مروری کوتاه برمعادن ایران و کارگران معدن / مهدی کوهستانی – محمد ایرانی

بیاد کارگران کشته شده معدن خاتون اباد شهر بابک که مبارزه انها ادامه دارد 
مروری کوتاه برمعادن ایران و کارگران معدن
سالگرد خونین کشته شدن کارگران معدن خاتون اباد شهر بابک در سال ۸۲ نزدیک است ، سالگردی که سالهاست مسولین ان حادثه و دولت میخواهند این واقعه به فراموشی سپرده شود و بازماندگان انها ، سایر کارگران صدمه دیده و بیکار همچون کارگران مشابه در سایر معادن ریزش کرده در کمال  بی پناهی به دنبال حقوق از دست رفته دل خوش میدارند ، موجب شده تا مروری بر معادن و کارگرانش انجام گیرد . کشتار کارگران خاتون اباد و حمایتهایی که از داخل و خارج کشور انجام گرفت ، همراه با حرکات اعتراضی کارگران صنایع دیگر کشور توانست سر فصل تازه ای در مبارزات کارگران ایران بوجود  آورد که تجمع اول ماه مه سقز که منجر به دستگیری ۵۰ نفر گردید ، رژیم را مجبور کرد که چند ماه بعد به پای توافق نامه ای سه جانبه با آی ال و (  سازمان جهانی کار  ) برود که به امضای نماینده دولت ، نماینده خانه کارگر ( وابسته به حکومت ) و نماینده کارفرمایان کشور که همگی ( ۱۳ نفر ) با تایید دولت انتخاب شده بودند . گرچه رژیم مدعی بود که خود علاقمند امضای چنین توافق نامه ای و حضور در سازمان جهانی کار میباشد ، اما تا بحال با عدم امضای رسمی  اسناد انرا به مرحله اجرایی در نیاورده است ، گرچه سازمان جهانی کار هرساله ادامه همکاری را پیگیری مینماید . حمایتهای جهانی تا به امروز چه در عرصه و چه پیوند کارگری با کارگران ایران تاثیر بالایی داشته است ، اما رژیم تلاش میکند با قول و قرار دروغین در خارج و بی عملی در داخل کشور نشان دهد که این حمایتها تاثیری در سیاست گزاریهایش ندارد . اذعان خود کارگران اینستکه این فعالیتهای بین المللی تا امروز به انها روحیه همبستگی طبقاتی را داده و در اینراه از تجربیات مبارزات کارگران دیگر کشورها استفاده کرده و باشرایط  ایران به مبارزاتشان ادامه میدهند . در این راستا کارگران ایران درک کرده اند که برای پیشبرد مبارزات خود باید خود به ایجاد تشکیلات مستقل خود برای به نتیجه رسیدن مبارزات کارگری متکی باشند . با وجود منابع بسیار در باره معادن کشورهای پیشرفته و حتی کشورهای جهان سومی و کارگران چنین معادنی ، اخبار و آگاهیهای ناچیزی در مورد معادن ایران و بالطبع در مورد کارگران معدن ایرانی موجود است ودر نتیجه زندگی این بخش از کارگران در سکوتی عمیق بسر برده و گاها صدایی هرچند کوتاه و مقطعی و پراکنده از کشته و زخمی شدن تعدادی کارگر بر اثر ریزش معدن بگوش میرسد . در حالیکه بررسیهای زمین شناسی نشان در برخی از مناطق کشور از وجود معادن غنی در ایران حکایت میکند ولی نه سلطنت قبلی و نه حکومت اسلامی فعلی ارزش چندانی برای سرمایه گذاری در این بخش نشان نداده و نمیدهند و در نتیجه سالهاست که گسترش معادن ایران و اخبار مربوط به کارگران معدن در خاموشی مطلقی نسبت به وضعیت صنعت نفت و سایر صنایع و گارگران مربوطه بسر میبرد .
با مطالعه رشد و پیشرفت سرمایه داری در کشورهای غربی همچون انگلیس ، فرانسه ، آلمان ، ایتالیا ، امریکا ، کانادا و غیره نشان میدهد که اکتشاف گسترده تر معادنی همچون زغالسنگ ، آهن ، مس و سایر فلزات و غیرفلزات معدنی از دلایل مهم این رشد بوده است ، همچنانکه کارگران معادن در ابتدا بعنوان مهمترین قشر از طبقه کارگران مطرح بوده و اتحادیه های کارگری معادن ان کشورها تا به امروز جزو تعیین کننده ترین حرکات کارگری از اعتراضات ، اعتصابات و کسب حقوق انسانی کارگران در چنان کشورهایی بوده اند . امروزه نیز با وجود پیشرفت تکنولوژی اکتشاف و بهره برداری در معادن و جایگزینی نفت و فراورده های نفتی با زغالسنگ و غیره ، فراورده های معدنی برای ساخت محصولات صنعتی گوناگون بکار رفته و همچنان اتحادیه های کارگری معادن نقش مهمی در گرفتن حقوق کارگری در کشورهای پیشرفته بازی میکنند ، کارگران معادن کشورهای غربی از نظر سطح زندگی و داشتن سهم در تولید هنوز بالاترین دستمزدها را میگیرند و جنبش کارگری در این بخش از ادبیات غنی سود میبرد ، کتاب معروف نینا اثر نویسنده نامدار فرانسوی امیل زولا نمونه ای از بیشماران که وضعیت معادن فرانسه و مبارزات شورانگیز کارگران معادن در فرانسه را در سالهای پیش بازگو مینماید . بسیاری از نهادهای حقوق بشری و کارگری در آسیا ، آفریقا و آمریکای لاتین در این دوره توانست اند با فشار آوردن بر کارفرماهای معادن ، دستاوردهای خوبی برای کارگران کشورهای خود بدست آورند . در کشورهای جهان سومی همچون آفریقای جنوبی و کشورهای همجوار انجا که  معادن مربوط به فلزات گرانبها همچون طلا ، الماس و غیره و همچنان معادن مهمی همچون مس و سایر فلزات و غیر فلزات مهم برای صنایع در کشورهایی مانند شیلی و غیره توسط کارفرمایان دولتی و خصوصی کشورهای متجاوز ، استخراج  و غارت میشد ، در سالهای اولیه با وجود ارزش بالای انها به دلایل کاربرد تکنولوژی عقب مانده تر ، کارگران بشکل اسفناکی زندگی ( ؟ ) میکردند که در بسیاری  نقاط تا بامروز ادامه دارد و کشور چین معروفست که معادنش به قتلگاه کارگران معدن تبدیل شده است ، منابع و اخبار بسیاری از معادن و مبارزات کارگری کشورهای مختلف موجود  بوده و فیلمهای زیادی نیز از آنها ساخته شده که سرو صدای سازمانهای حقوق بشری و کارگری را بلند کرده است . استخراج چنین فلزاتی و کارگر ارزان بومی و سیاه پوستی که از هیچ حقوق انسانی در مقابل سفید پوستان غارتگر معادن کشورشان نداشتند ، در حالیکه مقامات سیاسی و نظامی محلی و دولتی ، هرگونه اعتراض کارگران را بسود کارفرمایان خارجی به خاک و خون میکشیدند . سالها استخراج زغالسنگ برای تامین نیازهای گرمایی انسان و سوخت کارخانه ها ، کشتیرانی و موارد دیگر موجب اهمیت این ماده معدنی بود ، گرچه امروزه بدلیل کشف نفت و گاز و مسائل زیست محیطی این ماده برای سوخت اهمیت ثانوی پیدا کرده است ولی همچنان برای استفاده بعنوان ماده اولیه سایر کارخانه ها در بسیاری از کشورها ، استخراج زغالسنگ متوقف نشده و لذا اتحادیه های کارگری معادن ان همچنان نقش مهمی در فدراسیونهای کارگری بازی میکنند . در ایران بجز تهران ( شمشک و اطراف  ) و چند شهر دیگر شمالی که معادن زغالسنگ به بهره برداری  رسیده بود ، این ماده ارزش حیاتی برای تامین گرما و سوخت اندک کارخانه ها داشت ، چنانکه  مقامات دولتی اهمیت والایی برای ان قائل بودند . بتدریج که اهمیت مواد معدنی برای کشورهای پیشرفته برای تامین مواد خام کارخانه ها و صنایع کشورهای پیشرفته آشکار گردید و کمبود ان در همان کشورها حس و مسائل محیط زیستی برایشان اهمیت پیدا کرد ، سیل سرمایه داران انها را به کشورهای جهان سوم که کم و بیش توسط ارتشهای همان کشورهای پیشرفته برای جهان گشایی و بازار مصرف مورد تجاوز قرار گرفته بود ، سرازیر نمود . این سرمایه داران خارجی که در کشورهای خود با اتحادیه های گردن کلفت کارگری روبرو دیده و امکان خشونت انها با کارگران کشورهای خود بتدریج کم و کمتر میشد و بناچار اجبار داشتند حداقل حقوق و مزایای کارگری را پرداخت نمایند ، روبروی کارگرانی بومی قرار گرفتند که حکومتهای کشورهای انها نه تنها ارزشی برایشان قائل نبودند ، بلکه در رابطه با مسائل و حقوق انسانی این کارگران بومی ، طرف سرمایه داران غربی را میگرفتند . این سرمایه داران و تجار که از طرفی زیر سایه ارتش تجاوزگرشان و از طرف دیگر حمایت حکومت کشورهای زیر سلطه که با پول اندکی امتیاز استخراج معادن خود را در اختیار انها قرار میدادند و باج اندکی که به مقامات دولتی و نظامی محلی بومی میدادند ، خارج از قدرت اتحادیه های کارگری کشورهای خود ، به غارت معادن و استثمار بی اندازه کارگران بومی پرداخته ، تا جائیکه ان کارگران در شدیدترین فاجعه انسانی با نداشتن مسکن و نان کافی روزانه  روزگار میگذراندند . در مورد کارگران ایرانی و مبارزات انها منابع بسیار محدود بوده و متاسفانه منابع  موجود در مورد کارگران معادن ایران و مبارزات انها حتی نسبت به عملکرد مشابه کارگران صنایع دیگردر حد ناچیزیست که بیشتر در سایتهای مستقل  انهم بندرت دیده میشود ، برای آغاز بررسی جهت بیان تاریخچه معادن در ایران بدلیل کمبود منابع بناچار میبایست از منابع دولتی و وابسته که بیشتر تبلیغاتی است استفاده نمود .
اکتشاف معادن بطریق علمی از سال ۱۳۱۸ آغاز شد و در انسال در اداره کل معادن وقت یک واحد زمینشناسی و اکتشافی دایر گردید که به بررسی معادن کشور پرداخت ، البته قبل از این تاریخ استفاده از معادن موجود انجام میگردید . در سال ۱۳۷۵ در سطح کشور ۱۲۵۷ تعاونی معدن به ثبت رسیده بود که از میان انها ۷۳۰ واحد با سرمایه ی ۱۹،۹۵۷ میلیون ریال فعال بودند که کمبود سرمایه گذاری در بخش معدن در کشوری چون ایران با منابع بسیار را نشان میدهد . معادن مهم کشور که اکثرا دولتی و سازمانهای وابسته به دولت میباشند عبارتند از زغالسنگ و آهن ، نیکل ، کبالت ، گوگرد ، فلزات قیمتی ، اورانیوم ، مس ، مواد معدنی غیر فلزی و غیره که خلاصه ای از وضعیت هرکدام چنین است . معادن زغالسنگ ایران از آذربایجان تا خراسان گسترده است که مرغوبترین انها منطقه البرز و معادن زیراب است که مواد استخراجی به کارخانه های ذوب آهن اصفهان ارسال میگردد و باقی در اطراف مازندران ، کرج و تهران مصرف میشود ، معادن دیگر منطقه میتوان از شمشک ، گاجره ، نسا ، لالون ، گرمابدره ، الیکا و گلندرود نام برد ، ذخیره قطعی زغالسنگ ۲۸۲،۹۳۹ هزار تن میباشد که در سال ۱۳۷۶ جمعا ۱،۰۲۴ هزار تن از معادن استخراج شده است . معادن سنگ آهن در بسیاری از نقاط کشور از جمله بافق ، سمنان ، شمس اباد اراک ، زنجان و محلات شناسایی و در حال بهره برداری است ، درجه خلوص بالای ۶۰ درصد و حجم ذخایر احتمالی  ۷/۱ میلیارد تن و میزان قطعی ۵۰۰ میلیون تن است که در سال ۱۳۷۶ جمعا ۵،۶۳۲ هزار تن استخراج گردید . معادن مس در کل فلات ایران گسترده بوده و استخراج ان سابقه کهن داشته که نمونه های یافت شده از سنگ معدن مس در تل ابلیس کرمان حدود ۶۰۰۰ سال قدمت دارد و سیلک کاشان کهنترین محل ذوب مس بوده است ، میزان ذخایر مس تا صدها میلیون تن برآورد شده و مهمترین معادن فعال در سرچشمه بوده و معادن فراوان دیگر در انارک یزد ، بایچه باغ زنجان و سونگون مزرعه و هروآباد آذربایجان میباشند که در سال ۱۳۷۶ جمعا ۳۷۲ هزار تن سنگ مس در ایران استخراج شده است . معادن سرب و روی با ذخایر ۳۰ میلیون تن در حوالی کویر لوت و ایران مرکزی یعنی یزد ، اصفهان و اراک و همچنین  نواحی پیرامون البرز قرار دارد و در سال ۱۳۷۶ جمعا ۳۸۱ هزار تن استخراج شده است . معادن فلزات قیمتی همچون رگه های طلا در اطراف محلات کشف شده که مقدارش قابل مقایسه بوده و معدن طلا در چند نقطه اصفهان از جمله موته نیزوجود دارد ولی معدن شناسایی شده بین میمه و دلیجان بدلیل پایین بودن عیار قابل صرفه نیست ، معادن نقره در ایران کشف نشده و چون این فلز غالبا همراه سرب ، نیکل و مس بدست میاید احتمال کشف ان در کانالهای نواحی بیرجند و بلوچستان بسیار است . معادن مربوط به مواد معدنی غیرفلزی که در ایران فراوان و پربها بوده شامل انواع  سنگهای ساختمانی بصورت ( سنگ لاشه ، تزئینی و یا سنگ آهک و گچ ) و خاک های معدنی و همچنین نمک را نام برد که منابع و ذخیره هرکدام مختصرا چنین است . معادن نمک حاشیه کویرهای مرکزی و جزایر خلیج فارس مخصوصا قشم که اخیرا ذخیره انرا ۳۰۰ میلیون تن برآورد  کرده اند ، خاک سرخ در بیشتر نقاط ایران وجود داشته و معادن ان در جزیره هرمز و بجستان خراسان بوده و جزو اقلام صادراتی است ، ایران سومین تولید کننده گچ در جهان بوده و تولید سالانه ان ۵ میلیون تن میباشد ، خاک نسوز بیشتر نواحی خراسان ، سمنان ، اصفهان ، فارس و آذربایجان غربی بدست آمده و ذخایر احتمالی ۱۳/۵ میلیون تن برآورد شده است ، معادن فیروزه بیشتر در مشهد ، باغون شاهرود و بیشتر در نیشابور استخراج میگردد و ذخایرش بین  ۱۰ هزار تا ۲۰ هزار تن برآورد شده است . معادن سنگ در ایران فراوان و گوناگون بوده و تنها ۱۲۶۵ معدن سنگ تزئینی با ذخایر سرشار و طیف رنگی گوناگون در کشور وجود دارد که ۹۲۶ معدن ان فعال و ۶۴ معدن در حال تجهیزاست و جزو ۵ کشور اول تولید کننده سنگهای تزئینی قرار دارد که جزو اقلام صادراتی است ، براساس آمار سال ۸۵ سالانه ۱۰ میلیون تن سنگ تزئینی در ایران استخراج میگردد که ۵ درصد میزان استخراج کل مواد معدنی ( ۲۰۰ میلیون تن ) میباشد که ۸۲ درصد خصوصی ،۱۷درصد بخش تعاونی و ۱ درصد دولتی است . تاسف آور اینکه صادرات سنگهای خام به کشورهای ایتالیا و اسپانیا و غیره صورت گرفته و سپس واردات مجد سنگهای تراشیده برای کارهای ساختمانی از همان کشورها انجام میگیرد ، حتی سنگ قبرنیز از برزیل ، هند و غیره وارد میگردد . با