نمونه ای دیگراز تاکتیکهای تبلیغاتی رژیم اسلامی ٬ در حاشیه خوشمزگی های مهران مدیری و شرکا

مقدمه:
حکومتها هر قدر هم جلاد و خونریز باشند، هر قدر قداره کش و شکنجه گر و پلیس و پاسدار داشته باشند و اعدام کنند و به سیخ بکشند و صلیب ها را برپا دارند، نمی توانند بساطشان را نگه دارند مگر اینکه از دو ابزار دیگر هم استفاده کنند. یکی تحمیق مردم با مذهبها و ایدئولوژیهاست و دیگری بی نتیجه نشان دادن امر مخالفت و سرکشی به شیوه جنگهای روانی. این سه ابزار را حکومتها مجبورند بطور تلفیقی و بسته به شرایط بکاربگیرند تا مطمئن شوند که آن اکثریت بیرون از قدرت سیاسی به وضع موجود بنوعی خو می کند.
لازم نیست و اصلا هم لازم نیست که نظامهای حاکم ، اکثریت را در کنار خود داشته باشند و شاید فقط بشود دورانها و شرایطی استثنائی را نشان داد که حکومتها توانسته اند اینچنین کنند. مسئله اصلی بطور واقعی برای حکومتها اینست که چگونه بشود آن طرف بیرون از حلقه بخور و بچاپ را بنوعی “خنثی نگه داشت”. حتی نه اینکه این اکثریت لازم باشد که در ذهن خنثی باشد! حتی ممکنست این اکثریت در ذهنش خیلی هم مخالف باشد اما اگر بشود این اکثریت را از هم جدا نگه داشت یا در حین مخالفتش ، دوچهره و چند چهره کرد (یعنی که عادتی در جامعه شکل بگیرد که مردم درون خود و خانواده هاشان یکطور حرف بزنند و در کوچه و خیابان طور دیگر) یا اگر بشود این اکثریت را به این نقطه رساند و در این نقطه نگه داشت که “سگ زرد برادر شغال است”، دیگر کار تمام است و “نظم موجود” حفظ خواهد شد. اگر رژیم اسلمی تا بحال پا برجاست درست به همین دلیل است.
روانشناسی عجیبی که در جامعه، ایده ال طراحان جنگ روانی و تبلیغاتی است همینست که جامعه با تمامی غرزدنها و نارضایتهای آشکار و پنهانش سربزنگاه نتواند متحد شود، اعتماد جمعی شکل نگیرد و خوره گیج و مسمومی که پوچ گرائی نام دارد ، از درون پوکش سازد.
طراحی جنگ تبلیغاتی و روانی بر علیه جامعه ای که به جهت مادی و منطقی باید سی سال پیش تکلیفش را با رژیم اسلامی روشن می کرد و هنوز به نوعی سرگردان و متزلزل این پا و آن پا می کند، اینطور پیش می رود و خواهد رفت که دیگر تبلیغ مستقیم برای رژیم اسلامی را کمتر کسی می خرد لذا باید نوک حمله تبلیغ را گذاشت روی خراب کردن دائم “آنطرف ماجرا”. اما چگونه می شود آن طرف ماجرا را خراب کرد؟ اجازه بدهید چند کلمه ای در این موضوع در این مقاله داشته باشیم:
(۱)مهران مدیری و شرکا در صحنه جنگ تبلیغاتی و روانی برای حفظ رژیم اسلامی
کلیپی از یکی دیگر از خوشمزگیهای مهران مدیری و شرکا (۱) این روزها در فیس بوک دست بدست می گردد. مهران مدیری و شرکایش چهره های شناخته شده بنگاه تبلیغاتی رژیم اسلامی هستند که نزدیک به دو دهه سابقه خدمت شبانه روزی در دستگاه رژیم را به یدک می کشند. لودگیهای او و شرکایش در سریال “برره” مدتی مردم را در ایران و خارج کشور سرکار گذاشت و این روزها هم خوشمزگی ایشان با روایتی از “تلویزیونهای ماهواره های” که به گفته او ۹۰۰ تا هستند در مقابل پنج طفلان مسلم تلویزیونهای داخلی رژیم اسلامی ، دارد دست بدست می گردد.
