“حزب اتحاد” یا گرد وخاک وطوفان

مقدمه: اگر یادتان باشد خانم ماجدی وشرکا قبل از اینکه از حزب کمونیست کارگری انشعاب کنند، اعلام کردند که با این حزب هیچگونه اختلافی ندارند وبا بیش از ۹۹% فعالیتها وخط حزب موافقند. وفقط میخواهند که با رخوتی که در فعالیتهای حزب پدیدار شده مبارزه کنند.
چند هفته بعد گفتند میخواهند فراکسیون بزنند که زدند.معلوم نیست که این جریان که با بیش از ۹۹% خط حزب موافق است چرا بایدبه فراکسیون روی آورد. البته شاید میخواستند حزب را از رخوت در بیاورند.
وبعد از چند هفته از حزب انشعاب کردند. البته در طول این زمان که هنوز در رهبری حزب در فعالیت بودند، از زیر با حزب حکمتیست در معامله بودند که به آنها بپیوندند. البته  اینها همه در همان زمان ۹۹ در صدی بود.
بعد حزب خودشان را تشکیل دادند واسمش را گذاشتند “حزب اتحاد کمونیست کارگری”.یعنی با توافق بیش از ۹۹ در صد از حزب جدا شدند، وحالا میخواهند با حزب اتحاد کنند.

قضیه چیست:
من فکر میکنم انسان موجود پیچیده ای است گاهی اوقات دست به اعمال ورفتاری میزند که با هیچ عقل ، منطق وفلسفه ای جور در نمیاید. شاید با پیشرفت علم انسانشناسی بشود  به این رفتار عجیب انسانها پی برد.

حزب طوفان را شاید همه بشناسند. این حزب ۴۰ سال پیش از حرب توده جدا شد که کار جدیدی غیر از حزب توده بکند. بعد از سی الی چهل سال این محفل ۲ یا ۳ نفری عمدتا کارش شده که به حزب ما ورهبرانش افتراء بزند وتوهین کند تو گویی که دیگر هیچ کار دیگری ندارد. این حزب معتقد است که منصور حکمت جاسوس اسراییل بوده-حکک از موساد وسازمان سیا پول میگیرد وغیره…. البته هیچ دلیلی هم لازم نیست ارایه دهد. فقط شاید بدلیل اینکه یک روزی در جایی  در مصاحبه ای منصور حکمت گفت: ما در صورت قدرت گیری با اسراییل روابط دیپلماتیک خواهیم داشت ومعتقد بود که اسراییل از کشورهای عربی دمکراتیک تر است.همین کافی است که این حزب ورهبرش جاسوس اسراییل وآمریکا باشد.
متاسفانه حزب اتحاد همان راه حزب طوفان را میرود. این حزب فقط هویتش را با حمله به حزب کمونیست کارگری تداوم میبخشد.اگر به حزبی که بیش از ۹۹ درصد مواضعش را قبول دارد، هر روز وهفته حمله نکند فلسفه وجودیش از بین میرود . دیگر چیزی ندارد که بگوید.
این حزب که قرار بود برود کارگران وزحمتکشان را رهبری کند بیش از ۹۰% فعالیتش شده که چه جوری با حزب ما مبارزه کند. میگوید حزب ما حزب سبز است. چون حمید تقوایی در یک مصاحبه تلویزیونی دریک روز معین ودر ساعت معین ودر ثانیه معینی گفت که مثلا موسوی هم میتواند در جنبش مردم شرکت کند. پس این حزب سبزها است. حا لا مهم نیست که صدها مقاله حکک ورهبری حزب برعلیه موسوی نگاشته شده ، مهم نیست که چند ده قطعنامه حزبی وپلنومی وکنگره، بر علیه موسوی وجنبش سبز به چاپ رسیده وصدها وهزاران موارد که دال بر ضدیت این حزب بر علیه موسوی است، اینها مهم نیست فقط آن ” ثانیه محوری” تعیین کننده است. این حزب شاید جدا دارد علیه رخوت حزب ما مبارزه میکند.اگر اینطور است پس سازماندهی کارگران وزحمتکشان چه میشود؟ ما که سبز هستیم شما سرخیتان فقط مبارزه با ” سبزی ” ماست. لطف کنید این سبز را رها کنید- عز خود میبرید وزحمت ما میدارید.

