نامه سرگشاده به ماهنامه شهروند در پاسخ به “منتقدین” در موضوع:”مناظره سعید رهنما و محمدرضا شالگونی”

به یاد مناظره های تلویزیونی سالهای پس از انقلاب

بین سران سازمان فداییان- اکثریت و حزب توده با سران جمهوری اسلامی

در هواداری “چپی” از جنبش کارگری در ایران

 

نامه سرگشاده به ماهنامه شهروند در پاسخ به “منتقدین” در موضوع:

مناظره سعید رهنما و محمدرضا شالگونی 

“چپ و جنبش کارگری در ایران”

 

 

یوسف اکرمی

فیلم ساز تبعیدی

 

 

 

شنبه ۲۵ نوامبر ۲۰۱۰ هواداران “سازمان کارگران انقلابی ایران (راه کارگر)” [بخوانید “سازمان نوجوانان حزب توده”] و جمعی تحت نام “فعالان چپ مستقل” [؟]، مناظره ای برگزار کردند.

 

در این مناظره جناب آقای پروفسور دکتر سعید رهنما، از فعالین سابق فداییان اکثریت، هوادار سوسیال دمکراسی و اصلاحات در جهت “تضعیف جمهوری اسلامی” و جناب آقای محمدرضا شالگونی، از دست بوسان آیت الله منتظری، و از بنیانگذاران “سازمان کارگران انقلابی ایران (راه کارگر)” به مسئله “چپ و جنبش کارگری در ایران” پرداختند.

 

پس از چپ نمایی در سخنرانیها و ژست های “ضد رژیمی” (رجوع کنید به هفته شهروند ۱۳۱۰ و ۱۳۱۱)، نوبت به بخش پرسش و پاسخ رسید. دراین بخش سه نفر موفق به پرسشگری شدند؛ در پاسخ به پرسشگر اول، پس از کلی گویی آقای شالگونی، جناب آقای پروفسور دکتر سعید رهنما، انقلاب فوریه ۱۹۱۷ را تنها “انقلاب” و انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ را “کودتا” نامید و در ادامه از عدم وجود شوراها در انقلاب نام برد.

 

پرسشگر دوم، سارا اکرمی سوالاتی مشخص را از پروفسور رهنما به شرح زیر کردند:

 

  1. “آقای راهنما در دانشگاهی که شما استادید و من هم دانشجو ….. چرا من سمبل جمهوری اسلامی را در دانشگاه یورک می‌‌بینم؟
  2. چرا در کتاب فارسی پرچم جمهوری اسلامی هست؟
  3. چرا راجع به جنگ تحمیلی و حجاب اسلامی به دانشجویان یاد می‌‌دهند؟
  4. نقش شما به اصطلاح “روشنفکران” و کسانیکه استاد دانشگاه هستید برای مبارزه با جمهوری اسلامی در دانشگاه چیست؟
  5. چرا شما برنامه‌هایی‌ را که می‌‌گذارید، می‌آیید اینجا و راجع به فضای باز سیاسی صحبت می‌‌کنید ولی‌ من هیچ برنامه شما را ندیده‌ام که شما به مجاهدین،کمونیست‌ها و سلطنت طلب‌ها یک تریبون بدهید. شما می‌‌توانید آنها را انتقاد کنید ولی‌ نمی‌‌توانید آنها را نفی کنید چون پایه اپوزیسیون هستند.”

 

پروفسور رهنما در پاسخ گفتند:

 

