”مشکلات برطرف شده…” ( سابقه و منابع آلودگى فزاینده هواى تهران )

« بسیاری از مشکلات تهران, به ویژه ترافیک نسبت به سالهای گذشته برطرف شده است» – کرباسچی, شهردار وقت تهران, آبانماه ۷۴, درگفت و گو با خبرنگاران خارجی        

توضیح: از عمر این گزارش فشرده که می خوانید ۱۵ سال می گذرد. یکی از متون داخلی است که کمیسیون محیط زیست شورای ملی مقاومت درسال ۷۴جهت اطلاع مسئولان شورا تهیه کرده بود. اکنون این متن, با تغییرات جزئی و عنوان تازه, انتشار بیرونی می یابد تا هموطنان در جریان قرار گیرند که  بحران کنونی و مرگبار آلودگی هوای تهران و دیگر شهرهای بزرگ ایران صرفاً به وضعیت وخیم  امسال و تراکم سموم ناشی از بنزین زیر استاندارد فعلی برنمی گردد. «مشکل» عمدتاً زاده دوران ولایت فقیه و بخصوص سابقه دار دهه های سیاه « ولایت خامنه ای» است. اکنون پَسگازهای مصرف «بنزین آخوندی» درجه آلودگی هوای شهرها را در ظرف مدت کوتاهی  به شدّت بالابرده و هوای سمّی باعث مرگ دهها هزار نفر طی ماههای اخیر شده است.  ولی سابقه آلودگی شدید هوای تهران به قدمّت دوران خامنه ای و ناشی از بی کفایتی مزمن دولتها  در حل مشکلات مربوطه است. سال ۷۲ اولین بار یک هیأت از کارشناسان ملل متحد درسفری به تهران اعلام کردند به لحاظ درجه ی آلودگی هوا «تهران آلوده ترین شهر جهان است».
هرسال چندهزار نفر به همین علت جان خود را از دست می دهند.  این پرونده تخریب و جنایت زیست محیطی رژیم سال به سال قطورتر شده و , شوربختانه, مرگ و میر ناشی از این آلودگیها مرتب افزایش یافته. نه تنها امسال, بلکه دو دهه است که آلودگی هوای تهران به واقع فاجعه از پیش اعلام شده ای بوده است. مسئولیت فجایع بی حد و اندازه, خسارات و لطمات بی شمار انسانی و تخریب محیط زیست و هوای شهر و هستی دو نسل و دهها میلیون هموطن ساکن تهران و دیگر شهرهای بزرگ بر دوش کل نظام خامنه ای و ”مسئولانی”  چون  رفسنجانی, خاتمی و البته پاسدار- لومپنی چون احمدی نژاد و سرکرده های زیر مجموعه اینها بوده و هست.  روزی نه چندان دور  باید جوابگوی ملت ایران و به ویژه شمار کثیر مرگ و میرها و آسیب دیدگان باشند.
اکنون و امسال با تکرار و تشدید فوق العاده آلودگی مرگبار هوای شهرها مواجه هستیم. بحران مزمنی که در طول دودهه و نیم گذشته= و نیز اکنون و امسال- , درواقع  ناشی از رویکردها و عدم رسیدگیهای لازم دولتها بوده است, دولتهای نظام قرون وسطایی ولایت فقیه. نظام غارتگر دغلکار و وحشی که مخرّبتر از هر اشغالگرخارجی  منابع انسانی ملت(نسل جوان) را به صلابه کشانده, محیط زیست ایران – اعم از آب و خاک و جنگل و هوا…  را در آتش تخریب و آلودگی, به نیستی سوق داده است.
 