 اما اخیرا این حزب اتحاد متوجه شده که کسی اینان را جدی نمیگیرد. دست به ترفند تازه ای زده اند. از طریق چند کادر ورهبری این حزب به یک عضو کمونیست کارگری اتهام همکاری با جمهوری اسلامی را زده اند.
 محمود احمدی ،از رهبری این جریان برای دفاع از لنین ولنینیسم ترجیح داده که فقط شخص منتقد به لنین ، سعید صالحی نیا را مشکوک واحیانا مامور سابق جمهوری اسلامی جلوه دهد. واقعا چه مناظره جالب سیاسی است. من را بیشتر بیاد حزب طوفان میاندازد چون نمیتوانست از پس منصور حکمت وحکک کارگری در عمل وتئوری برآید بهترین راه این بود که منصور حکمت مامور اسراییل باشد ودیگر خیالش راحت میشد ودیگر هیچ دلیلی هم لازم نیست و هیچ مطالعه و.تحقیق هم لازم نیست . به این میگویند شارلاتانیزم سیاسی که  هم حزب طوفان وهم حزب اتحاد دارند بر علیه حزب کمونیست کارگری اعمال میکنند.
خانم آذر ماجدی میگوید حکک از اول میدانسته که سعید صالحی نیا مشکوک است. باید از ایشان پرسید آنوقت که سعید صالحی نیا به حزب پیوست شما که در رهبری حزب بودید چرا اعتراض نکردید؟ چرا بعدا که از حزب جدا شدید اعتراض نکردید؟
البته معلوم است چرا چون در آنموقع مشغول این بودید که حمید تقوایی را خراب کنید. اورا سبز بنامید. اورا سلطنت طلب بنامید،طرفدار حمله آمریکا واسراییل به ایران بنامید اما چون در این کار با گرد وغبار کردن هیچ کار از پیش نبردید ترجیح دادید که اینبار طوفان به پا کنید وعضو حزب مارا بدون هیچ مدرک جاسوس معرفی کنید. اگر حزب طوفان در این شارلاتانیزم سیاسی موفق شد شما هم موفق میشوید.

من جدا از شما میخواهم که بدون هیچ ملاحظه ای هر چه مدرک بر علیه شخص سعید صالحی نیا  ویا هرکس دیگر در حزب دارید ارایه دهید. انتشار دهید. بگذارید همه مردم از آن با خبر شوند شاید شما چیزی میدانید که ما نمیدانیم.
 اما اگر هیچ چیز جدی در چنته ندارید بهتر است که خاموش شوید وبگذارید مردم وحزب ما و دیگر احزاب وسازمانها در محیطی سالم وخالی از برخوردهای پلیسی وشبه پلیسی به مبارزه خود با جمهوری اسلامی ادامه دهند.این حرکت شبه پلیسی شما فقط در خدمت جمهوری اسلامی است. این یک شارلاتانیزم سیاسی حزب توده – طوفان وشما است.این اعمال زشت وبی پرنسیب شما را به همانجا میبرد که حزب طوفان را برد.
اما مناظره برسر برخورد به لنین بود که ناگهان سعید صالحی نیا توده ای وعضو سپاه پاسداران از آب در آمد.
 این محفل “اتحاد کمونیستی” فقط تا جلوی دماغش را میبیند.
اما ببینیم لنین کجا واین حزب گردو غبار وطوفان کجا.
لنین بعد ار انقلاب فوریه یعنی در تابستان ۱۹۱۷ ازترتسکی همیشه منشویک، دعوت کرد به عضویت حزب بلشویک بپیوندد که بعدا شد نفر دوم حزب ورهبر ارتش شوروی. ووقتی که بعدها دیگر رهبران حزب مانند کامنف وبخارین میخواستند ترتسکی را بخاطر سوابق منشویکیش مورد مواخذه قرار دهند با حمایت کامل لنین از ترتسکی روبرو میشدند.
 لنین وترتسکی هردو بعد از انقلاب اکتبر از اکثر رهبران نظامی دوران تزار که در سرکوب مردم شرکت داشتند دعوت بعمل آوردند که رهبران ارتش سرخ  بر علیه نیروهای سفید وخارجی وضد انقلابیون داخلی شوند. که در خیلی مواقع مورد اعتراض سربازان سرخ قرار میگرفت. چون میدیدند که آن سرکوبگران سابق دوباره رهبران آنان شده اند. صرف نظر از اینکه این کا رها اشتباه بود یا نه که موضوع بحث ما در اینجا نیست.
 ولی فقط باید دید که اینان فقط در سیاست تا جلوی دماغشان را میبینند ، وهم ازاین روست که نوک تیز حمله خود را بسوی حزبی میبرند که با بیش از ۹۹ در صد مواضعشان در توافقند.
راستی دنیای عجیبی است با انسانهای عجیبی . گرد وغباری است باید جارو شود..

مجید آذری   mjazari7@yahoo.com