“مساله اینجا است که من همیشه تا آنجایی که توانسته‌ام از هر حرکت دانشجویی حمایت کرده ام. چنان که از دانشجویانی که در حال تحول هستند و مستقل هستند و مستقلا فکر می‌‌کنند همیشه حمایت کرده ام. اما طبیعتا بعدا وقتی‌ یک تحولی در جهت دیگری صورت می‌‌گیرد، من نه تنها حمایت نمی‌‌کنم بلکه اعتراض هم می‌‌کنم چون من فکر می‌‌کنم که جنبش دانشجویی ما نباید آن خطاهایی که بزرگ ترهایشان کردند یا ما کردیم را تکرار کنند و من این را خیلی‌ جای تأسف می‌‌دانم یک انجمن دانشجویان ایرانی‌ هست در دانشگاه یورک که اینها عمدتاً آدم‌ها و گروه هایی‌ هستند که بیشتر برنامه‌های تفریحی، گوگوش،عید نوروز و امثالهم می‌‌گذارند و حتی صحبت از “هخامنشی” را هم یک کار سیاسی می‌‌دانند و اینها می‌ ترسند که وارد هر جریانی بشوند.ما هم به عنوان معلم در آنجا سعی‌ کرده ایم که یک مقدار به اینها جهتی‌ بدهیم ولی‌ متاسفانه این کار را نمی‌‌کنند. این که من برم جلوی انجمن ایرانیان و بگم پرچمتان را بکشید پایینف  این کار من نیست.

 

لینک فیلم پرسش و پاسخ بالا در یوتوب موجود است. http://www.youtube.com/watch?v=DaWCQ_LIBr8&translated=1

لازم به ذکر است که پس از قرار دادن این فیلم در یوتوب از سوی یکی از برگزارکنندگان هوادار “سازمان کارگران انقلابی ایران (راه کارگر)” مورد تهدید قرار گرفتم.  

 

پرسشگر سوم، بابک آزاد، خطاب به آقای رهنما از سرکوبگری و خشونت رژیم اسلامی در ایران گفت و به لزوم سرنگونی رژیم و ضرورت “جنگ مسلحانه” اشاره کرد. در اینجا مجری برنامه از هواداران “سازمان کارگران انقلابی ایران (راه کارگر)”، به تمسخر به میدان پاسخگویی پریده و گفتند” ” شما برگردید ایران و اگر راست می گید آنجا مبارزه مسلحانه را ادامه بدید.”

 

در این زمان اعتراضات از سوی بخشی از حضار به افاضات مجری برنامه بالا گرفت که مجری برنامه و آقای شالگونی را به عذرخواهی وادار نمود – و متاسفانه جو جلسه را متشنج کرد. 

 

در واکنش به این رخداد و

  1. دفاع استاد رهنما از انجمن دانشجویان بورسیه ای؛
  2. تضعیف و تمسخر جنبش سرنگونی طلبی؛
  3. عدم حمایت و اعتراض ایشان به “جهت گیری” دانشجویان در مسیر سرنگونی طلبی؛
  4. تخطئه ی دانشجویان سرنگونی طلب در برچیدن سمبل های رژیم جنایتکار اسلامی در دانشگاه یورک؛
  5. رایزنی‌های(۱) ایشان در جهت ایجاد و راه اندازی (۲) “کرسی زبان و ادبیات فارسی” با کتب “اسلامی” در دانشگاه یورک؛
  6. تریبون دادن به هواداران احمدی نژاد و حذف و سانسور اپوزیسیون سرنگونی طلب در کنفرانسها،

 

من، یوسف اکرمی به نشانه ی اعتراض سروده ی شاعره آزاده، مینا اسدی، شعر “جاکش ها”ی* سیاسی را در تقدیر فعالیتهای ذکر شده ی فوق به جناب آقای دکتر سعید رهنما تقدیم کردم.

 

لازم به ذکر است که “پروفسور”(این تئوریسین عشیره ی آکادمیک) پیش از این هم مورد تقدیر واقع شده اند؛ ایشان یکی از منتخبین نخستین همایش نخبگان خارج از کشور، در مراسم “گرامیداشت استادان ایرانی تبار دانشگاههای کانادا” که روز پنجشنبه ۱۱ ماه می ۲۰۰۶ در هتل وستین پرینس تورنتو برگزار شد، بوده اند. در این مراسم ایشان از دستان یکی از بنیانگزاران “اتاق بازرگانی ایران و کانادا”، جایزه دریافت کردند. گفتنی است که رییس سابق “انجمن دانشجویان ایرانی دانشگاه رایرسون” (انجمن دانشجویان ایرانی بورسیه ای و پرچمداران پرچم جمهوری اسلامی)، که این مراسم با همکاری آنان تهیه و اجرا شد، گزارشی از آخرین اطلاعات جمع آوری شده مربوط به تعداد و رشته های فعالیت و تدریس استادان ایرانی- کانادایی همراه با نمودارهای مختلف (بخوانید بانک اطلاعاتی ایرانیان خارج از کشور) ارایه داد. (۳)