وجود معادن عظیم مواد اولیه کشور برای تولید سیمان ، تنها ۱۷ درصد رشد تولید در سال ۸۸ نسبت به سال پیش اش گزارش شده ، در حالیکه اگر رکود ساختمان سازی توسط دولت پیش نمیامد ، کمبود سیمان مانند سالهای قبل کاملا بچشم خواهد خورد و گرچه کارخانه های سیمان موجود تلاش دارند برای کمبود منابع ارزی خود مجوز صادرات بیشتر را کسب نمایند . در گزارش وزارتخانه صنایع و معادن صادرات سال ۸۸ که با قیمت پایینتر به کشورهای عراق ، هند ، کره و امارات ( صادرات مجدد به دیگر کشور با قیمت بیشتر ) و غیره انجام شده که تنها در فروردین ماه ۸۹ صادرات ۴۰۷۷/۶۷ تن بوده که نسبت به ماه مشابه ۸۸ حدود ۷۰ درصد وزنی و ۶۰ درصد ارزشی بیشتر بوده است . مواد معدنی ۳۲/۶۹ درصد کل صادرات مواد و محصولات صنعتی و معدنی را تشکیل میدهد  معادن دیگر غیر فلزی که ایران بسیار غنی است سیلیس ، دولومیت ، فلدسپات ، بندونیت ، تالک ، زاج ، فلدوین ، تراورتن ، مرمریت  و غیره میباشند که کشور را بعنوان یک کشور غنی از نظر مواد معدنی غیر از منابع عظیم نفت و گاز معرفی میکند . جالب است که ۱۵ درصد معادن اورانیوم نامیبیا از سال ۱۹۷۵ ( سلطنت قبلی ) که تحت پوشش کمپانی انگلو استرالیا و ریوتین فعالیت میکند ، متعلق به کشور ایران ( حکومت فعلی ) است که طبعا کارگرانش از شرایط کاری و حقوقی بسیاربهتری نسبت به کارگران مشابه ایرانی در معادن اورانیوم و یا سایر معادن کشور برخوردارند . این کمپانی بعد از قطعنامه شماره ۱۹۲۹ سازمان ملل برای تحریم زیر فشار است ، همچناکه در یکسال گذشته کمپانیهای دیگری همچون  Rio Tint , UK/Australia ,Namibiya Rossing Uranium Limited , BHP Billiton , Mechel OAO Australia ,   ,   AngloAmerican plc,Persian Gold plc Rio Tint , UK Cos ,  Russia Cos زیر فشار تحریمها قرار گرفته اند . سایت دولتی در حال حاضر اعلام میدارد که  مواد معدنی ۳۲/۶۹ درصد کل صادرات مواد و محصولات صنعتی و معدنی را تشکیل میدهد  معادن دیگر غیر فلزی که ایران بسیار غنی است سیلیس ، دولومیت ، فلدسپات ، بندونیت ، تالک ، زاج ، فلدوین ، تراورتن ، مرمریت  و غیره میباشند که کشور را بعنوان یک کشور غنی از نظر مواد معدنی غیر از منابع عظیم نفت و گاز معرفی میکند . 
کشورهای غربی با داشتن منابع زیرزمینی ، طبیعی و نیروی انسانی خود با توجه به فرهنگ در حال گسترش خود توانستند گامهای بزرگی برداشته و به پیشرفتهایی دست یابند تا بعنوان کشورهای پیشرفته جهان سر بلند کنند . با گسترش صنعت و تکنولوژی در این کشورها و یافتن بازارهای مصرف ، سرمایه گذاران به مواد خام بیشتری نیازمند شدند که انها را در کشورهای عقب مانده یافتند که با استفاده از ارتش خود و جنگهایی که ایجاد کردند ، توانستند بر معادن موجود این کشورها دسترسی یابند . مبارزات کارگری در کشورهای پیشرفته و قوانین محیط زیست و حقوق بشری ، دولتها و سرمایه گذاران این کشورها را وادار کرد که فارغ از این دردسرها و راحتر از استثمار نیروی کارگری خودی با هزینه بسیار پایین کشف ، استخراج و بهره برداری معادن و همچنین استفاده از نیروی رایگان کشورهای تحت سلطه را مورد استفاده  قرار دهند . در عوض دولتهای خودکامه جهان سومی که دشمن اصلی خود را نه نیروی خارجی ، بلکه نیروهای داخلی و همچنین نیروی کارگران کشور خود میدیدند با امتیازهای سهل و آسان ، استخراج منابع کشور رادر اختیار دولتهای  خارجی و سرمایه گذاران انها واگذار کردند . حکومتهای مستبد کشور ایران با توجه به منابع ارزشمند نفت و گاز که در اختیار شرکتهای وابسته به دولت انگلیس و امریکا قرار داده بود ، امتیاز اکتشافات معدنی و حتی تاریخی – باستانی خود را نیز برای تامین سلاحهای پیشرفته در اختیار انها قرار داد .   بتدریج کارخانه های صنایع فولاد ، مس ، آلومینیوم ، سرب ، روی و غیره برای تصفیه و تولید مواد خام و یا محصولات اولیه صنایع کشورهای پیشرفته بکار افتاد و بخشی از نیروی کار ایرانی را با حداقل هزینه ها در خدمت گرفت .  با وجود درآمد سرشاری که فروش نفت به جیب کارفرمایان خارجی و مقداری هم نصیب دولتهای مستبد ایران میگردید و اهمیتی اقتصادی – سیاسی که صنایع نفتی داشت ، این کارفرمایان را وادار نکرده بود که حقوق حداقلی را به کارگران نفتی جهت تامین  رزق روزانه و پوشاک داده و مسکن انها در جایی شبیه آغل نباشد و کارگران صنعت نفت تنها با اعتراضات و اعتصابات متعدد بود که با وجود کشته شدن و بیکاری بسیاری از فعالین ، توانستند موجب ارتقای حقوق و سطح زندگی خود گردند . آنگاه وضعیت کارگران معدن که درامدش اهمیت کمتری داشته ، مساله سیاسی مطرح نبوده و بجای تجمع کارگران در صنعت نفت از کارگران پراکنده و در حاشیه شهرهای دور افتاده  تشکیل میشدند ، روشن میگردد که از چه زندگی ( ؟ ) برخوردار بودند ! اگر اعتراض کارگران صنعتی در شهرهای بزرگ که تازه از نظر سیاسی مورد حمایت واقع شده ، سندیکا داشته و از همدیگر حمایت میکردند واز نظر دولت اهمیت داشت که مسائل انها را بهر ترتیب با افزایش حقوق و سرکوب حل کند ، این امر برای کارگران معدن که در ابتدا روستاییان اطراف معادن را تشکیل میدادند که رزقشان از روستا تامین نمیگردید ، مطرح نبوده وهر اعتراضی بشدت و سرعت سرکوب میگردید و خیل روستاییان دیگر با فرهنگی دور از اعتراض و آگاهی بر حقوق کارگری ، در ظاهر کارگری آماده جایگزینی بودند .
 درکشورهای غربی با کشف معادن جدید با استفاده از تجهیزات جدید ، بلافاصله گسترش استخراج معادن در دستور کار دولتها قرار گرفته ، بخش عظیمی از نیروهای کارگری را بخود مشغول میکرد که با پیشرفت تکنولوژی اینگونه دولتها تبدیل مواد خام به کنسانتره وایجاد پالایشگاههای و کارخانه های  تصفیه مواد معدنی و تولید محصولات میانی و نهایی سرعت گرفت . در حالیکه بعد از سالها در کشور ایران تولید مواد خام و محصولات میانی و صادرات انها از الویت بیشتری برخوردار است ، کارخانه های قدیمی باهمان تجهیزات قدیمی و همان موارد رعایت مسائل ایمنی کار کرده و قیمت تمام شده محصول بالاتر از حد معمول  درمیآید . کارخانه ها و پالایشگاه های جدید مواد معدنی بدلیل وجود رانتها ، باج و کمیسیون گرفتن از شرکتهای پیمانکار خارجی پروژه ها ، طول کشیدن انجام کار ، هزینه نکردن روی مسائل ایمنی کارکنان و نصب تجهیزات قدیمی موجب میگردد که استخراج مواد و تولید انها با کندی روبرو بوده ، قیمتهای تمام شده بالاتر از معدل جهانی درآمده ، از طریق رانتها ( اخیرا سپاه ) با قیمت کمتر در بازارهای جهانی فروخته شده و سرانجام نیروی کار کمتری از کشور بکار گرفته و انهایی هم که کارمیکنند در حداقل شرایط ایمنی مدام در حال دادن تلفات باشند .  در نخستین ( عجیب نیست ) کنگره و نمایشگاه بین المللی صنعت و معدن که بخش خصوصی و دولتی در میزگردی برگزار کردند ، رییس خانه معدن ایران میگوید چنان در صنعت نفت و گاز غرق شده ایم که سایر معادن را فراموش  کرده ایم و اینکه اکتشاف معادن در همه جای دنیا توسط دولت انجام گرفته که وزارت مربوطه در اینکار موفق نبوده و همچنین ایجاد انگیزه برای سرمایه گذاری و بالا بردن ضریب امنیت سرمایه گذاری برای بخش خصوصی مهم است که پیگیری نمیشود . ایشان ادامه میدهد که میزان ذخایر معدنی شناخته شده ایران حدود ۵۷ میلیارد تن است که در عمق ۵۰ تا ۳۰۰ متر انجام میشود و در عمقهای ۷۰۰ متری مثل کشور شیلی کاری انجام نیافته است که مستلزم سرمایه گذاری عظیم در توسعه معادن و اصلاح قوانین مربوطه دانست و یادآور شد تا زمانیکه قانون اجازه دخالت نهادها ( اخیرا سپاه ) و سازمانهای گوناگون را در زمینه بهره برداری از معدن بدهد ، آرزوی دستیابی بخش معدن به جایگاه واقعی خود در اقتصاد ایران سرابی بیش نخواهد بود . مدیر کل دفتر اکتشاف وزارت صنایع و معادن نیز اعلام  کرد که شفاف نبودن ( ؟ ) و به روز نبودن اطلاعات در باره معادن کشور مهمترین مشکلاتی است که در این زمینه وجود دارد و بر اساس اطلاعات کنونی تنها حدود ۳۵ درصد کشور دارای قابلیت معدن کاری است و گواهی صدور پروانه اکتشاف و بهره برداری از معادن نیز حدود ۲۵/۷ درصد مساحت ایران صادر شده و ۶۵ درصد مساحت دیگر کشور قابلیت معدن کاری دارد که باید اکتشاف صورت گیرد و رییس کمیته اکتشاف خانه دولت پاسخ گفت که باین ترتیب ۴۰ سال طول میکشد تا وزارتخانه اطلاعات خود را در کشور کامل کند ! این فاجعه ایست که در سطح معادن کشور که میتوانست سرمایه گذاریهای حکومتها و دولتهای گذشته را بجای خرید سلاح های پیشرفته ، ارتش ، هزینه های سرمایه گذاری در کشورهای خارجی توسعه نیافته ، وامهای بی بهره ،  هزینه ساخت زندانها ، خرید تکنولوژی سرکوب مردم کشور ، هزینه  سپاه ، هزینه باج به دولتهای کوچک و منطقه برای خاموش بودن در مقابل سرکوبهای صورت گرفته ، هزینه گروههای تروریستی فشار به دولتهای منطقه و موارد دیگر را خرج اکتشاف و بهره برداری از معادن کشور ، تجهیزات ایمنی ، مسائل رفاه و بهداشت ومسکن و حقوق کارگران و کارکنان مینمودند تا کشور و مردمش پیشرفت نمایند . برای روشن شدن موضوع که ایجاد کارخانه ها ، پالایشگاهها و پروژه  های اندک وابسته به معادن در دست بهره برداری  بهمان نسبت کار در دست انجام اکتشاف ، استخراج و بهره برداری  معادن در کشوری چون ایران با اینهمه منابع معدنی بسیار محدود و کم کاری فراوان میباشد ، اینگونه کارخانه ها و پروژه ها پس از نگاهی به وضعیت کارگران در معادن و حقوق و مزایای دریافتی انها مورد بررسی مختصر قرار میگیرند ، تا فریب تبلیغاتی رژیم در پیشرفت صنایع معدنی آشکار گردد .
سرتاسر سایتهای وزارت صنایع و معادن و سایتهای وابسته به انها و دولت اگر بررسی شوند ، پر از اخبار موفقیت آمیز مقامات دولتی ، کنفرانسها ، پروژه ها ، پیشرفتها ، تردد مقامات در میزگردها و موارد مشابه بوده و خبری از کارکنان ، کارگران ، تجهیزات ایمنی ،  مسائل رفاهی و حتی اخبار مربوط به کشته شدن کارگران معدن و سوانح ایجاد شده دیده نمیشود و یا اندک است ، انگار که بخش معدن تنها به حرفهای بیمایه مقامات مربوط میگردد و در نتیجه بدست آوردن اخبار مربوط به کارگران بسیار دشوار است . در خبری که از اتاق بازرگانی صنایع و معادن که توسط خود مقامات دست اندر کار اداره میشود ، حداقل حقوق دریافتی کارگران در سال ۸۹ برابر ۵۹۰،۰۹۷ تومان میباشد که با درنظر گرفتن ۱۴ مولفه محاسبه شده است و تاسف انگیز اینکه حقوق پایه که دریافتی کارگران جدید که اکثریت را تشکیل میدهند فقط ۳۰۳،۰۰۰ تومان است . این ترفندی است که دولتها برای بالا نشان دادن دستمزد ، همیشه حقوق و مزایای کارگر با سابقه را که بر اساس حقوق پایه پرداخت  مینماید  در ارزیابیها مورد سنجش قرار میدهند و نامبردن از ۱۴ مولفه تنها برای نشان دادن اینستکه موارد بسیاری برای بهبود وضع کارگران در نظر گرفته اند ، در حالیکه این امر تنها به صعود سرسام آور حقوق مدیران و مقامات منجر میگردد . بررسی این مولفه ها و مبلغ اختصاص داده شده هر یک از انها برای کارگری که معمولا دارای خانواده میباشد اوج استثمار انها را نشان میدهد ؛ ۲ ماه عیدی ( بر مبنای پایه حقوق ) ، ۱ ماه مرخصی ( برای دریافت ان کارگر مجبور است به مرخصی نرود ؟) ، ۱ ماه بازخرید سنوات ( نباید جزو حقوق دریافتی منظور شود ! ) حداکثر ۲۵۰،۲۵۰ تومان با پایه سنوات ۲۰۰ تومان در روز ، حق اولاد حقوق ۶ روز در ماه حداکثر ۶۰،۶۰۰ تومان (  آیا کفاف غذا و پوشاک و ..بچه در یکماه را میکند !)  ، کمک خواربار ۲۰،۰۰۰ تومان ( کمر دولت یا کارفرما با این کمک حتما میشکند ) ، متوسط کمک مسکن ۱۰،۰۰۰ تومان (  با اجاره سنگین مسکن چه دردی را دوا میکند !) ، پاداش تولید حداقل ۶۶،۶۰۰ و حداکثر ۱۵۱،۵۰۰ تومان ( بنظر با این پاداش سودی برای دولت یا کارفرما باقی نمیماند ! ) ، هزینه ایاب و ذهاب وبیکاری حداقل ۱۵،۳۷۱ و حداکثر ۱۹،۹۸۰ تومان (  با وجود اندک بودن هزینه بیکاری نباید جزو حقوق مطرح شود ) ، هزینه غذا ۶۰،۰۰۰ تومان ( روزی ۲۰۰۰ تومان بکجا میرسد ! ) ، و آخرین مولفه لباس کار ، کفش ، وسائل حفاظتی ، صابون ، حوله ، و موارد دیگر ۱۵،۰۰۰ تومان ( که کارگران از خیر خرید انها برای معاش روزانه میگذرند )  که در نتیجه جمع حداقل حقوق دریافتی ۵۹۰،۰۹۷ تومان و حداکثرحقوق دریافتی ۹۳۸،۷۹۰ تومان میگردد . فرمول ۱۴ مولفه که از پایه حقوق و ۱۳ مورد دیگر تشکیل میشود کاملا نشان از تزویری دارد که بر دستمزد کارگران اعمال میگردد و نه تنها حقوق دریافتی کارگران با سابقه کم ، هیچ زمان به ۵۹۰،۰۹۷ تومان نمیرسد ؛ چه سنوات ، پاداش تولید ، بیکاری ، عیدی و گاها موارد دیگر ماهانه پرداخت نشده و کارگران مجبورند هزینه لباس ، وسائل حفاظتی و غیره را نیز خرج غذا و مسکن خود نمایند  ، بلکه همچنین حقوق حداکثر نیز گیر با سابقه ترین کارگر نمیاید و با توجه به خط فقر که قبل از پرداخت یارانه حدود ۱ میلیون تومان محاسبه شده وضعیت کارگران و بخصوص کارگران معدن با سختی کار و زندگی دور از شهر با خطر سوانح و مرگ که بدلیل وجود تجهیزات قدیمی ایمنی و عدم  نصب دستگاههای پیشرفته روبرو هستند ، روشن خواهد بود . 
