خاتمی خودش را کرد….. کاندید !؟

چه چیزی درباره کاندید شدن خاتمی خنده آور است؟
 
هنگامی که یک ماجرایی تعریف می شود که در آن فردی از میان مشتی مشنگ سیاسی بر خلاف همه آن انتظارات عمومی رفتار می کند، ما آن را بانمک و خنده دار می یابیم. آن بخش از تعجب ما که در اعمال خاتمی پنهان شده چیست.؟

در مورد کاندید ریاست جمهوری شدن دراسلام، معمولا محور اصلی یا یک آخوند است و یا یک بچه مفعول مکلا …… .که فصل دیگری با خودش  میزاید. آنچه خاتمی و کاندید شدنش را برای ما خنده دار می سازد معمولا دو حالت دارد. حالت یک اینست که خود خاتمی هالو است و متوجه نمی شود شرایط خیلی فرق کرده است ، و ما به حماقت او می خندیم. در این حالت به حماقت کاراکتر خود خاتمی می خندیم.

حالت دو اینست که خاتمی متوجه این شرایط جدید و فرق آن می شود، اما واکنشی از خود نشان نمی دهد و به سادگی از کنار آن می گذرد. یعنی وضعیت تعریف شده در اعلام کاندیداتوری خاتمی از طرف خودش ، با انتظارات ما بر اساس تربیت و جامعه پذیری و شناخت ما تناقض دارد و از این روست که وضعیت به نظر ما خنده دار می آید.

 حالت دو را در نظر بگیریم و نگاهی عمیق تر به دلیل خنده داربودن کاندیداتوری خاتمی داشته باشیم .

  کل اون ۸ ساله دوران خاتمی را به خاطر بیاورید و به جای  زخمی نگاه کنید که ” چیزی ” را در آن قرار دهند. آیا بازهم بانمک و خنده دار است؟ طبیعی است که از آن درد کهنه انتظار نمی رود لبخند بزند و  چنین دردی یک درد فرهنگی نیست ! خاتمی یک بازی بود برای طول عمر حکومت اسلامی . دراین بازی ، بالای ۹۰ درصد از فرهیختگان و سیاسیون داخلی و خارجی ، نقش جدی و اساسی داشتند .  بعد از خاتمی و خط رژیم درآوردن احمدی نژاد و تمامی وقایعی که شاهد بودیم حالا باید این خاتمی خیلی حلوا حلوا شود و یا اینکه برعکس ؟

مگر نه اینکه انتظار داریم که جامعه وقتی که تجربه ایی عملی را می بیند، این کاندیدا توری او راعصبانی کند، غیرتش به جوش بیاید !
ولی هیچ اتفاقی نمی افتد .  سمت و سوی تحولات اجتماعی و سیاسی و جهانی ، اگربه ظرفییت حکومت اسلامی در بازیهای خاتمی میتوانست بیافزاید حکومت اسلامی برای بقای خودش مجبور نمیشد به هر قیمت احمدی نژاد را برای ۲ دوره ابقاء کند . اگر تا دور انتخابات بعدی حکومت اسلامی ، مردم ایران ریشه این غده سرطانی را نزدند درآن صورت رژیم باید به دو گزینه فکرکند . گزینه اول شخصی الاغتر و سختراز احمدی نژاد …..و گزینه دوم باید از خاتمی بهترش را پیدا کند . ولی به نظر من خطی که حکومت اسلامی در پیش میگیرد از الان قابل تشخیص نیست . همه چیز بستگی به سیرتحولات آینده دارد  .

ولی آیا واقعا خاتمی خودش را مثلا کاندید کرده است؟ آیا ماجرای کاندید بازی حتی اگر فقط جنبه بازارگرمی بیرونی داشته باشد….. گریه آور نیست؟ اگر جامعه ما واقعا از هر صحنه سیاسی نمیخواهد درسی بگیرد ، وقت آن نرسیده که از خود بپرسیم فرهنگ سیاسی امروز چرا هنوز میدان داراست؟

 

منشور خاتمی برای ریاست جمهوری سال ۱۳۹۲……
منم  خاتم همه ریاست جمهوری های اسلامی و کاندید دور بعدی !
رئیس جمهور رئیس جمهور ها !
رئیس جمهور بزرگ بودم !
رئیس جمهور داشاق میشوم !
رئیس جمهور عظما همیشه هستم!
رئیس جمهور با عبای سفید …..!
رئیس جمهور با لبخند ملیح…..!
رئیس جمهور با تمدن گفتمانی…..!
رئیس جمهور با تنبانی گشاد…..!
در بارگاه عظما بر تخت نشسته بودم برای ۲ دوره !

خدای تخمی ، دل های پاک بسیجی و پاسداران سیاسی متعهد به حفظ حکومت اسلامی را متوجه من کرده بود زیرا من عظمارا ارجمند و گرامی داشتم .
 
من فرمان دادم که هیچکس اهالی شهر را از هستی ساقط نکنند، مگر فتنه گران ۱۸ تیر و بقیه معترضین !
وقتی که بنده با رای قاطع و میلیونی مردم بر تخت ریاست جمهوری نشستم، دستور دادم تا همه اززیرو رو مشغول گفتمان شوند !
واین است فرق بین روش من و محمودی !
یادتان هست که من هم ۸ سال چپاندم و خیلی ها خوششان آمد ؟ولی این محمودی ۸ سال بدون مواد نرم کننده داد همه را درآورده !
سایه ی دیو سانسور را با مواد نرم کننده بر سر مردم نگاه داشتم!
 نشریات مینوشتند و توقیف شدند تا هرچه که می خواهند آزاد باشند والبته در جاهای دیگر!
قتلهای زنجیره ایی را هدایت کردم . تعدادی مامور خودسر خلق کردم و سعید امامی را راحل کردم ! چون دیدم قدر آزادی را نمی فهمند عظما گفت که چنین کردم !
برای تمام سرزمین ها نامه فرستادم…..وهمه با رفتن اتوبوس به ته دره موافقت کردند…..
چند بار در تالارهای دنیا سخنرانی کردم و با حرفهایم دنیا را ترکوندم! و سازمان ملل روز گفتگوی تمدنها را کشف کرد به نام من …اسنادش هم موجود است!
مردم فقیر جهان را از بدبختی رهانیدم…..
من به همه سنت ها و رسوم کشور ها به ترتیب حروف الفبا احترام می گذارم به شرطی که ……بگذریم !
به آزادی بیان احترام گذاردم و زندانهای اسلامی را برای این کار اختصاص داده ام که آدما تا می توانند درآنجا فریاد بزنند!

شهر به شهر سفر کردم وبازهم میکنم و داد مردم را میشنوم !
آزادی اندیشه را ارج نهادم، گذاشتم هرکس هر فکری دارد بکند و من هم کار خودم را کردم و ریدمان خودم را زدم!
کارهای بزرگ کردم و رایحه خوش انواع گفتمان را به سرتاسر سرزمین ها پراکندم!
و خیلی کار های دیگر که نمی خواهم بگم!
هل من ناصرا بیضلونی……

کلا من با محمودی خیلی فرق دارم میگی نه ….از خودش بپرس تا بگه…..میگه ها !
 

 
اسماعیل هوشیار
۳۱٫۱۲٫۲۰۱۰
ژنو
 
info.tipf.www