آیا سایت “اعتراض” تریبون حزب طرفدار جمهوری اسلامی توفان است؟

آقای سربلند مسئول سایت ” من و پالتالک” بعد از تعطیل کردن این سایت، سایت جدیدی به نام “اعتراض” درست کرده است و از آنجا که آقای سربلند نیز مانند حزب توفان ( ت و ف ا ن ) خیلی رادیکال است مانند این حزب به نام پرلتاریا مدافع اعدام کردن مخالفان خویش است و استالین را رهبر کبیر “پرلتاریا” می داند و در حالیکه به گفته خودش او دمکرات نیست، اما برای فحش دادن به منصور حکمت و کسانی مانند من، سایتش را در اختیار چماقداران اینترنتی حزب ت و ف ا ن و فردی نارسیست به نام بابک که خودش را به لقب “خوبان” نیز مفتخر کرده است قرار داده است. در حال حاضر آقای سربلند برای بزرگداشت رفیق کبیرش استالین مطلبی را در وب سایتش قرار دارده است و در بخش نظرات این مطلب و مطلب دیگری که در پاسخ به انتقادات خوانندگان سایتش منتشر کرده است به منظور ارشاد رفقای توفانی اش، که دو نفر به نامهای بابک و برنا هستند ضمن نصیحت کردن به آنان به درستی چنین گفته است: ( … از نظر شما فلان شخص به خاطر نظراتش همگام جنایتکاران است. از نظر فعالان مشی چریکی هرگونه بررسی و انتقاد به رهبران فعلی این جنبش آب ریختن به آسیاب جمهوری اسلامی و در خدمت آنهاست. از نظر طوفان هر آنکس که در این شرایط به سیاستهای حماس و حزب الله انتقاد داشته باشد شریک جنایات اسراییلی هاست… بابک گرامی اشتباه میکنی. این راهی که میروی سرانجامش سیلی های دردناک سیاسی است که از مردم خواهیم خورد..) من در یک ای میل از آقای سربلند خواستم که اگر او مقالات مرا منتشر می کند یا از درج فحشهای عوامل توفان خودداری کند و یا اینکه از انتشار مطالب من خودداری کند زیرا اگر من و دیگران نیز مانند لمپن های توفانی به آنان فحش بدهیم در اینترنت فرهنگ و فضای ناسالم و لمپنی رواج پیدا می کند  ولی سایت اعتراض توهین های یک توفانی به نام “برنا” را منتشر کرده است که او چنین نوشته است: ” … همین که احمدی نامی میگوید ” اظهار نظرات را از پای نشخوارهایش بردارید” خود نشانه دشمنی کوری ست که این فرد و امثال او با واکنشهای نطری دارند و ترس و وحشت از افشای ماهیت ضدبشری شان وجودشان را فرا میگیرد،این فرد اگر ذره ای به فکر یادگیری بود و به ذره ای نشخوارهایش باور داشت از اظهارنظرات وحشت برش نمیداشت! این قضیه در مورد سایتهای طرفداران ژوبین رازانی نیز صدق میکند، آنها در سایتها و ایمیل گروه هایشان فقط مطالب خودشان را به اعضای گروه میفرستند، و ” هوچی گری” آزادی بیان بی قید و شرط شان گوش ها را کر کرده است. اما در مورد قسمت یکم مایلم از سایت اعتراض در مورد آنچه که در مورد “ژوبین رازانی” توسط روزی نامه نیمروز در یک ماجرای پلیسی افشا شد(همکاری ژوبین رازانی با ساواک) نظرشان را صریح و روشن بیان کنند، وقتی در سال ۹۷ این مطلب افشا شد ، دفتر سیاسی حزب ژوبین … از سازمانهای چپ و کمونیستی خواست که عمل روزنامه را محکوم کند( ضمن اینکه خود این دفتر سیاسی نامه ای به روزی نامه نیمروز نوشت و گفت ” ما از روزنامه ” انقلابی ” نمیورز توقع نداشتیم)نیروهای چپ عمل پلیسی روزنامه نیمروز را محکوم کردند