مصاحبه اکتبر با آزاد زمانی سخنگوی انجمن دفاع از زندانیان سیاسی وحقوق بشر ایران

اکتبر: اخیرا انجمن شما کمپینی برای نجات جان حبیب گلپری پور اعلام کرده است. در پاسخ دعوت و پشتیبانی از کمپین شما، طوماری از جانب صدها نفر از کارگران و شهروندان شهر سنندج به امضا رسیده است. این اقدام انسانی و آزادیخواهانه چگونه شروع شده و سازمان یافته است؟

 

آزاد زمانی: کمپین ” تلاش برای نجات جان حبیب گلپری پور از اعدام” ، بطور خاص اعلام یک وضعیت اضطراری برای نجات جان یک زندانی است که حکم اعدامش توسط دستگاه قضایی جمهوری اسلامی تایید و به شعبه اجرای احکام دادگاه انقلاب مهاباد و ارومیه ارسال شده است. هر لحظه احتمال آن میرود که جلادان رژیم اسلامی این حکم را اجرا کنند. تنها نیروی قدرتمندی که میتواند مانع اجرای این حکم شود تلاش و اراده جمعی مردم کارگرو زحمتکش جامعه است. اساس و خواستگاه فراخوان ما طبقه کارگر ومردم متمدن ومعترض جامعه است.

 

در ادامه سلسله اعتراضات و کمپین هایی که ما برای مقابله با موج اعدامها وارعاب مردم توسط جمهوری اسلامی سازمان داده ایم، کمپین تلاش برای نجات حبیب گلپری پور  درجهت توجه دادن  وآماده کردن در برابر خطری است که زندگی زندانیان را تهدید میکند. عکس العمل عاجل به حکمی است که رژیم در دستور اجرای دادگاه انقلاب و اداره زندانهایش گذاشته است. نواختن زنگ خطری است که ما بعنوان نهاد دفاع از زندانیان سیاسی و حقوق بشر به مردم دنیا و ایران هشدار داده ایم که باهم برای نجات تلاش کنند.

 نگرانی خانواده حبیب ومردم شهر سنندج مبنی براینکه رژیم میخواهد حکم اعدام را اجرا کند. جابجایی حبیب از زندان مهاباد به زندان ارومیه، بی توجهی مقامات دولتی به اعتصاب غذای این زندانی، انتقال وی به بند قرنطینه  زندان ارومیه، اقدام رژیم به اعدام دو زندانی سیاسی علی صارمی،علی اکبر کرمی وتعدادی دیگر در زندانهای خرم آباد، زاهدان ، اوین ودیزل آباد کرمانشاه اهمیت اعلام این خطر را خطاب به  افکار عمومی ضروری کرد.

 ما بعنوان سازماندهنگان این کمپین برآن شدیم که افکار عمومی را به مقابله با موج اعدامها و خطر اعدام حبیب گلپری پور فرا خوانیم. درپاسخ به این فراخوان مردم وکارگران شهر سنندج آمادگی وجسارت خود را برای اعتراض به اعدام زندانیان سیاسی با نوشتن حمایت و طومار علیه اعدام دربرابر رژیم اعلام کردند.

ازهمان روزهایی که حکم اعدام حبیب گلپری پور دردادگاه بدوی صادرشد ما اعتراض کردیم. به همه نهادها ، شخصیتهای سیاسی و مدافع حقوق بشر در سراسر دنیا نامه فرستادیم، افکار عمومی را از تصمیم جمهوری اسلامی برای اعدام حبیب گلپری پور مطلع کردیم. وقتی که حکم اعدامش در دیوانعالی قضایی تایید شد ما سریعا بیانیه ای صادر کردیم و هشدار دادیم که جان این زندانی سیاسی درخطر است. با فعالین انجمن دفاع از زندانیان سیاسی در سراسر ایران هماهنگ کردیم که از هر تلاشی برای نجات جان حبیب گلپری پور دریغ نکنند. درشهرهای کردستان به اتفاق بستگانش تلاشمان را درهمه ابعاد شروع کردیم. بسیج توده های مردم کارگر وزحمتکش برای فعالین انجمن دردستور کار قرار گرفت. تلاش براین است که اعتراضات را گسترش دهیم. تا زمانیکه رژیم دست از اعدامها برندارد و احکام صادره علیه زندانیان سیاسی را متوقف نکند. ما دست بردار نخواهیم شد. جامعه را برای اعتراضات و اعتصابات عمومی آماده میکنیم. ما اعتقاد داریم مادامیکه حکم  صادره لغو نشده است نباید به رژیم فرصت بدهیم با خیال راحت توطئه بچیند و بطور مخفیانه اعدام کند. باید مانع ارعاب و تهدید به اعدام زندانیان شویم.