                                           #   #    #

  سابقه آلودگی هوای تهران به نیمه دوم دهه پنجاه برمی گردد. مهاجرتهای مداوم روستائیان به شهرها و افزایش سریع جمعیت تهران, افزایش  شمار اتومبیل شخصی, ماشینهای بارکشی و انواع موتور سیکلت – درعین حال استفاده از موتورهای شدیداً دودزا و بنزین سرب دار – ,  بالارفتن تعداد کارخانه هایی که بدون هرگونه بررسی و کنترل زیست محیطی در داخل و حاشیه شهر مستقر می شدند( به طورعمده در نوارغربی و جنوب غربی تهران), گسترش استفاده از وسائل خانگی نفت و گازوئیل سوز و …. رفته رفته هوای شهر تهران را سنگین کرد و به آلودگی کشاند.
مدتها پیش از آن که محافل علمی داخلی و مراجع بین المللی به روند پیشرونده آلودگی هوای تهران توجه دهند, مردم , به تجربه روزمره خود در ترافیک سنگین شونده و تنفس هوای رفته رفته آلوده , عوارض «مشکل جدید» را حس کرده, بخصوص «مسأله ترافیک» سر زبان مردم افتاد. کارشناسان ایرانی و اساتید دانشگاهی هم شروع کردند به هشدار دادن و گزارش وضع آلاینده ها و آلودگی فزاینده هوای تهران.
 با این حال, طرح وسیع این معضل در رسانه ها و مطبوعات داخل اولین بار درپی سفری صورت گرفت که اواخر تابستان سال ۷۲توسط یک گروه علمی مرکب از کارشناسان  بانک جهانی و سازمان بهداشت جهانی به تهران انجام دادند.
به دنبال این سفر بود که رسماً اعلام شد به لحاظ آلودگی هوا از نظر متخصصان بین المللی « تهران آلوده ترین شهر جهان است». این ارزیابی تکان دهنده بود و توجه افکارعمومی را بیش از پیش برانگیخت. شاید درستر آن باشد که وضعیت آلودگی هوای تهران و برداشت افکار عمومی را , به طور فشرده , با ذکر نقل قولهایی از مطبوعات و ”مسئولان” توضیح دهیم:
  « آمار پزشکی قانونی تهران حکایت از روند فزاینده مرگهای زودرسی می کندکه مستقیماً ناشی از افزایش برخی آلاینده ها در هوای پایتخت, به میزان ۱۰ الی ۲۰ برابر استانداردهای تعیین شده از سوی سازمان بهداشت جهانی است.» ۱
مقاله دیگری , خبر فوق را تکرار و چنین نتیجه می گیرد:
  « طبق گزارشهای پراکنده پزشکی قانونی, مرگ زودرس در تهران غوغا می کند» ۲

درآن دوره تقریباً در کلیه روزنامه های معروف داخل گزارشها و مقاله هایی راجع به وخامت وضع هوای تهران به چاپ می رسد, ولی هیچ بررسی علمی و پژوهش مستند و آماری به طور وسیع در دسترس مردم قرار نمی گیرد. در مورد آمار و ارقام درست و قابل اتکاء نیز  هیچ مقام مسئولی دقیق به روشنگری نمی پردازد. کسی جوابگوی مشکلات نیست. تنها متن جدّی از آن زمان در باب آلودگی هوای تهران, که به زودی شهرتی در افکارعمومی علاقمند به موضوع کسب کرد, یک جمع بندی فنی و تخصصّی ( البته نه سیاسی- اداری) است که اواخر دیماه ۷۲ توسط « گروهی از پزشکان متخصص, جامعه شناسان, دست اندرکاران مطبوعات و رسانه های گروهی, کارشناسان محیط زیست و…», تحت عنوان « بیانیه هوای تهران- ۷۲ », خطاب به ”هموطنان عزیز و شهروندان گرامی” انتشار یافت که هشداری رک و روشن در بر داشت:
  « طبق اندازه گیریهای انجام شده, بسیاری از شاخصهای آلودگی هوا در تهران به چندین برابر حداکثر مجاز خود رسیده و سلامتی ساکنان تهران را به حدّ نگران کننده ای در معرض خطر قرار داده است.» ۳
درجای دیگر به آمار و ارقام و برخی مطالب دیگر این « بیانیه» مهم اشاره خواهیم کرد. فعلاً به مرور تقویمی مواردی از نظرات منتشرشده در آن زمان ادامه می دهیم. یک استاد اقتصاد دانشگاه می نویسد:
  « آلودگی هوا… به تدریج همانند امراض سهمگین چون وبا و طاعون, وضع بسیار نگران کننده و وحشتناکی به وجود آورده است. سکته های قلبی, سرطان پوست و ریه, تنگی نفس, خارش پوست, کم اشتهایی و سردرد, و مهمتر از همه نارحتیهای روحی و روانی… و طبق نوشته روزنامه ها مرگ زودرس هم در تهران افزایش چشمگیری پیدا کرده است. اما مسئولین تنها به دادن هشدار و توصیه به بیرون نیامدن از خانه اکتفا کرده اند.»۴