برای نمونه به وضعیت کارگران در معدن زغالسنگ همکار استان کرمان پرداخته که طبق گزارشی در ۲ دسته کارگران استخدامی ایمیدرو ( وابسته به دولت ) و کارگرانی که بصورت قراردادی تحت مدیریت شرکتهای پیمانکاری مشغول بکارند . گرچه کارگران ایمیدرو حقوق دریافتی ذکر شده در بالا را دریافت داشته و از امنیت شغلی بیشتر برخوردارند ، ولی همچون کارگران پیمانکاری از سوانح معدن در امان نیستند ، در این معدن در ۲ سال گذشته ۴ نفر از جمله یک مهندس جان خود را از دست داده اند و این شامل حواد ث و صدمات جانی صورت گرفته در طی سالها ، نمیگردد . کارگران پیمانکاری علاوه بر عدم دریافت حقوق برابر با کارگران ایمیدرو که انهم ناچیز است ، با دستمزد ناکافی حتی ۹۰،۰۰۰ تومان در ماه ، روبرو بوده و از دریافت مرتب حقوق ناچیز ماهانه نیز محروم هستند که گاها به چندین ماه میرسد . این کارگران همچنین با یکسان نبودن مبنای حقوقی و بیمه بازنشستگی و دریافت بیمه بیکاری ، وادار شدن به کارهای سختر و سرکوب و اخراج برای هر نوع اعتراض روبرو بوده و گاها حق بیمه انها یا پرداخت نشده ، یا با احتساب روزهای کمتری در ماه منظور شده و یا با قراردادهای موقتی و کوتاه مدت بدون بیمه استخدام شده اند . عدم جبران خسارات کارگران سانحه دیده که یک مورد عدم دریافت دیه برای کارگر قطع نخاعی گزارش شده ( بنظر حقوق ماهیانه بوی پرداخت میشود ) و سرانجام اخراج دستجمعی کارگران پیمانکار در صورت خاتمه کار و یا خلع ید از پیمانکار توسط کارفرمای دولتی ، بدون پرداخت هرگونه مزایا و سنوات انجام گرفته و از حقوق بیمه بیکاری خبری نخواهد بود ، نیز مواردی دیگر است که رخ  میدهد . طرح تجهیز معدن همکار با هدف افزایش ظرفیت برای تولید کنسانتره و واگذاری سهام معدن (  شوی وزیر صنایع و معادن ) به بخش خصوصی به سرمایه گذاران و کارگران در زمانی مطرح است که کارگران از مسائل ذکر شده در بالا و روشن نبودن بیمه و بازنشستگی خود ، اخراج ۱۲۰ کارگر و عدم دریافت حقوق عقب مانده مینالند . گرچه در تاریخ  ۵/ ۱۰/ ۸۹ اعلام گردید که وضعیت استخدامی ۳۱،۱۶۱ کارگر نیروهای ایمیدرو باید به قراردادهای مستقیم تبدیل شود ، ولی معلوم نیست چه حد از این بخشنامه دولتی اجرا شده و یا مانند سایر بخشنامه ها در حال خاک خوردن است .
 صنایع نفت و گاز و سرمایه گذاری در صنایع پتروشیمی و درآمد هنگفتی که بجای تعلق داشتن به صاحبان اصلی یعنی  مردم کشور ، نصیب حکومتهای مستقر گردید و هرکدام به فراخور حال این درآمد را صرف انچه بان علاقمند بوده و بنظر ثبات حکومتی را برایشان ببار میاورد ،  نمودند و اگر سهمی از ان به مردم رسید ، حکومتها انرا بعنوان صدقه و یارانه وانمود کردند . طبیعی است در چنین کشوری اکتشاف معادن و کارخانه ها و پالایشگاه های مربوط بان بدلیل حجم بالای سرمایه گذاری و برگشت دیرتر درآمد همراه با عقب ماندگی تکنولوژی پیگیری نشده و سرمایه ای چنین عظیم در دل زمین باقی مانده و نیروی عظیم کار بیکار شده ، امکان کاریابی نخواهند یافت . با وجود افزایش تولید معادن و کارخانه ها در این سالها ، حجم اندک اکتشاف و بهره برداری از معادن مترادف با حجم کم پروژه های انجام شده است که با سرو صدا و شوی تبلیغاتی رژیم نمیخواند که در ادامه مختصری از چند کار انجام شده که اکثرشان طرح هایی است که در سلطنت قبلی ریخته شده بودند ، پرداخته خواهد شد . براساس آمار موجود از تعداد ۳،۵۶۸ معدن فعال کل کشور در سال ۸۷ مقدار ۲۳۴/۹ میلیون تن مواد معدنی استخراج گردیده که نسبت به سال قبلش ۷/۴ درصد رشد نشان میدهد . بیشترین تعداد معادن فعال با ۴۱۷ معدن مربوط به استان اصفهان بوده و استانهای خراسان رضوی با ۲۲۱ و یزد با ۲۰۷ معدن در رتبه های بعدی قرار دارند . بررسی استانی مقادیر استخراج در سال ۸۷ بیانگر انستکه کرمان با ۴۰ میلیون تن بیشترین میزان استخراج را داشته و یزد با ۲۲/۹ و اصفهان با ۲۰/۳ میلیون تن در رده های بعدی جای دارند . همچنین طی این مدت ۹۷،۳۰۰ نفر در معادن اشتغال داشته اند که استانهای کرمان ، یزد و اصفهان بترتیب با ۲۷،۱۰۰ ، ۱۰،۵۰۰ و ۶،۸۰۰ نفر بیشترین اشتغال را در سال ۸۷ داشته اند . آماردیگری نشان از اشتغال ۱۸،۴۰۳ نفر در معادن سنگهای تزئینی را نشان میدهد که ۲۱ درصد کارکنان بخش معدن را تشکیل میدهند ، که با توجه به منابع دیگر مواد خام صنعتی درصد بالایی است . آمار فوق و سایر جداول در سایتهای وزارتخانه در سال ۸۷ نشان  میدهند که مواد معدنی استخراجی  نسبت به ذخیره منابع موجود بسیار کم و حدود ۴ درصد  بوده ، تولید مواد خام و محصولات میانی بیشتر از محصولات نهایی بوده و صادرات انها نسبت به حتی قیمت فروش ریالی بسیار پایینتر است و این امر به دلیل تامین کسری ارز ، اخذ کمیسیون و دلالی و عدم سرمایه گذاری وکاربرد نیروی انسانی میباشند . فروش سهام به افراد وابسته ( اخیرا سپاه) تحت نام خصوصی سازی و ترفند سهام عدالت و عدم تمایل شرکتهای مستقل به سرمایه گذاری در پروژه های پالایشگاهی و دلایل دیگر، موجب شده که رکود در صنعت معدن بچشم آید و خصوصی سازی تنها در معادن سنگ خام و تزئینی ، سیمان ( باوجود کمبود در مصرف داخلی ) ، گچ و غیره صورت گیرد که امکان صادرات نیز وجود دارد . عملکرد در صنایع فولاد ، آلومینیوم ، مس سرب ، روی و غیره که به صنایع اولیه برای پیشرفت سایر صنایع میباشند با وجود افزایش تولید در سالهای گذشته نسبت به حجم کار و گسترشی که امکانش با منابع سرشار موجود کشور میتوانست با دولت مردمی در کشور ایجاد کند ، فاجعه آمیز بوده ، بطوریکه واردات فولاد وغیره با وجود اینهمه منابع با ارزش در کشور نشان از فریبی است که این حکومت با تبلیغات دروغین خود عکس واقعیتها را نشان میدهد و میزان سرمایه گذاری اعلامی انها در معادن کشور بیان فقر صنعت است . همزمان با واردات بضی از اقلام صادرات انها نیز مطرح میباشند مثلا فولاد که صادرات سال ۸۸ نسبت به سال پیش اش ۱۱۹ درصد وزنی بیشتر بوده در حالیکه ارزش ان تنها ۱۶ درصد افزایش نشان میدهد که کنترل قیمت مواد اولیه و محصولات میانی کشورهای جهان سوم توسط کشورهای قدرتمند را نشان میدهد . گزارشی از سایت تابناک وابسته به مقامات حاکمه اعلام میدارد ؛ بر اساس قانون بودجه سال ۸۸ که دولت میبایست از محل واگذاری معادن ۵۰۰ میلیارد تومان درامد داشته باشد ، تاکنون یک ریال از این رقم به خزانه دولت واریز نشده وهیچ دلیلی نیز ارائه نگردیده است ، در حالیکه واگذاری سهام و کارخانه ها به مقامات و شرکتهای وابسته به سپاه صورت گرفته و روشن نیست واگذاری بچه نحو است ،  این سایت از تعطیلی ۱،۳۷۲ معدن در این  سالها نیز خبر داده است .
 گزارشات رسمی وزارتخانه با وجود دستکاری و نشان دادن آمار بالاتر جهت پیشرفت صنعت و معدن برای پروژه ها نیز حاکی از عقب ماندگی در این بخش میباشند و گزارشی رسمی از کاهش ۴۴ درصدی اعتبارات اسنادی را در سال ۸۷ نسبت به سال پیش اش نشان میدهد ، برای نمونه از کندی کار و کسری عظیم پروژه ها ، مواردی به مختصر که در تاریخ ۲۰ دی ۸۹ از سایت رسمی وزارتخانه صنایع و معادن اخذ شده ، آورده میشوند . پروژه بازسازی و نوسازی پالایشگاه و ریخته گریهای مجتمع مس سرچشمه کرمان که تاریخ شروع ان سال ۱۳۸۰ اعلام شده و میبایست در اردیبهشت ۸۸ ( ۱۰ سال برای چنین پروژه ای خود رکورد جهانی کندی کار را میگیرد ؟ ) افتتاح میگردید که تا تاریخ گزارش خبری از افتتاح نبوده و با وجود اینکه تنها نیمی از بودجه اسمی تا این تاریخ مصرف شده که احتمالا بیشتر جهت خریدهای خارجی که حق دلالی نصیب مقامات میکند ، انجام پذیرفته است . مورد خرید تنها به صنعت معدن مختص نشده و برای همه پروژهه های نفتی ( که کمیسیون بسیار بالاست و یکی از دلایل جنگ اصلی دولت فعلی با رفسنجانی برای کنترل فروش نفت و خرید تجهیزات جهت تسلط بر اقتصاد کشور است ) و صنایع دیگر انجام میگیرد و مقامات و مدیران دولتی برای گرفتن مسولیت در زمان خرید سرو دست میشکنند . حتما نیم دیگر بودجه که مربوط  به ساخت داخلی کارخانه و نصب ماشین آلات است جای دیگر مصرف شده ، هرچند این میان تنها به انجام برخی از تغییرات و اصلاحات برای افزایش ظرفیت در این سالها نام برده شده است ! پروژه دیگر بازسازی و نوسازی تغلیظ مس است که با گذشت بیش از ۳۰ سال از شروع کار تجهیزات کارخانه تغلیظ مس و بدلیل فرسودگی ماشین آلات ، بازدهی پایین  داشته ، تنها ۱۳ درصد رشد نشان میدهد و این امر شامل اکثر کارخانه های قدیمی صنعت و معدن نیز میگردد  . پروژه بعدی توسعه تغلیظ مس سرچشمه فاز ۲ است که بعد از ۳۰ سال کار و سالها مشاوره در اردیبهشت سال ۸۸ آغاز شده و پایان  کار طبعا در تاریخ اعلام شده تیر ۹۱ صورت نخواهد گرفت و این مساله برای فاز سوم نیز که افزایش ظرفیت کنسانتره میباشد ، بهمین درد دچارو پیشرفت ۳/۲ درصد گزارش شده است . در ادامه  اخبار سایت دولتی ؛ پیشرفت پروژه احداث کارخانه لیچینگ میدوک که تاریخ شروع را خرداد ۸۸ اعلام و باید در خرداد ۹۰ خاتمه یابد تنها ۳/۹۰ درصد است ، هیچ پیشرفتی برای پروژه طرح ذوب و اسید سرچشمه داده نشده که تاریخ شروع ۸۹ بوده و باید انتهای سال ۹۲ افتتاح گردد ، پروژه توسعه ذوب و احداث کارخانه اسید سولفوریک خاتون اباد پس از سالها بحث در تاریخ مهر ۷۶ آغاز شد و تنها انجام مهندسی پایه گزارش شده است ، پروژه احداث کارخانه پالایشگاه خاتون اباد و پروژه احداث کارخانه فلوتاسیون سرباره سرچشمه تنها در مرحله انتخاب مشاور قرار دارند  . نمونه جالب دیگر شرکت زغالسنگ طبس است که عملیات اکتشافی معدنی منطقه در سال ۵۶ آغاز و در سال ۶۹  یعنی بعد از ۱۴ سال اکتشافات تکمیلی فقط منطقه پروده یک اتمام گردیده و سپس با شرکتی کانادایی برای مکانیزه کردن قرارداد بسته شد که مطالعه مهندسی در سال ۷۴ تکمیل گردید ، اجرای فقط فاز یک طرح که قرار بود بمنظور تولید ۷۵۰ هزار تن کنسانتره زغالسنگ کک شو با انتخاب پیمانکار در سال ۷۸ شروع گردد بدلیل مشکلات اعتبار از اواخر ۸۲ آغاز ، عملیات نصب و تجهیز در شهریور ۸۶ پایان و خرداد ۸۷ راه اندازی گردید ، یعنی ۳۲ سال طول کشیده تا کارخانه با تجهیزاتی که عمری از انها گذشته آغاز بکار کند و فاز ۲ این طرح نیز داستانی جداگانه دارد . سایر پروژه ها  کم و بیش در چنین وضعیتی قرار دارند و گرچه به ظرفیتهای تولیدی افزوده میگردد ولی نسبت به منابع موجود و هزینه هایی که حیف و میل میشود که با تاخیر در ساخت ، انتخاب پیمانکار و خرید اجناس با کیفیت پایینتر که الویت بر دلالی بیشتر است همراه بوده ، بازدهی کارخانه ها و پالایشگاهها با قیمت تمام شده بیشتر درآمده و قابل رقابت در جهان نیستند و همچنین با فرسودگی ماشین آلات و تجهیزات ایمنی نیز روبرو میباشند که تاوان انها را کارکنان و بخصوص کارگران معادن میدهند . 
