مصاحبه سیروان قادری ، دبیر دفتر دفاع از حقوق پناهندگی ، با نشریه “آزادی زن”

آزادی زن: با تشکر از این مصاحبه، در روزهای گذشته جنازه چهار پناهجوی ایرانی در هنگام ورود به ایتالیا در یک کامیون کشف شد. و در عین حال تعدادی از پناهندگان ایرانی در یونان بعداز مدتها مبارزه به عنوان پناهنده رسما پذیرفته شدند. کلا الان اوضاع پناهندگی را چگونه میبیند؟

سیروان قادری : من هم خبر مرگ این پناهجویان را شنیدم ، و متاسفانه این پناهجویان اولین کسانی نیستند که در راه فرار از جهنم جمهوری اسلامی و مسیر رسیدن به اروپا جان میدهند، با تاسف بیشتر باید گفت که آخرین آن هم نیستند. درنظامی که کلیه مناسبات و قوانین سیاسی و اقتصادی حاکم بر آن بر مبنای سود و بازار حاکمان و دولتهای سرمایه داری و استثمار انسان باشد ، قربانیان آن نیز بی دفاع ترین اقشار جوامع هستند. این دست از اتفاقات ، بلایا و یا تصادفات طبیعی نیستند ، نتیجه مستقیم سیاستهای غیر انسانی دولتها و بازارهای غربی جهت سودآوری بیشتر سرمایه است که منجر به کنترل شدید مسیرهای عبور پناهجویان و به وقوع پیوستن اینچنین تراژدی های هولناکی میشود . سیاست کنترل مرگبار مسیرهای ورود به اروپا ، در دوران بحران سرمایه داری ، دامنه عمق بیشتری نیز به خود خواهد گرفت و متاسفانه باید گفت که بر میزان تلفات انسانی نیز خواهد افزود.
در سالهای اخیر و لااقل پس از حادثه یازده سپتامبر ،مسئله پناهندگی درغرب به عنوان یک حق طبیعی انسانهای فراری از کشورهای اختناق زده و جهان سومی ، دستخوش تغییرات اساسی شد ، در این دوره ، ما شاهد یورش عنان گسیخته دولتهای غربی به کل دست آوردهای تاکنونی بشر بودیم که تعرض به حقوق پناهندگی نیز یکی از آنها است ، با وقاحت تمام در تبلیغاتهای انتخاباتیشان ، در روزنامه و تلویزیونها و کل بنگاه های تبلیغاتیشان اعلام میکنند که نیاز بازارهای سرمایه داری به پناهجویان و مهاجرین ، دیگر موضوعیت ندارد و تمام معنای “دمکراسی و انسانیت سرمایه داری” را بی پرده عیان میکنند. بنابر آمارها ، اعطای حقوق پناهندگی و بهره مندی پناهندگان از خدمات اجتماعی در تمامی کشورهای پناهنده پذیر ، مورد تعرض جدی قرار گرفته است ، صدها کودک پناهجو در بازداشتگاه های امور مهاجرت کشورها بسر میبرند ، تنها در ۱۸ ماه گذشته بیش از هفتاد پناهجو در حین بازگرداندن به کشورهایشان جانشان را از دست داده اند ، وضعیت در کشورهای هم مرز با ایران از جمله ترکیه و عراق بسیار وخیم تر است.
واقعیت این است که اعطای حقوق پناهندگی درهیچ دوره ای ، تابعی از نقض حقوق انسان ، فقر ، فلاکت ، تبعیض و غیره در کشورهای اختناق زده و کشورهایی که پناهجویان از آنها می آیند نبوده ، بلکه  نیاز اقتصادی و البته ابزار سیاسی دولتها در کشورهای پناهنده پذیر بوده است و درست بر همین اساس است که با رفع و یا تغییراین نیازها ، اوضاع پناهندگی نیز دچار وخامت میشود.

آزادی زن: با توجه به این صحبت ها به نظر میرسد که پناهنده شدن هم اکنون غیر ممکن است. پس میلیونها انسان که به دلائل گوناگون مجبور به ترک ایران میشوند ، چه باید بکنند؟  نقش سازمان ملل و یو ان را در این مورد چگونه ارزیابی میکنید؟