 

هفته پیش که کمپین تلاش برای نجات جان حبیب گلپری پور را اعلام کردیم. بلافاصله کارگران وفعالین علیه اعدام در شهرهای کردستان عکس العمل نشان دادند. طومار های اعتراضی امضا کردند. روحیه جمعی واعتراضی از محلات کارگری در شهر سنندج جاری شد. صدها  نفر از کارگران و مردم تا بحال طومارها را امضا کرده اند و جمع آوری امضا ونامه نگاری های حمایتی هنوز ادامه دارد. این تلاش ها برای سازمان اجتماعی ما تنها امضا کردن نیست بلکه آماده کردن مردم و تقویت روحیه جمعی علیه اعدام در جامعه است. اعلام اولتیماتوم اجتماعی به جمهوری اسلامیست که مردم دربرابر موج خشونت و اعدام سکوت نخواهند کرد. طبقه کارگر ومردم زحمتکش پرچمدار این اعتراضات هستند واین تلاشها ریشه در عمق جامعه دارد.

 حبیب خودش از یک خانواده کارگری است پدرش ناصر گلپری پور یک انسان زحمتکش و محبوب مردم  شهر سنندج است. به همین علت اولین طومار های حمایتی را کارگران ومردم زحمتکش محله کارگری “دفتر فنی” و “بان کوره” امضا کردند. به مراتب در سطح وسیعی از محلات کارگری و شهر سنندج طومار نویسی جریان پیدا کرده است. جوانهای شهر و فعالین کمپین برگه ها و پارچه های طومار نویسی را درسطح شهر دست به دست میکنند. انتظار ما این است که هزاران نفر از مردم شهر به این کمپین بپیوندند. فضای شهر را بیشتربه فضای اعتراضی علیه اعدام تبدیل کنیم.

اکتبر: انجمن دفاع از زندانیان سیاسی و حقوق بشر ایران همچنین تلاش های مشابهی علیه حکم اعدام حبیب لطیفی را به انجام رساند. همزمان بیانیه های مشترکی از جانب شما و تعدادی از فعالین نهادهای کارگری و زنان و کودکان صادر شده است. تجارب این دوره کار و دورنمای فعالیت  و تداوم تلاش هایتان را چگونه می بینید؟

 

آزاد زمانی: ما در یک ماه گذشته یک کمپین موفق را برای متوقف کردن حکم اعدام حبیب لطیفی به انجام رساندیم. در کمترین فرصت مردم را سازمان دادیم که درمقابل زندان سنندج به اتفاق خانواده حبیب لطیفی تجمع کنند. کارگران سنندج بخشهای عمده ای ازبرق شهر را به عنوان اعتراض خاموش کردند. در پرتو تلاش این شخصیتها و مردم معترص در سطح داخلی وبین المللی  حکم متوقف شد . میلیونها انسان با توقف حکم اعدام حبیب لطیفی در ایران وسراسر دنیا به وجد آمدند.

ما دارای تجارب، سابقه و سنت اعتراضی و اجتماعی علیه اعدام در کردستان هستیم . تحرک مردم در سنندج نشان داد که این سنت واین جنبش رشد کرده است ودر صورت رهبری وسازماندهی درست میتواند به موقع دخالت گر باشد وموثر باشد.

ما بطور عملی از زندانیان سیاسی وحقوق بشر درایران دفاع کرده ایم . جنبش ما انسانهایی را از زیر تیغ جمهوری اسلامی نجات داده است. دربرابر تعرض جمهوری اسلامی به زندانیان سیاسی و حقوق بشر درایران فعالانه مبارزه کرده است . دهها کمپین و سمینار و تحصن واعتصاب برای تامین اهداف انسانی خویش در جامعه سازمان  داده ایم. تشکل ما حیات خود را به جامعه گره زده است. برای تحقق خواست ومطالبات واقعی مردم برای خلاصی از شر اعدام وخشونت با تمام توان می کوشیم.