نویسنده سطورفوق درضمن مقاله اش یادآوری می کند که موضوع « آلودگی هوای تهران» را به عنوان درس ترم تحصیلی و سمینارهای اقتصادی برای دانشجویان برنامه ریزی کرده است زیرا خسارات وارده از این بابت سر به میلیاردها می زند و « خطرکشنده و بالفعل آلودگی هوا… دشمن شماره یک جامعه است»!
درشماره مهر- آبان۷۳  مجله پیام امروز هم مقاله ای با پرسش « نباید از این شهر فرارکرد؟ » چاپ می شود. نویسنده مطلب مکررّ اظهار نگرانی می کند:
  « تهران به لبه پرتگاه حیات قرار گرفته است, اما کسی به فکر آن نیست.»
دو ماه بعد حتی روزنامه کیهان نیز, تحت عنوان « هشدار, آلودگی هوای تهران از مرزبحران می گذرد»  به همین موضوع حادّ می پردازد.
مقارن این احوال است که بالاخره مسأله به جلسات مجلس رژیم می کشد و عاقبت یک طرح به نام « نحوه جلوگیری از آلودگی هوا» در جلسه روز ۱۳ آذر ۷۳ مورد بحث قرار می گیرد.
در اواخر دیماه ۷۳ « همایش بزرگ مبارزه با آلودگی هوا» تحت عنوان «دل درهوای پاک» , به مناسبت سالگرد انتشار همان « بیانیه هوای تهران-۷۲» برگزار می شود. جالب آنست که مسئولان تراز اول محیط زیست کشور و تهران, بخصوص کسی که در جریان بحث یکساله بیش از هر مقام دیگری مخاطب انتقادات بوده ( کرباسچی, شهردارتهران), جملگی در این همایش به عنوان صاحب مجلس پشت تریبون رفته, خود تندترین سخنها را در شرح مصیبت آلودگی هوای تهران بر زبان می آورند. در گزارش مطبوعات از این همایش و سخنرانیها چنین می خوانیم:
  « آقای منافی, رئیس سازمان حفاظت محیط زیست [ومعاون رفسنجانی]… علت اصلی آلودگی هوای شهرهای بزرگ ایران و به ویژه تهران را , عدم برنامه ریزی و مدیریت صحیح سازگار با اصول شهرسازی دانست.» ۵ 
مسئول بعدی, مهندس سیادت موسوی, معاون حمل و نقل و ترافیک تهران چنین می فرماید:
  « آلودگی هوای تهران, متأسفانه, افزایش یافته و میزان گازهای خطرناک در هوای این شهر در برخی روزها تا ۹۰ برابر حدّ مجاز است و این آلودگی زندگی همه و به ویژه کودکان را در معرض خطر جدّی قرارداده است.» ۶
و… کرباسچی, شهردار وقت تهران, پیچ ”انتقاد” را بالاتر می کشد و از  دیگر” مسئولان” سبقت می گیرد:
  «آلودگی هوای تهران از مرز خطرگذشته و خونها و جانهای مردم را هدف قرار داده است. امروز دیگر بحث هشدار و اخطار نیست, بحث حفظ دماء و انفس مسلمانان است.» ۷