 

خلاصه، اهدا این شعر به “پروفسور”، در چند هفته گذشته واکنش های پُر گرد و خاکی را در جبهه: ” عشیره ی آکادمیک”، “فعالان سابقن چپ مستقل”، ” هوادار سازمان کارگران انقلابی ایران (راه کارگر)”، همکاران نشریه “توده – اکثریتی” شهروند، “اصلاح طلبان”، مریدان مجهول دانشجویی پرفسور رهنما، و …. برانگیخته است – که مرا به یاد  شعر نیما یوشیج در نامه اش به احمد شاملو میاندازد.

“از شعرم خلقی به هم آمیخته ام     خوب و بدشان به هم در آمیخته ام

خود گوشه گرفته ام تماشا را، آب     در خوابگه مورچگان ریخته ام”

به هر رو، گرد و غُبار آن همچنان فرو کش نکرده و صد البته صفحاتی را در نشریه و سایت همیشه “بی طرف” “شهروند” سیاه کرده است. این “سیاهی” در بخش نظرات “خوانندگان” (بخوانید همکاران شهروند)، زمینه ای را برای انتقامجویی از دیگر سرنگونی طلبان بی ارتباط به این موضوع، از جمله “کانون هنرمندان در تبعید” و “نشریه روشنگر”، فراهم آورده است.

گویی این “جماعت نقاد” بسیج شده اند تا تحت لوای:

  • “توهین”، “هتاکی” و “فحاشی” به “رهبر/استاد”؛ (فرح طاهری، داریوش کاری و برگزارکنندگان جلسه …)
  • “مغلطه ی [استدلال] ناظر به انسان”، “مغلطه ی چپ روانه: مچ گرفتن، پرونده سازی، پاپوش درست کردن، و ترور شخصیت” و “سیاست و اخلاق انقلابی” (شهرزاد مجاب و امیر حسن پور)

بر علیه پیام آور (شعرخوان) در دادگاه “سیاست و اخلاق انقلابی” در “نشریه شهروند” فتوا داده و اعلان جرم کنند و حکم صادر نموده و رو به قبله جمهوری اسلامی ذبح شرعی نمایند.

جالب اینجاست که در بخش “عشیره ی آکادمیک”، خانم شهرزاد مجاب و آقای امیر حسن پور در مطلبشان، “سیاست و اخلاق ضد انقلابی” در شهروند ۱۳۱۰ (پنج شنبه ۲ دسامبر ۲۰۱۰)، چنین استدلال میکنند:

“……. در فرهنگ سیاسی ایران، سنتی در بین روشنفکران و فعالان سیاسی وجود دارد که در آن به جای نقد نظر مخالف به تخطئه ی آن می پردازند. از این عقب مانده تر، این است که به نقد نظر مخالف نمی پردازند و به جای نقد، صاحب نظر را مورد اتهام، هتاکی و بی حرمتی قرار می دهند تا به این وسیله نظر او را بی اعتبار بکنند. این روش که ریشه در فرهنگ عشیره ای و فئودالی دارد در فرهنگ سرمایه داری نیز به شیوه های ظریفتر و در سطح وسیع به کارگرفته می شود، هم در رسانه ها، هم در دنیای آکادمیک و هم در سطح وسیعتر جامعه.  در منطق، این روش یکی از اشکال مغلطه* به حساب می آید و تحت عنوان «استدلال ناظر به انسان»** بررسی میشود……”   

