سعید ولدبیگى : بعد از شکست اصلاحات از درون در ایران، رهبری شرایط را برای روی کار آوردن دولت مطلوب و حلقه به گوش مناسب دید واحمدی نژادرا با حمایت سازمانی سپاه، بسیج و شورای نگهبان، رییس جمهور ایران معرفی کرد. آنها تصور میکردند که میتوانند با بگیر و ببند و امنیتی کردن جامعه، بخصوص دانشگاه، مشکلات خود را حل کنند؛
لذابا روی کار آوردن کابینهی امنیتی و نظامی تلاش کردند که با گماشتن افراد فاقد اراده یا امنیتی و نظامی در دانشگاهها، تشکلهای منتقد دانشجویی را منحل کنند، دفاتر آنها را تخریب کنند، فعالین دانشجویی را به کمیتههای انضباطی فرا بخوانند و برای صدها نفر از آنها حکم صادر کنند، عدهای را اخراج و تعدادی را تعلیق وگروهی را ستارهدار کرده واز ادامهی تحصیل آنان در مدارج بالاتر ممانعت کنند، با اخراج اساتید منتقد، انقلاب فرهنگی دیگری راه اندازند، جامعه مدنی را به شدت سرکوب کنند، و جلوی فعالیت سازمانهای غیر دولتی را بگیرند. سرکوب تجمعات مسالمت آمیز جنبش زنان و سندیکای شرکت واحد نمونههای کوچک چنین روندی هستند.
اما مهم این است که علیرغم همهی این بر خوردها آنها موفق نشدند که ندای آزادی خواهی جنبش دانشجویی را خاموش کنند؛ چرا که جنبش دانشجویی با تحمل همهی این سختیها پویا و زنده است اعتراضات اخیر آنها در سالگرد۱۶ آذر روز دانشجو در دانشگاه تهران،اعتراض چندروزهی دانشگاه امیر کبیر بخصوص اعتراض آنها در جلسهی هماهنگ شدهی احمدی نژاد با شعارهایی نظیر « آزادی سیاسی حق مسلم ماست، مرگ بر استبداد، احمدی نژاد فاشیست دانشگاه جای تو نیست»، نشان داد که جنبش دانشجویی و فعالین سیاسی علیرغم بالا بودن هزینه فعلیت سیاسی و بر خوردهای خشن، مرعوب این دولت پادگانی نشده است. در سال گذشته شاهد خیزش جنبش کارگران و جنبش زنان بودیم و جنبش دانشجویی علیرغم همهی فشارهای که بعد از روی کار آمدن دولت پادگانی بر او وارد شده بود به یاری آنها شتافت این پیوند جنبش دانشجویی با جنبش کارگری و زنان چشم انداز امید بخش مثبتی را نشان میدهد. هر چند نظام با سراسیمه تلاش کرد که آنها را سر کوب کند اما اتفاقات اخیر نشان داد که نه تنها موفق نبوده بلکه دولت پادگانی در مدار سقوط قرار گرفته است .
بطور کلی میتوان دولت احمدی نژاد را همان دولت سایه دورهی خاتمی نامید که عملا فعال مایشاء بوده اما حاضر نبود که مسوولیت کارها و عملکرد خود را بعهده گیرد بنابرین اصلاح طلبان نقابی بر چهرهی زشت این رژیم بودندو با کنار رفتن آن دنیا هم متوجه این مساله شده است. حال حمایت سازمان های حقوق بشری و سیاسی،دانشجویان دنیای آزاد از خواستههای مردم ایران ضروری به نظر میآید، بنابرین از آنها انتظار میرود که:
۱- فعالین جامعهی مدنی، دانشجویان کشورهای مختلف بخصوص امریکا ازخواستهی مردم ایران حمایت کنند و از دولتهای خود بخواهند و برآنها فشار بیاورند که حقوق بشر و دموکراسی بعنوان یکی از پیش شرطهای هر گونه مذاکره و تعامل با ایران گنجانده شود.
۲- در خواست از سازمان ملل برای مشخص کردن نا ظر ویژه در ایرن برای رسیدگی به نقض گستردهی حقوق بشر و گزارش آن.
۳- انعکاس گستردهی خبرهای مربوط به تلاشها و مبارزات مردم ایران وکمک به شکستن سانسور خبری وانحصار رسانهای و تبلیغی رژیم.
۴- راه انداختن کمپینهای مختلف برای حمایت از اعتراضات مردم ایران واعتراض به سیاستهای ظالمانهی جمهوری اسلامی نسبت به مردم ایران.
۵- ممانعت از استفادهی جمهوری اسلامی از فضای رسانههای خارجی .
۶- تسهیل رفت و آمدهای دانشجویان ایرانی و برداشتن شرایط دشوارآن، بخصوص برای دانشجویان فعال سیاسی .
saeed valadbeygi 22/03/2007