رونوشت به پرویز احمد زاده “مخالف با اعلام فراخوان جهانی روز ٢٩ ژانویه”!

مقدمه برای خواننده:

راستش مدتی است دارم از خودم سوال می کنم این آقای پرویز احمد زاده شوخی می کند یا جدی می گوید! (۱) ایشان یک مقاله ای نوشته در سایت آزادی بیان زده که خواهش می کنم خواننده گرامی حتما چند دور بخواند. فارسی نوشته اما یک کمی ثقیل است! نه از نوع مواقعی که مثلا یکی زیاد پیتزا می خورد و سر دلش می ماند نه! یک جور دیگری ثقیل است. ایشان آمده محکوم کند! اینکه عده ای فعال سیاسی و کمونیست و چپ تصمیم گرفته اند در یک روز کنار هم بایستند و رژیم اسلامی را بخاطر سیاست قتل عام تدریجی اش محکوم کنند، ایشان را عصبانی کرده! اگر آدم سالم باشد نباید عصبانی بشود بلکه باید خوشحال شود که چند حزب کمونیست و چپ و فعال سیاسی بالاخره توانستند طلسم اتحاد گریزی را بشکنند و فرا سازمانی بیندیشند و عمل کنند. اما جناب پرویز احمدی بر عکس خشمگین است!

اجازه بدهید بابت تفریح هم شده چند نکته ایشان را بکاویم. نه برای اینکه ایشان حرفی جدی دارد بلکه بخاطر اینکه مطمئن تر شویم که این کمپین جهانی تا چقدر اهمیت دارد و تا کجا بعضی ها را عصبانی کرده!

(۱)پرویز احمد زاده “محکوم می کند”!

پرویز احمد زاده فراخوان دادن همزمان چند سازمان کمونیست را محکوم می کند. ببینید:

از آنجایی که روز جهانی مبارزه با اعدام در سراسر دنیا ۱۰ اکتبر است و تمامی انسان ها بدور از تعلق حزبی، قومی و ملیتی در این روز انزجار خود را از احکام اعدام اعلام میدارند، از این رو من این عمل ۳ تشکل ( و تشکلات جانبی آنان) را بعنوان عملی خود مرکزبین، گروهگرا و ناسیونالیستی محکوم میکنم.”

بعدش یادش می افتد که حزب کمونیست کارگری حکمتیست را از قلم انداخته و می افزاید:

” جای بسیار تاسف است که حزب حکمتیست و افرادی  شتابزده حمایت و پشتیبانی خود را از فراخوان حزب کمونیست کارگری، حزب کمونسیت و مبارزان کمونیست اعلام نمودند.”

ملاحظه بفرمائید!

ایشان دادن فراخوان جهانی را دارد از موضع “انترناسیونالیزم” محکوم می کند! دارد ما را محکوم می کند که آنوقتی که همه دنیا در اکتبر کمپین می اندازند اگر یک گروهی بیاید علاوه بر اکتبر یک روز دیگر را هم فراخوان بدهد می شود “گروه گرا و ناسیونالیست”! لذا سر همین قله فکری است که ایشان می فرماید که ما را محکوم می کند چون ناسیونالیست هستیم و گروه گرا! احتمالا ایشان یک انترناسیونالیست کاملا گروه گریز هستند!

(۲)چرا ۲۹ ژانویه؟ چرا ده اکتبر نه؟!

از نقاط بسیار مرتفع استدلالی این پرویز خان همینجاست که ظاهرا چون ده اکتبر را عده ای در اروپا از سال ۲۰۰۳ بعنوان روز جهانی مخالفت علیه اعدام معرفی کرده اند و پرویز خان ما احتمالا از زمان بچگی اش همه ساله در این کمپین ده اکتر شرکت می کرده حالا این سوال را جلوی ما انداخته که چرا ما ۲۹ ژانویه را داریم تظاهرات جهانی اعلام می کنیم! اینجا اون بخش انترناسیونالیستی پرویز خان در کنار بخش دیسیپلینی او قرار می گیرد. حواستان باشد!

اما ما کمونیستهای کارگری چه قبل از دهم اکتبر اعلام تظاهرات جهانی ضد سنگسار داشتیم و همینطور در خود دهم اکتبر هم در این تظاهرات جهانی شرکت داشتیم و امیدوارم پرویز خان ما بتواند ثابت کند حداقل همان ده اکتبر هم کاره بوده البته!

سوال اینست که ما چرا نتوانیم تظاهرات جهانی در روز دیگر داشته باشیم؟ وقتی رژیم اسلامی دارد هر روز اعدام می کند تا انقلاب مردم را خفه کند با چه منطقی باید تا اکتبر سال دیگر صبر کنیم؟! فکر می کنم فقط همین جناب پرویز خان به اضافه رژیم اسلامی باشند که از عدم تظاهرات ما استفاده ببرند غیر از اینست؟!

ظاهرا جناب پرویز خان خیلی دلش بحال “دیسیپلین جهانی کمپینها” می سوزد و یادش می رود که ما بعنوان نمایندگان جنبش انقلابی مردم ایران که پیشتاز انقلاب هم در منطقه خاورمیانه بوده ایم حقی در این دنیا داریم از جمله حق اعلام جهانی دادن که دنیا را به سمت خودمان و در کنار خودمان بکشیم. همینطور که در کمپین جهانی ضد سنگسار بیش از ۱۱۰ شهر دنیا را و مردم همه قاره ها را کشاندیم در کنار مردم ایران!