البته معنای موضعگیریهای « مسئولان» روشن بود: این حرفها از یک سو مصرف خارجی داشت, می خواستند ”مواضع” را به رخ ملل متحد بکشند و کمکهای مالی و کارشناسی مربوطه را دریافت کنند, واز سوئی مصرف داخلی, که خودشان سکاندار «نقد و اصلاح» بمانند و به جناح مقابل فشار آورند ولی در عین حال نگذارند « غیرخودیها» و بخصوص دانشگاهیان دلسوز وارد صحنه شوند و در یک موضوع حادّ مدنی َعلَم انتقاد را به دوش کشند. وگرنه که می بایست ابتدا حساب حیف و میل در بودجه های مترو, تخریب و نابودی چنارهای تهران و « ُبرجسازیها» ی بی رویه ولی سود آور, یا انبوه کارهای نکرده را به مردم انگشت به دهان پس می دادند و مسئولیت بحران و تخریب و آلودگی در حوزه کاری خود را به دوش می گرفتند. نخیر, آنها دریده از آن بودند که خود به انتقاد کننده تبدیل نشوند!
چندی بعد, طرح قانون « نحوه جلوگیری…» در مجلس آخوندی تصویب و پس از تغییراتی توسط شورای نگهبان در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۷۴ به امضای رفسنجانی رسید و ابلاغ شد. از این به بعد دیگر کسی آن انتقادها و خواسته های تند وتیز را از دهان « شهردارتهران» نشنید, برعکس.

