گزارشی از واقعیت فاجعۀ اورامان

این متن بخشى از جزوه (فا جعه اورامان) شماره ٢ است، گزارشى است از نمایندگان کومه له(فاروق بابامیرى و فاتح شیخ) در هیئت تحقیق، این هیئت بعد از تعرض ٢۵ آبان افرد مسلح حزب دمکرات به واحدهاى کومه له در منطقه اورامان، تشکیل شد۔ هیئت مذکورترکیبى از نمایندگان حزب دمکرات کردستان ایران و نمایندگان اتحادیه میهنى کردستان و نمایندگان کومه له، بود ۔

 با توجه به بازخوانى جدید و مناقشه درون جنبشى سران حزب دمکرات کردستان ایران و عبدالله مهتدى، ما مطلب (در تیررس تاریخ معاصر) را در جواب به دو طرف این نزاع خانگى نوشتیم ۔

لازم دیدیم جهت ارجاع و تعقیب مساله در جزئیات ، این بازنویسى را در دسترس خوانندگان قرار دهیم۔

این جزوه در تاریخ بهمن ماه ١٣۶٣ توسط انتشارات سازمان کردستان حزب کمونیست ایران(کومه له) بصورت علنى منتشر شد۔

 

٢٢ دسامبر ٢٠١٠

 

غفار غلام ویسى، عبدالله شریفى، داریوش نیکنام

 

 

گزارشی از واقعیت فاجعۀ اورامان

 

خوانندگان عزیز

مردم آگاه و مبارز کردستان

 

بامداد روز آبان ماه امسال ، تشکیلات حزب دموکرات در اورامان جنگ مسلحانه خونینی را به پیشمرگان کومه له در آن منطقه تحمیل کرد و فاجعه جنایتباری را آفرید . در این فاجعه سه پیشمرگ کومه له در جریان جنگ بدست پیشمرگان حزب دموکرات شهید و ده پیشمرگ دیگر کومه له ، که مجروح به اسارت آنان در آمده بودند در نهایت قساوت و بی رحمی اعدام شدند و به این ترتیب جنایتی ببار آوردند که نظیر آن در جنبش کردستان دیده نشده است .

تشکیلات حزب دموکرات در اورامان قبلا طرح و نقشه حمله به مقرها و پیشمرگان کومه له را آماده کرده بود به پیشمرگان و نیروی مقاومت آماده باش داده بود . نیرو پیاده کرده و در آغاز آن روز بر مبنای طرحی از پیش آماده شده دست به آن تهاجم و جنایت یازید .

پیشمرگان حزب دموکرات و نیروی مقاومت هم در نوسود و هم در شوشمی شب پیش از جنگ در حال آماده باش بودند و صبح آن روز در نوسود در سر راه واحدی از پیشمرگان کومه له و در چندین محل مشرف بر مقر کومه له مستقر شده بودند . در شوشمی نیز ارتفاعات اطراف مقر کمیته اورامان کومه له را گرفته و در آنجا سلاح سنگین بر پا داشته بودند.

ساعت ۶ صبح روز ۲۵ آبان ، هنگامی که یک واحد از پیشمرگان کومه له در حال حرکت به محلی بنام “قلوز” بودند تا در آنجا دو خانواده اهل نوسود را به سوی پاوه همراهی و مشایعت کنند با شمار نسبتا زیادی از پیشمرگان حزب دموکرات که در اطراف جاده و میان تپه ها مستقر شده بودند ، روبرو می شوند و دو نفر از پیشمرگان حزب دموکرات در کنار جاده راه را بر آنان می گیرند و با حالتی افروخته و خصمانه خواستار بازرسی باروبنه دو خانواده مذکور می گردند . پیشمرگان کومه له توضیح میدهند که این افراد را ما همراهی می کنیم و تا امروز نیز چنین بوده هر فردی را که حزب دموکرات همراهی نموده کومه له ایجاد مانع نکرده و هر کس را که کومه له همراهی کرده باشد پیشمرگان حزب دموکرات آنان را بازرسی نکرده و مزاحم ایشان نشده اند. اما پیشمرگان حزب دموکرات همچنان پافشاری می کنند و می گویند این دستور کمیته شهرستان حزب دموکرات است و باید رعایت شود .

کوشش پیشمرگان کومه له برای آرام کردن آنان نتیجه ای نمی دهد و بالاخره وقتیکه خانواده ها (که مجموعا ۱۲ زن و مرد و بچه بودند) همراه با پیشمرگان کومه له میخواهند با هم براه خود ادامه دهند به آنها ایست داده میشود و از طرف یکی از مسئولان حزب دموکرات بنام عبدالکریم جلالی دستور آتش داده میشود و پیشمرگان حزب دموکرات آن پیشمرگان  کومه له را مورد تهاجم قرار میدهند پیشمرگان کومه له در حال تیراندازی خود را  به باغ های پائین جاده می رسانند و خانواده ها هم باروبنه خود را رها کرده و بسوی نوسود میگریزند .

به این ترتیب اولین تیراندازی در “قلوز” از سوی حزب دموکرات آغاز میشود و همزمان مقر کومه له در نوسود هدف آر.پی.جی و هجوم بخود می آیند و از مقر خود خارج شده و برای مدتی می پندارند که مورد هجوم جاش و پاسدار قرار گرفته اند . پس از آنکه یکی از آنها در کوچه مقابل مقر هدف نارنجک یکی از پیشمرگان حزب دموکرات قرار میگیرد و مجروح میشود در می یابند که حزب دموکرات آنان را مورد هجوم قرار داده است بنا براین بمقاومت می پردازند . در آغاز این حمله یکی از پیشمرگان کومه له بنام طلیعه بیسارانی(طلیعه علیرمایی)  در کوچه پائین مقر کومه له به دست پیشمرگان حزب دموکرات اسیر میشود . در گیری شدید میشود و مقر کومه له هدف آر.پی.جی. و سلاحهای دیگر قرار میگیرد و پس از یکی دو ساعت در گیری مقر تسخیر میشود و هر آنچه که آنجا بود غارت میشود . در جریان این جنگ رفیق ادریس محمدی معروف به کمال اورامی عضو حزب کمونیست ایران و پیشمرگ کومه له شهید میگردد و بعد از تصرف مقر سه پیشمرگ دیگر به نام های علی آرمن ، عبید صوفیه و مدرک یوسفی معروف به ریبوارپالنگانی به اسارت در می آیند و زندانی میشوند . بقیه پیشمرگان کومه له میتوانند خود را از محل در گبری دور کنند و در میان باغهای پائین نوسود سنگر میگیرند .

یکی از پیشمرگان کومه له بنام دارا اسعدی که در هنگام اولین تیراندازی “قلوز” از رفقایش جدا شده بود ، نزدیکیهای ظهر در یکی از باغها به تنهایی به محاصره تعدادی از پیشمرگان حزب دموکرات درمیاید و بعد از اینکه مجروح بدست آنها می افتد در همانجا او را اعدام میکنند و جنازه اش را رها میسازند .

* ــ از طرف دیگر در شوشمی هم به محض شروع درگیری در نوسود پیشمرگان حزب دموکرات که بامدادان در ارتفاعات و در سر راه ها مستقر شده بودند قبل از اینکه هر گونه تیراندازی شده باشد یکی از پیشمرگان کومه له را که از روستای شوشمی پائین بطرف مقر میرفت دستگیر و او را خلع سلاح میکنند ودر مقر خویش زندانی مینمایند ، و یکی از هواداران نیروی مقاومت کومه له را نیز که بدون سلاح از روستای “تخته جام” بسوی شوشمی میرفت دستگیر و زندانی مینمایند هنگامی که پیشمرگان کومه له در ساعت ۷ و۳۰ دقیقه بامداد از طریق بیسیم از جنگ دموکرات و کومه له در نوسود با خبر میشوند میروند سری به اطراف مقر خویش بزنند که در جا مورد هجوم پیشمرگان حزب دموکرات واقع میشوند و باین ترتیب حزب دموکرات تهاجم خود را به پیشمرگان کومه له در شوشمی هم آغاز و گسترش میدهد . پیشمرگان کومه له ارتفاعات مقر خویش را از پیشمرگان حزب دموکرات پس می گیرند و در جریان این جنگ یکی از پیشمرگان حزب دموکرات را به اسارت میکیرند که تا پایان جنگ همچنان در دست آنان بود .

قبل از آغاز تیراندازی در شوشمی ، کمیته شهرستان اورامان حزب دموکرات نیروی زیادی را از “دره تفی” (که از کمیته اورامان حزب دموکرات است) بطرف مقر کمیته تشکیلات کومه له در اورامان (در شوشمی) روانه میکنند و در ارتفاعات روبروی مقر کومه له سلاحهای سنگین مانند خمپاره انداز ، تفنگ ۵۷ و آر.پی.جی و تیر بارقناسه مستقر میکنند . بمحض اینکه تیراندازی شروع میشود مقر کمیته تشکیلات کومه له در اورامان هدف گلوله باران انواع سلاحهای سنگین و سبک قرار میگیرد و پیشمرگان حزب دموکرات از سه سو مقر را مورد حمله قرار میدهند . بالاخره بعد از مدتی پیشمرگان کومه له عقب نشینی میکنند و مقرآنان بدست پیشمرگان مهاجم حزب دموکرات تصرف میشود . در همانجا پیشمرگ اسیر خود را بدست میاورند و یکی از پیشمرگان کومه له که نگهبان اسیر مذکور بود به اسارت گرفته میشود .

در جریان درگیریهای شوشمی کاک حه مه باوان (محمد باوان) چهره انقلابی و محبوب زحمتکشان اورامان در بلند یهای پشت مقرو رفیق رحیم الهی عضو حزب کمونیست ایران و پیشمرگ کومه له در جلو درب مقر بدست پیشمرگان حزب دموکرات شهید میشوند. یک پیشمرگ دیگر کومه له به نام شیخ علی که در یکی از ارتفاعات مجروح می گردد در هنگام حمله بمقر در چادر درمانگاه کو مه له بستری بوده است. دو نفر از پیشمرگان حزب دموکرات هم یکی در بلندیها و دیگری در فاصله ۱۰ـ۱۵ مقر کومه له جان خود را در راه سیاست تجاوزگرانه حزب دموکرات از دست می دهند.

پس از تصرف مقر کمیته تشکیلات  اورامان کومه له ، تعدادی نزدیک به ۳۰ نفر از فرمانده و مسئول و پیشمرگ حزب دموکرات بمقر کومه له می ریزند و هر آنچه در آنجا بود از سلاح و بی سیم و مدارک و اشیا مقر تماملا به غارت می برند ابتدا آنها را به دوش گرفته به خانه های “حه مه کوتا ” در فاصله ۱۰ دقیقه ای مقر کومه له حمل می کنند و بعد از آن آنجا به وسیله قاطر به ” دره تفی ” مرکز کمیته شهرستان اورامان حزب دموکرات می برند پس از آن مقر را با نفت آتش زده و آن را ویران می کنند.سپس به سراغ چادر درمانگاه کومه له می روند و در آنجا پیشمرگ زخمی کومه له رفیق شیخ علی همراه پیشمرگ پزشکیار کومه له رفیق فرح ادمن که پرستاری پیشمرگ زخمی را به عهده داشت هر دو را با هم اعدام می نمایند و آنگاه چادر را همراه با جنازه آن دو پیشمرگ اعدام شده به آتش می کشند.

تعدادی دیگر از پیشمرگاه حزب دموکرات در پیچ پشت مقر کومه له که پیشمرگ زخمی کومه له رفیق نصرااله بهمنی معروف به مامه نسه و رفیق مسعود احمدی معروف به توفیق درحالیکه به علت تمام شدن گلوله دستهای خود را به علامت تسلیم بلند کرده بودند مورد حمله قرار می دهند و هردو نفر را اعدام می کنند و جنازه آنها را در همان جا رها می کنند. به این ترتیب در جریان جنگهای شوشمی ۶ پیشمرگ کومه له اعدام و شهید می شوند که جنازه ۵ تن از آنها تا روز بعد همچنان رها بوده است تا اینکه بعدا اهالی محل آنها را به خاک می سپارند.