 “…… به این ترتیب، در این استدلال، به جای سبک و سنگین کردن محتوای یک ادعا و ارزیابی کردن شواهد و مدارک و پایه ی نظری و مفروضات آن، شخصیت مدعی را مورد حمله قرار می دهند تا به این نتیجه برسند که ادعا غلط است. یکی از فرهنگ های فلسفه «مغلطه ی استدلالِ ناظر به [یا علیه] انسان» را چنین تعریف می کند: «استدلال کردن علیه نظرات یک شخص یا رد کردن آن نظرات با حمله کردن یا ناسزاگفتن به شخصیت، خلق و خوی، انگیزه، نیت، صلاحیت و غیره ی او به جای نشان دادن نادرستی این نظرات از طریق ارائه ی مدارک و شواهد.»***  به  این روش که ریشه در فرهنگ عشیره ای و فئودالی در فرهنگ سیاسی ایران، سنتی در بین روشنفکران و فعالان سیاسی وجود دارد که در آن به جای نقد نظر مخالف به تخطئه ی آن می پردازند. از این عقب مانده تر، این است که به نقد نظر مخالف نمی پردازند و به جای نقد، صاحب نظر را مورد اتهام، هتاکی و بی حرمتی قرار می دهند تا به این وسیله نظر او را بی اعتبار بکنند…..”

ناگفته پیداست که این مدعیان، متوجه نیستند که خود اسیران این “مغلطه”، “…..این روش که ریشه در فرهنگ عشیره ای و فئودالی دارد در فرهنگ سرمایه داری نیز به شیوه های ظریفتر و در سطح وسیع به کارگرفته می شود، هم در رسانه ها، هم در دنیای آکادمیک و هم در سطح وسیعتر جامعه….”، هستند – و به جای نقد “ادعا” (شعر)، به همان شیوه ی مورد انتقاد از شخص راوی، با پذیرش اتهام “هتاکی”، هجمه میکنند.

جذابترین بخش این موضوع،  نظرپردازی همکار نشریه شهروند و “گزارشگر” اختصاصی سخنرانی سفیر جمهوری اسلامی در “مرکز اسلامی منطقه یورک”، عضو هیئت مدیره بنیاد خیریه پریا، از بنیانگزاران بنیاد فرهنگی فروردین [بخوانید ۱۲ فروردین]، آتش بیار “مسلمان” چهارشنبه سوری، آقای سعید سلطانپور است. ایشان نوشته اند: 

“توهین به اقای رهنما که یکی از شخصیت های بر جسته دانشگاهی کانادا هست ، توهین به کامیونیتی ایرانی هست……. من در تعجبم از این جریان بشدت مشکوک و بحران زا [ادبیات وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی]، که هنوز تحلیل مشخص از شرایط مشخص را ندارد…. خدا به همه مریض ها بخصوص این یکی شفای عاجل عنایت بفرماید.امین”

 

این اولین باری نیست که آقای سلطانپور لفظ ” توهین به کامیونیتی ایرانی هست” را بکار میبرند؛ پیش از این هم ایشان این لفظ را در پی شکست تلاشهای محمود احمدی نژاد، رییس جمهور رژیم اسلامی در ایران، در آزادی محمود یادگاری، مامور خرید قطعات سنتریفیوژ برای پروژه اتمی جمهوری اسلامی، و محکومیت این “تاجر” و از دانشجویان سابق دانشگاه رایرسون به چهار سال زندان، بکار برده اند.

 

به هر رو بدینوسیله از کلیه کسانیکه اعم از:

“مخالف و موافق”، “اصلاح طلب” و “سرنگونی طلب”، “چپ مستقل” و “چپ آزاده”، “آکادمیسین” و “کارگر”، “برگزارکننده” و “مناظره گر”، “بیننده” و “شنونده، “نظریه پرداز” و “متفرقه” ، به جهت جریحه دار شدن احساساتشان در نحوه و ارائه دادن این شعر به “پروفسور”، صمیمانه پوزش می طلبم.