واگر اشتباه نکنم یکی یا دوتا از این تشکیلات های کمونیستی از ژوبین رازانی نیز خواستند که به جنبش نوین کمونیستی ایران در مورد صحت و یا عدم صحت همکاری اش با ساواک توضیح دهد! ژوبین رازانی چنین نکرد…” و فرد دیگری به نام بابک که او هم توفانی ونماینده این حزبک در گردهمایی میز کتاب آمستردام بود  در سایت آقای سربلند در مورد من چنین می نویسد: ( .. اما امثال احمدیها از جریاناتى دفاع میکنند که به هیچ اصولى پایبند نیستند. شما اساسا از خود سوال کرده اید که امثال من چرا فقط به احمدیها بند میکنند؟ آیا به نظر شما ما مریض هستیم که بى جهت به او بند کنیم. آیا شما شنیده اید و یا دیده اید که مثلا من در مورد ممنوع نمودن دیگران اینهمه اصرار کنم؟ من تصور نمیکنم. نوشته هاى او از نظر نجس بودن مو به تن انسان سیخ میکند. وقتى نوشته هاى او را میخوانم تو گویى که هواپیماهاى اسرائیلى را میبینم. او از کسانى حمایت میکنند که کودکان بیگناه را بمباران میکنند. گناه انسانهایى مانند احمدى ناچیز نیست که من بگویم که او تنها انحرافى جزئى دارد. او ضد مارکسیست است و موافق امپریالیسم. این براى شما کافى نیست…) و در اینجا من از آقای سربلند که یک چنین مهملاتی را منتشر می کند می پرسم که براستی من طرفدار کدام جریان هستم؟ که حتا خودم هم از آن خبر ندارم؟! من اصولآ طرفدار هیچ جریانی نیستم و باز هم از ایشان می پرسم که من کی و کجا از امپریالیسم دفاع کرده ام؟ آدرس سایت من همیشه در انتهای مقالات من درج می شود و ایشان و تمام خوانندگان گرامی می توانند با رجوع به سایت من ببینند که من آیا طرفدار امپریالیسم هستم یا ضد امپریالیست هستم؟ من ضد مارکسیست نیستم و فقط منتقد مارکسیسم هستم. اما من به آقای بابک می گویم که کسی مانند تو که در گردهمایی میز کتاب آمستردام از قول مارکس با لذت از اعدام مخالفانت صحبت می کردی مطمئنآ اگر دیوانه هم نباشی از سلامت روانی برخوردار نیستی! در ادامه آقای سربلند از حزبک توفان و چماقدارانش چنین حمایت کرده است: ” … برنا و بابک گرامی از ارائه نظراتتان و همچنین جدیتان در اینگونه مباحث سپاسگزارم و براستی بر سر بسیاری از مسایل نظری اختلافی را نمیبینیم…” و این تاکتیک همیشگی آقای سربلند است که فکر می کند که خیلی باهوش است و در ابتدا ضمن تعریف از مخالفانش تلاش می کند تا آنان را برای وارد آوردن ضربه  بعدی گمراه کند، او نیز مانند دوستان توفانی اش قبلآ وقیحانه کیبوتص های اسرائیلی را با قبایل آدمخوار آفریقا مقایسه می کرد!! و همانطور که می بینید حزبک توفان برای خوش خدمتی به جمهوری اسلامی دو دشمن اصلی یعنی اسرائیل و منصور حکمت دارد و هر کس را که بوی اسرائیل و منصور حکمت را بدهد فحش باران می کنند و البته آنها نیز مانند جمهوری اسلامی خواستار نابودی کشور اسرائیل و تمام ساکنان آن هستند و اگر فردی مانند من بگوید که کیبوتص های اسرائیلی مترقی هستند از نظر حزبک توفان من نیز صهیونیست و اسرائیلی هستم و سزاوار اعدام انقلابی در بیدادگاه حزبک توفان هستم. همه می دانیم که حزبک توفان فرزند نامشروع حزب روسیست توده است و به همین دلیل نوکری در بین آنان موروثی