 

*

بعد ازظهر ، گروهی از مسئولان و پیشمرگان دموکرات در نوسود دست به جنایت عریان تر و وحشیانه دیگری می زنند ، ساعت نزدیک ۳ بعد ازظهر به طرف خانه هایی می روند که پیشمرگان کومه له را در آنجا زندانی کرده بودند. با ایجاد ترس و وحشت مردم را به خانه های خود می فرستند سپس چهار پیشمرگ کومه له به نام : طلیعه بیسارانی ، علی آرمان ، عبید صوفی و ریبوار پالنگانی را از زندان بیرون می کشند و با دستان بسته آنان را به محلی در ۵۰۰ متری شهر بنام ” دره هرات ” می برند و در آنجا در مقابل در مرده شوی خانه آنان را به رگبار می بندند و با دستهای بسته در نهایت وحشیگری اعدامشان می کنند و جنازه هایشان را برجای می گذارند. روز بعد عده ای را می فرستند و چهار جنازه مذکور را با هم و با لباسهایشان در گودالی در کنار جاده می افکنند و سرگودال را با خاک می پوشانند. بعدها هنگامی که خبر آمدن هیئت تحقیق به  تشکیلات حزب دموکرات در اورامان می رسد،جنازه ها را از گودال بیرون می کشند ودر محلی در پیشت جاده در گورهایی جدا جدا خاک می کنند.

قابل ذکر است که مسئولان حزب دموکرات در اورامان درست به شیوه مسئولان جمهوری اسلامی به مردم گفته اند که جنازه این کمونیست ها نباید در گورستان عمومی دفن شود اما مردم به آنان اعتراض کرده اند. با وجود این به جزسه جنازه که از طرف بازماندگانشان در گورستان عمومی دفن شدند ۱۰ جنازه بقیه به دستور حزب دموکرات در محل های جدا و دور ازآبادی، به خاک سپرده شدند.

اما حزب دموکرات به همین اندازه هم کفایت نمی کنند. در طول روز ۲۵ آبان چه قبل از تصرف مقر و چه بعد از آن دستگیری و آذیت و آزار هواداران کومه له و حمله به منازل آنها و به غارت بردن اسباب و وسایل آنها از طرف مسئولان و پیشمرگان حزب دموکرات تا غروب آن روز ادامه می یابد.

بعلاوه ساعت چهار بعدازظهر مسئولان و فرماندهان حزب دموکرات به گرد آوری نیرو میپردازند ودر شوشمی و نوسود پیشمرگان کومه له را که از صبح آنروز در باغهای پائین نوسود سنگر گرفته بودند مورد هجوم گسترده خود قرار میدهند . پیشمرگان کومه له در این تهاجم مقاومت میکنند . درگیری تا تاریک شدن هوا ادامه مییابد و پیشمرگان کومه له با هوشیاری میتوانند از میان کمین های حزب دموکرات بگذرند و بطرف شوشمی عقب نشینی کنند در جریان این جنگ رفیق بختیار خالدی پیشمرگ کومه له که قادر به نجات خود نمیشود تسلیم پیشمرگان حزب دموکرات میگردد و پس از چند دقیقه ضرب و شتم در همانجا او را برگبار میبندند و اعدامش میکنند. بدین ترتیب فاجعه جنایت بار حزب دموکرات اورامان که سحرگاهان آغاز شده بود و تا غروب روز ۶۳٫۸٫۲۵ در نهایت قساوت و وحشیگری ادامه داشت این نتایج را ببار آورد سه پیشمرگ کومه له در خلال درگیریها شهید شدند و ۱۰ پیشمرگ اسیر و مجروح کومه له اعدام گردیدند .

مقرهای کومه له پس از غارت به آتش کشیده شدند . یک درمانگاه کومه له که برای مردم محروم و زحمتکش اورامان آماده شده بود همراه با جنازه دوپیشمرگ اعدام شده آتش زده شد و در حدود۳۰ نفر از هواداران کومه له زندانی گردیدند و به در و پنجره منازل آنها تیراندازی شد و اسباب و وسایل شان نیز به غارت رفت .

این بود سیمای حزب دموکرات در فاجعه روز ۲۵ آبان اورامان . رفتار تشکیلات حزب دموکرات در اورامان پس از فاجعه ۲۵ آبان هم عبارت بود از ادامه آن جنایات اما بشکل و شیوه ای دیگر . حزب دموکرات تمام کوشش خود را بر این مبذول داشت که این جنایت را پرده پوشی کند و در جهت رسیدن به این هدف از سویی ماشین ماشین از دروغ و جعل در باره حوادث اورامان ساخت و از سوی دیگر با ایجاد فضای ترس و وحشت و خفقان در برابرمردم اورامان سعی تبلیغ نمود که این ماشین دروغ را بدست مردم اورامان و پیشمرگان حزب دموکرات به پیش براند و حقایق را در برابر  هیات تحقیق واژگونه جلوه دهد .

گزارش حکیم رضایی مسئول کمیته شهرستان حزب دموکرات در حضور هیات تحقیق بخوبی این سناریوی ناشیانه و این تقلا به منظور پرده پوشی جنایت را نشان می دهد در واقع کوشش برای پرده پوشی جنایت روز ۲۵ آبان خود خیانت آشکار دیگری است که مسئولان حزب دموکرات در اورامان در طول فاجعه خونین اورامان انجام دادند و بوسیله آن سیمای خیانتبار خویش را آشکار تر و رسواتر کردند .

 

گزارشی کوتاه از کار 

هیئت مشترک تحقیق در باره فاجعه اورامان

 

بعد از فاجعه اورامان بنا به توافق کمیته مرکزی کومه له و دفتر سیاسی حزب دموکرات قرار شد که یک هیئت مشترک تحقیق مرکب از نمایندگان حزب دموکرات ، کومه له و ی.ن.ک (اتحادیه میهنی کردستان) برای تحقیق در باره فاجعه ۲۵ آبان اورمان تشکیل شود و این هیات روز ۱۰ آذر رهسپار منطقه اورامان گردد و کار را شروع نماید . اعضا هیات مشترک تحقیق عبارت بودند از:

کاک ابراهیم جلال و کاک جمیل اورامی نمایندگان اتحادیه میهنی کردستان ، کاک مصطفی شلماشی و ماموستا گوران نمایندگان حزب دموکرات ( اولی عضو کمیته مرکزی و دومی مشاور کمیته مرکزی) کاک فاروق بابامیری و کاک فاتح شیخ اسلامی نمایندگان کومه له (اولی عضو کمیته مرکزی و دومی مشاور کمیته مرکزی) .

اولین اجلاس هیات مشترک تحقیق بعد از ظهر روز ۶۳٫۹٫۱۲ در روستای شوشمی پائین اورامان گشایش یافت و پس از جلسه معارفه در مورد چند نکته بمنظور تعیین شیوه کار هیات توافقاتی بعمل آمد . بر اساس نکات مذکور قرار بر این نهاده شد در آغاز گزارش تشکیلات هر دو طرف در اورامان پیرامون کیفیت حادثه ۶۳٫۸٫۲۵ به سمع هیات برسد سپس هیات گام به گام تحقیق در باره حوادث را به پسش برد و بالاخره مجرمین را معرفی نماید .

روز ۶۳٫۹٫۲۳ حکیم رضایی گزارش خویش را تقدیم هیات کرد و به سئولات اعضای هیئت پاسخ داد . در بعد ازظهر همان روز صلاح ایراندوست مسئول کمیته تشکیلات کومه له در اورامان گزارش واقعه را به عرض هیات تحقیق رسانید و بسئولات نیز پاسخ گفت . به این ترتیب هیات تحقیق سخنان حزب دموکرات و کومه له در اورامان را در باره حادثه ۲۵ آبان استماع نمود .

روز ۶۳٫۹٫۱۴ هیات به نوسود رفت . در آغاز محل اولین برخورد در قلوز و آنگاه ساختمان مقر کومه له و مقر حزب دموکرات در نوسود مورد بازدید قرار گرفت.سپس در باره چگونگی آغاز تیر اندازی در قلوزتحقیق بعمل آمد.در این مرحله هیات ازچهار پیشمرگ کومه له و چهار پیشمرگ حزب و دو نفر از افراد بی طرف که شاهد عینی اولین تیراندازی بودند تحقیق کرد.

در مرحله دوم هیات محل اعدام چهار پیشمرگ کومه له را در “دره هرات ” واقع در ۵۰۰متری شمال غربی نوسود مورد بازدید قرار داد و تحقیق پیرامون بقیه حوادث نوسود را ادامه داد.

در این مرحله هم از دو پیشمرگ کومه له ۳ پیشمرگ حزب دموکرات و ۳ نفر از افراد بی طرف تحقیق بعمل آورد.

 روز ۶۳٫۹٫۲۰ هیات تحقیق در “شوشمی ” از مقر کمیته تشکیلات اورامان کومه له و از محل در مانگاه کومه له در جریان جنگ تصرف شده و سپس به آتش کشیده شدند بازدید کردو مرحله سوم تحقیق یعنی تحقیق در باره چگونگی درگیری و رویدادهای شوشمی آغاز شد.

در اینجا نیزاز ۱۰ پیشمرگ کومه له و ۹ پیشمرگ حزب دموکرات و چهار نفر از افرداد بی طرف تحیق بعمل آمد.

روز ۶۳٫۹٫۲۴ تحقیقات به پایان رسید. جمعا از ۴۱ نفر تحقیق بعمل آمده بود.هیات تحقیق برای بحث و مذاکره درباره نتیجه گیری جلسه ای تشکیل داد.لازم است متذکر شویم که پیشتر هیات تحقیق در جلسه ای اعلام کرده بود که در پایان هر مرحله از تحقیق نمایندگان نتیجه گیری های خویش  را پیرامون آن مرحله بنویسند و آن را تقدیم رئیس جلسه نمایند که بعد از تحقیقات هیات   به نتیجه گیری مشترک برسد .

اما نمایندگان حزب دموکرات مخالفت کردند و تنها به این امر رضایت دادند که در خاتمه تمام تحقیقات نتیجه گیری بعمل آید.

در جلسه ۶۳٫۹٫۲۴ به علت اینکه نمایندگان اتحادیه میهنی کردستان از طرف دفتر سیاسی برای گزارش کار خود به رهبریشان فراخوانده شدند هیات تصمیم گرفت که نتیجه گیری بعد از بازگشت هیات از اورامان تعقیب شود. در اینجا نیز نمایندگان حزب دموکرات بر سر ۱۵ تا ۲۰ روز مهلت به منظور آماده شدن برای نتیجه گیری اصرار ورزیدند و نمایندگان کومه له نیز نظر خودرا مبنی بر لزوم نتیجه گیری فوری ابراز داشتند.

در همان جلسه صورت جلسه ای امضا شد و تمام اسناد و صورت جلسه ها و نوارها و بازجویی ها تحقیق و مشاهدات هیات در بازدیدها به مثابه اسناد و مدارک هیات مشترک تحقیق شناحته شدند.

 

موضع نمایندگان حزب دموکرات در هیات تحقیق

 

موضع نمایندگان حزب دموکرات در جریان تحقیق بطور مختصر عبارت از این بود که تا می توانند  مانع ازآن شوند که هیات ، حقیقت فاجعه اورامان را دریابد، بطوریکه جنایات پنهان بمانند و مجرمین برای هیات شناسایی نشوند. نمایندگان حزب دموکرات این شیوه را به دو طریق به پیش می بردند : اول در درون هیات تحقیق و دوم از طریق پشتیبانی از سناریوی دروغین تشکیلات اورامان حزب دموکرات به منظور پرده پوشی جنایات .

الف: در درون هیات تحقیق

۱ـ از همان آغاز نمایندگان حزب دموکرات کوشش خودرا براین نهادند که نظر هیات را از تحقیق مستقیم رویداد مشخص اورامان منحرف سازند و آنان را فعلا برای مدتی طولانی به تحقیق پیرامون ” زمینه قبلی ” برخورد سرگرم کنند .