چنانچه پیشتر گفته شد در سایتهای دولتی که در مورد پروژه ها و پیشرفت کارها با آب و تاب صحبت میشود گاها نکاتی در مورد معادن سایر کشورها ، تکنولوژیها ، محیط زیست و ایمنی آورده شده ولی خبری از وضعیت کارگران  نمیدهد . جالب است که در گزارشی از این سایتها تحت عنوان ؛ رهیافتهایی برای افراد نوبتکار ، نه تنها در مورد شیفتهای کارگران صحبتی نمیکند بلکه در مورد افراد شیفتی توضیح مفصلی میدهد که باید نسبت به خواب کافی ، غذای مفید و خوب ، ورزش و غیره خود مراقبت نمایند ، ولی اینکه حقوق کارگران کفاف اینکار را میدهد  و یا چنین امکاناتی برایشان مهیا بوده و زمان اینکار را دارند ، بحثی نمیشود . همچنین در گزارشی در باره نصب تجهیزاتی مدرن جهت رعایت محیط زیست مسائلی بیان شده ولی اینکه انها را در محیط زندگی کارگران و چگونگی جلوگیری از حوادث رخ داده در معادن و کارخانه ها بکار گیرند ، جایی در سایتهای وزارتخانه ندارد ! در گزارشی رسمی دکتر نادر سرب موجود در خون نیمی از کارگران معدن کوشک بافق یزد را بیش از حد مجاز دانست و اگر چنین بررسیهایی در معادن ، کارخانه ها و پالایشگاه های وابسته به معادنی چون فولاد ، سیمان ، مس و غیره انجام گیرد ، نتایج مشابه مبنی بر وجود ماده معدنی بیش از حد مجاز در خون کارگران پیدا خواهد شد . در اخبار سایتها نیز از سندیکاهای موجود در وزارتخانه گفتگو شده و زمانیکه به جزییات نگاه میگردد تنها سندیکاهای مربوط به صنف و کارفرماها مشاهده میگردد ، چرا که کارگران اگر سندیکایی دارند نه مستقل بوده و نه نیاز به اشاره و جزییات دارد . تعطیلی ۱۳۷۲ معدن که در سایت تابناک وابسته به مقامات و مافیای قدرت ذکر شده  ، حاکی از بیکاری کارگرانی است که با بیکاری و احتمالا عدم پرداخت حقوق و مزایا و سنوات روبرو هستند که در سایت مزبور بدلیل بی اهمیت بودن برای صاحبش خبری در این مورد درج نشده است . ماشین آلات فرسوده ، تجهیزات ایمنی که ندرتا در زمان خرید و نصب بدلیل دلالی از تجهیزات مدرن زمان خرید نبوده ، با طول کشیدن زمان طولانی برای ساخت و بهره برداری خواه ناخواه از رده خارج میباشند و این مهمترین دلیل برای پیش آمدن حوادثی است که بعضی از انها در اخبار سایتهای خصوصی و نه سایتهای دولتی و وابسته بانها بگوش میرسد و اگر مواردی در مورد عدم وجود تجهیزات ایمنی در چنین سایتی آورده شود ، دلیلش بیشتر ناشی از دعوای جناحی است . در گزارشی از معدن گل گهر سیرجان که با شرکتهای اقماری تابع ان نزدیک به ۳،۶۰۰ کارگر دارد و یکی از نقاط کارگری کرمان میباشد ، کارگران بدلیل حقوقهای معوقه با مشکلات بسیاری مواجه هستند . کارگران معدن به خاطر ضرورت تامین هزینه زندگی بیش از سایر کارگران کارخانه های دیگر ناچارند خطر کنند و از جان و هستی خود مایه بگذارند تا جائیکه هر دو الی سه ماه خبری از سوانح در معادن کرمان که با تجهیزات قدیمی و غیر پیشرفته ایمنی کار میکنند ، بگوش میرسد که باعث جراحت  شدید و یا مرگ کارگران نگون بخت میگردد ، در حالیکه سیاستهای کارگری حکومت با وعده و وعیدهای دروغین حتی با نپرداختن سختی کار و سایر امتیازات قابل پرداخت که در کشورهای دیگر تصریح شده ، از پرداخت حقوق ناچیز هم در سر ماه سرباز میزنند . در گزارش دیگری کارگران معادن زغالسنگ طبس که بقول مقامات اولین معدن مکانیزه زغالسنگ ایران میباشد ، در اعتراض به طرح جدید دولت و وزارت صنایع و معادن در کاهش مزایا ، خدمات بیمه درمانی و سایر حقوق پایمال شده خود در ۲۸ اردیبهشت سال پیش دست به اعتصاب گسترده و فراگیر زدند . این اعتصاب و تجمع یکروزه که در مقابل مجتمع اداری شرکت زغالسنگ پروده طبس در داخل شهر و همچنین همزمان در سایت معدن یک و معدن مرکزی و کارخانه زغال شویی ان شرکت واقع در منطقه ی معدنی پروده انجام شد ، که سرانجام با دخالت مامورین نیروی انتظامی و مسولین فرمانداری طبس و حراست شرکت موقتا به پایان رسید . ، البته کارگران معادن طبس در آستانه بازدیدی که قرار بود رییس حکومتی مجلس به منطقه نماید دست به اعتصاب زنند که موفق نگردید ند ، هرچند کارگران اعلام کردند که در صورتیکه به خواسته های انان توجه نشود اعتصاب را در آینده ادامه خواهند داد . نمونه دیگر معدن هشونی شهرستان کوهبنان است که از معادن بزرگ حوزه زغال خیز کرمان است که بدلیل عدم توجه به مکانیزم تخریب و نگهداری که ارتفاع نسبتا بلند کارگاههای استخراج  ، علیرغم غیرمکانیزه بودن عملیات و بدلیل وجود لایه های نسبتا ضخیم معدن ، حوادث متعدد روی میدهد و بیش از ۸۵۰ کارگر بخش خصوصی در این معدن مشغول بکارند که مدام با خطر انفجار و ریزش تونل معدن روبرو هستند که آخرین انها یک کشته بجای گذاشت . گزارش دیگری خبر از این میدهد که در طی چند سال ۱۳ کارگر در معادن باب نیزو زرند و هشونی کوهبنان بر اثر انفجار و ریزش تونل جان باختند ، که ۹ نفرشان در سال ۸۴ در انفجار معدن باب نیزو کشته شدند . ۲۳ آذر ۸۹ خبر از زنده بگور شدن ۴ کارگر حسین گریکی پور ۲۸ ساله و ۳ نفر دیگر ۲۵ ساله بنامهای حسین یزدیزاده و مسلم نجفی و طیب ولیان در اعماق معدن اشکلی هجدک در راور کرمان در پی ریزش تونل میدهد که ظاهرا دلیل ریزش استفاده از تجهیزات ایمنی ۴۰ ساله میباشد . عباس کاربخش دبیر اجرایی خانه کارگر کرمان میگوید تنها در ۱۲ معدن کرمان ، کارگران هر روز یک مجروح و هر ماه یک کشته بجای میگذارند . ترجمه نامه اعتراضی مورخ ۱۲ فوریه ۲۰۰۴ کنفدراسیون اتحادیه های آزاد کارگری که ۱۵۱ میلیون کارگر را از طریق ۲۳۳ مرکز اتحادیه ای در ۱۵۱ کشور جهان نمایندگی میکنند ، به خاتمی رییس جمهور حکومت وقت در پیوست است که نگرانی بسیار شدید خود را از کشتار حداقل ۴ کارگر و زخمی شدن بیش از ۴۰ کارگر در روستای خاتون اباد شهرستان شهر بابک در روز ۲۴ ژانویه ۲۰۰۴ اعلام کردند . واقعیت دردناک اینستکه مسولان بعد از بروز اینهمه حادثه دیگر منکر وجود تجهیزات قدیمی در معادن نبوده ولی همچنان در پی اینهمه حوادث نه تجهیزات ایمنی تغییر داده میشوند و نه دیه ای به خانواده کارگران کشته شده پرداخت میگردد . برآورد شده که در ایران ۵۰ معدن کار جان خود را بدلیل وقوع سوانح در معادن جانشان را از دست داده اند که گاها ریزش تونلها موجب بسته شدن معدن برای زمان کوتاه و گاه طولانی  نیز شده است ، در حالیکه هزینه نصب تجهیزات ایمنی و حفظ جان کارگران معدن بمراتب کمتر از ضرریست  که در نتیجه عدم فعالیت یک معدن و یا بسته شدن ان معدن میشود . گزارشی از بیمه حاکیست که کارفرمایان با کاهش هزینه ها در مورد ایمنی کارگران و تجهیزات پیمانکاری و سهل انگاری بازرسان در انعکاس انها ، حادثه و مرگ و میر را به امر جدایی ناپذیر کارگران در معدن نموده اند . در گزارش مسولین وزارت کار در منطقه واگذاری معادن قدیمی زغالسنگ به بخش خصوصی و عدم استفاده از امکانات بروز جهان برای استخراج و رعایت نکات ایمنی که با استانداردهای جهانی بسیار فاصله دارد ، دلیل اصلی بروز سوانح میباشند ، هرچند گزارش توضیح نمیدهد که این کارفرمایان جدید ( اخیرا سپاه ) با چه روابط و ضوابطی صاحب معدن شده اند . تاسف آور عدم اختصاص بودجه جهت تجهیزات و نیروی امداد مجهز است که در این رابطه کشور نیز با کمبود متخصصان روبرو میباشد ، هیچگونه امکانی جهت نجات کارگران پس از حادثه وجود ندارد و در مقایسه با اتفاقی که در معدن شیلی افتاد و توانستند کارگران را پس از چند ماه زنده بیرون بکشند ، ارزش نداشتن جان کارگران برای کارفرمایان و دولت وحکومت روشن میگردد ، کما اینکه مقامات اعلام کردند ( حتما الهام شده چون در رژیم الهام برای مسولین  تازگی ندارد ) که ۴ کارگر زنده بگور شده درهمان ساعات اولیه کشته شده ودیگر نیازی بکمک مشاوران اکراینی مستقر و یا متخصصان خارجی نمیباشد ،  هرچند انباشت زغالسنگ استخراج شده در داخل معدن امکان داشت عملیات نجات را با خطر ریزش و انفجارمواجه  نماید . چند روز گذشته سایت آفتاب خبر داد که ریزش معدن در شهرستان دامغان یکنفر کشته بر جای گذاشت . فرمانده انتظامی دامغان گفت که این حادثه که در معدن زغالسنگ سالدره دیباج روی داد یکنفر هم زخمی شد . رییس اداره صنایع و معادن دامغان نیز علت  این حادثه را ریزش کوه اعلام کرد . در این معدن که در ۴۵ کیلومتری شمال دامغان قرار دارد و بخش خصوصی انرا اداره میکند ۱۰ نفر کار میکنند ، گزارشی از بازماندگان و کارگر زخمی نشده و بنابراین جان کارگران همه جا در خطر است .
بر اساس آمار سازمان پزشکی قانونی ایران در سال ۸۴ تعداد کل کارگرانی که در پی سوانح کار جانشان را از دست دادند ، ۶۹۷ نفر بود که ۳۴ درصد بیشتر از دو سال قبلش بود . آقای اصابتی مدیر کل بازرسی وزارت کار و امور اجتماعی در ۱۵ تیر ۸۹ در همایش حفاظت و ایمنی کارگاههای ساختمانی اعلام کرد که در سال گذشته ۱۱،۷۰۰ حادثه رخ داده که ۳۰ تا ۳۵ درصد در بخش ساختمان با ۱۴ درصد فوتی بجای گذاشت ، در حالیکه فوت در سایر بخشها ۹ درصد میباشد . گزارش دقیقتر از سایر مسولان تعداد کارگر آسیب دیده در سال ۸۶ را ۲۴،۰۷۵ نفر  که ۱۰۰۰ نفر بیشتر از سال ۸۵ میباشد ذکر نموده و در این میان حکومت اسلامی به قانون کار و برخی از مقاوله نامه های سازمان بین المللی کار امضا کرده همچنان بی اعتنا میباشد . حادثه ایکه در معدن باب نیزو شهرستان زرند که از بزرگترین مراکز استخراج زغالسنگ کشور است ، در ۲۵ مهر ۸۸ در اثر گاز گرفتگی پیش آمد و موجب مجروح شدن ۲۰ نفر و کشته شدن ۱۱ کارگر و رییس هیات مدیره شرکت دلتا هزار گشت ، سرو صدای زیادی ایجاد کرد که بیشتر سایتهای وابسته به جناحهای حاکمه همزمان با سایر سایتهای مستقل انرا پیگیری و گزارش نمودند . شعبه ۱۰۲ دادگاه جزایی شهرستان زرند  پس از ۵ ماه مقصر اصلی را مدیر عامل قبلی و فعلی شرکت دلتا هزار همراه رییس هیات مدیره فعلی که جان خود را از دست داد ، اعلام نمود ، در حالیکه پیش از این بازرسان اداره کل کار و امور اجتماعی استان کرمان نیز چنین نظری داده بودند . در این رای مقصران هرکدام به پرداخت ۱/۳ دیه در حق اولیای دم و همچنین مجازات حبس تعزیری محکوم شدند که به تایید دادگاه زرند نیز رسید ، منتهی دادگاه اسم رییس درگذشته را از لیست پرداخت کنندگان حذف نمود . فرزند یکی از کارگران کشته شده گفت که بدلیل مشکلات مالی در زمان ارائه دادخواست ، وکیلی برای پرونده انتخاب نگردید ، ولی برای احقاق حقوق کامل خانواده کارگران کشته شده و روشن شدن تکلیف ۳۳ درصد سهم رییس درگذشته که اسمش در پرداخت دیه حذف گردیده ، اعتراض خواهیم کرد . تنها پرداختی مقامات دولتی به خانواده کارگران کشته شده مبلغ ۱ تا ۳ میلیون تومان از طرف استانداری کرمان و وزارت صنایع و معادن بدلیل مشکلات اقتصادی این بازماندگان پرداخت گردید . جواد منصوری رییس سازمان کار و امور اجتماعی کرمان اعلام کرد که معدن بسته شده باب نیزو بدلیل محیط ناامن به شرکت زغالسنگ کرمان واگذار شده و اقدامات نهایی در راستای ایمنی محیط معدن و بازگشایی ان در حال انجام است . در این گزارش خبری از کارگران آسیب دیده زنده نیامده و معلوم نیست که کارگران کشته شده و آسیب دیده همه تحت قانون کامل بیمه بوده و وضعیت پرداخت بیمه بیکاری و حقوق و مزایای کارگران مزبور به چه ترتیب است ، در حالیکه پس از ۱۴ ماه  هنوز کسی دیه ای دریافت نکرده است !؟ حتی گزارش رسمی مجلس در چند روز گذشته حاکی است که عواملی همچون قدیمی بودن معدن ، نداشتن تجهیزات ایمنی ، بکار بردن کارگران غیرمتخصص ، وجود گاز دلایل انفجار معدن که به کشته شدن ۱۲ نفر منجر گردید ، دانسته و تایید نموده اند پس از این زمان طولانی (  همچون طول کشیدن در گزارش نهایی مجلس ! ) نه تنها بخش عمده ای از مطالبات جان بختگان پرداخت نشده و در پیچ و خم اداره های رسیدگی کننده باقیست ، بلکه متخلفین دولتی و پیمانکار هم پیگرد قانونی نشده و تنها کارفرمای بخش خصوصی به مقامات قضائی معرفی شده که انهم بدلیل استفاده از اهرمهای فرار از قانون مجازات نشده اند !؟    آری مطالب گفته شده نمونه هایی است از انچه بر سر کارگران بی پناه معادن ایران میاید که در پی نبودن تشکیلات مستقل سندیکایی و کارگری و پراکندگی معادن ، هر روزه بخاطر حقوق ناچیزی جان خود را کف دستشان گذاشته و سود سرشاری که از این بابت نصیب کارفرمایان و دولت و حکومت میکند ، حتی صرف هزینه ایمنی و تجهیز کارگاهها ، کارخانه ها ،  معادن و پالایشگاههای وابسته به صنایع و معادن انجام نگردیده و کارگران علاوه بر نداشتن بیمه کار و بیکاری ، سنوات ، مسکن و مزایایی دیگر گاها تا ماهها از حقوق ماهیانه خود نیز محروم هستند .   
در ادامه تلاش میگردد نقش سپاه که با شرکتهای وابسته مستقیم و غیر مستقیم خود بعنوان بخش خصوصی و تعاونی در تصاحب معادن و شرکتها ، کارخانه ها ، پالایشگاه های وابسته به معادن را همچون سایر بخشهای صنعتی بکمک مستقیم دولت ، نشان  داده شود . فرماندهان فاسد سپاه که در طی جنگ با به کشته دادن جوانهای بیگناه و فرستادن انها به مناطق من و خط اول جبهه به غارت منابع مالی جنگی در اختیار خود پرداخته بودند ، بعد از پایان جنگ مجوز ورود به کارهای اجرایی و ساختمانی و بازرگانی را همچون باجی از رفسنجانی تحویل گرفتند تا در سیاست و منابع در اختیار ایشان دخالت نکنند . رهبر که بعنوان قدرت دوم در کشور دستش از خیلی از قدرتهای سیاسی ، اجتماعی و اقتصادی خالی مانده بود ، سپاه را همچون ابزاری برای گرفتن قدرت و سلطه خود بکار برد و در ۸ سال خواب خرگوشی دولت اصلاحات ، توانست اکثر نقاط قدرتی را برای کودتای نظامی سپاه  تصرف کند و اینکار با رییس دولت بعدی که  در طی ۵ سال حکومت ، مهیا گردید . در طی ۵/۵ سال گذشته کمتر جایی مانده که زیر نفوذ سپاه و حکومت نیامده باشد و سپاه علاوه بر قبضه قدرت خود در صنایع نفت ، گاز ، پتروشیمی ، مخابرات ، کشتی سازی ، سد سازی ، حمل و نقل و غیره توانست مافیای قدرت خود را در معادن کشور نیز برقرار نماید . باین ترتیب سپاه با تسلط بر نیروهای انتظامی ، بسیجی و لباس شخصی به سرکوب نیروهای اجتماعی پرداخت ، با وارد کردن فرماندهان خود در مجالس ،    هیات دولت ، پستهای استانداران و سایر مقامات دولتی بر نیروی سیاسی فائق آمد ، باین ترتیب سپاهی که اختیار ارتش و منابع نظامی و تسلیحات را داشت با کمک نیروهای سیاسی و اجتماعی خود صنایع و اقتصاد کشور را در دست گرفت  ، در حالیکه بیدادگستری هم با قاضیان سرسپرده تابع انها بودند و لذا سپاه توانست بر همه ارکان کشور سلطه پیدا کند و دیگر حکومت اسلامی ولایتی جدا از سپاه مفهومی ندارد . بخشی از گزارش جالب آقای علی آلفونه که متن کاملش در پیوست گذاشته شده که نشان از نفوذ سپاه در  معادن دارد و نمونه خرید معادن انگوران ، یک نمونه از خرید سپاه در مورد معادن کشور است ، در زیر آورده شده است :     
    
