نگران آن نباش نویسندهگان و تحلیلگران خوب اند یا بد، بلکه تنها به این بیندیش که از ورای کلمات ، واقعیات را بیابی. بکوش تا آن را بدرستی وارسی کنی و در عین حال آنرا دریابی. هدف باید تنها این باشد که اگر در تحلیل عملکردها همه را دور از واقعیات یافتی ، جامعه را از آن آگاه ساز و اگر آن چنان است که به هنگام عبور از دستگاه دروغ سنج رنگ نمی بازد در انعکاس آن بکوش.
در بخش نخست این مقاله به عملکرد آقای عبدالله مهتدی دبیر کل حزب کومهله کردستان ایران پرداخته شد. هرچند در مقاله فوق یادآوری نموده بودم ، هر انچه نگاشته می شود تاویل من است و بس، اما ضروری می دانم بار دیگر بر این نکته تاکید نمایم ، تا خوانندهگان محترم را متوجه این مهم سازم ، بنده سعی نمودهام آنچه را که شما تحت عنوان عملکرد رهبران سیاسی کردستان ایران می خوانید ، به دور از هر گونه اعمال نظر شخصی بوده و صرفا تلاش گردیده تاریخ را در حد توان واقعبینانه به رشته تحریر در آورم.
همه ما در جهانی زندگی می کنیم که بسیار نگران کننده است . جهانی که سرشار از دگرگونی و لبریز از وحشت بروز جنگ، اما با این حال، ما امکاناتی در اختیار داریم که می تواند در حاکمیت بر سرنوشت خویش و بر پایی زندگی بهتر ما را یاری رساند. باید بپذیریم که استفاده از امکانات موجود تنها از طریق تعقل امکان پذیر خواهد بود ، لذا وظیفه همه ماست از بازگو نمودن عملکرد رهبران سیاسی نهراسیم و به مسئولیت خطیر خود در قبال آیندهگان عمل نمایم.
از زادگاه حزب دمکرات کردستان ایران(مهاباد)، فرزندی چشم به جهان می گشاید که بعدها بعنوان مطرح ترین رهبر جنبش مارکسیستی در کردستان ایران شناخته می شود. شخصیتی آرام ، با خصوصیاتی منحصر بفرد. او مارکسیستی تمام عیار است ، اما بر خلاف همقطاران خود ، دارای ادبیاتی نرم و منطقی است.
ابراهیم علیزاده، دبیر کل سازمان کردستانی حزب کمونیست ایران(کومهله) . رهبری که در کوران مبارزات سیاسی خود فراز و نشیبهای زیادی را لمس نموده و از یک نظر، جزء معدود رهبرانی است که سه انشعاب نسبتا بزرگ را در حزب مطبوعش تجربه کرده است. او هدف نهایی حزبش را تحقق سوسیالیزم برشمرده و معتقد است قدرت سیاسی تنها وسیلهای است برای رسیدن به هدف و آن چیزی نیست جز دگرگونی بنیادی در همه مناسبات اقتصادی.
رهبری که بعد از حمله نظامی آمریکا به عراق، قاطعانه مخالفت خود را با حضور نیروهای آمریکای در عراق اعلام داشت و صراحتا اعلام می کند ، منافع آمریکا با منافع مردم کردستان به هیچ عنوان همخوانی نداشته ، لذا نمی توان به این حضور دل خوش کرد. او قبل از هر چیز به جنبش مردمی بدون اتکا به بیگانگان باور دارد و تجربه کردستان ایران در سالهای ۵۸ تا ۵۹ را نمونهای بارز از این باور قلمداد می کند و کسانی که به حضور آمریکا به مثابه حضور فرشته برای از بین بردن اهریمن می نگرند را جزء توهم پردازان سیاسی بر می شمارد.
شاید تنها موردی که بتوان آقای علیزاده را از سایر رهبران چپ، از جمله حکمتیستها و تقوایها تمیز داد، وجود نوعی تساهل سیاسی در گفتار این رهبر (کومهله)باشد. او همچون مارکسیستی عملگرا به یکپارچگی ایران و در عین حال به حق تعیین سرنوشت ملت کرد در صورتیکه ملت کرد خواهان آن باشد معتقد است، اما ظاهرا در این مفهوم تعارضی رخ می نمایاند و آن اینکه چگونه می توان نسبت به مسئلهای معترض بود ولی بدان رای مثبت داد؟!.
در واقع اگر اشتباه نکرده باشم او عملکرد سیاسی خود را اولویت بندی نموده است، یا به بیان دیگر وی در تصمیم گیریهای خود گزینشی عمل می کند و به مفهومی دقیقتر ، او هر چند مخالف تجزیه ایران است، اما در عین حال نسبت به امر دخالت در تصمیم گیریهای مردم نیز حساس است .