۲ـ زمانی که هیات در باره وقایع به تحقیق پرداخت از سویی سعی کردند تا بحث درباره مسائل جنبی زمان تحقیق را بدون نتیجه طولانی کنند و از سویی دیگر تلاش می کردند که هیات تحقیق از افراد تا آنجا که ممکن است کمتر و کمتر کنند .نتیجه این کار این شد که درباره کفایت یا عدم کفایت تحقیق تنها در یکی از مراحل هیات را در روند دچادر دردسر کنند در حالیکه در آن ۲ روز به آسانی می شد از ۱۰ نفر تحقیق بعمل آورد…

۳ـ هیات برای تسهیل کار تحقیق، و قایع را مجموعا به سه مرحله تقسیم کرد. نمایندگان حزب دموکرات جدا از اینکه تلاش می کردند مراحل را از لحاظ تحقیق تا آنجا که می توانند محدود تر کنند، بعد از هر مرحله نیز با هرگونه تحقیق دیگری که برای تکمیل معلومات هیات ضروری بود به شدت مخالفت می کردند و دیواری مانند دیوار چین را میان وقایع می کشیدند تا هیات تحقیق مدارک و معلومات کم و کمتری در اختیار داشته باشد.

 ۴ـ در مورد شیوه نتیجه گیری قرار اکثریت هیات یعنی نمایندگان اتحادیه میهنی کردستان و نمایندگان کومه له بر این شد که بعد از هر مرحله تحقیق هر کدام از اطراف نظر خویش را به عنوان نتیجه گیری آن مرحله بنویسد و تقدیم ریس جلسه نماید که در آخرین بخش کار تحقیق بر اساس آن نتیجه گیری ها، نتیجه مشترک نهایی بدست آید . این قرار تبدیل به یک صورت جلسه شد، اما نمایندگان حزب دموکرات مخالفت کردند و گفتند به علیت اینکه وقایع عبارت است از یک مجموعه کلی … باید نتیجه گیری از تمام مراحل را طی یک گزارش عمومی با هم انجام داد .

 این در حالی است که نمایندگان حزب دموکرات در جریات تحقیق چنان مراحل را از هم دیگر جدا می کردند مثل اینکه آن مجموعه کل هیچ ارتباطی به همدیگر نداشته اند .

 ۵ـسرانجام در خاتمه تحقیق نمایندگان حزب دموکرات از تعهد خود مبنی بر اعلام نتیجه گیری کلی هم سر باززدند و کوشش زیادی بعمل آوردند که هیات بدون اخذ نتیجه باز گردد . تنها تحت فشار باقی اعضای هیات قبول کردند که هیات پس از بازگشت از اورامان نتیجه گیری را تعقیب نماید آن هم به دو شرط اول دادن ۱۸ روز مهلت  و بالاخره شرط عدم مخالفت دفتر سیاسی حزب دموکرات را نیز به میان آوردند . بدین ترتیب از طرفی حداقل ۱۸ روز کار نتیجه گیری هیات را به تاخیر انداختند واز سوی دیگر راه فراری برای خود ساختند که بار دیگر سعی کنند به نام مخافت دفتر سیاسی هیات را سرگردان نمایند ( صورت جلسه روز ۶۳٫۹٫۲۴) .

ب ـ نمایندگان حزب دموکرات در جریان تحقیق هیات هم نهایت تلاش خود را به منظور پرده پوشی جنایات اورامان و پشتیبانی از ماشین دروغ و داستان های جعلی ای که تشکیلات اورامان حزب دموکرات اختراع کرده بود بعمل آوردند برای مثال : وقتی که یکی از پیشمرگان حزب دموکرارت به نام بختیار لهونی ( که عضو شورای شهر نوسود هم هست و روز فاجعه در نوسود نگهبان پیشمرگان اسیر کومه له بوده است .) وی به دلخوه خویش در برابر هیات تحقیق حاضر شد و چگونگی به اسارت گرفتن و اعدام شدن چهار پیشمرگ کومه له را تشریح کرد. نمایندگان حزب دموکرات تلاش مذبوحانه ای کردند که به بهانه اینکه ” مرحله تحقیق در مورد نوسود خاتمه یافته است ! ” شهادت آن پیشمرگ حزب دموکرات  را بی اعتبار کنند زیرا شهادت بختیار لهونی بخشی از دستگاه دروغ تشکیلات اورامان حزب دموکرات را بر ملا می کرد و بخشی از واقعیت فاجعه اورامان را برای هیات تحقیق روشن می نمود. نمایندگان حزب دموکرات در یکی از ملاحظات در پایین صورت جلسه شب  ۶۳٫۹٫۲۴  و شب ۲۵ نوشته اند : ” ما نمایندگان حزب دموکرات بر این نظر هستیم که ادعای اعدام شده بختیار لهونی خارج از مرحله تحقیق در نوسود است به همین سبب مخاف آن هستیم که نام او در آخر این نام ها باشد و ما او را همچون کسی به حساب نمی آوریم که هیات او را به عنوان بی طرف شناخته و از او تقاضای ادای شهادت نماید .” پیشمرگ نام برده روز ۶۳٫۹٫۲۱ در حضور هیات تحقیق پس از پایان سخنانش سلاح  حزب دموکرات را در همانجا بر زمین نهاد و آن را تحویل نمایندگان حزب دموکرات داد در حالیکه نماینده حزب دموکرات در جلسه شب ۶۳٫۹٫۲۴ و۲۵ هیات می گوید:

” بختیار لهونی پیشمرگ حزب دموکرات نیست چون اگر پیشمرگ حزب دموکرات می بود از حزب دموکرات دفاع می کر!” بدیهی است به نظر آنان کسی پیشمرگ حزب دموکرات و یا حتی بی طرف محسوب می شود که از دستگاه دروغین تشکیلات حزب دموکرات در اورامان برای پرده پوشی جنایات ۲۵ آبان بی قید و شرط پشتیبانی کند.

بعلاوه هر زمان که مسئولان و پیشمرگان حزب دموکرات دعوت به تحقیق می شدند بر اساس اندرزی که از طرف تشکیلات اورامان حزب دموکرات به آنان داده شده بود هیچ گونه اطلاعات درستی به هیات نمی دادند .در آن هنگام نمایندگان اتحادیه میهنی کردستان و نمایندگان کومه له ناچار بودند در محدوده کمبود وقت و موازین هیات تحقیق از طریق سوالاتی برخی اطلاعات را از آنان بدست آورند اما نمایندگان حزب دموکرات از آنها سوالی نمی کردند و به هیچ نحوی از آنها درخواست اطلاعات نمی کردند و آشکارا از شیوه ندادن اطلاعات و دروغ مسئولان و افراد حزب دموکرات پشتیبانی می کردند .

حتی هرزمان نمایندگان کومه له تقاضای توضیح اضافی می کردند نمایندگان حزب دموکرات مانع می شدند و مخافت و کارشکنی می کردند .نمایندگان کومه له در جریان تحقیق چندین با بد رفتار نمایندگان حزب اعتراض کردند. نمایندگان کومه له همچنین برخلاف آنان اعلام کردند که برای کمک به هرچه رساتر شدن تحقیق حاضر هستند هر زمان که خود سوالی نداشته باشند سهم سوالات خود را در اختیار نمایندگن حزب دموکرات بگذارند.

بطور کلی تمام موضع گیری های نمایندگان حزب دموکرات در هیات تحقیق بدان منظور بود که تحقیق کمتری بشود و جریان تحقیق و بویژه نتیجه  گیری را طولانی تر کنند و آن را دچار وقفه نمایند در حالیکه پی در پی می گفتند : برای تحقیق زمان زیادی نداریم، در پایان تحقیق برعکس می گفتند برای نتیجه گیری به زمان زیادی نیاز داریم. در صورتیکه تمام کار هیات تحقیق با تمام جلسه ها وبحث های خود هیات و این طرف و آن طرف کردن تنها ۱۳ روز به طول انجامید نمایندگان حزب دموکرات بر سر ۱۸ روز مهلت اصرار می ورزیدند و این در حالی بود که نمایندگان اتحادیه میهنی کردستان و نمایندگان کومه له با نتیجه گیری فوری موافق بودند .

 

نتیجه گیری نمایندگان کومه له درهیات

 مشترک تحقیق در باره فاجعه اورامان

 

 

تشکیلات حزب دموکرات در اورامان، اساسا با بودن کومه له در منطقه مخالف بوده است و فاجعه اورامان را بر اساس طرح و نقشه از پیش آماده شده بوجود آورده تا مانع وجود پیشمرگان کومه له در اورامان باشد.

دلایل و مدارکی که نشان بدهد که حادثه مشخص ۲۵ آبان اورامان بر مبنای طرح و نقشه از پیش آماده شده تشکیلات اورامان حزب دموکرات بوده است عبارتند از :

 

۱ـ زمینه قبلی

 

از همان نخستین روزی که پیشمرگان کومه له ، در آغاز بهار به اورامان مراجعت کرده اند در اولین محل به نام ” هواره کون ” مسولان حزب دموکرات در اورامان راه را بر آنان گرفته و گفته اند که چرا بدون اجازه ما به اینجا آمده اید. برمبنای مفاد گزارش حکیم رضایی ( مسئول کمیته شهرستان حزب دموکرات در اورامان ) مسئولان حزب دموکرات در اورامان خواستار آن بوده اند که پیشمرگان کومه له با اجازه و اطلاع آنان به اورامان مراجعت نمایند و با اجازه آنان و در محلی که آنان برایشان تعیین می کنند مقر ایجاد کنند و مقرراتی را که حزب دموکرات برای مردم اورامان برقرار کرده به رسمیت بشناسند و هیچ کوششی برای تغییر آن بعمل نیاورند. مانند منع آمد و رفت به پاوه و از پاوه به نوسود و شوشمی و چند …. همچنین منع حمل بارو بنه از طرف اهالی که محل را ترک می کنند. در باره چگونگی حمل آذوقه و وسایل از عراق، درباره چگونگی اجازه دادن باغ و زمین از طرف ح . د . و میزان آن اجاره و درباره تمام چیزهای دیگر در اورامان مقررات و مناسباتی که حزب دموکرات به عنوان یگانه حزب برقرار کرده کومه له باید آنها را قبول کند و هیچگونه تبلیغ و اقدامی در برابر آنها ننماید. اگر این مقررات را رعایت نکرد، اگر برنامه و نظر جدا گانه خود را پیرامون موارد مذکور  و حتی در باره شورا ومجمع عمومی و آزادی بی قید و شرط سیاسی و غیره و غیره را تبلیغ کرد و برای تغییر آن مقررات و مناسباتی که ۴ سال است حزب دموکرات به مردم اورامان تحمیل کرده است اقدامی انجام داد اقدام او علیه حزب دموکرات تلقی می شود و حزب دموکرات به شیوه مسلحانه جواب خواهد داد.

خلاصه : کومه له از همان آغاز بازگشتن به اورامان در مورد ایجاد مقر در اینجا و آنجا، تبلیغ برنامه و نظریات خویش، کوشش برای حل مشکلات مردم از لحاظ آذوقه و وسایل دیگر، بدون استثنا با مخالفت و تهدید به درگیری و انواع فشارهای حزب دموکرات روبرو بوده است.

قبل از رویداد ۲۵ آبان نیز به دفعات تشکیلات اورامان حزب دموکرات خواسته است با کومه له برخورد ایجاد کند و کار به سنگر بندی هم کشیده است ( چنانکه حکیم رضایی در گزارش خویش به آن اعتراف کرده است ) اما پیشمرگان کومه له با هوشیاری و دخالت دادن مردم مانع از آن شده و آن را عقیم ساخته اند .چند مرتبه هم تلاش کمیته اورامان کومه له به منظور حل مسایل از طریق مذاکره با دخالت دادن مردم و نمایندگان آنان از طرف تشکیلات اورامان حزب دموکرات صریحا رد شده است .

۱ــ پس از رویداد ۲۵ آبان هم زمانی که هیات مشترک برای عادی کردن وضع اورامان به منطقه آمدند حکیم رضایی در اولین برخورد در حضور نمایندگان مرکزیت حزب دموکرات و کومه له صریحا مخالفت خود را با بازگشت پیشمرگان کومه له به اورامان اعلام کرد و گفت :” به استثنای هیات و شخص کاک صلاح ایراندوست اجازه نمی دهیم هیچ پیشمرگ دیگری از کومه له به اورامان بازگردد.”

