود را به میدان تحریر محدود کرده بود. طوری که معترضین در گوشه و کنار مصر، وقتی رژیم را تهدید میکردند میگفتند: “مستقیما به میدان تحریر خواهیم رفت.” رژیم هم دقیقا میخواست انقلاب را در همان میدان محدود کند و سرش را همانجا زیر آب کند. دیروز قریب نیم میلیون معترض به میدان تحریر روی آوردند و به یک نمایش قدرت در مقابل طبقه حاکم مصر دست زدند. اعلام کردند که نه تنها انقلاب از حرکت باز نایستاده است بلکه دارد نیرو میگیرد. اما امروز چه؟ امروز، انقلاب از میدان تحریر فراتر رفت. نه تنها فراتر رفت بلکه دفاع از انقلاب در میدان  تحریر را به تعرض انقلاب علیه ارگانهای قدرت در قاهره ارتقا داد. هزاران معترض، پارلمان طبقه حاکم، و کنار آن محل کار نخست وزیر را محاصره کردند. یک فعال جوان انقلاب در مقابل این نهاد نظام سابق، همه این لحظه را در یک جمله بسیار گویا خلاصه کرد: “اینجا قلعه بزرگ فساد حکومتی است. این قلعه را باید ویران کرد.” این یعنی چه؟ یعنی اینکه انقلاب خود را فقط به دفاع در یک نقطه، آنهم زیر نگاه مشکوک تانکهای ارتش خلاص نکرده است. دارد سنگرهایش را گسترش میدهد. دفاع را به تعرض تبدیل میکند. تعرض به نهادهای حکومتی را در دستور قرار میدهد. یعنی اینکه انقلاب، دیگر نمیخواهد خود را فقط به شجاعت و جسارت و فداکاری در میدان تحریر محدود کند. فهمیده است که باید از حالت دفاع در یک میدان در بیاید و به موقعیت تعرض به سنگرهای دشمن ارتقا یابد. فهمیده است که نمیتواند در یک نقطه  بماند. نمیتواند فقط دفاع کند. نمیتواند تعرض نکند.

“سقوط رژیم”! این شعاری است که ۱۶ روز است در پلاکاردهای میدان تحریر در سطح وسیع دیده میشود. این نشان میدهد که حتی در قلب طپنده انقلاب در میدان تحریر هم، شعار “مبارک برو” همه “مطالبه” انقلاب نیست. این فقط یک “مطالبه” نمادین است. مبارک، باید به عنوان نماد رژیم برود. رفتن مبارک فقط یک قدم است. اولین قدم است. اما همه کار انقلاب نیست. انقلاب بدرستی میخواهد رژیم را سرنگون کند و نظام حاکم را در هم بکوبد.

اما مگر میشود یک رژیم و یک نظام را با مطالبه رفتن نماد این رژیم در یک میدان به فرجام رساند؟ اصلا مگر میشود سقوط رژیم را از همان رژیم “مطالبه” کرد؟ مگر رژیم میتواند به  “سقوط” خود تن دهد حتی اگر ۱۰ میلیون معترض در میدان تحریر تجمع کنند؟ مگر روشن نیست که سقوط رژیم فقط با ساقط کردن ارگانهای آن رژیم ممکن است؟ آیا ارگانهای رژیم غیر از مراکز قانونگذاری برای چپاول کارگران، مراکز اجرای این قوانین، دستگاههای امنیتی و پلیسی و ارتشی و سرکوب و ابزارهای تحریف حقایق انقلاب یعنی رادیو و تلویزیون است؟ امروز، بخشی از نیروهای انقلاب با ضد انقلاب در مرکز قانونگذاری علیه طبقه کارگر، علیه آزادی، علیه برابری ملاقات کرد. امروز انقلاب جبهه جدیدی باز کرد. به دفاع اکتفا نکرد و تعرض کرد. و مهمتر از همه، این تعرض را به بیخ گوش ارگانهای قدرت حاکم منتقل کرد. در مقابل ارگان قانونگذاری طبقه سرمایه دار مصر تجمع کرد. امروز انقلاب به یک پیشروی مهمی دست زد. امروز انقلاب دستش را به “قلعه بزرگ فساد حکومتی” دراز کرد.

و درست به همین دلیل، امروز، عمر سلیمان، رئیس اطلاعات نظام سابق، مسئول “انتقال تدریجی قدرت”، مسئول مذاکره با دلالان سیاسی به نام اپوزسیون، مسئول شیره مالیدن بر سر انقلاب با کمک اپوزیسیون حافظ نظام، مسئول مقابله با انقلاب با وعده های اصلاح رژیم، از جانب ضد انقلاب اعلام کرد که ادامه اعتراض قابل تحمل نیست. ممکن است کودتا شود!
 
کشمکش انقلاب و ضد انقلاب به لحظات حساسی میرسد. ضد انقلاب احساس خطر کرده است. معلوم شده است که قرار نیست انقلاب خود را به یک نقطه، به یک مطالبه و به یک دفاع محدود کند. معلوم شده است که انقلاب نگاهش را به مراکز قدرت رژیم دوخته است. *
 *