منابع اصلی آلودگی هوای تهران
مهمترین منشأ آلودگی هوای تهران و دیگر شهرهای بزرگ, فرآیندهای سوخت فسیلی, به ویژه احتراق و سوخت ناقص نفت و بنزین و گازوئیل و گاز و ذغال سنگ و… است. از آن جا که بیشترین حجم و مقدار مواد سوختی توسط خودروها – اعم از اتومبیلهای شخصی/ دولتی, اتوبوس, تاکسی, بارکشها / تریلیها , موتورسیکلت و… مصرف می شود و درضمن, بنا به بررسیهای گوناگون, کهنه ترین تکنولوژی و فرسوده ترین موتورهای محرّکه نیز در همین گروه هستند, بنابراین بیشترین حجم و مقدار پس گازهای آلوده ( مرکب از اکسیدهای کربن, هیروکربنهای نسوخته, اکسیدهای ازت, اکسیدهای گوگرد, سرب, ذرات معلق و…), یعنی حدود ۷۰- ۸۰ درصد آلودگیها,نیز از همین منبع وارد هوای تهران می شود. بعد کارخانه ها و گازهای خروجی صنایع هستند که قریب ۲۰ درصد آلودگیهای تهران را به وجود می آورند و در مرحله سوم نیروگاهها و وسایل خانگی هستند که حدود ۱۰ درصد آلودگی را موجب می شوند:
  « درحال حاضر بیش از ۳ میلیون خودرو دارای نقص فنی در تهران مشغول آلوده کردن هوای تهرانند.» ۸
دروهله نخست شمار میلیونی خودروها جلب توجه می کند, ولی باید درنظرداشت که تعداد خودروها در تهران در قیاس با اکثرشهرهای پرجمعیت دنیا(در غرب) نسبتاً پائین است. مثلاً در لوس آنجلس (سال ۷۲) با جمعیتی حدوداً به اندازه تهران بزرگ (۱۴ میلیون) بیش از ده ونیم میلیون خودرو درحرکت اندو با وجود این از نظرآلودگی هوا وضعش به مراتب بهتر از تهرانست. بنابراین, درکنارتعداد خودروها در تهران, می باید به داده های مهم دیگر هم توجه داشت:
• تکنولوژی کهنه خودروها – بررسیهای مکرر نشان داده اند بیش از ۹۰ درصد از ناوگان خودروهای تهران موتورهایی دارند با تکنولوژی کهنه ۳۰ ساله. این اتومبیلها که حتی نو و صفرکیلومترشان نیز به لحاظ ایمنی, نوع احتراق و مصرف سوخت و دیگر مشخصات فنی در استانداردهای ترافیک مجاز (درغرب) بکلی از دور خارج می شدند. اهل فن نوشته اند:
 « به طوریقین اگر روش معاینه فنی کشورهای پیشرفته در مورد اتومبیلهای قدیمی و حتی نو درکشورمان اجرا شود,هیچ یک از این خودروها درآزمون موفق نخواهندشد.» ۹
• فرسودگی بیش ازحدّ خودروها – استانداردهای جهانی عمرمفید اتومبیل سواری را به طور متوسط ۸ سال (معادل ۱۶۰هزارکیلومتر) می دانند, درحالی که اکثر خودروهای تهران قریب دوبرابر این میزان کار کرده اند و به همین نسبت نیز وضع احتراق موتور, ضریب تولید گازهای آلاینده آنها بدتر و بیشتر است.
• مصرف بنزین سرب دار – سالهاست که در اغلب ممالک پیشرفته بنزین بی سرب به بازار آمده و از این نظر گام مهمی در جهت پاکیزه کردن هوای شهرها برداشته شده است. اما درایران: «میزان سرب دربنزین بسیار بالاست. همین طور درصد گوگرد در سوخت دیزل هم فراتر از استانداردهای بین المللی است.» ۱۰
• سفرهای شهری زیاده از حدّ – برآوردشده که در تهران هروسیله نقلیه روزانه ۴۰ الی ۵۰ کیلومترپیمایش و تردد دارد. یکی از شاخصهای نابسامانی وضع شهر و ترافیک تهران همین شمار فوق العاده سفرهای شهری است. البته نابسامانی اقتصادی/ اجتماعی, آشفتگی و تعدد غیرعادی مراکز اداری, چند شغله بودن ناگزیر شمار کثیری از شهروندان و فاصله های زیاد میان محل کار و محل زندگی و سرویسهای گوناگون شهری… می تواند علل پیمایش غیرعادی خودروها را نشان دهد, ولی نتیجتاً  از نقطه نظر تراکم آلودگیها مشکل آفرین است. دولتها و مسئولان ممالک پیشرفته دنیا پیوسته کوشیده اند امکانات حمل و نقل و ترافیک عمومی شهری را در جهت کاهش تردد موتوریزه و کم کردن شمار سفرهای شهری سازمان دهند(غیرمتمرکز کردن اداری,گسترش شبکه مترو- قطارهای شهری, گسترش خطوط اتوبوس, مسیرها و امکانات تردد با دوچرخه و…). وضع و اجرای قوانین و طرحهای کنترل و کاهش آلودگیهای شهری- ازجمله آلودگی هوا- پیوسته میزانی برای پیشرفت و ترقی شهرها بوده است. در ایران وضعیت این پارامترها معکوس شده:
  « کل سفرهای شهری درتهران تخمیناً روزانه۵/ ۱۷ میلیون سفرشهری است.»۱۱
البته به رقم مزبور باید سفرهای انجام شده توسط ۷۰۰ هزار موتورسیکلت را هم, که روزانه حدود ۳ میلیون سفر شهری می شود, افزود:
  « در تهران ۴۰۰ هزار موتورسیکلت مجاز تردد می کند – که گفته می شود اگرتعداد موتورهای غیرمجاز را نیز به این رقم بیافزاییم, این رقم به ۷۰۰ هزار بالغ می شود.» ۱۲
 
