کیوان امیرى الیاسى : کارگران و سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی (قسمت اول)

(سازمان یابی طبقه ی کارگر و مساله ی انسجام و سازش فرا طبقاتی)

 

کیوان امیری الیاسی

"حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی به مناسبت آغاز سال نو، سال ۱۳۸۶ را سال "اتحاد ملی و انسجام اسلامی" نامگذاری کردند و افزودند: آرزو و امید همه ایرانیان "استقلال ملی، عزت ملی و رفاه عمومی ملت" است و همه این اهداف به برکت "ایمان اسلامی، اتحاد کلمه، امید و عزم ملی، استفاده صحیح از ظرفیت‌های کشور و تدبیر و تحرک و تلاش" محقق خواهد شد." (تاکید از ماست)

ایسنا ۱/۱/۸۶

 

" ایشان] آیت الله خامنه ای[ تلاش برای اتحاد و یکپارچگی ملی و تقویت هوشیارانه و خردمندانه انسجام امت اسلامی را تنها راه ناامید کردن دشمنان و خنثی کردن توطئه‌های آنان خواندند و تاکید کردند: به یاری پروردگار، در سال ۸۶، آحاد ملت، قومیتهای گوناگون، مذاهب مختلف و همه صنوف مردم ایران با اتحاد ملی، حرکت پرامید به سوی آینده درخشان خود را شتاب می‌بخشند" (تاکید از ماست)

ایسنا ۱/۱/۸۶

بدون شک همانقدر که رفاه عمومی ملت گنگ است محتوای پیام بلند مرتبه ترین مقام حکومت اسلامی روشن است. اما آن چه که امر و مساله ی ماست برخورد با این مساله از منظر طبقه ی کارگر است.

در شرایطی که حداقل دستمزد برای کارگران در سال ۸۶، ۱۸۳ هزار تومان تعیین شده و خط فقر بر اساس پیش بینی کارشناسان مستقل برای شهری مانند تهران در سال ۸۶ رقمی در حدود ۵۰۰ هزار تومان خواهد بود؛ استقلال و عزت ملی عروج می کند و طبقه ی کارگر ایران با تکیه بر  ایمان اسلامی و اتحاد کلمه فاصله ی ۳۰۰ هزار تومانی نگاه گرسنه و حریص فرزندانش با خط فقر را پر خواهد کرد. و درست در همین شرایط کارفرمایان با تکیه بر همین ایمان اسلامی و اتحاد کلمه هر روز فشار بیشتری به کارگران وارد می کنند.

اگرچه اتحاد ملی و انسجام اسلامی به صورت واژگونه و فراطبقاتی ترسیم می شود ( و نمونه ی واضحی از آن در تقسیم ایرانیان به اقوام، قومیت ها و صنوف  مختلف در همین پیام کوتاه نمایان است. چنانکه مبارزه ی طبقاتی نفی می شود و در بهترین حالت مردم ایران به صنوف مختلف تقسیم می شوند)  اما از منظر طبقه ی کارگر تنها راه برخورد علمی برخورد طبقاتی با مساله ی انسجام امت اسلامی است. در سلسله نوشتاری که در وبلاگ کارگر قرار خواهد گرفت قدم های اولیه برای این برخورد برداشته خواهد شد.

مساله ی دیگری که باید مورد توجه قرار گیرد تقویت هوشیارانه و خردمندانه انسجام امت اسلامی است. به عبارت بهتر پرده پوشی فراطبقاتی بر واقعیات عینی جامعه ناشی از یک اشتباه معرفت شناختی – در دستگاه معرفت شناختی مذهبی- نیست. همانطور که این پیام کوتاه به روشنی بیان می دارد مساله تقویت آگاهانه ی انسجام امت اسلامی است. بنابراین تقویت انسجام امت اسلامی و نظریه پردازی پیرامون آن محتوایی کاملا طبقاتی دارد. انسجام امت اسلامی شور معنوی سرکوب جنبش کارگری توسط بورژوازی در زمانه ی عروج اسلام سیاسی است.