۲ـ بر اساس گزارش حکیم رضایی آنها مدتی پیش تر قرار خود را مبنی بر منع آمد و رفت و منع حمل بار و بنه به پاوه لغو کرده بودند.” ما باز هم قرار خود را بهم زدیم ومردم آنچه را که میل داشتند حمل می کردند.”   ( نوار      گزارش حکیم رضایی طرف ۱ دقیقه ۵۵ )                                 .
بنابراین دخالت مسولان حزب دموکرات در روز ۲۵ آبان در مورد سر راه گرفتن به مردم و بازرسی اشیا آنان بی مورد و ناحق و غیر معمول بوده و هدف آنان از این کار ایجاد درگیری بوده که از پیش طرح آن آماده شده بود.

۳ـ اگرچه ۲ مسول حزب دموکرات به نام های مومن معروفی و عبدالکریم جلالی در نوسود کارگردانان برخورد قلوز بودند در حضور هیات این نکته را که قبلا از عزیمت خانواده مدذکور اطلاع داشتند انکار میکنند اما حکیم رضایی میگوید : ” روز ۶۳٫۸٫۲۴ دو مرد و زن می آیند و میگویند ما میخواهیم مراجعت کنیم . برادران ما میگویند اگر شما قصد بازگشت داشتید چرا در این مدت مراجعت نکرده اید ؟ آنان نیز نزد کومه له می روند و کومه له هم می گوید ما شمارا همراهی خواهیم کرد.” سپس میگوید : “یکی از کادرهای ما بنام مومن در آنجا (قلوز) می باشد میگوید حال که شما قرار ما را نقض کرده اید میروید و باروبنه هم حمل میکنید ، بنظر من این بارو بنه باید بازرسی بشود .” از تحقیق از شاهدان هم معلوم میشود که مسئولان حزب دموکرات از رفتن آن دو خانواده اطلاع داشته اند . خاله افتاب میگوید : “(در اواخر بازرسی اش) مومن گفت غروب وعده داده اید که تلویزیون همراه نبرید خوب حال که همراه ندارید بروید .” خاله حیات میگوید : “مومن گفت ناصر! تو که نزد حزب آمدی که بروی و حزب گفت ممکن نیست بروی و نباید هیچ چیزی هم همراه ببری . ” (صفحه ۱ تحقیق از خاله حیات)

اینها نشان میدهند که مسئولان حزب دموکرات از رفتن خانواده ها و همراهیشان بوسیله کومه له اطلاع داشته اند و این مساله را برای ایجاد برخورد و بهانه آغاز جنگ انتخاب کرده اند . غروب۶۳٫۸٫۲۴ عبدالکریم جلالی در بازار نوسود بعد از مشاجره و گفتگو زیاد در باره بازگشت آن دو خانواده به پیشمرگان کومه له گفته بود : “فردا آتش بر پا خواهیم کرد . ” صفحه ۲ تحقیق از بهمن بهره مندی .

۴ــ قبلا هم سابقه داشت و کومه له مردم را همراهی کرده است ، حزب دموکرات هم مانعی ایجاد نکرده یا حزب دموکرات مردم را همراهی کرده و کومه له ایجاد مانع نکرده است ادریس ویژه ای پیشمرگ حزب دموکرات در خلال تحقیق میگوید : گاهی بوده ما مردم را فرستاده ایم و آنها هم فرستاده اند هیج کدام از ما ممانعتی ایجاد نکرده ایم (صفحه ۲ تحقیق از ادریس ویژه ای)

۵ــ شب قبل از جنگ حزب دموکرات هم در نوسود و هم در شوشمی به پیشمرگان خود و نیروی مقاومت آماده باش داده بوده است . ” بختیار لهونی ” پیشمرگ حزب دموکرات و عضو شورای شهر نوسود در حضور هیات تحقیق اظهار میدارد : “شب ۸٫۲۵  ساعت ۱۰ شب بود یکی از رفقای پیشمرگ بنام برهان جلالی مرا مطلع ساخت که آماده باش است و فردا ساعت ۳ صبح به دنبالت خواهیم آمد . (صفحه ۱ تحقیق از بختیار لهونی) .

آزاده پیشمرگ کومه له میگوید: “(فردای روز در گیری ثروت احمدی از نیروی مقاومت حزب دموکرات در منزل خود در شوشمی بمن گفت) بمقر برو و به آنها بگو که دیروز ستار جلالی در جلسه ای بما گفته است که فردا بمقر شما حمله می کنیم .”

۶ــ استقرار قبلی در نقاط مختلف

ــ استقرار در میدان وحوض لاره و ….. با آر . پی .چی .

ــ استقرار در قلعه “دره تریانه” در پشت مقر کمیته اورامان کومه له .

ــ استقرار در پیج دره تریانه که سبب شد فتح الله آزرده پیشمرگ کومه له قبل از تیراندازی دستگیر و خلع سلاح گردد .

ــ استقرار در سر راه تخته جام و شوشمی که موجب دستگیری هادی فتاحی از نیروی مقاومت کومه له شد قبل از هر گونه تیر اندازی .

۷ــ تعرض به مقر کومه له در نوسود بعد از تیراندازی در قلوز با آر.پی.جی و سلاح های دیگر .

۸ــ گسترش جنگ در شوشمی بعد از جنگ نوسود در حالی که از همان آغاز صبح ارتفاعات و راه های اطراف مقر کمیته اورامان کومه له از طرف پیشمرگان حزب تصرف شده بود .

۹ــ آوردن نیرو از دره تفی (مرکز کمیته شهرستان اورامان حزب دموکرات ) استقرار سلاح سنگین مانند خمپاره انداز ، تفنگ ۵۷ و اسلحه های دیگر مانند آر. پی.جی و تیر بار قناسه در مقابل مقر کومه له همزمان با آغاز تیراندازی در شوشمی .

این دلایل اثبات میکند که بر اساس زمینه قبلی که با آمدن کومه له به اورامان ترتیب یافته بود تشکیلات اورامان حزب دموکرات که وجود کومه له را در آن منطقه بر خلاف منافع ویژه و حاکمیت مطلق و سرکوبگرانه خویش یافته است ، بجای انتخاب طریق سیاسی در جهت مبارزه با کومه له ، طریق تعرض مسلحانه را برگزیده است و طرح و نقشه کاملی ریخته و بنحوی که دیدیم در روز ۶۳٫۸٫۲۵ آن فاجعه را آفرید .

 

چگونگی آغاز اولین تیراندازی در” قلوز”

 

بر اساس دلایل زیر اولین تیراندازی در “قلوز” برمبنای نقشه قبلی حزب دموکرات و به دستور مستقیم یکی از مسئولان حزب دموکرات بنام عبدالکریم جلالی از پیشمرگان حزب دموکرات آغاز شده است :

۱ــ پیشمرگان حزب دموکرات با تعداد بیشتری از پیشمرگان کومه له ، قبلا در ساعت ۵/۵ بامداد به قلوز رفته اند و مستقر شده ودر کمین نشسته اند . دو نفر از مسئولان حزب دموکرات در نوسود بنام مومن معروفی و عبدالکریم جلالی همراه پیشمرگان بوده اند و رهبری منع عبور پیشمرگان کومه له و سپس تیراندازی به آنان را بعهده داشته اند .

۲ــ مومن معروفی که در حزب دموکرات مانع پیشمرگان کومه له گردیده که سرگرم بدرقه دو خانواده اند و سعی کرده است وضعی متشنج بیافریند . بر اساس دلایلی که قبلا مورد بررسی قرار دادیم دخالت شخص مذکور دخالتی غیر معمول و ناحق و بطور آشکار به منظور ایجاد درگیری بوده است .

۳ــ مومن معروفی کوشش کرده است پیشمرگان کومه له را عصبانی کند با این هدف که آنان را وادار به تیراندازی نماید . اما پیشمرگان کومه له برای آرام کردن وضع تلاش میکرده اند .

۴ــ گزارش حکیم رضایی و سخنان مومن معروفی و عبدالکریم جلالی درباره مسئله قلوز در دو مورد همدیکر را تکذیب میکنند :

 الف ـــ حکیم رضایی میگوید آنها روز قبل ، از مراجعت آن دو خانواده اطلاع داشته اند (شهادت شاهدان نیز دال بر این موضوع است) اما مومن معروفی و عبدالکریم جلالی در برابر هیئت تحقیق این مسئله را انکار میکنند.

ب ــ حکیم رضایی میگوید : :مومن مشغول بارها میشود و یکی از پیشمرگان کومه له بنام محمد سعادت در و پنجره و مغازه ای را که کاک مومن و بقیه در مقابل آن ایستاده بودند برگبار می بندد.”ریبوار دست به گلنگدن تفنگ برد منهم بطرف منزل عبدالکریم فرار کردم او هم وسایل را به رگبار بست .

۵ــ “آفتاب” شاهد معرفی شده توسط حکیم رضایی و مومن معروفی در باره چگونگی تیراندازی حرفهای هر دو نفر را تکذیب میکند و میگوید : (در اواخر بازرسی اش) “.. مومن گفت دیشب وعده داده بودید که تلویزیون نمی آورید . خوب حالا که تلویزیون نیاورده اید ، بروید . ما هم رفتیم وقتی به نزدیکی مغازه “ورله ای ” ها ، همه بارها را روی دوش کذاشته بودیم تیراندازی آغاز شد. ما بارها را انداختیم و فرار کردیم و به اینجا برگشتیم . دیگر نمی دانم . بعدا هم در پاسخ سوالی که چه کسی اول تیراندازی کرد، می گوید:” من بارم را بدوش گرفته بودم پیشمرگان کومه له در جلوو پشت سر ما بودند اما نمی دانم چه کسی تیراندازی کرد( صفحه اول تحقیق از خاله آفتاب) .

۶ــ دستور آتش از طرف عبدالکریم جلالی داده شده و تیراندازی از طرف پیشمرگان ح . د. آغاز شده است. محمد رشید نوری پیشمرگ کومه له که شاهد عینی تیراندازی بوده است ، می گوید: آرام آرام به طرف شیر آب عمومی می رفتیم در آنجا خواستند که زن و بچه ها جدا شوند . من دوبار.ه مومن را صدا زدم : بفرمایید بازرسی کنید! جواب داد بسیار خوب بگذار کاک عبدالکریم جلالی را صدا بزنم سپس به زبان اورامی چند فحش داد و دستور تیراندازی داد و از چهار طرف تیراندازی شد ( صفحه ۱ تحقیق از محمد رشید نوری).همچنین خاله حیات که او نیز شاهد عینی رویداد بوده می گوید:” بارها را بازرسی کردند و آن وقت گفتند بسیارخوب بروید ما هم هرکس بارخودرا بدوش گرفت و ۴ـ۵ قدم رفتیم مومن گفت بچه ها جدا شوند ؟ برویم .  آنها هم پایین جاده کمین کرده بودند گفتند: تکان نخورید . به محض اینکه گفتند تکان نخورید تیراندازی کردند . عده زیادی از پیشمرگان حزب در پشت جاده مستقر شده بودند، سرهمه آنها پیدا بود. وقتی که تیراندازی شروع شد می گفتند ” ده ل دی شا ” (بزنیدشان به لهجه اورامی ) ماهم آمدیم عقب و بدو بدو برگشتیم . “بعدا در جواب سوالی که آیا می دانی چه کسی دستور تیراندازی را داد ” می گوید: ” صدای عبدالکریم جلالی بود” ( صفحه های ۱و ۲ تحقیق از ” خاله حیات ” ) .

۷ــتنها کسی که آغاز تیراندازی را به گردن پیشمرگان کومه له انداخته است شخص مومن معروفی بوده است و بس . بقیه پیشمرگان حزب دموکرات تماما در برابر هیات تحقیق این مسئله را از زبان مومن معروفی نقل کرده اند .ادعای مومن معروفی هم دایر بر چگونگی تیراندازی علاوه بر اینکه با گزارش حکیم رضایی تطبیق نمی کند از طرف شاهدان نیز تکذیب شده است .

