شهرفرنگ در ٢٠١١ !

تبریک مسعود رجوى به دلاوران اشرف به خاطر شکست “پاتک” بسیجیان خامنه اى…..
مسعود رجوی : از این پس قاطعانه می گوییم که جواب تعرض و سنگ و مُشتِ وحوش و مزدوران، سنگ و مشت و دفاع تمام عیار است.

 
درست در گرماگرم خبر یک خودکشی شاهانه ، شازده مسعود هم رهبری علیه پاتک بسیجیان خامنه ایی در عراق را به عهده داشت و تبریک گفت و تهدید کرد و ما را برد به ۱۳۵۸ که دقیقا در میتینگی به خمینی فریاد زد : وای به روزی که مشت را با مشت و گلوله را با گلوله …جواب بدهیم !
وبه این گفته عمل شد و هنوز هم انجام میشود . ۳۰ سال که عاشورایی میرود ……. با اذن به اینکه هر گونه دفاعی در برابر هر تعرضی حق مسلم هر انسانی است …..با اذن به اینکه اعمال ذاتی نظام حاکم در برابر مخالفانش ، یاد آور همان بخش کمدی تاریخ است که تکرار میشود …..با اذن به اینکه چنین پشتگرمی محکمی را باید درست ببینی تا بعد اسمش را درست انتخاب کنی والا تو هم باید بگویی پیروزی مقاومت مبارک است و این داستان با جمله تکراری و تاریخی مسعود رجوی پایانی ندارد . شاید و شاید و شاید ….تنها نکته مثبت ، در این دعواهای خانوادگی ( ایدئولوژیک ) یک تنوعی باشد برای آن اسیران ذهنی و فیزیکی در قرارگاه اشرف . هر چند تنوعی خونین ! ازبیکاری که بهتره….
خواننده گرامی لطفا دنبال پرتغال فروش نگرد طرف خودش فروشنده است . انواع و اقسام توجیهات و توضیحات و آیه ها و……..خلاصه شهر فرنگ است . مثل بازار سید اسماعیل ، که اگر قیمتی بروی آدامس جویده شده نمیشود گذاشت باید دقت کنی از چه موضعی نمیشود قیمت گذاشت ؟
قسمتی از پیام مسعود رجوی :
رهبر عقیدتی ( ص ) با درود به یکایک قهرمانان مجروح اشرف، که با بهاى سنگین و خونین، هجمه امروز وحوش و مزدوران از سه طرف به اشرف را در هم شکستند، پیروزى خروش اشرف در کارزار بهار- ۱۲ را که یک پیروزى براى تمام خلق در زنجیر ایران است، تهنیت و تبریک گفت و درباره رویارویى امروز مزدوران ولى فقیه ارتجاع با دلاوران سرافراز اشرف خاطر نشان کرد: بهترین توصیف را قرآن ارائه کرده است:

کَأَنَّهُمْ حُمُرٌ مُّسْتَنفِرَه
فَرَّتْ مِن قَسْوَرَهٍ

همچون خران رم کرده و گریزان و هراسان در برابر شیر ژیان… ( آخ چشمم )

رهبر ( ص ) افزود:
پس از حکم تاریخى دادگاه اسپانیا که هدیه اى زرین و فراموشى ناپذیر از سوى رئیس جمهور ( ع ) به بشریت معاصر است، ( بیچاره این بشریت )

پس از قطعنامه اخیر پارلمان اروپا به عنوان نماینده ۵۰۰ میلیون مردم این قاره درباره موقعیت قانونى و حقوق مجاهدان اشرف، ( تنها تابلوی وامانده برای سرنگونی…..بزودی ! )

پس از بیانیه هاى اکثریت ۳۱ مجلس قانونگذارى و نمایندگان پارلمان در ۳۵ کشور جهان که بیش از یک میلیارد نفر را نمایندگى می کنند، ( استراتژی توپول یعنی همین )