است. آنطور که سایت فارسی رادیو بی بی سی منتشر کرد جلال آل احمد به اسرائیل سفر کرد و از کیبوتص های اسرائیلی نیز دیدن کرد بنابراین به نظر حزبک توفان او نیز صهیونیست و سزاوار اعدام بوده است! من حزبک توفان را نوکر بی جیره و مواجب رژیم جمهوری اسلامی می دانم و برای این ادعا دلیل نیز دارم. در سال ۲۰۰۸ که شایعه حمله نظامی ارتش آمریکا به حکومت جمهوری اسلامی قوت گرفته بود، حزبک “توفان” در عالم خیال و در کشورهای اروپایی و در دامن امپریالیسم، برای دفاع از میهن در اسارت آخوندها و برای نجات حکومت آخوندی بر اساس استنتاجات خودش در مورد برنامه اتمی حکومت اسلامی به نتایجی رسیده بود و من در آن تاریخ در دو مقاله به نام های: ” حزب توفان مروج لمپنیسم وتنفرپراکنی سیاسی” و “حزب توفان از چه کسی دفاع می کند” در این مورد چنین نوشتم: ( … حزب توفان  در مقاله ای شدیدأ وطنپرستانه  به نام: “میهن پرستان کمونیست و وطنفروشان انقلابی” می نویسد:”… . بهمین جهت ما بار دیگر اعلام می کنیم که شعار “نه به جنگ و نه به جمهوری اسلامی“ در شرایط خطر تجاوز امپریالیستی و صهیونیستی به ایران نه تنها ناشی از تحلیل مشخص از شرایط مشخص نیست بلکه در جبهه ضد جنگ یک شعار ارتجاعی و ضد میهنی، بنفع نیروی متجاوز و خرابکاری در جبهه ضد جنگ است ….” به عبارت دیگر حزب به اصطلاح ضد امپریالیست! و ضد صهیونیست! توفان معتقد است که رژیم جمهوری اسلامی در جبهه ضد جنگی قرار دارد که حزب توفان نیز عضو آن است و مردم ایران که از جنایات این رژیم جانشان به لبشان رسیده است نباید برای سرنگونی این رژیم قرون وسطا ای اقدام کنند!  آیا این حزب صریح تر و واضح تر از این می تواند حمایت خود را از رژیم جمهوری اسلامی اعلام کند؟ ..) و حزبک توفان در جای دیگری در این مورد چنین نوشته بود: (… امپریالیست آمریکا با استناد به گزارش سازمانهای جاسوسی خویش مدعی شد که کشور ایران نه تنها فاقد بمب اتمی است بلکه از سال ۲۰۰۳ نیز در پی ساختن بمب اتمی نبوده است. این در حالی است که صهیونیستها و امپریالیست فرانسه و سازمان جاسوسی مجاهدین خلق بیشرمانه عکس آنرا مدعی شده اند … حال که معلوم شده است این رژیم ایران نبوده است که در این زمینه حقیقت را بیان داشته بلکه این امپریالیستها و صهیونیستها بوده اند که از همان روز نخست بدورغ متوسل شده اند و افکار عمومی را با سانسور و جعل اخبار و سند سازی و بوق و کرنا فریب داده اند…. بنظر حزب ما جامعه جهانی باید با تصویب قطعنامه ای بیک دوره طولانی اعتماد سازی نسبت به کشورهای دروغگو دست بزند. حال که معلوم شده است این رژیم ایران نبوده است که در این زمینه حقیقت را بیان داشته بلکه این امپریالیستها و صهیونیستها بوده اند که از همان روز نخست بدورغ متوسل شده اند و افکار عمومی را با سانسور و جعل اخبار و سند سازی و بوق و کرنا فریب داده اند…. ..) همانطور که می بینید تمام نگرانی این حزبک اثبات صداقت حکومت جمهوری اسلامی و بی صداقتی کشورهای غربی است!!و این حزبک مشخص نمی کند که جامعه جهانی مورد نظر او کدام کشورها هستند که بر ای حمایت از رژیم منحوس جمهوری اسلامی آنان را به یاری طلبیده است؟!