• فقدان مهندسی ترافیک – مهندسی ترافیک یعنی برنامه ریزی, طرّاحی و بهره برداری از شبکه ارتباطات شهری- بین شهری, ترمینالها و اراضی مجاورآنها, ارتباط سیستمهای مختلف حمل و نقل با هدف دستیابی به حرکت و جابه جایی سریع و سالم, با صرفه و راحت انسان, کالا و اطلاعات در عرصه شهر, بین شهرها و کل کشور. متأسفانه مهندسی ترافیک در ایران نقش ناچیزی داشته است:
   « سهم مطالعات ترافیک در مطالعات طرح جامع شهرسازی ما تاکنون کمتر از ۵ درصد بوده است. استانداردجهانی این سهم را به طور متوسط ۳۰ درصد و حتی در موارد ویژه تا ۷۰ درصد تعیین کرده است… تهران به خاطرشرایط نامطلوب سامانه ترافیک و رفت وآمد شهری تاکنون در تمام جهان به عنوان شهری بیمار شهرت یافته است.» ۱۳
کاستی مهندسی ترافیک شهری عواقب سنگین دارد. یکی از اینها مشکل معروف «ترافیک سنگین تهران» است, با راهبندانها, آشفتگیهای مزمن شبکه رفت و آمد شهری, اتلاف شدید سوخت و تراکم پس گازهای سمّی.

حال اگر به پنج پارامتر مهم فوق الذکر, علل دوام و حتی وخامت آنها توجه کنیم, درمی یابیم که موجب اصلی آلودگی هوای تهران و دیگر شهرهای بزرگ ایران همانا درسیاست و فقدان سرمایه گذاریهای لازم, در نبودکفایت / مدیریت/ الگوی کار, در نوع اقتصادشهری… دریک کلام در دولت و نظام و سمتگیری بینش و روش کاری آن نهفته است.
[ تصمیم برای تولید ”شبه بنزین” کنونی نیز از همین نظام/دولت و سیاستهای مربوط به سرمایه گذاریها و الویّتهای آن ناشی شده] 

آلاینده های اصلی هوای تهران- مقایسه با استانداردهای بین المللی
بررسیهای دقیق ممالک پیشرفته می گویند در هوای شهرهای بزرگ حدود هزار ماده ناسالم برای بیولوژی انسان وجود دارد که از بین آنها پنج ماده به طور مرتب کنترل می شوند, زیرا جزو شناخته شده ترین و البته خطرناکترین گازها و مواد رایج در هوای آلوده هستند.  براساس برآوردهای انجام شده در تهران میزان انتشار روزانه  این آلاینده ها توسط پس گاز خودروها به صورت زیر است:

نام ماده آلاینده                 آمار مجله پیام امروز/مهروآبان۷۳             آمارروزنامه رسالت۱۴ آذر۷۳
مونو اکسید کربن                    – , ۳۰۰۰  تُن   – , ۵۲۰۰ تن
اکسیدهای ازت        ۱۲۰  تن        ۱۸۳  تن  
هیدروکربنها       ۴۵۰ تن        ۷۵۰ تن
دی اکسید گوگرد      ۳۰ تن        ۴۳۲ تن
سرب         ۲ تن           ۵ تن