نقطه اتکا ما طبقه کارگراست .مردم معترض جامعه است.رهبران وشخصیتهای اجتماعی وخوشنام جامعه هستند. جوانان و تشکلهای صنفی مدنی هستند . ۱۵ سال پیش در دفاع از زندانی سیاسی محمود صالحی مردم شهر سنندج را به اعتراض فراخواندیم . یقه رسانه های جمعی را درجامعه گرفتیم. امضا وطومار هزاران نفری مردم وشخصیتهای اجتماعی را برای حمایت از محمود صالحی در شهر های کردستان جمع آوری کردیم ، پس ازآن علیه سرکوب کارگران نساجی و اخراج آنها در سنندج طومار اعتراضی به نهادهای دولتی نوشتیم، برای دفاع از کارگران وفعالین سندیکای خبازان سنندج تجمع دادیم وخواستار آزادی زندانیان شدیم .علیه کشتن رویا دهزنی زن قربانی خشونت طومار نوشتیم واعتراض کردیم ، علیه ترور شخصیتهای سیاسی در سراسرایران درشهر سنندج طومار اعتراضی به مقامات ورسانه های دولتی نوشتیم. دربرابر نقض حقوق کودکان اولین صدای متشکل و سازمان یافته جامعه شدیم ژیلا وبختیار را از چنگ دادگاه انقلاب واحکام سنگسارش بیرون کشیدیم . درمقابل دفتر سازمان ملل در تهران تجمع کردیم و به حکم اعدام  حجت زمانی و دیگر زندانیان اعتراض کردیم .درمراسم هشت مارس سال۱۳۷۸ و سالهای پس از آن  رسما از تریبون مراسم ها خواستار لغو اعدام درجامعه شدیم. برای آزادی دانشجویان درتهران کمپین راه انداختیم. کمپین نجات علی رضا نژاد یکی از نوجوانان محکوم به اعدام را در زندان شهر شیراز فراخوان دادیم وراه انداختیم  کمپین احمد باطبی راسازمان دادیم.در متینگ سی هزار نفری آدم برفی ها در سنندج علنا علیه اعدام پرچم برافراشتیم . تحصن مقابل استانداری را علیه کشتن شوانه قادری سازمان دادیم و دوشادوش مردم رسما خواستار آزادی زندانیان سیاسی شدیم .اینها تنها گوشه های کوچکی از تلاش جنبش ما را بیان میکند. لیست بالا بلندی از تجارب و کارهای عملی جنبش علنی علیه اعدام  و نقض حقوق انسان را سازمان ما در راس آنها بوده است میتوان لیست کرد که از حوصله این مصاحبه خارج است.

امروز به اتفاق دهها شخصیت سرشناس و فعال در عرصه های مختلف اجتماعی وسیاسی جنبش ما میرود که جامعه را درمقابل توحش ، ترور ، آدمکشی و بی حقوقی مصون کند. ما هنوز ابتدای کاریم و برای پیشروی تامین حرکات اعتراضی واجتماعی وسیع تر باید تلاش کنیم اما پتانیسل وتوانایی رهبری این اعتراضات وجود دارند.

 

اکتبر: انجمن شما آنطور که از نامش پیدا است، تشکلی سراسری است. اما تمرکز کار و انعکاس اجتماعی تلاش هایتان بیشتر در کردستان و بویژه شهر سنندج است آیا لغو اعدام بدون یک تلاش همه جانبه و سراسری در ایران امکان پذیر است؟  چشم انداز مبارزه  برای لغو اعدام در ابعاد سراسری را چگونه ارزیابی می کنید؟

 

آزاد زمانی:  انجمن دفاع از زندانیان سیاسی وحقوق بشر یک سازمان اجتماعی است که حیطه فعالیت خویش را از همان ابتدای شکل گیری جغرافیای سیاسی اجتماعی جامعه ایران تعریف کرده است.

اولا امضا کننده گان این بیانیه ها وفراخوانها  شخصیتهایی هستند که خودشان در راس مبارزات سراسری کارگران، زنان ، معلمان، دانشجویان وکودکان بوده اند. اینها رهبران عملی اعتراضات اجتماعی هستند . پرچمدار آزادی خواهی و برابری طلبی هستند. از تهران تا سنندج تا شما ل وجنوب ایران اگرتحرکی برای دفاع از حقوق کارگر، زن، کودک و معلم و شهروند در جریان بوده است مهر فعالیت این شخصیتهارا باخویش دارد. تاثیر ونقش این دوستان دراین عرصه ها ملموس وانکار ناپذیراست.