این حزبک در جای دیگری در همان مقاله چنین نوشته بود: “…نخستین جریان سیاسی که در ایران بر ضد میهن پرستی کمونیستها شمشیر کشید و به ایران و ایرانی توهین کرد و خویش را “مدرن“ و “جهان وطنیست“ جلوه داد، مریدان منصور حکمت تئوریسین سوسیالیسم کیبوتصی اسرائیلی بودند…”

در بخش نظرات که در حاشیه مطلبی به مناسبت بزرگداشت استالین در سایت “اعتراض” منتشر شده است فردی به نام …م , دسامبر ۱۹, ۲۰۱۰ بدرستی در مورد سایت اعتراض چنین نوشته است: (الحق که از کوزه همان تراود که در اوست! خوبه بقیه تفکرات یک یا دو دههء پیش خودشون را تکامل دادند و با جمعبندی از تجربیات مثبت و منفی دوران استالین از تفکرات نادرست و مکانیکی وی نسبت به ساختار سوسیالیسم و دیکتاتوری پرولتاریا گسست کردند.نمیدونم چرا شما که اینقدر رادیکال و انقلابی تشریف دارید با وجود این همه دانش پرولتری استالینی همین یک سال پیش شده بودید موتور تبلیغات ستاد جنبش سبز و یا حسین و میر حسین و روی بی بی سی و فرخ نگهدار هم سفید کرده بودید؟ .. یادتون رفت که هر کس به شما تذکری میداد که بابا شرم کنید شما که اعای کمونیست بودن دارید چرا بلند گوی میر حسین شدید، شما طوری جوگیر شده بودید که خدا را هم بنده نبودید..) و آقای سربلند در جواب ایشان چنین نوشته است: ( .. در حالیکه چندین هفته به شروع انتخابات در ایران مانده بود فعالان همین سایت با بررسی نوع انقلابات مخملی در اکراین و اروپای شرقی مدعی بودند که شکل گیزی جنبشی بنام سبز اگر نه کاملا بلکه تاثیرات بسیاری از سیاستهای نئولیبرایسمی آمریکا و اروپا دارد. در آن زمان که بسیاری از سازمان های سیاسی در بهت و سکوت نظاره گر تظاهراتهای انتخاباتی در داخل ایران بودند فعالین این سایت بارها بر علیه رهبران جنبش سبز و تئوری اصلاح طلبی گفتند و شعار دادند و تراکتهایی با عناوین ما سبز نیستیم را در سطح وسیع منتشر کردند…) تا آنجا که من به یاد دارم این ادعای آقای سربلند مسئول سایت ” اعتراض” یک دروغ شاخدار و اپورتونیسم راست است زیرا اولآ چیزی به نام : “فعالین سایت آقای سربلند” وجود خارجی ندارند و محصول تخیلات ایشان است و اگر من به آن سایت مطلب می دهم اما من فعال آن سایت نیستم و هیچوقت نبوده ام، دومآ در آن زمان آقای سربلند برای جنبش آمریکایی سبز، به شدت به هیجان آمده بود و در صفحه اول سایتش عکس فردی را در حال پرتاب کوکتل مولوتوف گذاشته بود و برای مدت طولانی تمام اخبار سایتش را به انعکاس ماجراهای “جنبش آمریکایی سبز” اختصاص داده بود و وقتی که من به او اعتراض کردم که او چرا با درج یک چنین عکسی مردم را به کشتن و کشته شدن تشویق می کند و چرا خودش به ایران نمی رود و جنگ مسلحانه را آغاز نمی کند او در جواب گفت که او باید قرض ماشینش را پس بدهد!! آری در آن زمان من تنها کسی بودم که در سایت او و سایت آزادی بیان و سایت خبرگاه و چند سایت دیگری مطلبی به نام : نگاهی به بلوای انتخابات و ذوق زدگی اپوزیسیون “  بر علیه جنبش سبز منتشر کردم و جنبش سبز را یک تحول مخملی از نوع اوکرائینی نامیدم که هدف آن جایگزینی یک جناح از حاکمیت جمهوری اسلامی مرگ با جناح دیگر آن است و من با اطمینان می گویم که در سایت ایشان هیچ مطلب دیگری بر علیه جنبش سبز منتشر نشد و اگر ایشان در این مورد مدرکی دارد خوشحال خواهیم شد تا ایشان این مدرک را منتشر