 

گسترش جنگ و هجوم به مقر کومه له در نوسود

 

حزب دموکرات پس از تیراندازی ” قلوز” فورا مقر کومه له را در نوسود مورد حمله قرار داده است ، بر اساس دلایل زیر:
۱ــ سه گلوله از آر . پی . جی  هایی که به مقر کومه له شلیک شده اند از طرف ” حوض لاره” بوده است که در شمال شرقی مقر کومه له بمسافت ۱۵۰ مترافقی واقع است در حالیکه مقر حزب دموکرات در جنوب شرقی است (مشاهدات مشترک هیات تحقیق . ملاحظه پشت صفحه ۲ که به امضای تمام نمایندگان رسیده است ) واضح است که قبل از تیراندازی پیشمرگان حزب دموکرات در “حوض لاره” با آر.پی.جی مستقر شده اند

۲ــ زمان شلیک آر.پی.جی ها بمقر کومه له بدنبال تیراندازی “قلوز” بوده است :* ــ “بختیار لهونی ” پیشترگ حزب دموکرات و عضو شورای شهر نوسود درباره همزمانی تیراندازی “قلوز” و هجوم بمقر کومه له میگوید : “وقتی که تیراندازی شروع شد ساعت ۵/۵ بود من در انتظار حمله نیروهای ایران بودم ، خارج شدم و در نزدیکیهای منزل خودمان ایستاده بودم کاک برهان جلالی آنجا بود. درهمین زمان یتراندازی در نوسود شروع شد و صدای آر.پی.جی را شنیدم”.

سوال کردم چه خبر است ؟ و گفت : “درگیری حزب و کومه له است .” (صفحه ۱ تحقیق از بختیار لهونی) .

* ــ صابر غفاری جانشین فرمانده شاخه و فرمانده پیشمرگان حزب دموکرات در نوسود در پاسخ سوال هیات تحقیق مبنی بر اینکه ” در چه ساعتی در نوسود اولین تیراندازی آغاز شد “؟ میگوید: ساعت ۶ تا ۶ و نیم اولین تیراندازی در نوسود در گرفت.” (صفحه ۲ تحقیق از صابر غفاری )

 

* ـ قربان آذری پیشمرگ کومه له می گوید :”وقتی که تیراندازی در ” قلوز” آغازشد فورا من برخواستم و خودم را آماده کردم به جلو در آمدم رفقا نیز همین کاررا کردند یک آر. پی . جی به طرف مقر شلیک کردند و با شلیک آر . پی . جی تیراندازی به طرف مقرآغاز شد . ” ( صفحه ۱ تحقیق )

* ـ عزیز الهی پیشمرگ کومه له در همین زمینه می گوید : ” صبح زود بود از خواب بیدار نشده بودم ،با صدای تیراندازی بیدار شدم . بیرون رفتم. د رهمین زمان مقر را به رگبار و آر . پی. جی بستند . “

۳ـ پیشمرگان کومه له تا مدتی تصور می کردند که با حمله رژیم روبرو هستند و تا مجروح شدن یکی از پیشمرگان کومه له به نام محمود آژغ ، فرمانده پیشمرگان کومه له دستور آتش نداده است . ” محمود در کوچه مقر بر اثر نارنجک پیشمرگان حزب دموکرات که به طرف او انداختند زخمی شده بود و پیشمرگان کومه له از این امر دریافته اند که مورد تعرض حزب دموکرات واقع شده اند. .

۴ـ آماد گی و استقرار پیشمرگان حزب دموکرات قبل از تیراندازی .

” بختیار لهونی ” پیشمرگ حزب دموکرات می گوید: شب ۲۵ |۸  حدود ساعت ده شب بود رفیقی پیشمرگ به نام برهان جلالی مرا مطلع کرد که آماده باش است و فردا ساعت ۳ به دنبالت خواهیم آمد .  ” بختیار لهونی باز هم ی گوید بامداد وقتی که تیراندازی شروع شد باز هم برهان جلالی را دیده است و ازاو سوال کرده است چه خبراست در جواب گفته است ، درگیری حزب و کومه له است . محمد رشید نوری پیشمرگ کومه له هم می گوید : ساعت ۵ صبح بود همراه شهید کمال نگهبان بودم گفتم من می روم سری به میدان می زنم وقتی که به میدان رفتم محمد سعید درویش علی پیشمرگ دموکرات را دیدم در حال رفتن بود . گفتم کجا می روی گفت می روم دنبال کاک مومن دوباره برگشت گفت می روم دنبال کا ک  عبدا لکریم . من به طرف مقر خودمان برگشتم و به شهید کمال ماجرا را گفتم باز هم به طرف میدان مراجعت کردم در آنجا کاک مومن و کاک محمد امین را دیدم صحبت می کردند و مشغول تقسیم کردن پیشمرگان بودند. ( صفحه ۳ تحقیق از محمد رشید نوری)

 

ادامه تعرض به مقر کومه له در نوسود

 

۱ــ به اسارت گرفتن یکی از پیشمرگان کومه له به نام طلیعه بیسارانی(طلیعه علیرمایی) در آغاز تیراندازی به مقر کومه له در نوسود . عزیز الهی پیشمرگ کومه له می گوید:”(( درهمان زمان که محمود زخمی شد )) فریاد شهید طلیعه را شنیدم . مادر شهید کمال ( همسر طلیعه ) گفت طلیعه را گرفتند . ” ( صفحه ۲ تحقیق از عزیز الهی )” بختیار لهونی ” هم در این باره می گوید : ” فریاد زنی را شنیدم ، او ( مختار پیشمرگ نیروی مقاومت حزب دموکرات )  گفت آری والله رفیق طلیعه دستگیرشد. گفتم من اینجا می مانم تو برو ببین چه خبر است . برگشت گفت طلیعه دستگیرشده است و اکنون هم در منزل ماست . ” بختیار لهونی پس از آن اظهار می دارد که ” تیراندازی در نوسود آغاز شد و صدای آر . پی . جی  را شنیدم . “( صفحه ۱ـ تحقیق از بختیار لهونی )

۲ــ  به شهادت رساندن یکی ازپیشمرگان کومه له به نام ” ادریس محمدی ” معروف   به کمال، همسر طلیعه در کوچه برابر مقر کومه له .

۳ــ   به اسارت گرفتن ۳ پیشمرگ به نام علی فارس ، عبید سنندجی و ریبوار پالنگانی ( مدرک یوسفی ) در مقر کومه له . ” بختیار لهونی ” در این زمینه اظهار می دارد : که ” باقی نامداری ” عبدالکریم جلالی ” و ” عزیز عزیزی” زنی به نام صفیه را نزد پیشمرگان مذکور می فرستند که تسلیم شوند اما بار اول آنها نمی آیند باز هم می گوید:” باقی نامداری به دنبال خاله صفیه رفت و به او گفته بود که باز هم به نزد پیشمرگان کومه له برود… صفیه رفت من هم به طرف منزل رفتم. دیدم سه نفر از پیشمرگان کومه له را دست بسته آوردند که نامشان ریبوار، عبید و علی بندری بود … در منزل محمد گولان آنان را زندانی کر دند . ( صفحه ۲ تحقیق از بختیار لهونی )

خاله صفیه در برابر هیات تحقیق می گوید: ” از پیشمرگان کومه له خواستیم تیراندازی نکنند پیشمرگان حزب هم تیراندازی نکردند آنها هم بیرون آمدند سه نفر بودند و به میان پیشمرگان حزب رفتند و با همدیگر دست دادند:”) خاله صفیه نوار و باز جویی و تحقیق )

۴ ــ تصرف مقر کومه له و دستگیری اسرای مذکور قبل از ساعت ی ۱۱ بامداد روی داده است . صابر غفاری در پاسخ سوال هیات تحقیق که : “چه ساعتی بود که پیشمرگان کومه له از مقر خارج شدند؟ می گوید:” حدود ساعت ۹″ باز هم در جواب این سوال که تیراندازی نوسود تا کی ادامه داشت ؟ ” می گوید : ” تا ساعت ۱۱ تیراندازی بود پس از آن خاتمه یافت ” ( صفحه ۳ تحقیق از صابر غفاری ) . برهان جلالی پیشمرگ حزب دموکرات هم می گوید: ” ساعت ۱۱تیراندازی در شهرتمام شد.” ( صفحه ۱ تحقیق از برهان جلالی )

 

اعدام چهار پیشمرگ اسیر کومه له در “دره هرات” نوسود

 

حزب دموکرات برای پنهان کردن اعدام چهار پیشمرگ کومه له  ( طلیعه بیسارانی ، علی فارس ، عبید سنندجی و ریبوار پالنگانی ) اساسا اسیر بودن آنها راانکار میکند و میگوید آنان در جریان در گیری بقتل رسیده اند (گزارش حکیم رضایی بازجویی صابر غفاری و برهان جلالی پیشمرگان حزب دموکرات که خود در اعدام چهار پیشمرگ مذکور مشارکت داشتند ) . اما تحقیقات هیات نشان داد که چهار پیشمرگ مذبور اسیر و زندانی بوده اند بر اساس دلایل ذیل :

۱ــ طلیعه بیسارانی از همان آغاز درگیری اسیر شده و ابتدا در منزل استاد فرج ( پدر مختارپیشمرگ نیروی مقاومت حزب دموکرات ) و سپس همراه دیگر زندانیان در منزل شخصی به نام محمد گولان زندانی بوده است . ( صفحه ۱ . تحقیق از بختیار لهونی ) بعلاوه فرشته درویش علی همسر ملا عوده می گوید: ” طلیعه را هم در منزل محمد گولان دیدم . سلاح همراه نداشت … ساعت ۱۰ ونیم من با او صحبت کردم بعد از درگیری ها چای و خوراکی برایشان فرستادم .”( تحقیق از فرشته نوارو بازجویی)

۲ــ  سه پیشمرگ دیگر چنانکه قبلا گفتیم اسیرشده و در منزل محمد گولان زندانی شدند ( تحقیق از خاله صفیه و از بختیار لهونی که پیشتر آن را نقل کردیم )

۳ــ  ظهر از منزل ملا عوده برایشان خوراکی فرستاده اند ( تحقیق از فرشته زن ملا عوده که بختیار لهونی هم در صفحه ۲ تحقیق خود از آن سخن گفته است)

۴ــ  از پیشمرگان حزب دموکرات  رادیو درخواست کرده اند که رادیو کومه له را گوش کنند . ” بختیار لهونی ” که نگهبان زندان بوده است می گوید :” رفیق طلیعه از من رادیو درخواست کرد من هم برایش فرستادم. رادیو کومه له را با صدای بلند گرفته بودند.” ( صفحه ۱ تحقیق از بختیار لهونی )

 

چگونگی اعدام آن چهار پیشمرگ اسیر

 

حدود ساعت ۳ تا چهار بعد ازظهر تعدادی از مسئولان و پیشمرگان حزب دموکرات چهار اسیر مذکور را از منزل محمد گولان بیرون می کشند، دستهایشان را می بندند ( به استثنائ  رفیق طلیعه که دست اورا باز می گذارند) سپس آنها را به محلی به نام “دره هرات ” می برند که در ۵۰۰ متری شمال غربی نوسود واقع است و در ساختمان مرده شور خانه آنها را اعدام می کنند و جنازه هایشان را در آنجا رها می سازند. روز بعد عده ای از پیشمرگان حزب دموکرات و اهالی نوسود جنازه چهار نفر نام برده را ( درحالیکه سه نفراز آنها با دستان بسته اعدام شده اند) با لباسهایشان و با هم در گودالی در کنار جاده قدیمی نوسود ــ شوشمی در فاصله ۲۰ـ۳۰ متری مرده شورخانه به خاک می سپارند. بعدا که خبر آمدن هیات به تشکیلات اورامان حزب دموکرات می رسد عده ای را می برند و جنازه ها را از گودال بیرون آورده و در محلی در پشت گودال به خاک می سپارند.( صفحه ۳ تحقیق از بختیار لهونی ) مشاهدات هیات تحقیق نیز که روز ۶۳٫۹٫۱۹  از همان محل بازدید به عمل آورده و نتیجه آن به امضای تمام نمایندگان رسیده است، سخنان بختیار لهونی را تایید می کند. بخشی از این مشاهدات اظهار میدارد که : در حدود ۱۵ متری مرده شورخانه به طرف نوسود در سر جاده نزدیک به ۵۰ پوکه فشنگ بدست آمد که در فاصله شعاعی ۱ونیم مترروی دیوار مرده شورخانه و به ارتفاع ۱ و نیم متر از پایین دیوار به طرف بالاجای حدود ۱۵ گلوله مشاهده شد.” ( صفحه ۳ مشاهدات هیات تحقیق) این هم نشان دهنده آن است که چهار نفرمذکور اعدام شدند .

