درآستانه سال نو،کشورمان با بیداد فقرروبروست , چاره کار: وحدت وتشکیلات است!

امیرجواهری لنگرودی     
amirjavaheri@yahoo.com
سه‌شنبه  ۲۹ اسفند ۱٣٨۵

چند ساعتی بیش به آغاز سال نو خورشیدی نمانده است. من در این سوی جهان و از دور دستها بوی بهار را همچون سالیان پیش به دستشویی خون خزان و زمستان سخت جان در جان ستانی کارتون خوابها وخیابان گردی کودکان خیابانی ودخترکان سرزمین داغدارم احساس می کنم .

چشمانم گنجشکها یی را می بیند که بر لب پاشوره های حوض ماهیان سرخ ، هنوز از چهچهه تبعید می گویند وخود با بالی خسته، پر کشان به مهاجرت بی پیر تن در می دهند و تنها به امید آنکه پایان بخش این فصل سرد یخ بندان به خنچه های یخ زده، زندگی را به جنبشی تازه پیوند زند، آوازی غمین سر می دهند.
گفتم :… هان ای بهار خسته که از راه های دور/ موج صدای پای تو می آیدم به گوش!/…/ اینجا میا…میا..تو هم افسرده می شوی /درپنجه ستمگر این شامگاه سرد/جز عقده های بسته یک رنج دیر پای / بر شاخه های خشک درختان، جوانه نیست / بر گرد و راه خویش بگردان ازین دیار/ بگریز از سیاهی این شام جاودان /…/دژخیم مرگزای زمستان جاودان/ بر بوستان خاطره ها سایه گستر است /…/ آنجا برو که جنبش موج نسیم وآب/ از خنده سپیده دمان گفت وگو کند/ آنجا برو که جنبش موج نسیم و آب/ جان را پر از شمیم گل آرزو کند/ ….( استاد شفیعی کدکنی) وباز با خود گفتم : … روزی که آدمی /خورشید دوستی را/ در قلب خویش یافت /راه  رهایی از دل این شام تار هست / و آنجا که مهربانی لبخند می زند/ در یک جوانه نیز / شکوه بهارهست !/(فریدون مشیری) آری درناکجای تبعید باخویشتن خویش بر آن می اندیشم: که با انقراض سلسله سرما، این پیکره  مومیایی شده ولایتم، بیدار می شود و آنگاه  این گنجشک آواره تنم ، خود را در چشمه سار آبشار آتشفشان ایران جانم خواهد شست .
باری در آستانه فرا روییدن بهاردیگری هستیم . کشورمان همچنان با بیداد فقرروبروست و اخبار دریافتی از ایران مشحون از مقاومت و بیداری جان هایست که خستگی نمی شناسند. مادران وپدران وهمسران به خون افتاده گان دو تابستان خونین در تجمع آخرین جمعه اسفند سال در خاوران دربخشی از دادنامه خود آورده اند : « …تا وقتی که دستان لرزان و پاهای ناتوانمان را تابی است، بهار را با یاد سبزشان آغاز می کنیم. تا وقتی که قلب های شکسته مان از تپش باز نایستاده است، با یاد آنهمه قلب های گرم و پرتپش، به دیدارشان می آئیم و براین گلزار، بذر مهر می افشانیم. آنقدر خواهیم آمد تا صدای دادخواهیمان به گوش همگان برسد و همه بدانند که این سروهای به خاک افتاده، فرزندان آفتاب و پاکی بودند و تن به سایه و تاریکی نسپردند. آنقدر این راه را خواهیم پیمود که تبهکاران خود ز بیم و هراس لب به اعتراف بگشایند. و تا آنجا ادامه می دهیم که برای عبرت تاریخ، هیچ رازی از این جنایت در ابهام و تاریکی نماند.» و فرهنگیان در بخشی از بیانیه آشتی ناپذیر تشکل های صنفی معلمان شمال و شمال عرب ایران در خطاب به ملت بزرگوار و معلمان آگاه آورده اند : «  درعجبیم که چپاولگران اقتصادی در آرامش جاودانه اند ؛ اندیشمندان اجتماعی در تشویش و تحریم !!! ما بر نمی تابیم که فرهنگیان فرهیخته ؛ این برازندگان کشور اسلامی در دمادمی که همه به هم شاد باش می گویند پشت میله های زندان نابرابری به انتظار تصمیم نادرست مسئولان بنشینند و حاصل درست کاری و راست کرداری خویش را با داس زندان و بی حرمتی و ضرب و شتم دیگران درو کنند ….»