مسخره کردن مدیای ماهواره ای- لس آنجلسی توسط رژیم اسلامی و مدیایش البته سابقه بمراتب طولانی تری دارد ومخترعش جناب مهران مدیری نیست اما ایشان با توجه به “داغ بودن بازار” چنین نمایشهائی خودش و شرکایش را کاسه بدست در صف مزدوران رژیم اسلامی قرار داده که روزی نصیب ایشان هم بشود! باید به حال او و هنرمندانی مثل او هم تاسف خورد و بیشتر فکر کرد. تاسف از اینکه چقدر آدمها باید کوچک باشند که نان روزشان به چنین رذالتهائی وابسته باشد و بیشتر فکر کرد تا مگر راهی پیدا کنیم تا پیچیدگی این بازیهای روانی رژیم را برای مردم بهتر باز کنیم.
خلاصه “کلیپ مهران مدیری” اینست که می خواهد نشان دهد که “تلویزیونهای لوس آنجلسی” بی پرنسیب هستند و فحاشی می کنند و آدمهاشان هم به هر ذلتی تن می دهند که از ایران خارج شوند تا از بیرون ایران به شیوه احمقانه ای برای ایران دل بسوزانند. این کلیپ طبعا از درون فرهنگ اسلامی و مذهبی به ماجرا نگاه میکند. تصویر از نگاه یک “خانواده غیر سیاسی که یک پسر و دختر و زنی که روسری اسلامی هم دارند” قرار است به مسئله گرایش جامعه درون مرز به ماهواره های خارج کشور نگاهی داشته باشد. نویسنده برنامه اینرا فرض می گیرد که مردم حالشان از تلویزیونهای آخوند زده داخلی بهم خورده و می خواهد ثابت کند که تلویزیونهای “ماهواره ای” هم چنگی بدل نمی زنند!
دقت کنید که نویسنده این برنامه فرض را گرفته که جامعه دیگر تلویزیون آخوندی نمی خواهد و بر این فرض دارد حرفش را از زبان مهران مدیری می زند. با صدای بلند اینها دارند مدعی می شوند که “مخالف” رژیم اسلامی حداقل مثل خودش بی پرنسیب است. شارلاتان است. بی تربیت است! توجه بفرمائید که مهران مدیری دارد بعد از سرکوب خونین چند ملیونی و کهریزکها دارد از “بی تربیتی” ماهواره ها سخن می گوید! کهریزکهای رژیم اسلامی نمایش ادب و احترام به حرمت انسانی را تمام و کمال اجرا کرد و حالا جناب مدیری آمده دنبال “بی ادب” در مدیای ماهواره ای می گردد! چقدر باید احمق بود یا مردم را احمق فرض کرد یا هر دو؟
دو نهاد “خارج کشوری” در طی حکومت رژیم اسلامی بتدریج شکل گرفت که بطور موازی “آبی باشد برای رفع تشنگی مردم متنفر از آخوند و فرهنگ اسلامی”:
الف: نهادهای تلویزیونی ماهواره ای
ب: کنسرتها در کشورهای همسایه ایران مثل دوبی
در هر دوی این “صنایع” وزارت اطلاعات رزیم اسلامی نقش مهمی ایفا می کند. هدف اینست که طیقه متوسط را از ایستادن در مقابل رژیم باز دارد. این همان استراتژی است که حکومتهائی مثل چین، قیل از رژیم اسلامی درش به استادی رسیدند. ساختن “فضای امن” مجازی مخالفت برای جلوگیری از متمرکز شدن مخالفت در فضای داخل ایران!