شرکت سرمایه گذاری مهر اقتصاد ایرانیان یکی از بزرگترین خریداران سهام بورس تهران است که برای سپاه خرید می کند و از سهامداران شماری از شرکت های بزرگ ایرانی است ( به پیوست ۳ نگاه کنید) . مهر اقتصاد ایرانیان البته تا کنون در چندین رسوایی بزرگ نیز سهم داشته ، از جمله در ماجرای خرید معدن سرب و روی انگوران در استان زنجان . در ۱۱ مرداد ۱۳۸۸ شرکت توسعۀ معادن روی ایران که از شرکت های وابسته به مهر اقتصاد ایرانیان است ، معدن انگوران را به مبلغ ۱۸۶ میلیون دلار خرید . پس از انجام معامله ، کارشناسان اعلام کردند ارزش واقعی این معدن ۱ میلیارد دلار بوده است . این اتهام موجی از انتقادها را متوجه سپاه کرد . حجت الاسلام محمد تقی واعظی، امام جمعۀ زنجان و نمایندۀ ولی فقیه در این استان ، در خطبه های جمعه با عصبانیت گفت : انگوران را مجانی واگذار می کردید بهتر بود ! آقای جمشید انصاری ، نمایندۀ مجلس ، و حتی آقای رضا عبداللهی ، رئیس کمیسیون برنامه و بودجۀ مجلس ، به وزیر صنایع و معادن ، علی اکبر محرابیان ، حمله کردند و از او خواستند جریان واگذاری سهام انگوران را بررسی کند . دیوان محاسبات عالی پس از انجام تحقیقات افشا کرد که هر سه خریدار معدن انگوران، یعنی شرکت تهیه و تولید روی ، شرکت پاسارگارد ، و شرکت توسعۀ معادن روی     ایرا ن ، در واقع عضو یک خانواده اند . روزنامۀ اعتماد گزارش داد شرکت توسعۀ معادن روی ایران %۱۰۰ سهام شرکت تهیه و تولید روی و %۷۰ از سهام شرکت پاسارگاد را در اختیار دارد ، %۳۰ بقیه سهام پاسارگاد نیز متعلق به شرکت سرمایه گذاری مهر اقتصاد ایران است .  تحقیقات دیوان عالی محاسبات همچنین فاش کرد که حتی فرم های درخواست مزایده از سوی سه شرکت مختلف با یک دستخط نوشته شده بودند . بنابر این، دیوان محاسبات فوراً مزایده را باطل اعلام کرد .