 

همچنین باید از کلیه احزاب، گروه ها، افراد و نشریات، بی ارتباط به این “گفتگوی متمدنانه”، که بی دلیل و تنها از روی فرصت طلبی انتفامجویانه مورد تهاجم این “جماعت نقاد” واقع شده اند، پوزش بطلبم.

 

در پایان همگان را به خواندن و نقد مستدل شعر دعوت میکنم.

*جاکش ها


جاکش ها 
در میان ما جا سازی می کنند 
” جاسوس ” 
در میان ما 
جاکش ها 
جا به جا 
جاسازی می کنند. 
غیر قانونی نیست 
” نوستالژی ” 
به یاد روزهای عرق خوری در ” مرمر” 
” کافه نادری ” 
” ریویرا” ی قوام السلطنه 
خاطرات مدرسه 
دانشگاه 
کارخانه 
روزنامه 
همکلاسی 
همکار 
روی یک نیمکت 
در یک اداره 
دور یک میز 
گرد یک منقل 
در یک زمین ورزش 
جاکش ها 
نبوده ها را عکاسی می کنند 
نمی شناسی 
ندیده ای 
بوده ای اما 
در پسِ پشت ِ خاطره ی 
قماربازی 
کلاشی 
پشت هم اندازی 
نمی شناسی 
نمی شناسی اشان 
کافه هایی که تو بیاد نمی آوری 
گیلاس هایی که هرگز بالا نبرده ای 
همکلاسی هایی که هرگز ندیده ای 

مثل ما، با ما می گویند ” کار” 
مثل ما، با ما می گویند ” تضاد” 
مثل ما ، با ما می گویند ” کارگر” 
می گویند ” کارخانه ” 
                ” کار فرما” 
مثل ما . 
مشت هایشان را گره می کنند 
و می گویند 
                همه ی آن چیز هایی را که ما می گوییم 
دست مان را می فشارند 
            ـ محکم ـ 
                ” رفیق ” 
و همراه ما سرود می خوانند 
                ” تنها ما توده ی جهانیم………….. “. 

می گویند ” ما ” 
و از ما نیستند 
جاکش ها 
همه چیز را در میان ما 
                 جاسازی کرده اند 

” روزنامه نگار ” 
” طنز پرداز” 
” مقاله نویس ” 
” نویسنده ” 
” شاعر” 
” آواز خوان” 
” هنرپیشه ” 
” کارگردان” 
” نقاش ” 
” قهرمان ” 
از همه رقم 
جنس شان جور است 
کم نمی آورند! 

جاکش ها 
همه چیز را 
                در میان ما جاسازی کرده اند. 


مینا اسدی 
                 آپریل دوهزار و چهار- استکهلم

 

  1. ۱٫   در آستانه یک اتفاق مهم برای فارسی‌زبانان کانادا برای اولین بار کرسی زبان فارسی در دانشگاه یورک کانادا راه‌اندازی می‌شود

 فریبا صحرایی

رادیو زمانه

toronto@radiozamaneh.com

 

دانشجویان و دانشگاهیان ایرانی مقیم تورنتو در دانشگاه یورک گرد هم آمدند تا برای اولین بار کرسی زبان و ادبیات فارسی را در این دانشگاه راه اندازی کنند.

در این نشست که با حضور مسولان دانشگاه یورک برگزار شده بود، بر ضرورت راه اندازی کرسی زبان فارسی تاکید کرد.

چنانچه به گفته دکتر سعید رهنما رییس دانشکده مطالعات و سیاستگذاری مدیریت دولتی دانشگاه یورک هم اکنون حدود ۴ هزار دانشجوی ایرانی در این دانشگاه مشغول به تحصیل‌اند که مشتاق فراگیری زبان فارسی هستند.

وی گفت : بعد از رایزنی‌هایی که با مسئولان دانشگاه انجام دادیم آنها را متقاعد کردیم که با حمایت جامعه ایرانیان مقیم تورنتو کرسی زبان فارسی را در این دانشگاه راه اندازی کنیم.