سازمان کردستانی حزب کمونیست ایران(کومهله) تحت رهبری آقای ابراهیم علیزاده در انشعاب سال ۲۰۰۰ به حزب تمامیت خواه و اقتدارگرا متهم گردید ، اما کسانیکه خود در جریان انشعاب سال ۲۰۰۰، کومهله را اقتدارگرا می خوانند در انشعابی دیگر ، آنهم از حزب کومهله کردستان ایران اقرار می کنند برخورد سازمان کردستانی حزب کمونیست ایران(کومهله) در قبال انشعاب سال ۲۰۰۰ بسیار معتدل تر و دمکراسی تر از برخورد رهبران حزب کومهله کردستان ایران بوده است.
آیا می توان ظهور دیدگاههای متنوع و اعلام آشکارآن، که بعدها بصورت انشعاب خود می نمایاند، دلیلی بر حاکمیت دمکراسی در سازمان کردستانی حزب کمونیست ایران(کومهله) دانست؟ آیا نمی توان گفت، رهبری آقای علیزاده ، مروج اعتقاد به حقوق اساسی و بنیادین افراد و احترام به تنوع در فرهنگ سیاسی است؟
اما نکته قابل تامل در منش این رهبر کمونیست ، باور او به وجود دیدگاه متفاوت است ، چراکه این مسئله را یکی از شرایط اصلی عقلانی شدن زندگی سیاسی می داند و معتقد است بدون برخورد عقاید ، رسیدن به خواستهای انسانی غیر ممکن است، اما در عین حال از نوشتهها و سخنرانیهای او چنین به نظر می رسد که وی تنها میزان مطلوبی از اختلاف نظر را تائید می کند و تنوع تکراری عقاید و گروهها را فرصتی برای بالا رفتن بار منفی احساسات و تعصبات به عقاید شخصی دانسته و آنرا پایهگزار جو سیاسی غیر عقلانی می خواند.
این نوشته سعی نخواهد کرد نحوه برخورد سازمان کردستانی حزب کمونیست ایران(کومهله) را با گروه موسوم به فراکسیون و یا انشعابیون را ارزیابی نماید، اما سوال اینجاست، اگر اتهامات مطرح شده علیه حزب تحت رهبری آقای ابراهیم علیزاده از جمله اقتدارگرایی و قدرت طلبی صحت داشته باشد، چگونه است فراکسیون و انشعابیون نتوانستهاند علیه حزب مادر متحد شوند و شعار کلیدی خود را که همانا تشکل جبههای واحد علیه نظام سرمایهداری است را جامه عمل بپوشانند تا بدینوسیله به کارگران و مردم کردستان ثابت نمایند ، آنان ضد انشعاب و از هم گسیختگی حزب بودهاند.
آقای ابراهیم علیزاده ،بعنوان رهبری تیز هوش و موقعیت سنج شناخته شده است. دارندهگان این نگرش بر این باورند او در تحلیل و تفسیر موقعیتها و اتخاذ تصمیم منطبق با واقعیات بسیار دقیق و در عین حال سریع عمل می کند. شاید فراخوان مردم کردستان به دو اعتصاب گسترده بتواند در اثبات این نگرش ما را زودتر به نتیجه برساند و نیازی به جستجوی بیشتر نباشد.
او با شناخت کافی از جامعه کردستا ن و درکی درست از فضای ملتهب آنزمان سعی می کند با جهت دهی صحیح اعتراضات ، از طرفی پایهها ی اعتراض مدنی را در قالب اعتصاب عمومی در جامعه کردستان نهادینه نماید و از طرف دیگر از قتل و عام گستردهای که احتمال وقوع آن دور از انتظار نبود جلوگیری کرده باشد، اما همه این مزایا نمی تواند این تفکر را نزد مخالفین وی که معتقدند ، آقای علیزاده بیش از اندازه تحت تاثیر عقاید شماری از اعضاء کمیته مرکزی خصوصا در رابطه با فراکسیون و منشعبین تصمیم می گیرد، کمرنگ نماید.
رهبر سازمان کردستانی حزب کمونیست ایران(کومهله) تشکیل حزب کمونیست ایران را ضرورتی اجتناب ناپذیر می داند و در جواب مخالفینی که معتقدند ، حزب کمونیست تنها نامی است و بس می گوید:” حزب کمونیست ایران ، نقطه اتکا و محور اصلی حرکتی است که سالهاست بدون کوچکترین انحراف و دو دلی برای احقاق حقوق کارگران تلاش نموده و پرچم دار جنبش کارگری و سوسیالیستی در ایران است”.
او می افزاید:” هر چند سرکوبگریهای رژیم ایران و انشعابات داخلی مانعی بر سر راه رسیدن به همه خواستههای این حزب بوده است، اما تاریخ زنده این حزب گواهی می دهد، هیچگاه به شرایط کنونی راضی نبوده و سعی نکرده است فاصله خود با قشر کارگران را تئوریزه نماید ، بلکه همه سعی او معطوف این مسئله بوده است که از این وضعیت رهایی یابد”.