جغرافیای فعالیت های ما تنها کردستان نیست.هرجا توانسته ایم دخالت کرده ایم . اما در کردستان ما بیشترین فعالیتها را داشته ایم. فعالین و رفقای ما در کردستان دراین اعتراضات نقش ایفا کرده اند. درسازماندهی و رهبری مبارزات اجتماعی  برای برسمیت شناختن حقوق ابتدایی مردم دخیل بوده اند. در کردستان ما نفوذ اجتماعی داریم . کارهایمان را مردم تجربه کرده اند. فعالین جنبش ما در کردستان برای مردم شناخته شده اند. از کارگر معترض  تا معلم و پرستار  وزندانی سیاسی در کردستان با فعالیت های ما آشنا هستند. مردم بطور عملی حضوراعضای انجمن وتشکلهایی که بیانیه های ما را امضا کرده اند را در راس اعتراضات اجتماعی ودرمتن جامعه تجربه کرده اند. ما متعلق به یک جنبش وسیع تر اجتماعی در کردستان هستیم جنبش آزادیخواهی وبرابری طلبی، این جنبش موجودیت اجتماعی دارد. در سی سال گذشته پرچمدار اعتراض ونقد به وضع موجود جامعه بوده است . شخصیتهایش درمیان مردم ودرصف اول مبارزات قرارگرفته اند. به نظرم درهر جای ایران که باشد توازن قوای اجتماعی تعیین کننده است. حنبش علیه اعدام در کردستان قوی است. سازمان اجتماعی دارد، ما در راس آن هستیم وتوده های وسیع اجتماعی از تلاش های ما حمایت میکنند. ما تمام تلاشمان را کرده ایم که در دیگر نقاط ایران این جنبش را گسترش دهیم.اما نباید محدویت ها و زمینه های اجتماعی وسیاسی هر فعالیتی را دراین رابطه نادیده گرفت.

اما درمورد چشم انداز مبارزه برای لغو اعدام در مقیاس سراسری بستگی به تلاش انسانهای فعال در این عرصه دارد. ما ازدرون یک جامعه پراز اختناق و سرکوب قد علم کرده ایم. وقتی که پرچم علیه اعدام را جنبش آزادیخواهی وبرابری طلبی برافراشت. برای بسیاری از جارچیان دمکراسی خواهی و حقوق بشریهای نان به نرخ روز خورسخت بود بپذیرند که ادعا نامه های ما علیه اعدام  یک ضرورت اجتماعی است . هزارویک آسمان وریسمان بهم می بافتند که ثابت کنند صحبت کردن از لغو اعدام کار بیهود ه ای است. حتی انها اعتراض به اعدام را  خلاف شرع و باورهای توده  مردم قلمداد میکردند. میگفتند این ادعا برای جامعه ایران واقعی نیست. ذهنیت گرایی است. شعار است. خلاف عرف وقوانین پذیرفته شده جامعه است. ما دربرابر همه این پروپاگاند ها و موانع ایستادیم. تفکرات ارتجاعی را نقد کردیم. پرچم علیه اعدام را در جامعه برافراشتیم. فعالین حقوق انسان و آزادیخواهان ازتهران تا برلین از سنندج تا شیراز وکرمانشاه مبارزه کرده  و جنگیده اند. امروز جامعه آماده پس انداختن بساط اعدام وآدم کشی است. انزجار اجتماعی از اعدام و ومطالبه ممنوعیت آن یکی از مهمترین چالشهای پیش روی جامعه ایران است. جمهوری اسلامی یا هر نسخه دیگری نمی تواند به این روال به خشونت واعدام ادامه دهد. مردم دیگر بساط اعدام را نمی پذیرند. به همین خاطر  حاکمیت اسلامی و جریانات باند سیاهی از این جنبش هراسانند. اپوزسیون اصلاحات چی وشرکای ملی- مذهبی  همه باهم برای اینکه از رادیکالیسم اجتماعی عقب نزنند یک جوری تظاهر میکنند که مخالف اعدام شده اند. ولی همه اینها سر دریک آبشخور دارند که اعدام را مشروعیت میدهد..

رژیم اسلامی امروز به شدت تحت فشار افکار عمومی و تلاش اعتراضی جنبش علیه اعدام است. اگر جنبش آزادیخواهی و برابری طلبی نبود معلوم نیست تروریسم اسلامی و دولتی چه برسر جامعه می آورد.  جسارت مردم را باید درشهر کرمان دید که بساط اعدام را به آتش کشیدند. نیروی عظیم اعتراض به اعدام را در کردستان باید دید که با اعتراض در مقابل دادگستری رژیم ، اداره زندانها ، استانداری و تحصن واعتصاب،  دستگاههای سرکوب واعدام رژیم را به مصاف کشیده است. این جنبش رو به جلو است وباید در گسترش آن کوشید. ما بعنوان بخش سازمان یافته این جنبش دراین راستا تلاش خواهیم کرد.