ملاحظات دیپلماتیک یا آشتی طبقاتی! (در حاشیه مصاحبه ابراهیم علیزاده با جهان امروز)

به دنبال بیانیه ارتجاعی حزب دمکرات که در آن تماما به جعل تاریخ و ضد حقیقت در مورد یک رویداد مهم تاریخ کردستان ایران ( جنگ تحمیلی حزب دمکرات  علیه کومه له) پرداخته شده است و به حق کمونیستها و آزادیخواهان  بسیاری در جواب به آن عکس العمل نشان دادند و آنرا محکوم کردند، ابراهیم علیزاده نیز طی مصاحبه ای در این زمینه اظهار نظر کرده است.
علیزاده در جهان امروز جنگ حزب دمکرات علیه کومه له را بر سر دمکراسی تبیین می کند و همچنین از حزب دمکرات به عنوان یک جریان انحصار طلب نام میبرد، بدون اینکه کلمه ای از ماهیت طبقاتی اش به زبان بیاورد. اینکه حزب دمکرات، تبلیغات کمونیستی کومه له، آگاهگری و سازمانیابی کارگران و گسترش فعالیت کمونیستها را برنمی تافت مورد اشاره علیزاده نیست و در عوض کل پراتیک سیاسی و طبقاتی و تبلیغات کومه له را به کلیاتی در مورد روشنگری سیاسی و اجتماعی محدود میکند تا خصلت طبقاتی آنرا برای خوشایند حزب دمکرات پرده پوشی نماید.
 این تبیین جدید نتیجه تحولی است که کومه له در این فاصله از سر گذرانده است و در یک نگاه به روشنی رگه های خویشاوندی آن با ناسیونالیسم قابل تشخیص است. تبیین جدید علیزاده میتواند مورد توافق احزاب و جریانات ناسیونالیستی قرار گیرد زیرا منفعت طبقاتی متمایزی از ناسیونالیسم کرد و حزب دمکرات را نمایندگی نمیکند و انعکاس دهنده مبارزه نظامی بین دو جریان با دو افق متمایز طبقاتی نیست. نقد علیزاده، انتقاد جناح چپ جنبش کرد به جناح راست و انحصار طلب آن است که بنظرش با عدم رعایت قواعد دمکراسی موجبات وقوع جنگ را فراهم نموده است. تعبیر کومه له قدیم از جنگ (حزب دمکرات با کومه له) یک ارزیابی کاملا طبقاتی و متفاوت از بیان امروز علیزاده بود. نمیتوان دمکراسی را بعنوان نهاد سیاسی خواست و برایش جنگید و حکومت بورژوازی را نخواست. در صورتیکه این بورژوازی و منفعت طبقاتی او است که به دمکراسی معنی میدهد. و باز این دمکراسی است که به حکومت های بورژوایی مشروعیت می بخشد. با چلاندن دمکراسی سوسیالیسم از آن بیرون نمی آید، بلکه پارلمان بیرون می آید. جنگ بر سر دمکراسی فراتر رفتن و عبور از جامعه سرمایه داری جهت تحولات بنیادی در آن نیست. جنگ دو طبقه متخاصم، کارگر با سرمایه دار برای آزادی و برابری نیست. بلکه در بهترن حالت جنگی در چهار چوب یک جنبش واحد با دو راه حل و روش متفاوت  جهت اداره جامعه است. که یکی مستبد دیگری دمکرات، یکی راست جنبش و دیگری چپ آن، می باشد. دمکراسی بعنوان یک مقوله تاریخی در برابر حکومت های مطلقه یک پیشرفت محسوب میشد، ولی امروز به سد دفاعی دولت های سرمایه داری در مقابل آزادی خواهی و مبارزه آزادیخواهانه متاثر از سوسیالیسم تبدل شده است.
حزب دمکرات به مثابه حزب بورژوازی کرد جزو کمپ دمکراسی محسوب میشود نه در مقابل آن. چنین ارزیابی از جنگ نیز چیزی بیش از هم کمپ وهم جنبش محسوب کردن خود با طرف مقابل نیست و معنی ای غیر از تعلق خود به کمپ دمکراسی نمی توان از آن استخراج کرد.