مطابق این پیام حکومت اسلامی در شرایط فعلی به شیوه ی هوشیارانه انسجام امت اسلامی را تقویت خواهد کرد. اما آیا این مساله در حکومت اسلامی مساله ی جدیدی است؟ تاثیر این تقویت انسجام بر تشکل های کارگری چیست؟

قرار دادن پوشش "امت اسلامی" بر شکاف­های ژرف طبقاتی مساله ی تازه ای در حکومت اسلامی نیست. از همان روزهای اولیه ی شکل گیری حکومت اسلامی انسجام امت اسلامی یکی از حربه های سرکوب بوده است. نکته ی قابل توجه این است که در طول این سال ها همیشه در شرایط بحرانی قرار داشته ایم و همیشه راه برون رفت از شرایط بحرانی انسجام و اتحاد بوده است. البته استراتژی امت واحد مخصوص ایران و جامعه ی ایرانی نیست. وظیفه ی ایدئولوژی امت واحده (که در ایران به صورت امت اسلامی نمود می یابد) در یک جامعه ی طبقاتی استتار تضادهای اجتماعی است. ایدئولوژی امت واحده منافع طبقه ی حاکم را به عنوان منافع مردم به خورد جامعه می دهد و از این طریق نظم موجود را حفظ و تحکیم می کند. از این رو این ایدئولوژی همیشه توسط حافظین نظم موجود مورد بهره برداری قرار می گیرد. (البته این ایدئولوژی در چارچوب اسلام سیاسی به شکل کاملا افراطی مورد بهره برداری قرار می گیرد.)

اتحاد ملی و انسجام اسلامی، مردم را به صورت یک خانواده ی بزرگ با سرنوشت یکسان تصویر می کند. در چنین شرایطی واحد تولیدی هم به صورت تجلی اتحاد کارگر و کارفرما نشان داده می شود. بنابراین مردم باید پشتیبان هم باشند ( بخوانید کارگران پشتیبان کارفرما باشند و در برابر استثمار دم بر نیاورند) در چنین شرایطی کارگرانی که دست به اعتراض، تحصن و اعتصاب می زنند فرزندان متخلفی شمرده می شوند که تباهی خانواده را دنبال می کنند. هر گونه مخالفتی در چنین فضایی مخالفت بر ضد ملت ( امت واحده) و در واقع جرمی جنایی محسوب می شود.

"رهبر انقلاب اسلامی، "ایجاد تفرقه و تضعیف وحدت ملی ایرانیان" و "به وجود آوردن مشکلات اقتصادی برای متوقف کردن پیشرفت کشور" را دو روش عمده دشمنان برای مقابله با ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی برشمردند"

ایسنا ۱/۱/۸۶

در چنین شرایطی هر گونه مخالفت و انتقاد تحت عنوان خرابکاری، تفرقه اندازی و همکاری با دشمنان ملت(امت واحده) به شدت سرکوب خواهد شد. و در نتیجه جنبش کارگری و فعالین چپ به شدت تحت فشار  قرار می گیرند. استراتژی امت واحده همچنین در عرصه ی سیاست به مساله ی رهبری گره می خورد و به صورت تبعیت بی چون و چرا از رهبری مطلقه ی سیاسی نمود می یابد. استراتژی امت واحده به ویژه در دورانی که امنیت اجتماعی افراد تهدید می شود شانس بیشتری برای موفقیت دارد چرا که در چنین شرایطی آرزوی یک زندگی مطمئن و آرام در جامعه ای خالی از دشمنی و عداوت ( به خصوص در میان اقشاری که در زندگی اجتماعی موفقیت چندانی کسب نکرده اند و از پایگاه با نفوذی برخوردار نیستند) به شدت تقویت می شود. استراتژی امت واحده نارضایتی توده های ناراضی فاقد قدرت سیاسی را از لحاظ ایدئولوژیک تعدیل نموده و در جهتی کانالیزه می کند که کوچکترین خطری حکومت و طبقات فرادست را تهدید نکند. این نارضایتی باید متوجه دشمن خارجی یا فرزندان ناخلف داخلی گردد.