در میان کسانی که چهار نفر پیشمرگ اسیر را برده و اعدام کرده اند اسامی این افراد تا کنون و در جریان تحقیق مشخص شده است: باقی نامداری، عبدالکریم جلالی، صابر غفاری ، برهان جلالی ، ادریس ویژه ای ( دواوی) ، محمد عزیز نیسانه ای ، جمشید امین پور، رحمان نروده ای ، عبدالکریم بابایی و سلیمان لطیفی.

 

جریان اعدام شهید ” دارا اسعدی “

 

بعد از اینکه شهید دارا همراه با پنج پیشمرگ دیگر کومه له در “قلوز” هدف آتش قرار می گیرند و در باغهای نوسود پراکنده می شوند، شهید دارا به سمت داخل و شمال آبادی نوسود یعنی باغهای شمال نوسود می رود . عده زیادی از پیشمرگان حزب دموکرات او را محاصره می کنند و درحالیکه زخمی شده او را اعدام می کنند . صابر غفاری جانشین و فرمانده شاخه حزب دموکرات می گوید : دارا هم پایین بود، ابتدا زخمی شده بود، فکر می کردند کشته شده است ، اما بعد او دوباره تیراندازی کرد محاصره اش کردند واورا کشتند . “( صفحه ۲ تحقیق از صابی غفاری ) سخنان صابر غفاری ( با در نظر گرفتن تلاش های او و دیگر مسئولان حزب دموکرات برای پنهان کردن حقایق فاجعه اورامان) این امر را اثبات می کند که بار دوم که پیشمرگان حزب دموکرات به سراغ شهید دارا می روند او زخمی بوده است و در این حال او را محاصره و اعدام می کنند .

در جریان فاجعه اورامان نه تنها شهید دارا بلکه شهید نصرالله بهمنی، شهید مسعود احمدی ( معروف به توفیق ) و شهید شیخ علی هم درحالیکه زخمی بوده اند و دستگیر و اعدام می شوند. ( در ادامه این نوشته چگونگی اعدام رفقای دیگر را نیز دقیقا تشریح خواهیم کرد.)

 

جریان اعدام شهید ” بختیار خالدی”

 

آن بخش از پیشمرگان کومه له که از “قلوز” به داخل باغهای نوسود می رود با چند نفر دیگر از پیشمرگان کومه له که از نوسود به داخل باغ های مذکور آمده اند به همدیگر می رسند و می خواهند تا تاریکی هوا خود را مخفی سازند و سپس به شوشمی عزیمت کنند. حدود ساعت ۳ بعدازظهر در محلی به نام ” تله سیاوه ” تعداد قابل توجهی از پیشمرگان حزب دموکرات آنها را محاصره می کنند . این افراد برای تعقیب پیشمرگان کومه له از شوشمی و نوسود جمع آوری شده بودند . پس از شدید شدن تیراندازی شهید بختیار خالدی پیشمرگ کومه له که راه فراری نمی یابد اسلحه خویش را بر زمین می گذارد و خود را تسلیم پیشمرگان حزب می کند . آنها نیز اورا به محلی می برند که از چشم باقی پیشمرگان کومه له دور باشد و در همانجا اعدامش می کنند. (نوار و نوشته تحقیق از برهان جلالی، صابر غفاری پیشمرگان حزب دموکرات وعزیز الهی ، قربان آذری و ریبوار پیشمرگان کومه له و همچنین گزارش حکیم رضایی )

گسترش تعرض حزب دموکرات به مقر کمیته اورامان

کومه له  در شوشمی

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

بنا بر دلایل ذیل حزب دموکرات براساس نقشه قبلی درگیری را در شوشمی گسترش داده و مقر کمیته اورامان کومه له در شوشمی را مورد حمله قرار داده است :

۱ــ روز ۲۴/۸ یکی از مسئولان حزب دموکرات بنام “ستارجلالی ” در مقر “تامیشا” ی حزب دموکرات جلسه ای برای پیشمرگان و نیروی مقاومت حزب دموکرات تشکیل داده و به آنها گفته است آماده باشید که فردا به مقر کومه له حمله می کنیم. فتح الله آزرده که شب ۲۵/۸ مهمان یکی از نیروی مقاومت حزب دموکرات بنام ثروت احمدی بوده، می گوید: ثروت خیلی غمگین بود. از او پرسیدم، چیه ؟ گفت فردا به تو خواهم گفت : فردا از او سوال کردم ، گفت بعدا خواهم گفت . به این طرف که آمدم مرا صدا زد به مقر برو و به آنها بگو که دیروز ستار جلالی نزد ما بوده و در جلسه به ما گفت که فردا به مقر شما حمله کنیم . ” ( صفحه ۱ تحقیق از فتح الله آزرده )

۲ــ از همان اوایل بامداد پیشمرگان حزب دموکرات در ارتفاعات و سرجاده های اطراف مقر کومه له مستقر شده بودند، برای مثال:

* ــ تعدادی از پیشمرگان حزب دموکرات که ” کد خدا عوده ” نیز در میان آنها بوده سر پیچ تیراوی ( سر راه مقر کومه له به داخل روستای شوشمی مستقر شده اند و قبل از تیراندازی در شوشمی ، یکی از پیشمرگان کومه له بنام فتح الله آزرده را ( که می خواهد از داخل آبادی به طرف مقر برود ) دستگیر و خلغ سلاح می کنند و او را به مقر تامیشا برده و ززندانی می نمایند . ( صفحه ۱ تحقیق از فتح الله آزرده ـ صفحه ۱ تحقیق از عمو نادر اهل شوشمی ) .

* ــ  تعدادی دیگر از پیشمرگان حزب دموکرات یک نفر از نیروی مقاومت کومه له را بنام هادی فتاحی که از ” تخته جام ” به طرف آبادی شوشمی می رود دستگیر و اورا نیز در مقر ” تامیشا” زندانی می کنند .

* ــ هنگامی که چند پیشمرگ کومه له برای جستجو در مورد تیراندازی نوسود رفتند ، قبل از اینکه به نزدیکی مقر حزب دموکرات برسند از بلندیهای اطراف آنها را به رگبار بستند . ( تحقیق از طه ، صمد ، بها پیشمرگان کومه له ) .

* ــ هنگامی که چند نفر از پیشمرگان کومه له بعد از اطلاع از درگیری حزب و کومه له در نوسود می خواهند بلندیهای اطراف مقر را سرکشی کنند از سنگر قلعه ” دره تریانه ” در پشت مقر از سوی یکی از پیشمرگان حزب دموکرات به طرف آنها تیراندازی می شود که وی را مورد حمله قرار داده اسیر می کنند . پیشمرگ مذکور سردار حسینی نام داشت و تا تصرف مقر کومه له همچنان در اسارت پیشمرگان کومه له بوده است.

۳ــ فرمانده شاخه حزب دموکرات بنام ” ولی بزوه ای ” که در مقر ” تامیشا” بوده و از طریق بیسیم واکی تاکی در جریان درگیری نوسود بوده است و فتح الله آزرده که در مقر زندانی بوده مسئله را بدین گونه برای هیات تحقیق بازگو می کند: ” کاک ولی به نوسود بیسیم می زد و اخبار درگیری را می پرسید گفتند طلیعه را دستگیر کرده ایم …” ( صفحه ۱ تحقیق از فتح الله آزرده ) .

۴ــ استقرار سلاح سنگین مانند تفنگ ۵۷ میلی متری و خمپاره انداز با تیر بار قناسه در بلندی های ” پروینی” در مقابل مقر کومه له که از ” دره تفی ” ( مرکز کمیته شهرستان اورامان حزب دموکرات ) فرستاده بودند. ( تحقیق از منصور ایراندوست معاون فرمانده نیروی شاهو گزارش حکیم رضایی ) .

۵ــ آوردن نیروی زیاد از دره تفی ( مرکز نیروی شاهو و مرکز کمیته شهرستان حزب دموکرات در اورامان ) برای حمله به مقر کمیته اورامان کومه له در شوشمی ( تحقیق از منصور ایراندوست معاون فرمانده نیروی شاهو ).

محمد ولد بیگی ، عضو کمیته شهرستان اورامان حزب دموکرات ، عبدالکریم بابایی فرمانده نیروی مقاومت حزب دموکرات، فیصل ایراندوست معاون کمیته شهرستان اورامان حزب دموکرات ) همین نفرات نیروی دره تفی بودند که مقر کمیته اورامان کومه له را تصرف کردند و اولین کسانی بودند که وارد مقر شدند ( عبدالکریم بابایی ـ وزله ای ، اقبال امینی ، شیر زاد محمد خان ، طاهر حبیبی ( سموره ) ، منصور ایران دوست ، تیمور ، رجب و…)

 

غارت کردن و به آتش کشیدن مقر کمیته اورامان کومه له

 

بر اساس دلایل زیر پس از غارت سلاح و وسایل و اسناد داخل مقر کمیته اورامان کومه له مقر را به آتش کشیده اند :

۱ــ در میان اشیایی که بعدا حزب دموکرات تحویل کومه له داده است بیسیم کمیته ، چادرتازه باز نشده ، رادیوی مقر عمومی و تعدادی دیگر اسناد و مدارک اطاق کمیته اورامان دیده میشود که هر یک از این اشیا در اتاق های جداگانه بوده و این نشان میدهد که اشیا آنجا را غارت برده و سپس مقر را به آتش کشیده اند .

۲ــ تشکیلات حزب دموکرات در اورامان ادعا می کند که مقر مذکور در جریان درگیری بوسیله آر .پی. جی سوخته شده است. اما هیات تحقیق دربازدید و ملاحظه مقر کمیته اورامان کومه له دریافت جاهایی مورد اصابت گلوله آر.پی.جی قرار گرفته و نسوخته است ( مانند اطاق دختران ) و جایی هم مورد اصابت آر.پی.جی واقع نشده و سوخته است ( مانند اطاق مخابرات ) درحالیکه معلوم است وسایل اطاق مخابرات که عبارت بودند از بی سیم ها نسوخته اند بلکه صحیح و سالم به دست حزب دموکرات افتاده و بعد هم تحویل کومه له داده شده اند بدون اینکه هیچ اثری از سوختگی در آنها مشاهده شوند .این نشان دهنده آن است که اتاق مخابرات مدتی پس از غارت شدن اشیاء مذکور نیز سوزانده نشده ، بلکه بعدا به آتش کشیده شده است . بعلاوه اطاق کمیته هم مورد اصابت گلوله آر.پی .جی قرار گرفته و سوخته است این اطاق هم با وجود اینکه هدف آر.پی . جی قرارگرفته اما سوزاندنش بعدا روی داده است زیراسناد و مدارک کمیته و ساک و چمدان واشیائی  از این قبل که در آنجا بودند به غارت رفته و بعدا به کومه له پس داده اند بدون اینکه اشیا ء مذکور هم آثار سوختگی درآنها مشاهده شده باشد. بنابراین اطاق کمیته هم به آتش کشیده شده بدلیلی که پیشترذکر کردیم با آتش آر.پی . جی نسوخته بلکه بعدا و عمدا سوزانده شده اند عین این دلیل در مورد مقر عمومی نیز صادق است. آنجا، هم مورد اصابت گلوله آر.پی . جی قرار گرفته و هم سوزانده شده است ، اما در آنجا نیز رادیوی مقر و یک چادر نو باز نشده قرار داشته که حزب دموکرات آنها را تحویل کومه له داده است این هم دلیلی است که اطاق مذکور قبلا نسوخته بلکه بعدا به آتش کشیده شده اند .