وی با اشاره به این که در حال حاضرآموزش زبان فارسی در سطح دانشگاههای کانادا محدود است گفت:

بنا داریم تا بعد از جمع آوری کمک‌های مالی و برنامه ریزی لازم آموزش زبان فارسی را در دانشگاه یورک پایه گذاری کنیم .”

مطالعات ایرانشناسی به طور مشخص اولین بار در کانادا در سال ۱۹۵۱ در دانشگاه مک‌گیل کانادا و با راه اندازی موسسه مطالعات اسلامی آغاز شد و در دهه ۶۰ و ۷۰ دانشگاه تورنتو هم با راه اندازی بخش مطالعات اسلامی به مرکز مطالعات مربوط به ایران تبدیل شد.

با افزایش ورود مهاجران ایرانی ، نویسندگان، شعرا و استادان به کانادا بعد از سالهای دهه ۱۹۷۰

مطالعات ایرانشناسی شامل مطالعات زبان و ادب فارسی، تاریخ ایران ، و فلسفه و مذهب هم تا حدودی رشد یافت .

 

 

  1. ۲٫      راه اندازی دوره آموزش زبان فارسی و اتاق ایران در دانشگاه یورک کانادا

http://abna.ir/data.asp?lang=1&Id=177999

دوره آموزش زبان فارسی و اتاق ایران با همکاری مرکز ایرانشناسی تورنتو و انجمن دانشجویان ایرانی دانشگاه یورک کانادا در این دانشگاه راه اندازی می شود. زبان فارسی و اتاق ایران در دانشگاه یورک کانادا

 

 به گزارش خبرگزاری اهل‏بیت –  با هماهنگی رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در کانادا مقرر شد کلاسهای آزاد آموزش زبان فارسی از مارس سال جاری (اسفند ۱۳۸۸) آغاز بکار خواهد کرد و اما با توجه به رایزنی های انجام شده با مسئولین دانشگاه، انتظار می رود دانشگاه با تشکیل رسمی کلاس های زبان فارسی از سپتامبر ۲۰۱۰ موافقت نماید.

پس از قطعی شدن امور مقدماتی و فراهم شدن فضای مورد نظر در دانشگاه، تجهیزات لازم از جمله کتاب، نقشه، لوح های چند رسانه ای در موضوعات مختلف فرهنگی و هنری و زبان و ادبیات فارسی و هم چنین پوستر و عکس و تجهیزاتی از جمله کامپیوتر تسط مرکز ایرانشناسی به اتاق ایران اهدا خواهد شد.

در نشستی که رایزنی فرهنگی ایران در کانادا  با مسئولین دانشگاه یورک  انجام داد،  مقرر شد فهرستی از برنامه های مورد نظر برای اجرا توسط اتاق ایران توسط مرکز ایرانشناسی و دانشجویان ایرانی از جمله:  آموزش زبان فارسی، بزرگداشت مشاهیر علم و ادب و فرهنگ و هنر ایران، برنامه های سنتی ایرانی مثل برگزاری شب یلدا، برنامه ی بزرگداشت نوروز، و برنامه های فرهنگی دیگر در این دانشگاه انجام شود.

شایان ذکر است دانشگاه یورک کانادا به عنوان دومین دانشگاه بزرگ تورنتو و یکی از دانشگاه های بزرگ و با اهمیت کانادا علیرغم حضور طیف گسترده ای از اساتید ایرانی و شمار بسیار زیادی دانشجوی ایرانی، فاقد رشته زبان و ادبیات فارسی و فضایی برای معرفی ایران و جلوه های فرهنگی آن همانند اتاق ایران می باشد.

سرویس خبرنگاران/ روابط عمومی سازمان فرهنگ و ارتباطات

 

  1. گزارش نخستین برنامه گرامیداشت استادان ایر http://www.persiancircle.net/tribute06/FarsiReport.htm

  http://www.persiancircle.net/tribute06/Tribute.htm