از این فراتر رفتن، انحصار طلب نامیدن حزب دمکرات است. لقبی که تنها نیروهای یک جنبش جهت سهم خواهی بهم میدهند. لابد ابراهیم علیزاده از قبل طرف مقابل را در صف جنبش خود مفروض گرفته، که به او هشدار رعایت دمکراسی و دست کشیدن از انحصار طلبی را میدهد. کسی که جنگ تحمیلی حزب دمکرات با کومه له را بر سراین مقولات ارزیابی میکند، در صورت دست کشیدن حزب دمکرات از آن، موانع و مشکلات فیمابین خود با طرف مقابل را خاتمه یافته میداند و در فردای تحولات احتمالی در ایران بعنوان دو نیروی کردستانی و متعلق به جنبشی واحد میتوانند حکومتی مشترک، نظیر کردستان عراق، البته با رعایت دمکراسی مورد نظر علیزاده تشکیل دهند. اتحادیه میهنی و حزب دمکرات کردستان عراق به عنوان دو نیروی متعلق به جنبش ناسیونالیستی بعد از جنگی طولانی، اقدام به تشکیل دولت مشترکی کردند که سالهاست موازین و مقررات دمکراسی از طریق انتخابی بودن نماینده گان پارلمان بر آن حاکم است. و دولتشان مشروعیت خود را از آن میگیرد، بدون اینکه حقوق بنیادی انسان، بدون اینکه حقوق زنان، کارگران ، حقوق کودک و آزادی بدون قید و شرط سیاسی مصونیتی در مقابل تعرض صاحبان سرمایه و دولتشان داشته باشد
جنگ تحمیلی حزب دمکرات  و هدف آن قطع پروسه خودآگاهی، تشکل و استقلال منافع کارگران کردستان تحت پرچم کمونیسم و تلاشی بود برای قطع پیوند سوسیالیستی کومه له آندوره با کارگران کردستان و ایجاد موانع بر سر راه پراتیک کمونیستها در قامت یک سازمان طبقاتی بود. جنگ با کومه له آن دوران، ابزار ممانعت از رشد و نفوذ کمونیسم بود که می رفت تا جلال و جبروت “حزب محبوب خلق کرد” را فرو ریزد و رسالت تاریخی که برای خود قایل بود زیر سوال ببرد و صفحه جدیدی در جهت مبارزات آزادیخواهانه کارگران، زنان و جوانان کردستان باز نماید.
 ابراهیم علیزاده ارزیابی طبقاتی از جنگ تحمیلی حزب دمکرات با کومه له را کنار گذاشته زیرا ضرورتش برای او و سازمان مطبوعش به پایان رسیده، چرا که کومه له امروز با بیست سال قبل متفاوت است و نگرش کمونیستی اولویت سابق را برای کومه له ندارد تا به موضع شفاف طبقاتی در تبیین جنگ مذکور نیازی باشد. این دیدگاه در بر خورد و ارزیابی جنگ حزب دمکرات با کومه له صرفا ناشی از ملاحظات دیپلوماتیک منتج از روابط امروزی این سازمان با حزب دمکرات نیست بلکه شیفت کردن کومه له از کمونیسم به جناح چپ و واقع گرای ناسیونالیسم و مداح کمونیسم بطور کلی است. در واقع از کمونیسم کومه له روکشی بیش باقی نمانده است. روند مبارز طبقاتی در کردستان و جنگ بین کمونیسم و ناسیونالیسم را تا سطح جنگ بر سر دمکراسی تنزل دادن چیزی جز ایجاد توهم نسبت به ماهیت بورژوایی حزب دمکرات و گام برداشتن در جهت پایان دادن به شکاف طبقاتی و ایجاد تعادل بین دو نیروی یک جنبش سر انجام دیگری در بر ندارد. محتوای جنگ را دمکراسی نامیدن  فرمولی است جهت مشروعیت بخشیدن به حزب دمکرات و پنهان کردن خصلت طبقاتی آن، و این روندی است که  کومه له از دو دهه قبل تا امروز طی نموده است.