۳ــ دو بشکه نفت که در پشت بام مقر بوده اند بر اثر گلوله سوراخ سوراخ شده اند و نفت آن برای به آتش کشیدن مقر مورد استفاده قرار گرفته. زیرا بشکه ها به خودی خود فاقد هرگونه علائمی از سوختگی بودندو بعد از ریزش سقف مقر به داخل مقر افتاده اند و سوخته شده اند : ( مشاهدات هیات تحقیق ).

۴ــ  هنگام تصرف مقر، سردار حسینی پیشمرگ اسیر حزب دموکرات همراه آزاد شیر کول پیشمرگ کومه له که نگهبان او بوده است ، در مقر بوده اند و اگرمقر درجریان درگیری سوخته می شد آنهانیز می بایست سوخته شده باشند ( در تحقیقی که از آنها بعمل آمد هر دو نفر اظهار داشتند که مقر مدتی پس از تصرف سوزانده شده است .)

۵ــ  اظهارات سردار پیشمرگ حزب دموکرات و آزاد پیشمرگ کومه له و همچنین وریا خسروی و اقبال امینی پیشمرگان حزب دموکرات ( که ماموریت بردن آزاد را به زندان دره تفی داشته اند ) نشان می دهند که از تصرف مقر مدتی سپری شده و آنگاه آنجا را به آتش کشیده اند و در خلال این مدت اشیاء و اسلحه و وسایل را برروی دوش و به خانه های ” حمه کوتا “حمل کرده اند و از آنجا به وسیله قاطر به دره تفی نقل مکان داده اند (تحقیق از آزاد شیر کول و اقبال امینی وسردار حسینی و شیرزاد و وریا خسروی ).

 

اعدام دوپیشمرگ کومه له بنا مهای شهید فرح و شهید

شیخ علی و به آتش کشیدن چادر درمانگاه با جنازه

دو پیشمرگ مذکور

        ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

براساس دلایل ذیل پیشمرگ زخمی کومه له به نام شیخ علی و همچنین پیشمرگ پزشکیار بنام فرح ادمن در داخل چادر درمانگاه اعدام و سپس بخ آتش کشیده شده اند :

۱ ــ در بازدید و مشاهدات هیات تحقیق اثر ۱۴ گلوله روی فوطی و ظرف جوش سوزنها و اشیائی از این قبیل بر روی زمین دیده شد . این گلوله ها جدا از گلوله هایی هستند که به زمین و تن شهدای مذکور اصابت کرده اند . درحالیکه در پشت چادر اثر یک گلوله وبه درختهای اطراف چادر به ارتفاع ۱ تا ۲ متر اثر سه گلوله مشاهد ه شده است و این نشان میدهد که در فاصله ای کم و روبزمین به داخل چادر تیر اندازی شده و پیشمرگ مجروح و رفیق پرستارش اعدام گردیده اند .

۲ــ تشکیلات حزب دموکرات ادعا میکند که چادرمذکور در جریان درگیری در اثرگلوله آر.پی.جی سوخته است (گزارش حکیم رضایی ــ تحقیق از منصور ایران دوست) اما در مشاهدات تحقیق خود محل انفجار آر.پی.جی در اطراف چادر و محل چادر را مشاهده ننمود (هر چند بدون آن نیز مشخص است که آر.پی.جی چادر را منفجر نمیکند ) بعلاوه عبدالکریم بابایی فرمانده نیروی مقاومت حزب دموکرات در دره تفی در برابر هیات تحقیق اعتراف کرد که در جریان یورش به مقر کمیته اورمان کومه له اول آر.پی.جی ها را شلیک کرده ولی آر.پی.جی را بسوی چادر شلیک نکرده است . (تحقیق از عبدالکریم بابایی ) .

۳ــ پیشمرگان کومه له در هنگام عقب نشینی با آن دوپیشمرگ صحبت کردند و می گویند تا زمان عقب نشینی آنها هیچ گونه شلیکی بسوی چادر نشده بود ( تحقیق از یوسف پاوه ای و بها وهابی ).

۴ــ چادر درمانگاه کومه له که شیخ علی پیشمرگ مجروح کومه له و فرح ادمن پیشمرگ پزشکیار کومه له در داخل آن بوده اند پس از تصرف مقر همچنان سالم و برپا بوده است. پیشمرگان حزب دموکرات پس از تیراندازی بداخل چادر آن را به آتش کشیده اند. ( تحقیق از اقبال امینی پیشمرگ حزب دموکرات و آزاد شیرکول پیشمرگ کومه له که تا آخر همچنان در مقر بوده و به اسارت گرفته شده ، نشان می دهد که حداقل ۲۰ دقیقه تا نیم ساعت پس از تصرف مقرچادر را آتش زده اند . تحقیق از بها وهابی پیشمرگ کومه له هم این امر را تایید می کند.

۵ــ عبدالکریم بابایی فرمانده نیروی مقاومت حزب دموکرات و شیرزاد پیشمرگ حزب دموکرات که هردو ازاولین کسانی بودند که وارد مقر کومه له شده اند اعتراف می کنند که پیشمرگان حزب دموکرات بسمت چادر تیراندازی کرده اند. این نشان که پس از تصرف مقر چادر همچنان برپا بوده و گرنه کسی بسوی چادر سوخته شده تیراندازی نمی کند. بعلاوه این حقیقت که از طرف پیشمرگان حزب دموکرات بسوی چادر تیراندازی شده زمانی که با مشاهدات هیات تحقیق درباره چگونگی محل گلوله ها مورد مطالعه قرار گیرد تیراندازی از نزدیک و اعدام پیشمرگان کومه له را به اثبات می رساند. ( تحقیق از عبدالکریم بابایی و شیرزاد پیشمرگان حزب دموکرات )

 

۶ــ افرادی که پیشمرگان مذکور را به خاک سپرده اند اظهار می دارند به علت اینکه ۲ جنازه شهید شیخ علی و شهید فرح بشدت سوخته شده بودند امکان نداشت آنها را شستشو کرد، بلکه همینطور در داخل گور بخاک سپرده شدند . ( تحقیق از ملا فایق خالدی و از عمو فرج اوستاد محمد اهل شوشمی ) و کسانی که جنازه را دفن کرده اند اظهار می دارند که جنازه ۲ پیشمرگ مذکوردر محل چادر سوخته شده بوده است .

 

۷ــ علاوه براین دلایل اگر شیخ علی و فرح قبل از سوختن چادر اعدام نشده اند هنگام به آتش کشیدن چادر بیرون می آمدند و خود را از سوختن نجات می دادند زیرا شهید فرح اصلا زخمی نبوده وشیخ علی هم گلوله به صورتش اصابت کرده و با پای خود از بلندیهای پشت مقر پایین آمده و بداخل چادر درمانگاه رفته است .

 

اعدام دو پیشمرگ زخمی کومه له به نامهای

نصرالله بهمنی ( معروف به مامه نه سه )

و مسعود احمدی ( معروف به توفیق)

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

دلایلی که ثابت می کنند این دو پیشمرگ کومه له که در ارتفاعات پشت مقر کومه له در حالیکه زخمی بوده اند و بدست پیشمرگان حزب دموکرات افتاده و اعدام می شوند عبارتند از :

۱ــ  نصرالله و توفیق درحالیکه مجروح شده اند،به محاصره پیشمرگان حزب دموکرات در می آیند. ( تحقیق از طه خسروی و یوسف پاوه ای پیشمرگان کومه له )

۲ــ دختری از اهالی شوشمی بنام شکری بهرامی که در پایان درگیری بدنبال خبر شهید شدن یکی از اقوامش به منزل مادر بزرگش می رفت ،در محلی بنام ( منزل ناله روسی ) درمیان راه روستای شوشمی و مقر کومه له شاهد اعدام آن دو پیشمرگ کومه له بوده و جریان را اینچنین تعریف می کند: ” از گردنه رد شدیم ، اندکی ایستادیم شهید (نه سه) زخمی بود باهمان حالت زخمی بودنش پشت سنگی آمد و کمی ایستاد. دیدم شهید توفیق هم پیدا شد و نزد او آمد و پس از آن گروهی از پایین بطرف بالا آمدند آنها را نشناختم . محاصره شده بودند(( منظوردو پیشمرگ مجروح است. مترجم))  شهید توفیق در بالاتر بود سینه خیز خود را به کنار وی رساند .آنها هم بسمت بالا آمدند . شهید (نه سه) پشت سنگ بود. تصور می کنم پایش زخمی بود. بدون اینکه برخیزد دست هایش را بلند کرد و در پشت سنگ گفت تسلیم برادر تسلیمم. آنها نیز اورا ناسزا گفتندو گفتند چه تسلیمی؟ ( آنها را نشناختم او را می بردند) بعدا او را اعدام کردند شهید توفیق را هم به آنطرف ،که ناپیدا بود بردند او را نیز اعدام کردند ” . ( صفحه ۱ تحقیق از شکری بهرامی ).

۳ــ در بازدید و مشاهدات هیات تحقیق از لباسهای ۳ شهید مذکور آثار پنج گلوله روی بلوز کردی شهید توفیق دیده شد سه گلوله در ناحیه چپ کمر و دو گلوله دیگر روی بازوانش. روی لباسهای شهید نصرالله اثر دو گلوله پشت بلوز و یک گلوله روی شلوارش دیده شد. ( صفحه ۵ مشاهدات هیات تحقیق ) . ملا فایق خالدی هم که جنازه آن دو شهید را شسته بود می گوید:” روی سینه و پشت هریک از آنها جای دو ، سه گلوله دیده می شد .” ( صفحه ۲ تحقیق از ملا فایق خالدی )

 

دستگیری و اذیت و آزار هواداران کومه له در اورامان

بدنبال درگیری، تیراندازی به منازل و غارت آنها

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

با شروع درگیری و بدنبال خاتمه جنگ ، مسئولان حزب دموکرات در” نوسود ” “شوشمی” در “تخته جام” در منازل “مشه لان ” در روستای” هاکلی ” ودر آبادی “هه واره کن” دستگیری هواداران کومه له را آغاز می نمایند ، به منازلشان تیراندازی می کنند آنها را مورد ضرب و شتم قرار می دهند و وسایلشان را بغارت می برند. نمونه این اعمال به شرح زیراست:

در نوسود

پس از تصرف مقر کومه له این افراد دستگیرشده ومنازلشان مورد بازرسی قرار گرفته است:

۱ــ ابوبکر مدحت نیا پیشمرگ ناقص العضو کومه له که در جریان درگیری نبوده و در خلال آن در منزل یکی از اقوامش بسر می برده است .

۲ــ قادر بزمونه پیشمرگ سابق کومه له که در کار پزشکی با کومه له همکاری کرده است.

۳ــ نادر بزمونه .

۴ــ شهریار توفیقی پیشمرگ سابق کومه له .

۵ــ کریم نوسودی بعنوان محرک دستگیرشده است.

۶ــ طاهرآژغ عضو شورای شهر نوسود( که یکی از برادرانش پیشمرگ کومه له بوده است )

۷ــ عزیزآژغ ( که یکی از برادرانش پیشمرگ کومه له بوده است ).

۸ــ ناصر یکی از افرادی است که روز۲۵/۸ همراه با زن و بچه هایش می خواست به پاوه برود ( این شخص پس از چند روز زندان در دره تفی ، هنگامی که خبر آمدن هیات به گوش تشکیلات اورامان حزب دموکرات می رسد فورا او را آزاد می کنند و با زن و بچه هایش روانه پاوه اش می نمایند تا جریان جنگ را برای هیات بازگو ننماید )

۹ــ محمد امین فرزند محمد خندان.

هیچکدام از این افراد پیشمرگ یا مسلح نبوده اند و در جریان درگیری هم مشارکتی نداشته اند . فقط به جرم هواداری از کومه له دستگیرشده اند .