نقد استراتژی امت واحده البته هیچ گاه از نظر دور نمی دارد که با نقد نظری یا پرخاشجویی قهرمانانه هرگز نمی توان به مصاف با استراتژی امت واحده پرداخت. این نقد از آن جا که همیشه مقید به عمل و تغییر وضع موجود است به خوبی می داند که تنها راه مبارزه با این استراتژی سازمان های نیرومند و آگاه طبقات پائین جامعه هستند. لذا مساله ی اتحاد ملی و انسجام اسلامی از منظر طبقه ی کارگر بدون شک به مساله ی سازمان یابی و سازمان های کارگری گره می خورد . از طرفی تشکل­های قانونی و به اصطلاح کارگری (شوراهای اسلامی کار،خانه­ی کارگر و انجمن­های صنفی)به
عنوان بال ضد کارگری انسجام امت اسلامی در محیط های کارگری عمل می کنند و از طرف دیگر مبارزه ی پیگیر طبقه ی کارگر – که به نفی انسجام امت اسلامی گره خورده است- بدون شک بدون سازمان یابی طبقه ی کارگر امکان ناپذیر خواهد بود. در چنین شرایطی تشکل های ضد کارگری و حکومتی وظابف خاصی را دنبال می کنند. نهادهای قانونی و به اصطلاح کارگری در ایران به جای آنکه کارگران را در پیشگاه حکومت و جامعه نمایندگی کنند ، نماینده­ی حکومت و بورژوازی نزد کارگران هستند و عملا به ارگان­های سرکوب تبدیل شده­اند.

شجاعی ، رئیس کانون شورای اسلامی کارگری استان کرمان در گفتگویی با کرمان نیوز درباره ی هدف تشکیل این شورا ها می گوید:

"این شورا ها در جهت بهبود کیفیت کارگاه ها و کارخانجات و همکاری با مدیران کارگاه ها و در صورت لزوم احقاق حقوق کارگران در چار چوب قانون شروع به فعالیت کردند ."

به نظر می رسد که این اعتراف بیش از هر انتقاد دیگری مشخصات این تشکل ها را نشان می دهد. همکاری با کارفرمایان و در صورت لزوم احقاق حقوق کارگران (بخوانید انحراف مبارزه ی کارگران در مواقع حساس و حمله ی وحشیانه به تشکل های مستقل کارگری)

بنابراین از سویی تشکل های قانونی کارگری خصلت های کورپراتیستی (سازش طبقاتی)، ایدئولوژیک(ملی-اسلامی) و وابسته(وابسته به کارفرمایان و حکومت) به خود می گیرند و از سوی دیگر خصلت آشتی ناپذیری و خط انترناسیونالیستی-غیر مذهبی به عنوان تنها شانس موفقیت به تشکل های مستقل کارگری تحمیل می شود.

استراتژی امت واحده در صورتی که در مقابل سازمان یابی نیرومند طبقه ی کارگر قرار گیرد نمی تواند در میان کارگران نفوذ کند. اما از هم اکنون واضح است که حاشیه نشینان شهری و خرده بورژوازی شانس زیادی برای پذیرش این استراتژی دارند.

در شرایطی که جامعه ی ایرانی در آن به سر می برد امکان عروج آلترناتیو های تمام ارتجاعی و نیز امکان پیروزی آلترناتیوهای انسان باورانه وجود دارد. در شرایط فعلی به هیچ وجه بعید به نظر نمی رسد که انتخاب سیاسی یک بلوچ جندالله و انتخاب سیاسی یک خوزستانی الاحواز باشد. خطر عروج آلترناتیوهای ارتجاعی(که نارضایتی توده ها را به سمتی سوق می دهند که منافع بورژوازی به هیچ شکل تهدید نمیشود) و تحمبل دوران فروپاشی اجتماعی و سرکوب و ناامنی سیاه به جامعه فزونی گرفته است. رهایی از چنین آینده ی سیاهی تنها در گروه شناخت ضرورت های مبارزاتی و سازمان یابی کارگری است. در چارچوب همین نگاه است که سال ۸۶ سال انتخاب های سیاسی رک و پوست کنده خواهد بود. 

ادامه دارد…