شرکتهایی چون سرمایه گذاری مهر اقتصاد ایرانیان ( کدام ایرانیان ؟ ) مانند صدها شرکت وابسته سپاه با سرمایه اسمی اندک بتدریج سرمایه های هزاران برابر خود را خریده و مافیای عظیم قدرت اقتصادی را برای قبضه کردن کشور تشکیل دادند . حتی اگر این معامله باطل شده باشد ، در حالیکه خریدهای مشکوک بسیار بزرگتر مخابرات و غیره تثبیت گردید ، دیر یا زود در مناقصه تک خریدار یا خریداران وابسته به سپاه دیگری به سرنوشت خریدهای قبلی دچار میگردد . لیست شرکتها و صنایع تحت قدرت سپاه که تحت فرمان رهبر و اصل ۴۴ قانون اساسی با پوشش خصوصی سازی و در اختیار تعاونی قرار دادن در همین گزارش آماده است که نشان میدهد حتی تعاونیهای خریدار نیز متعلق به سپاه هستند و موسسات مالی و بانکهای وابسته به سپاه که با داشتن رانتهای نظامی ، سیاسی و اقتصادی بر بانکهای دولتی احاطه دارند ، وجوه معاملات را بصورت   نقدی یا اسمی در اختیار شرکتهای وابسته خریدار میگذراند . شرکتهای وابسته به معادنی را که تا خرداد ۸۹ توسط  سپاه خریداری شدند عبارتند از ؛ شرکت آلومینیوم ایران ، شرکت فراوری مواد معدنی ، توسعه معدن روی ، فولاد مبارکه اصفهان ، شرکت ذوب روی اصفهان ، صنایع معدنی شهاب سنگ ، فولاد زاگرس و دهه شرکت دیگر که زیر پوشش نامهای مختلف فعالیت میکنند . نتیجه گیری مقاله فوق نیز قابل توجه است :