ما آمار و ارقام فوق را عمداً به نقل از دو منبع مطبوعاتی تقریباً همزمان ذکر کردیم که در ضمن اغتشاش و اختلاف فاحش در این موارد را هم نشان دهیم. قدرمسلم آنست که این آمارها جمگلی بر اندازه گیریهای نمونه وار و یا برداشتهای تخمینی مبتنی هستند. همان طور که در ستون مربوط به «پیام امروز» ارقام کمتری می بینیم, می توان به کیهان, مثلاً مورخ ۵ دی۷۳ مراجعه کرد و آمار سنگینتری نسبت به ستون روزنامه رسالت یافت! جالب است که خود این اعداد و ارقام ستون « رسالت» نیز عینهو رونویسی از آماری است که در آن «بیانیه هوای تهران- ۷۲» آمده بودند و دست کم یک سال کهنه اند! تنها پس از مدتها مطالعه و مرور مجموعه روزنامه های رژیم و بررسی و مقایسه آنها با متون جدّی تر می توان حدوداً به میانگینهای قابل اتکا دست یافت. در مورد میزان انتشار روزانه آلاینده های مهم هوای تهران, ما ارقام و توضیحات همان «بیانیه» را مبنا می گیریم و کمی خلاصه می آوریم:
  « هر روز در شهر تهران متجاوز از هشت میلیون لیتر بنزین و دو میلیون لیتر گازوئیل به صورت ناقص … به وسیله وسائل نقلیه سوزانده می شود… طبق اندازه گیریهای انجام شده در تهران تراکم گاز مونو اکسید کربن به کرّات به حدّ ۵۰ جزء در میلیون(PPM )می رسد ,در حالی که بر اساس معیارهای سازمان بهداشت جهانی بالاترین حدّ مجاز این گاز ۹ جزء در میلیون جزء هواست. حداکثر مجاز هیدروکربنها نیز که از دیگر شاخصهای آلودگی هوای شهری هستند و به صورت دودی آبی رنگ از اگزوز موتورسیکلتها و اتومبیلهای سواری خارج می شود ۲۴/۰ PPM  برای متوسط ۳ ساعت و ۰۵/۰ PPM برای متوسط سالیانه اعلام شده است. اما درتهران, متأسفانه این رقم تا ۹/۲۲ جزء درمیلیون, یعنی بیش از ۹۰ برابر حدّ مجاز بالا رفته است. همین طور است آمار در دسترس برای آلاینده های خطرناک دیگر, مانند سرب, اکسیدهای گوگردو ازت, ماده سرطانزای بنزول. دراکثر موارد ارقام از محدوده قابل تحمل برای زندگی انسان بسیار فراتر رفته است…
در بین انواع آلاینده های هوای شهری که برقلب و سیستم گردش خون اثر می گذارند, مونو اکسید کربن آثار و عواقب آشکارتری نشان داده است… این گاز ۲۰۰ برابر سریعتر از اکسیژن با هموگلبین خون ترکیب می شود, تولید کربوکسی هموگلبین می کند و نه تنها با اتصال به هموگلبین مانع از چسبیدن اکسیژن بدان می شود, بلکه مانع آزادشدن اکسیژن از اکسی هموگلبین باقیمانده نیز می شود…. حوادث عروقی نظیر انفارکتوس قلبی افزایش می یابد…..»

این بیانیه به تاریخ دیماه ۷۲ انتشار یافت و یک سال بعد, چنانچه در ابتدای این گزارش آوردیم, به شهادت مواضع ”مسئولان” مربوطه وضع وخیمتر شده بود! ظاهراً همین وخامت موجب تدوین و تصویب و ابلاغ « قانون نحوه جلوگیری از آلودگی هوا» در اردیبهشتماه ۷۴ بود. اما مطالعه مفاد قانون مذکور نشان می دهد که به لحاظ نتایج قابل انتظار , قانون مذکور َسقط شده به دنیا آمده است. چرا که نه به بنیادهای وضعیت فوق توجهی دارد, نه راه حلّی برای رفع مشکلات موجود – تکنولوژیهای کهنه, خودروهای فرسوده, سوخت پست بد کیفیّت و….-  ارائه می دهد. تازه معلوم نیست این قانون در چه زمانی آییننامه اجرایی پیدا می کند. فعلاً تصویب این « قانون» بیشتر فایده تبلیغاتی داخلی ( مشغول کردن مردم ناراضی) و نیز مصرف خارجی دارد (دریافت ”تسهیلات ارزی برنامه زیست محیطی ملل متحد”).
تأمل انگیز است که بلافاصله پس از تصویب و ابلاغ آن, ناگهان گزارشها و نوشته های انتقادی و آمار و ارقام مربوطه بکلی از صفحات مطبوعات و گزارشهای رسانه ها رخت بربستند. هنوز یک ماه از این ماجرا نگذشته, « ریاست عالی سازمان محیط زیست کشور» یعنی شخص هاشمی رفسنجانی , رئیس جمهور وقت رژیم, افاضه کلام نمود که :
  « دولت توانسته است با اجرای طرحهای مختلف [؟] , با کنترل صنایع مزاحم و مخرّب زیست, با جایگزینی نوع سوخت و ایجاد فضای سبز, علاوه بر کاهش آلودگی, درمصرف انرژی و سرمایه های ملی نیز صرفه جویی کند….» ۱۴