این “نهادهای خارج کشوری” بخشی بسیار مهم از سناریوی جنگ روانی رژیم اسلامی محسوب می شوند.
(۲) تلویزیونهای ماهواره ای لس آنجلسی براستی  کی ها هستند؟
برای اکثریت مردم ایران، آنهم بعد از نزدیک به دو دهه امری معلوم است که مدیائی که امروز بنام “ماهواره های لوس آنجلسی” نام گرفته، معجونی است از ارتجاع قدیم ناسیونالیستی و ارزان لاله زاری و لمپن به همراه گمشدگی و نیهیلیزم و سیاست زدگی و سیاست گریزی نسل دومیها. رد سرمایه گذاریهای خود رژیم اسلامی و باندهایش بخصوص در تلویزیونهائی که سالهاست با سرمایه های ملیونی روی گاها چند هات برد بطور همزمان پخش می شوند کاملا بچشم می خورد. تلویزیونهای که گاها و رسما شب و روز قسم می خورند که “سیاسی نیستند” و فقط آمده اند که مردم “حال کنند” و برقصند و خوش باشند! کسی که اینها را دنبال کرده باشد می تواند براحتی تشخیص دهد که ستون فقرات این مدیا نمی تواند بجز سازمان اطلاعات ایران باشد. سازمان اطلاعات رژیم اسلامی از ساختن این مدیای ماهواره ای اهداف چند گانه ای را دنبال کرده:
 اولا از جهت روانی، فضای قابل تحملی برای طبقه متوسط و پائین جامعه درست کند که بتوانند از مزیتهای فرهنگی “غربی و شبه غربی” یعنی موسیقی و رقص، حد اقل در محفلهای کوچکشان استفاده کنند و فشار روانی تلویزیونهای داخلی بنوعی خنثی شود.
 دوما و در ادامه این هدف، پروژه جداسازی روانی و شخصیتی آدمها شکل بگیرد. چند شخصیتی کردن آدمها. در داخل خانه یکجور کردنشان و در بیرون جور دلخواه کردنشان.
 سوما: تبلیغ ظریف اینکه می شود “حال کرد” و کاری به سیاست و قدرت سیاسی نداشت.
 چهارما: لجن کشیدن مفهوم اپوزسیون سیاسی با عرضه بنجلهائی مثل هخا و فولادوند یا لمپنهای فحاشی از رده خارج شده متعلق به اصطبل لمپنهای پهلوی و اشکال تغییر شکل یافته آنها
سر نخ این تلویزیونها در اکثریت خودشان برمی گردد به خود رژیم اسلامی و در مرحله بعد سازمان سیا و موساد که احتمالا سهامداری از اینها را در کنار هم هدایت می کنند. در حاشیه و گوشه و کنار هم طبعا برای رد گم کردن از افراد “مستقل” و حتی مترقی می شود صدائی شنید که البته گم است در میان این هیاهوها!
برای مردم ایران چه در داخل و چه در خارج کشور مدتهاست که دست تلویزیونهای ماهواره ای رو شده و مردم اگر اینها را می بینند برای لذت از موسیقی است . از روی ناچاری است و تنفر از دیدن قیافه های حاکمان ایران و آخوندهای شارلاتان و ریش و پشمی های کراواتی نوکر صفتشان در تلویزیونهای “داخل کشور”!
مردم ایران هم به مهران مدیری می خندند و هم به آنطرفیها و هم به آخوندها و آخوندچه های “صدا و سیمای رژیم اسلامی”! خیلی وقت است که طشت رسوائی همه این “داخلی ها و مابه ازادی خارجی شان” به صداست!