  تأثیر فعالیت های مالی سپاه و بسیج بر اقتصاد و جامعۀ ایران بسیار گسترده است . دخالت سپاه ، بازار اقتصاد ایران را به ویرانی کشانده و نه تنها بخش خصوصی ، بلکه حتی بنیادهایی را که از اول انقلاب در اقتصاد ایران دست داشته اند به حاشیه رانده است . بخش عمومیِ غیردولتی نیز از حضور سنگین سپاه رنج می برد ، زیرا مبالغ زیادی از سرمایه های عمومی ، پنهان از دید مردم و به شکل یارانه های بی حساب در اختیار شرکت های وابسته به سپاه قرار می گیرد . سپاه بخشی از سودهای به دست آمده را برای راضی نگه داشتن افسران و فرماندهان خود میان آنان پخش می کند ، بخشی از آن را برای خریدن وفاداری سیاستمردان غیر نظامی به مصرف می رساند ، و بخشی را نیز برای کمک به انتخاب شدن مقامات سیاسی یی هزینه می کند که پس از کسب قدرت منابع ملّی بیشتری را در اختیار سپاه و شرکت هایش بگذارند . علاوه بر این ، ثروت فزایندۀ سپاه ، استقلال و بی نیازی اش از بودجۀ دولتی را روز به روز بیشتر می کند . در هر صورت ، انتقال سرمایه سپاه به این شرکت های بزرگ ممکن است این شرکت ها را نیز در معرض تحریم های بین المللی بگذارد . جامعۀ جهانی با هدف قرار دادن منافع مادی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شاید بتواند این نهاد را به بازاندیشی در باره ادامۀ برنامه های اتمی جمهوری اسلامی وادارد . روشن است تا وقتی که این شرکت ها از دسترس تحریم های جهانی دورند سپاه می تواند همچنان به بازیِ این جیب به آن جیب خود ادامه دهد .

گزارش دیگری که در روزنامه همشهری که دست جناحی دیگر از قدرتمندان منتهی در مخالفت با باند کودتا و دولت تحت نام ؛ زیانهای میلیاردی حساب سازی در خصوصی سازی ،  نوشته شده  که در پیوست خواهد آمد ، بخش دیگری از فریب خصوصی سازی دولت و حکومت را که بدست سپاه و مقامات وابسته انجام میگیرد فاش میکند :

خریدار سهام شرکت ایرالکو که۴۴ درصد از سهام این شرکت را در سال ۸۶ براساس برنامه‌های خصوصی‌سازی‌ خریداری کرده است ، اعلام کرد: به‌دلیل ارائه اطلاعات غلط از سوی سازمان خصوصی‌سازی‌ و زیان هنگفت سهام ایرالکو و همچنین برخی مشکلات محلی، سهام این شرکت زیان ده را به دولت پس می‌دهد . به گزارش همشهری، سال گذشته پس از آنکه خریدار سهام شرکت فولاد خوزستان که ۳۰ درصد از سهام این شرکت را به ارزش بیش از ۱۳۶۴ میلیارد تومان از سازمان خصوصی‌سازی‌ به وکالت از سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی( ایمیدرو) خریداری کرده بود به‌دلیل مشکلات عدیده اجرایی و مالی اعلام کرد قصد دارد سهام این شرکت را به دولت پس بدهد . کمتر کسی پیش‌بینی می‌کرد که یک سال پس از طرح این ماجرا ، پرونده جدیدی از خصوصی‌سازی‌ فاش شود که براساس آن خریدار دیگری از بخش خصوصی به‌دلیل زیان‌های هنگفت مالی و همچنین حساب‌سازی‌‌های انجام شده به فکر پس دادن سهام خریداری شده به دولت بیفتد . محمد جابریان نخستین فردی بود که علیه سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی( ایمیدرو) که سهام شرکت فولاد خوزستان به نمایندگی از دولت در اختیارش بود و همچنین سازمان خصوصی‌سازی‌ اقامه دعوی کرد . پس از وی روز گذشته شرکت سرمایه‌گذاری مهر اقتصاد ایرانیان که ۴۴ درصد از سهام
 شرکت ایرالکو رابراساس برنامه‌های خصوصی‌سازی‌ در سال ۸۶ از سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی (ایمیدرو) و به وکالت از سازمان خصوصی‌سازی‌ خریداری کرده بود ، اعلام کرد ؛ قصد دارد سهام این شرکت را به دولت پس بدهد . مدیرعامل شرکت مهر اقتصاد ایرانیان معتقد است که سازمان خصوصی‌ سازی‌ به آنها اطلاعات غلط داده ودر حالی که قرار بوده شرکت ایرالکودر سال مالی ۸۷ به ازای هر سهم ۴۰۰تومان سود پیش‌بینی کند ، این میزان سود به ۳۴۰ تومان زیان تبدیل شده و به این ترتیب شرکت ایرالکو فقط در سال‌جاری معادل ۵۶ میلیارد تومان زیان درکارنامه خود ثبت کرده است ، زیانی که در سال مالی ۸۸ به ۸۰ تا ۱۰۰ میلیارد تومان خواهد رسید ؛ اما این همه ماجرا نیست . به گفته عیسی رضایی سنگ‌اندازی برخی مقامات محلی که مانع از توقف فعالیت تیم فوتبال ایرالکو که بالغ بر ۵ میلیارد تومان هزینه دارد می‌شوند ؛ از دیگر دلایل تصمیم این شرکت برای پس دادن سهام ایرالکو به دولت است . هنوز مشخص نیست چه کسی مسئول ارائه این اطلاعات مالی غلط است که باعث شده سهام یک شرکت زیان ده، سود آور نمایش داده شود. آیا در این زمینه سازمان خصوصی‌سازی‌ مقصر است یا سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی (ایمیدرو) ؟ مدیرعامل شرکت مهر اقتصاد ایرانیان در ادامه تاکید کرد: تاکنون ۱۵ میلیارد تومان از وجه نقد این معامله را به سازمان خصوصی‌سازی‌ پرداخت کرده‌ایم و مابقی مبلغ که معادل ۴۵ میلیارد تومان است نیز باید ظرف ۵ سال به سازمان خصوصی‌سازی‌ پرداخت کنیم اما با توجه به زیان عملکرد شرکت ایرالکو چگونه می‌توانیم این مبلغ را پرداخت کنیم . وی با بیان اینکه زیان شرکت ایرالکو در سال ۸۷ به ۵۶ میلیارد تومان رسیده است، افزود: سود سهام شرکت ایرالکو در سال ۸۷ برای هر سهم ۴۰۰ تومان پیش‌بینی شده بود در حالی که این شرکت در سال مالی جاری از بابت هر سهم ۳۴۰ تومان زیان محقق کرده است . به گفته وی سود هر سهم شرکت ایرالکو در سال ۸۸ نیز ۵۰۰ تومان اعلام شده است در حالی که زیان عملکرد این شرکت در این سال به ۸۰ تا ۱۰۰ میلیارد تومان خواهد رسید .