کنند و در هر صورت یک چیز مسلم است و آن این است که آقای سربلند از وقوع جنبش آمریکایی سبز در ایران چنان ذوق زده شده بود که سر از پا نمی شناخت. برای آقای سربلند مهم نیست که حزبک توفان به جای حمایت از “جبهه خلق برای آزادی فلسطین” به رهبری جرج حبش، از سازمان اسلامی حماص و حزب الله لبنان حمایت می کند و به آنان اجازه می دهد تا به من و منصور حکمت فحش بدهند و حتا خواستار اعدام من بشوند. آقای سربلند بدون شک از اینکه حزبک توفان خواستار اعدام مخالفانش است خوشحال است. آقای سربلند می گوید که به سانسور فدائیان اکثریت افتخار می کند اما از انتشار سم های هواداران جمهوری اسلامی حمایت میکند و البته همانطور که آقای سربلند خودش نیز اعتراف می کند با حزبک توفان وجوه اشتراک زیادی دارد. من مطمئنم که در فردای سرنگونی حکومت جمهوری اسلامی، حزبک توفان به خاطر حمایت از رژیم جمهوری اسلامی باید پاسخگو باشد که چرا در حالیکه مردم ایران در کردستان و سیستان و بلوچستان و اعراب خوزستان در زیر فقر مطلق بسر می برند و مردم در جنوب تهران در حلبی آبادها زندگی سگی دارند اما حکومت آخوندی پول های این مردم نگونبخت را به آخوندهای گردنکلفت لبنانی و حماصی می بخشد؟ در خبرهای بی بی سی آمده بود که یک فلسطینی از نوار غزه مبلغ سی هزار دلار به هزینه انتخابات باراک اباما کمک کرده بود و آنگاه آخوندهای مورد حمایت حزبک توفان پول های این مردم فلک زده ایران را به عربها می دهند!! آری سایت “اعتراض” به عوامل حزب در خدمت رژیم جمهوری اسلامی یعنی حزبک توفان اجازه می دهد تا بجای تبلیغ برای جریانات مترقی مانند ” جبهه خلق برای آزادی فلسطین” برای مزدوران جمهوری اسلامی مانند حزب الله لبنان و گروه حماص که مانند زالو از خون مردم ایران تغذیه می کنند تبلیغ بشود و در حالیکه با افتخار از سانسور هواداران سازمان اکثریت صحبت می کند اما لجن پراکنی های توفانی ها را منتشر می کند و توضیح نمی دهد که چرا اکثریتی ها را سانسور می کند اما توفانی ها را تشویق می کند؟ آری سایت استالینیست “اعتراض” حداقل در امور استالینپرستی و اعدام کردن مخالفان و اپورتونیسم راست و تنفرپراکنی و تبلیغ فرهنگ فحش دادن، با حزبک توفان وجه اشتراک دارد و به سانسور کردن مخالفانش افتخار می کند و برایش مهم نیست که حزبک توفان بلندگوی رژیم جمهوری اسلامی و حماص و حزب الله لبنان است و برای پوشاندن ماهیت راست خودش در مورد جنبش سبز دروغ شاخدار می گوید! در سال ۲۰۰۹ در پاسخ مقاله من به نام: “طبقه کارگر، از خیالپردازی تا واقعیت” آقای سربلند پاسخی را در “سایت خبرگاه” منتشر کرد و چنین نوشته بود: (……من عصبانیم چون ارمانهایم را از من دزدیدند. من پرخاش میکنم، فحش میدهم،.. نمونه ” کیبوتص” های اسراییلی دقیقا جمع هایی سوسیالیست هستند. همانگونه که بسیاری از قبایل بدوی و آدمخوار هم مناسبات سوسیالیستی را در درون خود مراعات میکردند…) در اینجا همچنانکه می بینید در بین استالینیستها فحش دادن یک عادت و نشانه انقلابی بودن آنان است و از طرف دیگر ضمن آنکه آقای سربلند کیبوتص های اسرائیلی را با قبایل بدوی و آدمخوار مقایسه می کند اما جالب است که او این قبایل را سوسیالیست نیز میداند همانطور که استالین و حزبک توفان را نیز سوسیالیست می داند!!

نادر احمدی

‏‏پنجشنبه‏، ۲۰۱۰‏/۱۲‏/۲۳

www.rahaii.weebly.com