در اینجا ضروری به نظر می رسد که برای روشن شدن حقایقی که متاسفانه کمتر بدان پرداخته شده و تنها هر از چند گاهی اشارهای جزیی از سوی رهبران حزب کمونیست ایران بدان شده، مطالبی را یادآوری نمایم. علرغم حملات شدید و در عین حال دور از اخلاق سیاسی گروه منشعب حزب کمونیست کارگری علیه حزب کمونیست ایران ، آقای علیزاده هر چند در شماری از سخنرانیهای خود به دفاع از حزب کمونیست ایران پرداخته و منشعبین را به وارونه جلوهدان تاریخ متهم می کند ، اما متاسفانه دفاعیات مذکور نه به دلیل حقانیت حزب کمونیست کارگری ، بلکه بدلیل فقدان برهان لازم برندگی کافی را نداشت .رهبران حزب کمونیست کارگری در سخنانی کاملا مغرضانه در سال ۲۰۰۱ می گویند:” جریانى که ابراهیم علیزاده رئیس آن است. صاف و ساده چیزى که الان میبنیم متلاشى میشود. این کومهلهاى که الان هست امکان بقا ندارد. موقعیتى که در آن قرار گرفته متناقض است. این جریانى است که با آن ناسیونالیسم نمیخواهد برود. میخواهد در مقایسه با کسانى که از آن جدا شدهاند چپ باشد. ولى فکر میکند باید هویّتش را علیه چپ ترسیم کند. از نظر مادى در جامعه طرفدارانشان خودشان را به ما نزدیک میدانند، کسى که در شهر مهاباد و سنندج و غیره بگوید من کومهلهاى هستم میگوید خودم را به بچههاى حزب کمونیست کارگرى نزدیک احساس میکنم. اما بالایش تتمه فرهنگ نفرتى را دارد که جریان انشعابى مبتکرش بوده است. و خود اینها هم کم نداشتند. اکثریت کمیته مرکزیشان کسانى هستند که چشم ندارند حزب کمونیست کارگرى ببینند. هنوز هم الان، جنگش را با هیچکس دیگرى نکرده، مالش را خوردهاند و زیرآب سازمانش را زدهاند، اصرار دارد برود در رادیواش علیه ما تبلیغ کند. در رادیو کومهله. مرزبندیش با ما، به نظر من، سند نابودیشان است.”
هر چند گذشت زمان و تحولات عدیدهای که در سطح منطقهای بوقوع پیوسته نشان داد، تز رهبران حزب کمونیست کارگری ایران با واقعیات جامعه فرسخها فاصله دارد و حزب کمونیست ایران نه تنها بقایش با خطر مواجه نشده ، بلکه انشعابات پی در پی نیز نتوانست خللی در عزم اعضاء آن بوجود آرود، اما سوال این است، چرا در ادبیات مکتوب سازمان کردستانی حزب کمونیست ایران(کومهله) کمتر ما شاهد صراحت بیان در مورد مواضع این حزب در خصوص جریانهای وابسته به آقای منصور حکمت بودهایم؟ این دگم گویی و ناشفافیت در کجای سیاست سازمان کردستانی حزب کمونیست ایران(کومهله) جای دارد؟
احزاب سیاسی فعال در کردستان و حتی در ایران عادت کردهاند بعد از برگزاری هر کنگرهای ، انرا موفق جلوه دهند و ما تا کنون حتی یک بار هم مشاهده نکردهایم حزبی این شهامت را بخود داده و عملکردش را نقد نماید.
سازمان کردستانی حزب کمونیست ایران (کومهله) نیز از این قاعده مستسنی نبوده و متاسفانه عزم جزم کرده است ، هیچ کنگره ناموفقی را برگزار ننماید. آیا براستی همه کنگرههای برگزار شده موفق بودهاند؟
این رهبران، موفقیت را در چه چیزی خلاصه کردهاند؟ بنده در نظر ندارم کنگره چهاردههم سازمان کردستانی حزب کمونیست ایران(کومهله) را به چالش بکشم ، اما در این کنگره علرغم اتفاق نظر اکثریت قریب به اتفاق اعضاء آن، نتوانستند به بسیاری از سوالات انباشته شده پاسخ گویند. کنگره مذکور از دورنمای سیاست خود در قبال ایران سخن گفت. از نحوه مناسبات خود با سایر احزاب سیاسی سخن گفت. مبارزات کارگری، زنان، تشکلهای غیر دولتی را به بحث گذاشت. آخرین تحولات منطقهای و تحولات جاری در ایران را نیز مورد گفتگو قرار داد، اما آقای ابراهیم علیزاده فکر نمی کند یکی از بارزترین امتیازات حزبی کمونیست همانا صراحت در گفتار است و این صراحت گویی در کنگره چهاردهم کمتر جای برای خود نمایی داشت.