کارگران معادن و کارخانه ها و پالایشگاه های وابسته بان که تحت نظر دولت و کارفرمایان کوچک خصوصی کار میکردند ، دیگر میبایست زیر نظر سپاهی کار کنند که کشور را ملک خود دانسته و چون هر حرکت اعتراضی را سیاسی میداند و جریمه انرا در زندانها میپردازد ، مقابله کنند . کارگران معادن نیز چون کارگران دیگر صنایع ناچارند با تشکیل سندیکاهای مستقل خود متحد شوند تا بتوانند علاوه بر گرفتن حقوق و مزایای قانونی خود ، مسائل دیگری همچون بیمه کار ، بیمه بیکاری ، سنوات و غیره را بسود خود حل نموده و کارفرمای دولتی و جدید سپاهی را وادار کنند که به نصب تجهیزات مدرن ایمنی در محیط معادن و کارخانه ها بپردازند و بتدریج خواسته های خود راافزایش داده و با اعتراضات و اعتصابات جداگانه و یا هماهنگ با دیگر بخشهای کارگری پا ه های رژیم را متزلزل کنند . آنزمان جنبش کارگری میتواند با سایر جنبشهای دانشجویی ، زنان و غیره متحد شده و آزادی و دموکراسی را برای کشور و همه ایرانیان به ارمغان بیاورد . در انتها جزییات بیشتری از حادثه مرگباری که موجب کشته شدن کارگران معدن خاتون اباد گردید و این مقاله بیاد ان عزیزان نوشته شده ، آورده میشود تا دردی که کارگران معدن میکشند و بی پناهی انها در سکوت سایتها و سازمانهای حقوقی و کارگری از رنج انها آگاه گردند :
در دی ماه سال ۱۳۸۲ ۲۰۰ نفر از کارگران مجتمع ذوب مس نیروک در روستای خاتون اباد شهر بابک کرمان با پایان گرفتن کار ساختمانی و اجرایی اخراج میشوند ، در اعتراض به این اقدام کارگران اخراجی همراه خانواده هایشان دست به تحصن زدند . انها در روز شنبه ۴ بهمن ۱۳۸۲ و در نهمین روز تحصن خود در پی نتیجه نگرفتن از اعتراض خود ، اقدام به بستن جاده خاتون اباد – شهر بابک نمودند . نیروی انتظامی  کارگران و خانواده هایشان را پراکنده کرد و در نتیجه انها در مقابل فرمانداری شهر بابک تجمع کردند ، اما اینبار علاوه بر نیروی انتظامی ، با استفاده از هلی کوپترها به سرکوب کارگران پرداخته شده و تجمع انها به گلوله بسته میشود ، که طی دستگیری و زخمی شدن تعدادی از کارگران ۴ نفر انها بنامهای ریاحی ، جاویدی ، مهدوی و مومنی بهمراه دانش آموزی بنام پورامینی  کشته میشوند . این اتفاق غم انگیز در زمانی روی میدهد که دولت اصلاحات در حال اجرای داستان برخورد تمدنها بوده و هیچ گونه حمایتی از کارگران تحت پوشش پیمانکار تابعه دولتی نمینماید . در پی شکایت بازماندگان کشته شده ها ،  پرونده ای در دادگستری شهر بابک تشکیل شد که از نتیجه دادگاه هنوز خبری نشده است .   از طرف دیگر در پی نامه اعتراضی کنفدراسیون بین المللی اتحادیه های آزاد کارگری به خاتمی رییس جمهور وقت در مورد کشتار کارگران اعتصابی در استان کرمان  مورخ ۶ فوریه ۲۰۰۴ میلادی ، نگرانی این کنفدراسیون که ۱۵۱ میلیون کارگر را نمایندگی میکند از کشتار حداقل ۴ کارگر و زخمی شدن بیش از ۴۰ کارگر در روز شنبه ۲۴ ژانویه اعلام میکند . جالب اینکه در این نامه که توسط یک نهاد کارگری خارجی ارسال شده ، جزییات واقعه بسیار کاملتر از سایر خبرگزاریهای داخلی و سایتهای مستقل شرح داده شده است . در این نامه آزادی کارگران دستگیر شده و رسیدگی به پرونده مسببین حادثه درخواست گردیده شد و خواستار حق آزادی اعتصاب برای کارگران گردید . درپایان نامه که متن کامل انگلیسی ان در پیوست آورده شده ، ذکر نموده که این کنفدراسیون چاره ای جز شکایت به کمیته آزادی تشکل سازمانی جهانی کار ندارد که در پی این شکایات پرونده ای در دادگاه تشکیل شد ولی همچون پرونده شکایت بازماندگان کارگران کشته شده ، نتیجه ای عاید نگردید . با وجود اینکه عاملان و سایر مقامات بالاتر مسول این حادثه مجازات نشدند ، همچون سایر سوانح منجر به صدمه دیدن و کشتار کارگران دیگر معادن و سایر صنایع کشور ، بلکه بازماندگان همچنان در بلا تکلیفی بسر برده و کارگران بیکار نیز به چیزی دست نیافتند ولی همچنان پیگیر پرونده و حقوق از دست رفته هستند ، همچناکه کارگران بیکار و بازماندگان کارگران کشته شده دیگر معادن وسایر صنایع پیگیر هستند . این امر ثابت میکند که کارگران نه تنها معادن بلکه کارگران سراسر ایران میبایست با ایجاد تشکلهای مستقل خود ، حقوق خود را باز ستانند .     
مهدی کوهستانی  – محمد ایرانی
۱ بهمن ماه ۱۳۸۹ ، ۲۱ ژانویه ۲۰۱۱
http://www.iransabzam.blogspot.com
متن کامل کلیه منابع و سایتهایی که مورد استفاده قرار گرفتند در پیوستهای زیر آورده شده اند :
    
http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%88%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%AA_%D8%B5%D9%86%D8%A7%DB%8C%D8%B9_%D9%88_%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%AF%D9%86_%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86
http://96.0.49.9/?p=26307
http://www.not.ir/news/105061.aspx
http://www.not.ir/news/105061.aspx
http://www.mim.gov.ir/
http://www.youtube.com/watch?v=nCK_jTbQ6qU&feature=related
http://www.dolat.ir/NSite/FullStory/?Id=176642
http://www.dolat.ir/NSite/FullStory/?Id=176642
http://zar.ir/News/News-707.aspx
http://kjahangard.com/site/index.php?option=com_content&view=article&id=60:1388-08-06-14-04-37
http://www.sangmine.org/index.php?id=272
http://www.edalatkhahi.ir/004167.shtml
http://iran.epage.ir/fa/module.content_Lang.fa_Page.21-09.html
http://www.negah1.com/kargari/azhir1.htm
http://www.eshterak.info/news/2010/11/post-711.html
http://provinces.nlai.ir/Default.aspx?tabid=211&ctl=Details&mid=1162&ItemID=496
http://www.jobportal.ir/s3/Default.aspx?ID=9_3_857_10_526
http://www.pajoohe.com/FA/index.php?Page=definition&UID=38945
http://www.youtube.com/watch?v=oYf7FMiKt0I
http://rezamahmoudi.blogfa.com/

http://www.nicico.com/HomePage.aspx?site=DouranPortal&lang=fa-IR&tabid=0

http://www.mim.gov.ir/index.php?module=content&func=viewpage&pageid=9249

http://blog.iranoffside.com/3148-3-%D9%83%D8%B4%D8%AA%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%D8%AD%D8%A7%D8%AF%D8%AB%D9%87-%D9%85%D8%B9%D8%AF%D9%86-%D8%B0%D8%BA%D8%A7%D9%84%E2%80%8C%D8%B3%D9%86%DA%AF/
http://www.fardanews.com/fa/news/93495/%D8%B5%D8%AF%D9%88%D8%B1-%D8%AD%D9%83%D9%85-%D9%85%D8%AA%D9%87%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%86%D9%81%D8%AC%D8%A7%D8%B1-%D9%85%D8%B9%D8%AF%D9%86-%D8%A8%D8%A7%D8%A8-%D9%86%DB%8C%D8%B2%D9%88
http://www.syndicavahed.biz/index.php?option=com_content&task=view&id=298&Itemid=10
ttp://www.nedayerahavico.com/activities/coactivities/niro.html

http://www.ngdir.ir/Minemineral/PMineMineralChapterDetail.asp?PID=4113

http://minerals.usgs.gov/minerals/pubs/country/1994/9215094.pdf

http://eng.ut.ac.ir/Departments/show_departments.asp?DEPARTMENT=5&STATUS_ID=7

http://bia2-kar.mihanblog.com/post/tag/%D9%85%D9%87%D9%86%D8%AF%D8%B3%DB%8C%20%D9%85%D8%B9%D8%AF%D9%86

http://www.jobportal.ir/s1/Default.aspx?ID=9_3_595_10_311

http://pr.maj.ir/portal/Home/Default.aspx?CategoryID=5e2168db-b1d0-4122-93b7-1a443559e996

http://www.jobiniran.com/website/%D8%AB%D8%A8%D8%AA-%D9%86%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%AE%D8%AF%D8%A7%D9%85-%D9%86%DB%8C%D8%B1%D9%88%DB%8C-%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D9%85%D9%88%D8%B1%D8%AF-%D9%86%DB%8C%D8%A7%D8%B2/

http://www.rasekhoon.net/weblog/hemmatemozaaf89/57508.aspx

http://www.sibna.ir/Pages/News-4189.html

http://www.reuters.com/article/idUSN2911333720101029
http://www.steelguru.com/middle_east_news/Esfahan_Steel_to_produce_2_million_tonne_long_steel_by_end_of_Iranian_year/186441.html
http://www.peykeiran.com/Content.aspx?ID=27443
https://mail.google.com/mail/?shva=1#label/kargari/12d9ca6ec091dbf4
http://www.ilo.org/ilolex/cgi-lex/pdconv.pl?host=status01&textbase=iloeng&document=1462&chapter=3&query=Iran%40ref&highlight=&querytype=bool&context=0
http://www.amouee.net/spip.php?article129
http://www.sarbedaran.org/hagh/h14htm/h14mess.htm