پس از ابراز نظر صریح ۴۸۰ هزار مردم استان دیالى، ۵ میلیون و ۲۰۰ هزار مردم عراق و ۳ میلیون تن از شیعیان این کشور درباره جنایتها و دخالتهاى رژیم منفور ولایت فقیه و حقوق قانونى مجاهدین پس از ربع قرن اقامت در عراق، ( اصلا کل خاورمیانه )

پس از موضعگیریهاى متعدد عفو بین الملل و دیگر سازمانهاى بین المللى مدافع حقوق بشر به ویژه سازمان جهانى علیه شکنجه درباره شکنجه و جنایت هاى رژیم آخوندها و مزدوران و دست نشاندگانش در اشرف، ( این چند محور بالا همون ” تک ” قضیه بود )

و پس از اظهارات صریح نماینده ویژه دبیر کل در اجلاس پارلمان اروپا مبنى بر محکومیت شکنجه ساکنان اشرف با بلندگوهایى که اکنون به ۱۸۰ عدد افزایش یافته است، ( احتمالا همین روزا مصالح ببرن برای ساختمون سازی )

از این پس قاطعانه می گوییم که جواب تعرض و سنگ و مُشتِ وحوش و مزدوران، سنگ و مشت و دفاع تمام عیار است. ( بمونید ، همونجا دراون عشق بمیرید ….)

دقیقاً با همان توصیف امام حسین ( حسین مشنگ )، به خامنه اى، این «دعى بن دعی» هم که محصول ولایت نامشروع و سرقت حق حاکمیت ( من ) است، می گوییم که عهد دیکتاتورى فرتوت در ایران، به سر رسیده و مرگ خود او و رژیمش فرا رسیده است. اعدام مجاهدین و حمله به اشرف دیگر مفید فایده نیست.
پایان پیام حاج مسعود .
قسمتی از پیام یک نفر دیگر به من ، که چرا فقط از اسم کوچک “علیرضا ” استفاده کردم واین بی احترامی است !؟ گفتم : پس چی باید میگفتم ؟ گفت :
فرا رسیدن زمان مبارک خودکشی ، والاحضرت شاهزاده علیرضا پهلوی را گرامی داشته و نخست در پیشگاه لایزال وجود باریتعالی شاهنشاه هماره برقرار ایران که الان درمصرجلوس فرموده اند…..، آن دُر درخشنده، ذات اقدس ملوکانه اعلاحضرت رضا شاه دوم پهلوی مراتب چاکری و شادباش حقیرانه خود را عرضه می داریم. آنگاه به محضر مبارک مادر معنوی ملت ایران، علیاحضرت شهبانو فرح دیبا پهلوی عرض تسلیت بی کران خود را از بابت فرا رسیدن این روز همایونی خودکشی تقدیم داشته، بعد به حضور مبارک والاحضرت شاهدخت فرحناز پهلوی این خودکشی خجسته را تسلیت عرضه می داریم و همچنین به خدمت والاحضرت شاهدخت شهناز پهلوی دیگر خواهر ایشان، که پارسال رفت پیشباز….خودکشی برادر را تبریک عرض می نماییم. سپس با کمال خشوع و خضوع به محضر والاتبار شاهزاده علیرضا پهلوی خودکشی پرعظمت شان را شادباش عرضه نموده و به حضور بانوی ایشان والامقام سارا طباطبایی که دست بر قضا اونم پارسال غرق فرمودند…. این پیوند مجدد را مجددا  مبارک را شادباش و خجسته باد عرض می کنیم.
به جان عزیزتان از نفس افتادم . با این همه ، علیرضا هم مثل خیلی از انسانهای دیگر ، انتخاب کرد و خودکشی کرد و حالا بقیه باید انتخاب کنند که چه بکنند ؟ سنگین ، سنگین هنوز به دوش بکشیم این ادبیات مسخره و بی معنی را ….؟ به امید بازگشتی غیرممکن ؟ این موضوع برای من همانقدر جدی است که کسی درآرزوی بازگشت شخص استالین و یا سیستم استالنیسم…..باشد . باور کنید هر دو یک باورعقب افتاده و کودکانه ایی بیش نیستند .
آیا هنوز هم اسیر مشتی القاب اعتیاد آور و نم گرفته میمانید و ادامه میدهید ….!؟ مشکل و یا ریشه این معضل در کجاست ؟
قضاوت با شما ! البته بعد از خواندن یک متن جالب که برایم ارسال شد !