آقای ابراهیم علیزاده بسیاری از مشخصههای رهبر سیاسی از جمله، ذهنی تحلیلگر، توانایی در تصمیم گیری، هدایت ارگانهای حزبی، تسلط لازم در تغیرات سریع، قدرت برنامه ریزی، تسلط بر اعصاب، مدار کردن و تا حدودی دانش سخنوری را دارد، اما در حزب تحت رهبری وی کمتر اثری از انتقاد سازنده یافت می شود. نمونه بارز آن تقدیر از عملکرد تلویزیون کومهله است. این شبکه ماهوارهای هرچند به شیوهای پروفشنال کار نمی کند و دلیل انهم کمبود گسترده امکانات مادی و غیبت مجریان متبحر است ، اما تمامی این مسائل نمی تواند عملکرد ضعیف این رسانی حزبی را توجیه کند.
اکثریت قریب به اتفاق اندیشمندان بر این باورند ، تلویزیون به راحتی میتواند یک جریان فکری به وجود آورد و برنامههای آن میتواند آثار مطلوب و نامطلوبی بر مخاطبان خود بر جای بگذارد. تأثیر گذاری تلویزیون به علت شنیداری و دیداری بودن آن، در مقایسه با دیگر رسانههای ارتباط جمعی بسیار بیشتر است و یکی از مؤثرترین و گستردهترین دستگاههای پیامرسانی در جهان امروز به شمار میآید که در مقایسه با دیگر رسانهها به دلیل استفاده از جاذبههای تصویری و هنری، تأثیرگذاری بیشتری بر افکار عمومی و رفتار مخاطبان خود دارد. اما سازمان کردستانی حزب کمونیست ایران (کومهله) تا چه میزان توانسته از این تکنولوژی سود جویند. اخیرا این تلویزیون سعی نموده با برنامههای زنده، نوعی آشتی میان خود با مخاطبانش را فراهم آورد غافل از اینکه برنامههای زنده در صورتی می تواند کاتالیزور آشتی باشد که درآن از مجریان متبحر استفاده گردد. چندی پیش در برنامهای زنده ، مجری برنامه گفت:”این برنامه در مبارزه علیه عدم اعدام تلاش دار”، حال آنکه مقصود مجری برنامه”مبارزه علیه اعدام ” بوده است. آقای ابراهیم علیزاده در هیچ یک از سخنرانیهایش نه تنها به نقد تلویزیون نپرداخته ، بلکه همواره از عملکرد آن دفاع نموده و شکی نیست اینگونه دفاعیات خود درعدم رسیدگی به ضعفهای تلویزیون موثر بوده است.(تنها تلویزیون کومهله دارای این معایب نیست، بلکه همه تلویزیونهای اپوزسیون متاسفانه اینگونه معایب را بهمراه دارند).
سازمان کردستانی حزب کمونیست ایران (کومهله) اولین پرچمدار حضور پر رنگ زنان در همه عرصههای اجتماعی بوده است و اگر در سایر احزاب ما شاهد حضور کمرنگ زنان در عرصه سیاستهای کلان حزبی بودهایم ، این امر در (کومهله) پذیرفتنی نیست . آنچه در حال حاضر مشاهده می شود ،حضورسایهوار زنان در سیاستهای کلان این سازمان کمونیستی است و حتی کنگره چهارده حزب هم نتوانست در این خصوص اقدامی جدی بعمل آورد. نبود فرصت کافی برای تصدی مسئولیتها بزرگ تشکیلاتی در سازمان کردستانی حزب کمونیست ایران (کومهله) بوضوح مشاهده می شود و این در حالیست که تحقیقات اندیشمندان در سطح جهان نشان می دهد زنان بیشتر از مردان دارای سبک رهبری هستند، اما چرا تا کنون کلیشه هایی که در مورد زنان در سازمانها وجود دارند کنار گذاشته نشدهاند و به شیوهای عملی تصویری برابر از زن و مرد نشان ندادهاند.
دبیر اول سازمان کردستانی حزب کمونیست ایران(کومهله)در شکستن دیوار بی اعتمادی با نیروهای انقلابی که چندی است از کومهله آزرده خاطر گشتهاند و در حال حاضر یا در خارج از کشور و یا در داخل ایران ، بسر می برند، کاملا موفق نبوده و بواسطه انرژی مثبتی که در این رهبر کمونیست وجود دارد ، انتظار می رفت اقدامات جدی تری برداشته و در برقراری آشتی تلاشهایش را مضاعف می کرد.
بخش سوم مربوط به عملکرد خالد عزیزی رهبر حزب دمکرات کردستان خواهد بود.