سوراخ هایش را کاهــگل گیرید
از مانده ی این سرمایه ی آشفته؛ به دست ِ ما دهــید،
سنگ ِ گورش را سیمــان خواهیم کرد!
ОООО
جای هیچ نگرانی نیست، به ستوه میایـــید
با بوزینگان ِ مسلح ِ خود به جنگ ِ ما آیید.
این مریض ِ تب دارتان را،
همه امید به مرگ است.
انــقلاب ، جنگ است
از ده سال نه ، بیست سال نه ، از صد سال ِ پیش؛
انــقلاب بزرگترین جنگ است،
از رزم ناو ِ« پــو تمکین » با ملوانانــش
تا کارخانجات ایران خودرو با کارگرانش،
بخاطر ِ یک قاشق سوپ،
بخاطر ِ یک ساعت خواب
بخاطر ِ شورش از تعفن ِ گوشت های کِــــرمـــو،
تا شوریدن ما از تعفن ِ کِرم های سرمایه
بدین خاطر،
بدین زمان ،
انقلاب بزرگترین جنگ است.
ОООО
سوراخ هایش را کــاهـــگل گیرید،
از مانده ی این سرمایه ی آشفته؛ به دست ِ ما دهید،
این مریض ِ تب دارتان را
همه امید به مرگ است.
علی سالکی
۶/بهمن/۸۹
ساعت : ۴ عصر