چند ماه بعد, کرباسچی شهردار وقت تهران هم , به همان رویه رئیس اش, این بار با خبرنگاران خارجی به گفت و گو نشست و از «برطرف شدن مشکلات »حکایت گفت:
  « بسیاری از مشکلات تهران, به ویژه ترافیک نسبت به سالهای گذشته برطرف شده است … طی سالهای اخیر بخش قابل توجی از منابع آلوده کننده هوای شهر, شامل کارگاههای صنعتی, تحت کنترل قرار گرفته است….» ۱۵

اما همان موقع نیز دم خروس از لابلای مطبوعات خودشان دیده می شد:
  « امروز تهران از جمله شهرهایی است که از بسیاری دود ودم و آلودگی هوا حتی توقف کوتاه در آن نیز تندرستی را به خطر می اندازد.» ۱۶

« کارشناسان محیط زیست می گویند آلودگی هوای تهران شدّت یافته است. » ۱۷
  ادامه دارد
ضمیمه
ارگانهای مسئول در رابطه با آلودگی هوا و ترافیک تهران:
ریاست عالی سازمان محیط زیست کشور: ریاست جمهوری وقت جمهوری اسلامی
سازمان حفاظت محیط زیست
شهرداری تهران
معاونت حمل و نقل و ترافیک شهرداری تهران با سازمانهای زیرمجموعه اش:
– سازمان حمل و نقل و ترافیک تهران,
– سازمان مدیریت و نظارت بر تاکسیرانی تهران,
– سازمان ترمینالها,
– ستاد مرکزی معاینه فنی خودروها,
– شرکت کنترل ترافیک تهران,
– شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه,
– پروژه اتوبوس برقی,
– شرکت علائم راهنمایی و فنی ایران,
– شرکت کیفیت هوای تهران,

منابع و توضیحات
۱- از مقدمه گزارش تفصیلی مندرج در ماهنامه ”صنعت حمل و نقل” دیماه ۷۲ , تحت عنوان « رودرروی مرحله اخطار».
۲- مقاله « زندگی در تهران به سمت ناممکن می رود», مجله ” جامعه سالم”, شماره ۱۴,  اسفند۷۲,
۳- همان جا, ماده دوم از بند یک بیانیه,       
۴- یک استاد دانشگاه, روزنامه سلام, ۱۰ اردیبهشت ۷۳, 
۵- اطلاعات, ۲۴ دیماه ۷۳,
۶-  همان جا, ۶و۷
۸- روزنامه همشهری, ۴ دی ۷۲, بگذریم که آمار و ارقام در ایران خود باب خاصی دارد! یک سال بعد آن رقم ۳ میلیون خودرو   به رقم دیگری , در روزنامه متفاوتی, تبدیل شد:
  « درشهر تهران حدود ۲ میلیون ماشین و ۴۰۰ هزار موتورسیکلت وجوددارد.»- کیهان,۵ دی ۷۳,
۹- ماهنامه صنعت حمل ونقل, شماره ۱۲۵/۱۳۷۲ ص ۷۳,
۱۰- همان جا, ص ۷,
۱۱- همان جا,
۱۲- کیهان, ۵ دی ۷۳,
۱۳- همشهری, ۱۸ آبان ۷۴,
۱۴-  اطلاعات, ۲۴ خرداد ۷۴,
۱۵- همشهری, ۱۷ آبان ۷۴ ,
۱۶- همشهری, ۲۳ مهر ۷۴,
۱۷- همشهری, ۱۴ آبان ۷۴,