رندی به دهی سفر کرد . زنی که مجذوب سخنان او شده بود از رند خواست تا مهمان وی باشد . درویش پذیرفت و مهیای رفتن به خانه‌ی زن شد . کدخدای دهکده هراسان خود را به درویش رسانید و گفت : «این زن، هرزه است به خانه‌ی او نروید » رند به کدخدا گفت : « یکی از دستانت را به من بده» کدخدا تعجب کرد و یکی از دستانش را در دستان درویش گذاشت . آنگاه رند گفت : «حالا کف بزن» کدخدا بیشتر تعجب کرد و گفت: « هیچ کس نمی‌تواند با یک دست کف بزند» درویش لبخندی زد و پاسخ داد : «هیچ زنی نیز نمی تواند به تنهایی بد و هرزه باشد، مگر این که مردان دهکده نیز هرزه باشند .»
 حالا بیچاره علیرضا یا بیچاره این انسانهای کهنه و قدیمی قرون گذشته از نظر فکری ، که علیرضا را اینجوری دوست دارند !؟
این هم بخشی از نظر زری اصفهانی
سلطنت متعلق به قرون وسطی است . شاه و شاهپور و اعلیحضرت و شاهزاده و این خزعبلات مربوط به دوران ماقبل آگاهی بشریت است . درعصر کبیر آگاهی ها درقرن بیست ویکم از سلطنت و این کلمات خنده آور سخن گفتن نشانه بیخردی است و نشانه یک نوع فناتیسم و ارتجاع دیگر . این پرت و پلاها را دوربریزید . کمی به خودتا ن بیائید و اصلا ببینید چه کرده اید و چه میخواهید بکنید و چه آینده ای در نظر دارید .
 من کسی هستم که عمری برای آزادی و عدالت اجتماعی مبارزه کرده ام و سرسوزنی نه با سطلنت و نه با هیچ نمونه دیکتاتوری با هر اسم و لقبی که باشد سرسازگاری ندارم . من از طبقه ای که بدون اینکه کار تولیدی درجامعه بکند از مال مرد م کاخ میسازد و عیش و نوش میکند متنفرم . تعلق خاطر من تنها به کودکانی است که گرسنه اند و آواره و بی سرپناه اند و حتی یک مدرسه هم برای درس خواندن ندارند و وقتی هم که به مدرسه میروند بخاری نفتی خرابش آتش میگیرد و همه شان بطر ز دلخراشی میسوزند . اینها ارزش هایی بوده است که من و نسل من سالها برایش خون دل خورده است و حالا بعد از آنهمه تلاش برنمیگردد باز به دامن ملکه های افسانه ای قرون وسطایی بیاویزد چرا چون انقلابش به نتیجه مطلوب نرسیده است. محافظه کار بودن دل همه را با هم بدست آوردن تا محبوب دوست و دشمن گشتن خصوصیات یک مبارز واقعی نیست. سعی کنید اصولی در زندگیتان داشته باشید و به آنها معتقد و متعهد باشید . تا هرروز به رنگ تازه ای در نیائیدو دچار افسون فضا ها و تبلیغات دروغین نشوید .
لینک اصلی
 
درتبصره اگر خواستید این خبررا درمورد خود کشی یک هموطن دیگر البته درزندان و زیر شکنجه بخوانید و اگر دوست داشتید بروید تسلیت بگوئید !!
 
شکنجه های طاقت فرسا و شرایط قرون وسطایی باعث خودکشی یک زندانی گردید

 
 
اسماعیل هوشیار
ژنو
۱۹٫ دی. ۱۳۸۹
info.tipf.www