سیروان قادری: پناهندگی و گرفتن حق اقامت ، قبل از هرچیز ، حاصل جدال واقعی بشریت متمدن در تقابل با قوانین غیر انسانی دول غربی است که امروزه و در بحران جاری سرمایه داری تعرضاتشان به حقوق مدنی انسانها را عریان  تر و آشکارتر در دستور کار قرار داده اند و به گونه ای کاملا سازمانیافته و با استفاده از قوانینی هماهنگ و مشترک با دیگر دولتهای غربی ، کمر به نابودی و حذف این حقوق بسته اند. پناهندگی را باید در این چهارچوب دید ، جامعه در مقابل تعرض عنان گسیخته سرمایه داری به حقوق انسانیش ، سکوت نکرده است و مسئله تعین تکلیف با این دولتها را به خیابانهای پایتخت های بزرگ اروپایی کشانده است ، اعتراضات پناهندگی هم بخشی از این جنبش عظیم اعتراضی است و درست بخاطر وجود این اعتراضات است که دولتهای غربی قادر به نابودی تمام و کمال دست آوردهای انسانی بشریت نشده اند و امر پناهنگی و گرفتن حق اقامت در این کشورها ، هنوز پدیده ای ممکن و شدنی است ، این مبارزات را باید گسترش داد و با تشکل و سازماندهی هرچه بیشتر ، تعرض دولتهای غربی را عقب زد ، در غیاب این چنین مبارزه ای ، یک سناریوی سیاه در انتظار پناهجویان خواهد بود. فراریان از جهنم جمهوری اسلامی ، راهی بجز حضور در این مبارزات اعتراضی ندارند ، این واقعیت را باید درک کرد.
و اما به سوالتان در خصوص نقش سازمان ملل متحد در زندگی پناهجویان میپردازم. بخش مربوط به پناهندگان سازمان ملل ، در تمامی کشورهای هم مرز با ایران ، نقش سرنوشت سازی را در زندگی پناهجویان بازی میکند ، از قرار معلوم، این سازمان قرار است به فریاد فراریان از جهنم جمهوری اسلامی برسد و پس از برسی دلایل خروجشان از ایران ، آنها را به کشورهای امن سوم که غالبا کشورهای غرب اروپا و شمال آمریکا هستند بفرستد ، اما در واقعیت امر ، تنها درصد بسیار ناچیزی از مراجعین به این سازمان موفق به کسب قبولی و انتقال به کشورامن ثالث میشوند و در مقابل ، هزاران پناهجو ، در سخت ترین شرایط زندگی میکنند ، فقر ، بی حقوقی مطلق ، بی سوادی کودکان ، اعتصاب غذا ، خودکشی و دها معضل دیگر ، گوشه ای از واقعیت زندگی پناهجویانی است که به سازمان ملل مراجعه میکنند.  در حقیقت ، امروزه تصمیمات سازمان ملل متحد در امور پناهندگان ، از زاویه منافع تامین نیروی انسانی بازرهای غربی و معادلات و مماشات سیاسی این کشورها با جمهوری اسلامی ، اتخاذ میشود و به همین دلیل بیش از هر زمانی ، موجبات آوارگی و سیاه روزی پناهجویان را فراهم کرده است.

آزادی زن :  پناهندگی به امری بسیار مشگلتر از همیشه تبدیل شده است. وضعیت زنان و کودکان چگونه است و در این میسر چه خطراتی آنها را تهدید میکند.

سیروان قادری: بله کاملا درست است ؛ دریافت جواب اقامت برای پناهجویان واقعا مشکل شده است و دلیلش را هم مختصرا در بالا توضیح دادم؛ اما همانطور که گفتم پناهندگی و گرفتن حق اقامت ، حاصل جدال واقعی بشریت متمدن در تقابل با قوانین غیر انسانی دول غربی است و به پشتوانه این اعتراضات و استمرار آن ، امکان دریافت حق اقامت برای پناهجویان ، حتی در بدترین شرایط ، امکان پذیر بوده و هست . اما زنان و کودکان ، خصوصا زنان تنها ، دارای مشکلات ویژه ومضاعفی هستند ؛ درباره موضوع زنان پناهجو وکودکان بحث بسیار فرا تر از یک مصاحبه لازم دارد ولی تا آنجا که به حوصله این سطور بر میگردد باید بگویم ضرباتی که بر آینده و حال زندگی زنان و کودکان در این میسر وارد میشود بسیار زیاد و جبران ناپذیراست ؛ محروم بودن کودکان از حق تحصیل و نبود امکانات بهداشتی و پزشکی برای زنان و کودکان ، بازداشت کودکان ، تعرض و تجاوز ، خشونت خانوادگی و مواردی از این قبیل ، نمونه هائی از این ضربات هستند. زنان و کودکان بزرگترین گروه ازقربانیان تا کنونی این مسیر بوده اند و مادامی که نتوان این مسیر را هموار کرد این ضربات را بر پیکر آنها شاهد خواهیم بود. خوشبختانه ، امروزه شاهد اعتراضات وسیع پناهجویان به سیاستهای دولتهای حاکمه کشورها هستیم و زنان نقش برجسته ای در پیشبرد آن ایفا میکنند. نمونه آن ، کمپین پناهندگان سیاسی ایرانی در یونان بود که پس از بیش از هفتاد روز تحصن به مطالبات برحقشان رسیدند ، تجربه این مبارزه و موفقیت آن را باید به دیگر کشورها انتقال داد. من از این فرصت استفاده میکنم و فراخوان تحزب در امر پناهندگی را بعنوان یک راه کار واقعی جهت مرتفع کردن نیازها و مطالبات پناهجویان میدهم و تمامی آنها را به پیوستن به صفوف حزب اتحاد کمونیسم کارگری و فعالیت در دفتر دفاع از حقوق پناهندگی دعوت میکنم .