ما چه کم داریم از فعالین اروپا نشین مخالف اعدام؟ کمتر اعدام شده ایم؟ کمتر شکنجه شده ایم؟ کمتر ظلم به مردممان رفته؟ حرفمان پائین تر است؟ خونمان کمتر قرمز است؟ خیر! آقا پرویز ما را محکوم می کند!

(۳) ناراحتی از اتحاد برای مخالفت جهانی با اعدام و نشانه گرفتن مینا احدی!

آقا پرویز از این ماجرای اتحاد خیلی شاکی است! بالاخره ضرورت زمان دارد کنار احستس مسئولیت فراسازمانی آن معجزه ای که همه منتظرش بودند عملی می کند. بالاخره فقط کمیته مبارزه با اعدام و حزب کمونیست کارگری از این تنهائی چند ساله دارند در می آیند و متحدینی در مخالفت با اعدام کنارشان می بینند. بالاخره مردم ایران و طبقه کارگر ایران دارند می بینند که اتحاد حول هدفهای انسانی امکان پذیر است و شدنی است و کاش سالها پیش این صحنه ها شروع می شد. اینست که آقا پرویز اطلاعیه صادر می کند و از اتحاد کمونیستهای کارگری با آزادیخواهان منفرد عصبانی می شود و “محکوم می کند”!

ایشان مینا احدی را نشانه می گیرد و می پرسد:

شما٬ خانم احدى بهتر است براى خودتان تصمیم بگیرید و نه براى مردم!”

این “مردم” جناب پرویز کی هستند که مثل او اینقدر از این اتحاد و کمپین ناراحت شده اند؟ چرا این مردم ناراحت هستند که در برابر موج اعدام رژیم اسلامی دنیا متحد شود و به خیابانها بریزد؟ چرا جناب پرویز مدعی است که اعلام فراخوان این سازمانها و احزاب که دقیقا برای قطع موج اعدامها در ایرانست دارد “از بالای مردم تصمیم گرفتن” را نشان می دهد؟ چرا پرویر همه اینها را “مهندسی” می نامد؟ دردش از چیست؟!

 

خلاصه کلام

“استدلالات” جناب پرویز احمد زاده را فقط مروری کردم برای اینکه یکبار دیگر خوشحالیم را از اینکه حزب کمونیست کارگری و فعالینش توانستند پرچم اتحاد برای امری بسیار مهمتر از این حزب را بلند کنند، اعلام کنم.

چیزی بسیار مهمتر از این حزب یا هر حزب و سازمان وجود دارد که اسمش آزادی مردم ایرانست. اسمش قطع مجازات ضد انسانی اعدام و سنگسار است. اسمش پایان دادن به رژیم اسلامی و حاکمیت طبقه سرمایه دار و حاکمیت مذهب و همه ایدئولوزیهاست. اسمش تفسم برابر شادی و همه زیبائیهای زندگی است. اسمش ساختن الگوئی است برای جهانیان که می شود و باید به این نظم کهنه پایان داد. پرچمی فرا حزبی و فرا سازمانی با مسئولیتی به اندازه همه دنیا. این پرچم را هرگز نمی شود یک حزب و سازمان بلند نگه دارد. هر انسان آزادیخواه و برابری طلب را باید مخاطب قرار داد.

جنبش انقلابی در ایران اهداف بسیار رادیکالتری را از تمامی جنبشهای کنونی خاورمیانه دارد نمایندگی می کند. مردم در مصر و اردن و تونس هنوز در پیچهای مبارزه ضد دیکتاتوری درگیرند اما ما در فضائی به مراتب رادیکالتر، به یمن حظور جنبش کمونیزم کارگری قرار داریم که به مبارزه ضد دیکتاتوری اکتفا نمی کنیم. هدف ما ساختن “دموکراسی” هم نیست. هدف ما آزاد کردن رادیکال و نهائی انسان است. راه ما بسیار عمیقتر و طبعا مشکلتر است. بورژوازی در ایران توان پیش کشیدن رژیم “دموکراتیک” را ندارند.

فراخوان ۲۹ ژانویه قدمی بسیار کیفی به جلوست از این جهت که شکل گیری قطب کمونیستی کارگری را دارد نوید می دهد. به تک تک احزاب و منفردین سیاسی که زیر این کمپین را امضا کردند از صمیم قلب تبریک می گویم. این راهی است که باید طی شود. محکم و استوار. بگذار پرویز خانها “محکوم کنند” . عصبانی باشند. این دلیل درستی راه ماست!

زنده باد مینا احدی و کمپین جهانی مبارزه با اعدام در هر روز و هر جا!

زنده باد حزب کمونیست کارگری ایران!

فرخنده باد اتحاد کمونیستهای کارگری و منفردین آزادیخواه برای زندگی انسانی و دنیای بهتر برای همه!

 

منابع دیگر:

(۱)روز جهانی مبارزه با اعدام ١٠ اکتبر است و نه ٢٩ ژانویه!(پرویز احمد زاده)

http://www.azadi-b.com/J/2011/01/post_517.html

(۲)لیست احزاب، نهادها و فعالین سیاسی که تا این لحظه برای تظاهرات ٢٩ ژانویه فراخوان داده اند

http://rowzane.com/fa/annonce-archiev/65-zendanisiasi/5559-1389-10-30-10-03-32.html

(۳)سعید صالحی نیا: نتوانستیم بخاطر زنده ماندن شهلا متحد شویم آیا بخاطر اعدامش می توانیم؟ در سوگ اعدام شهلا جاهد

http://rowzane.com/fa/articles-archiev/80-saeed-salehi/4962-1389-09-10-13-32-53.html

(۴)تاریخچه برگزاری روز جهانی بر علیه اعدام

http://www.hrea.org/index.php?doc_id=889