 

درشوشمی

 

۱ــ جهان هوادار کومه له ، که محمد ولدبیگی عضو کمیته شهرستان حزب دموکرات همراه با دو پیشمرگ دیگر حزب دموکرات بنام شیرزاد و محمد سعید نامه وش ، منزل او را مورد حمله قرار داده اند و تعدادی اشیاء و آلات و ادوات موتوری کومه له که در منزل او نگهداری می شد بغارت می برند و خود او را پس از ضرب و جرح و اهانت زیاد دستگیر کرده و زندانی می نمایند.( تحقیق از شیرزاد پیشمرگ حزب دموکرات )

۲ــ منزل شهید محمد باوان پیشمرگ نیروی مقاومت کومه له ، که همان روز بدست پیشمرگان حزب دموکرات شهید شد، باز هم از طرف محمد ولد بیگی و دو پیشمرگ فوق الذکر مورد تعرض قرار میگیردو بعد از تفتیش منزلش بخشی از وسایل آن شهید را به غارت می برند.(تحقیق از شیرزاد پیشمرگ حزب دموکرات )

۳ــ وهبی فتاحی از نیروی مقاومت کومه له که او هم پس از ضرب و شتم و اهانت بسیار توقیف شده و قسمتی از وسایل مغازه اش را به یغما می برند.

۴ــ سیامند پیشمرگ سابق کومه له همراه همسرش ” روجیار ” دستگیر شده به زندان دره تفی منتقل شده اند.

 

درمشالان

 

۱ــ منزل حاج ابراهیم (۶۰ ساله ) مورد حمله واقع شده خود حاج ابراهیم را با ۳ نفر از پسرانش بنام محسن ، رحمت و عادل (۱۰ ساله ) دستگیر کرده اند و پس از ضرب و جرح و اهانت زندانی شدند .

۲ــ به در و پنجره منزل سهراب شیرکول تیراندازی می شود خود سهراب و یکی از برادرانش بنام عزت شیرکول دستگیر و زندانی شدند.

 

درتخته جام

 

۱ــ منزل عزیز خسروی (۵۵ساله ) مورد تعرض واقع می شود و پس از اهانت و تهدید نسبت به زن و بچه یکی از فرزندانش که پیشمرگ کومه له است ، خود او را با ۲ پسر دیگرش بنام صابر و عمر دستگیر و زندانی می کنند.

 

۲ــ منزل رستم ( ۶۰ساله ) مورد حمله قرار می گیرد .عمو رستم به جرم یکبار پذیرایی از پیشمرگان کومه له زندانی میشود.و از طرف محمد ولد بیگی عضو کمیته شهرستان حزب دموکرات مورد ضرب واقع می شود( خود محمد ولدبیگی در برابر هیات تحقیق به ایراد ضرب نسبت به عمو رستم اعتراف کرد)

۳ــ هادی فتاحی از نیروی مقاومت کومه له که صبح زود در مسیر راهش به شوشمی قبل از هر گونه تیراندازی از طرف پیشمرگان حزب دموکرات دستگیرو زندانی شده است.

۴ــ ” امجد ازدو” به جرم هواداری از کومه له .

 

درهاکلی

 

۱ــ ستار، هوادار کومه له

۲ــ برهان هوادار کومه له

 

درهواره کن

 

۱ــ عمو علی پدر سیامند پیشمرگ سابق کومه له .

هیچیک از افراد فوق الذکر که تعدادشان نزدیک به ۳۰ نفر است مسلح نبوده و در جریان جنگ هم نیوده اند یا پیش از تیراندازی و یا پس از خاتمه درگیری دستگیر شده اند.

این افراد علاوه بر کسانی هستند که پیشمرگ کومه له بوده اند ود درگیریها پس از آن به اسارت گرفته شده اند. ( پیشمرگانی که به اسارت گرفته شده اند عبارتند از : طلیعه بیسارانی(طلیعه علیرمایی) ،علی فارس ، عبید ، محمد رشید نوری، آزاد شیرکول ، رزگار ابراهیمی و محمود آژغ . حکیم رضایی در گزارش خویش در پاسخ سوالی که آیا شما هواداران کومه له را دستگیر کرده اید ؟ می گوید :بلی ۴ ــ۳ نفر که بعنوان محرک توقیف شده اند فیصل ایراندوست معاون کمیته شهرستان حزب دموکرات در اورامان هم در برابر هیات تحقیق اعتراف می کنند که هواداران کومه له را به جرم تبلیغات به نفع کومه له  دستگیر کرده است . نسبت به تمام زندانیان در زندان اهانت شده است و تحت فشار قرار داده شده اند که تعهد بسپارند و دست از تبلیغات به نفع کومه له و هواداری از کومه له بردارند.

ایجاد جو رعب و وحشت در اورامان بمنظور سرکوب

اعتراض مردم و پنهان کردن جنایت ۲۵ آبان از سوی

حزب دموکرات

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

تشکیلات اورامان حز دموکرات بعد از درگیری ۲۵ آبان و تا پایان کار هیات تحقیق دست به توطئه دیگری زد و براساس طرحی گسترده و وسیع مردم اورامان و پیشمرگ های خود را مورد ارعاب و تهدید قرار داد به این منظور که هرگونه اعتراض آنها را سرکوب نماید و آنان را وادار سازد که جنایات فاجعه ۲۵ آبان را که در مقابل چشمانشان آفریده بوده ، مخفی نماید.این طرح مستقیا از طرف کمیته شهرستان اورامان حزب دموکرات و مسئول آن کمیته یعنی حکیم رضایی طرح ریزی و به انجام رسیده بود .

حکیم رضایی که از طرف هیات تحقیق برای عرض گزارش فاجعه ۲۵/۸ دعوت شده بود ، نمایشنامه ای مملو از دروغ تحویل هیات داد و بدین ترتیب جنایتی را که در قبال پیشمرگان کومه له مرتکب شده بود این بار بگونه ای دیگر در برابر هیات تحقیق تکرار کرد . به این معنی که اگر قدرت از میان برداشتن هیات تحقیق را نداشت ولی هر اندازه در تواناییش بود تلاش کرد تا ذهن هیات تحقیق را پیرامون فاجعه روز ۲۵ /۸   اورامان کورکند. ( نمایندگان حزب دموکرات در هیات تحقیق نیز نسبت به اجرای این توطئه نهایت همکاری را با تشکیلات اورامان حزب دموکرات کردند ).

علاوه برآن گزارش تماما دروغ ، که تحقیقات هیات کذب آن را به خوبی اثبات کرد .

کمیته شهرستان اورامان حزب دموکرات اقدامات دیگری در جهت ترساندن مردم و پرده پوشی جنایات خود انجام داد که عبارتند از :

*ــ  تشکیل جلسه برای هواداران حزب دموکرات و همچنین برای اهالی دره تفی و نوسود .

*ــ مراجعه به منازل در تمام روستاهای آن منطقه بمنظور تهدید آنها که نباید حقایق را به هیات تحقیق گفت . ( نمونه این اعمال و تاثیر این تهدیدات در نوارهای تحقیق هم از اهالی و هم از پیشمرگان حزب دموکرات بروشنی دیده می شود مانند خاله صافیه فرشته ، خاله آفتاب و خاله حیات که یا از ترس نام کسی را به میان نمی آوردند یا پس از توضیحات فراوان هیات تحقیق در نهایت ترس اسم اشخاص را به میان می آوردند).

*ــ  صدور قرار تشکیلاتی برای تمام پیشمرگان و نیروی مقاومت حزب دموکرات که واقعیت ما جرا را در برابر هیات تحقیق اظهار ننمایند بلکه فقط در چهارچوب سناریویی که کمیته شهرستان اورامان تهیه دیده است و آنان را هدایت می کند اطلاعات در اختیار هیات تحقیق بگذراند.”بختیار لهونی ” می گوید : کاک محمد امین (  امین کریمیان از مسئولان حزی دموکرات نوسود ) به من گفته است این قرار ماست : در برابر هیات مسئولیت هیچ چیز را بعهده نمی گیریم حتی وجود اسرا را هم ” ( صفحه ۵ تحقیق از بختیار لهونی )

*ــ تهدید نسبت به هواداران کومه له هم که اگر در برابر هیات تحقیق ادای  شهدات کردند در آینده از آنها انتقام خواهند کشید ( نمونه تهدید قادر بزمونه که سبب شد در برابر هیئت تحقیق حاضر نشود).

*ــ آشکارترین اقدام تشکیلات اورامان به منظور مخفی نگاهداشتن حقایق ماجرای اورامان این بود که به محض شنیدن خبرآمدن هیئت شاهدان عینی اولین تیراندازی “قلوز” را روانه پاوه کردند این افراد عبارت بودند از” علی محمد ” ” کتان ،” همسر علی محمد،” ناصر ” ( که مدت چند روز هم در دره تفی زندانی بود)، باتفاق همسرش خاله حیات یکی از شاهدان که از اهالی نوسود است و در این میان می گوید ” زن علی محمد و ناصر که برگشتند مانع رفتن آنان شدند. روز بعد آنان را روانه پاوه کردند. ناصر و همسرش را نمی دانم یک روز بود یا دو روز یا پس از آن روانه کردند اما زن علی محمد ( که خود را برای ادای شهادت در برابر هیئت تحقیق آماده کرده بود) بمحض اینکه گفتند هیئت خودش آمد پیشمرگان حزب آمدند و او را فرستادند تا چگونگی درگیری را برای هیئت بازگو نکند.”( صفحه ۲ تحقیق از خاله حیات ) در نتیجه این طرح اهالی اورامان آنچنان دچار ترس شده بودند که هیچیک از آنها جرات نمیکرد در برابر هیئت تحقیق حاضر شودحتی هنگامی که هیئت برای تحقیق نزد آنان میرفت یا میخواست آنان را دعوت کند ترس خود را از گفتن حقایقی که به ضرر حزب دموکرات بود آشکار می ساختند ( نمونه خاله حیات ) و سعی می کردند نامی از افراد حزب دموکرات به میان نیاورند . از پیشمرگان حزب دموکرات فقط یک نفر نفرت خود را از جنایات تشکیلات اورامان حزب دموکرات نشان داد و در برابر هیئت تحقیق حاضر شد و اطلاعات خود را در اختیار هیئت گذاشت ( بخیتار لهونی ) او هم پس از تحقیق در حضور هیئت به علت خطر جانی گفت : از این ساعت به بعد اسلحه ام را تحویل نمایندگان حزب دموکرات می دهم و خود را نیز به نمایندگان اتحادیه میهنی کردستان می سپارم. هیئت ، کومه له را مکلف کرد که تا پایان کار هیئت تحقیق و مراجعه نمایندگان  اتحادیه میهنی کردستان حفاظت از جان پیشمرگ مذکور را بعهده بگیرد .

یکی دیگر از نتایج این وضع این بود افرادی که می ترسیدند در برابر هیئت تحقیق حاضر شوند زمانیکه نمایندگان اتحادیه میهنی کردستان به تنهایی به منازلشان می رفتند تا حدودی احساس امنیت می کردند و از ترسشان کاسته می شد و اطلاعات خود را در باره درگیری در اختیار آنان می گذاشتند . هیئت تحقیق وقتی از این مسئله اطلاع یافت ناچار شد قراری مبنی بر اینکه اسامی کسانی که برای تحقیق دعوت می شدند در اختیار نماینده اتحادیه میهنی کردستان باشد ( که ریا ست جلسات هیئت تحقیق را بعهده داشت ) و همان ساعت نام اشخاص آشکار شود که دعوت به تحقیق می شدند

اصل قرار بدان منظور بود که اشخاص مذکور را نترسانند و مورد تهدید واقع نشوند. هرزمان که ممکن نبود این قرار رعایت شود تشکیلات حزب دموکرات در اورامان فرصت بدست آورده و توطئه ایجاد رعب و وحشت خود را به انجام میرسانید یک نمونه قادر بزمونه است که بدلیل تهدید حزب دموکرات از آمدن به حضور هیئت تحقیق خودداری کرد، دیگر یکی از پیشمرگان حزب دموکرات بنام سید فرج که عمدا از دسترس هیئت بدورش کردند.

٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