چند روز پیش از قول گزارش خبرنگار دولتی ایلنا، می خواندم :« پول توجیبی آقا زاده ها از دستمزد کارگران بیشتر است . کدام مغز متفکر اقتصادی می‌‏تواند با ماهی۱٨٣هزار تومان، تمامی هزینه‌‏های یک خانواده کارگری را تامین کند که شورای عالی کار برای کارگران چنین تصمیمی گرفته است؟…کارگران عادت کرده‌‏اند و این قشر زحمتکش در سایه بی توجهی دولتمردان، به نخوردن، نپوشیدن و چشم پوشی از دیگر هزینه‌‏های خود عادت کرده‌‏اند…» در طول هفته های گذشته که بحث لایحه بودجه در مطبوعات کشور زبان به زبان می گشت . ما شاهد حرف و حدیث های فراوانی بوده ایم . از جمله :به گزارش کارگزاران (۷اسفند٨۵ ) ، اظهارات مصری، وزیر رفاه در خصوص لحاظ شدن اعتبار٣۰۰ میلیارد تومانی برای فقرزدایی در بودجه سال ٨۶ و نوید آوردن پول نفت برسر سفر ه های محرومان درعید سال آینده درحالی عنوان شد که به گفته "فاطمه آلیا" رئیس فراکسیون زنان مجلس که خبرگزاری فارس نقل کرده است:« حدود ۱۰ میلیون و ٣۰۰ هزار نفر زیر خط فقر قرار دارند و نیازمند حمایت ارگان های حمایتی هستند. »
از سوی دیگر فعالانی چند معتقدند: در حالی که اعتبار فقرزدایی در بودجه سال٨۶ نسبت به سال قبل (سال جاری) ٨۰ میلیارد تومان کاهش داشته است، چطور می توان مدعی رفاه بیشتردر سال آینده برای محرومان بود.؟ و همین است وقتی نمایندگان مجلس در صحن علنی مجلس فریاد بر می دارند و از گرانی گوجه فرنگی به کیلویی ٣۰۰۰ تومان صحبت می کنند . «محمود احمدی‌نژاد» رییس‌جمهوری" مهرورز" و" عدالت گستر" درصحن علنی مجلس، در واکنش به فریادهای نمایندگان،گفت:«بیایید از میدان تره‌بار نزدیک منزل ما بخرید که گوجه کیلویی۱۲۰۰  تومان است!». در کنار این نیشخند بی مزه ، رئیس جمهوری که می خواست پول نفت را بر سر سفره محرومان کشورمان ببرد، خود به کسری چند میلیون دلاری روبروست. اگر از زبان آمار سخن بگوییم: به گزارش مطبوعات کشور از قول احمد توکلی، رییس مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی – که خود از کارد بدستان همین نظام است- ، قبلا گفته بود : " دولت به جای واریز کردن ما به التفاوت درآمدها به حساب ذخیره ارزی، عملا تمام درآمد نفتی را مصرف کرده و حتی در این حساب دست برده و آن را، در پایان شهریور ماه گذشته، با یک کسری ۸۱۵ میلیون دلاری روبرو کرده است." (٣۰ بهمن ٨۵ ) ایضا به گزارش نشریه سرمایه در (٣۱ بهمن ) ، احمد توکلی، دربارهء‌تصویب متمم هشدار دا
ده است : تورم امسال به ۴۱ درصد می‌رسد. مادامیکه به در آمد ارزی دستبرد می زنند و آنرا با کسری۸۱۵ میلیون دلاری روبرو می گردانند، چگونه می توانند ، پول را بر سفره کارگران، بی چیزان و نداران سراسر مملکت برسانند؟ تعیین میزان دستمزد ۱٨٣ هزارتومان تا به امروز موجی از اعتراضات را برانگیخته است وسندیکای شرکت واحد تهران وحومه در اطلاعیه۲۷ اسفند۱٣٨۶ خود آورده است : « به عنوان یک نهاد مستقل کارگری مراتب اعتراض شدید خود را نسبت به تعیین حداقل دستمزد ناکافی کارگران در سال۱٣٨۶ اعلام می کند. …» و در ادامه آورده اند : « با توجه به این واقعیات تلخ، بدیهی است که اعتراضات کارگری با درخواست وشعار(( زندگی شایسته حق مسلم ماست! )) از سوی سندیکای شرکت واحد مورد تائید ، تاکید و پشتیبانی قراردارد.»
 آری این چنین است که زمستان جان سخت۱٣٨۵ را پشت سر می گذاریم و بر آنیم بر درب گشوده شده سال نو، ، تنها و تنها نیروی همآهنگ و متشکل توده ای وجنبش های مستقل طبقاتی اش می توانند کشور را که در شرایط به غایت بس اسفباروآتشفشانی  قرار دارد، از تباهی رهایی بخشند . باید در انجام وقوع چنین هم سانی و هم آهنگی از همین امروز و از همین ساعات اولیه سال۱٣٨۶باهمه توش و توان قدم برداشت .
 هیچ درنگی پاسخگوی این همه نابسامانی نیست. اراده جنبش توده ای کارآمد لازم است و چاره کار شعار ماندنی : وحدت وتشکیلات است.