پیامی به مهران مدیری و شرکایش:
اگر بخواهم پیامی به مهران مدیری و شرکایش بدهم از موضع یک فعال سیاسی و فرهنگی که از سال ۱۹۹۶ در خارج ایران و در آمریکا شاهد همه این صحنه های خیمه شب بازی “داخلی و خارجی” بودم و نزدیک به دو سال هم در یکی از همین تلویزیونهای ماهواره ای برنامه کمونیزم کارگری را پیش ببرم که سرانجام هم برنامه ام سانسور شد و هم دیگر در هیچ برنامه تلویزیونی این سمت “کالیفرنیائی” (البته مثل آن سمت !) اجازه حرف زدن ندارم، پیامم اینست که :
مهران مدیری گرامی، کور خوانده ای! دستت روست. دیگر این خوشمزگیهایت کسی را نمی فریبد. “صدا و سیمائی” که تو را تبلیغ می کند ریشه اصلی همه فتنه هاست. ریشه همه لمپنیزم و لجنیزمی است که تو داری به مدیای “ماهواره ای” نسبت می دهی!
اگر لجن پراکنی هست اگر لمپنیزم و ضد فرهنگی هست اگر دروغگوئی و شارلاتانیزم هست که هست و بیشتر از اینست که تو می گوئی، منبعش همانست که تو رویش نشسته ای و دو دهه است که داری ازش نان می خوری.
اگر “مدیای ماهواره ای لس آنجلسی هست” دلیلش اینست که رژیم تو یعنی رژیم اسلامی آزادی برای حرف زدن و زندگی کردن و رقصیدن و خوش بودن را از مردم ایران گرفته . دلیلش اینست که همین مدیای ماهواره ای به اصطلاح خارج کشور را با انواع وسایل مستقیم و غیر مستقیم مالی و سیاسی در بند خود نگه داشته تا مردم را در گیجی و منگی نگه دارد. دلیلش اینست که حاکمان رژیم اسلامی و حکومتهای آمریکا و اسرائیل دارند از تنفر مردم از تلویزیون رژیم تو سوء استفاده می کنند که  بساط ظاهرا دوگانه ای بسازند که به هر سویش که مردم جذب شوند بطوری یکسان از خود بیگانه شوند و زیر کرسی حقیر منفعت شخصی و روزمرگی تلف گردند.
پاسخ خوشمزگیهای تو را مردم در ایران و سراسر دنیا بیش از یکسالست که داده اند و حرف آخر ، زمانی است که بنگاه تبلیغاتی رژیم اسلامی که تو هم کارمند ساده ای از آن بیشتر نیستی، توسط انقلاب مردم تسخیر شود، همه این بازیها، همه این لودگیها و همه این شارلاتانیزم فروخواهد ریخت.
اگر شما و شرکایتان امروز به میدان آمدید که شارلاتانیزم مدیای “ماهواره ای” را افشا کنید، ما بشما می گوئیم که سرچشمه مستقیم و غیر مستقیم این مدیا هم خود رژیم شماست! مردم دست شما را هم خوانده اند!
مبارزه مردم برای آزادی، برابری و حکومت انسانی به این دوره تاریک پرت و پلاگوئیهای آخوندی و مغز شوئیهای وزارت اطلاعات پایان خواهد داد. بیشتر از این “هنرت” را در خدمت رژیم اسلامی قرار نده. فقط دستت بیشتر رو خواهد شد!

منابع دیگر:
(۱)کلیپ برنامه تلویزیونی مهران مدیری
http://www.youtube.com/watch?v=otf_Ak6IRD0
(۲)سعید صالحی نیا:اهمیت شناخت تکنیکهای جنگ روانی در مبارزه با رژیم اسلامی
http://rowzane.com/fa/articles-archiev/80-saeed-salehi/1019-070210-salehniya.html
(۳)مشخصات کانال جدید: هات برد ٨ ، فرکانس: ١١۶٠۴ ، اف ای سی: ۵/۶ ، پلاریزاسیون: افقی ، سیمبل ریت: ٢٧۵٠٠، هر شب از ساعت ۱۰ و نیم تا ۱۲ و نیم به وقت ایران