نگاهی به اعتراض کومه له “حزب کمونیست ایران” به عقب ماندگی اقتصادی در کردستان!

سازمان کردستان “حزب کمونیست ایران” (کومه له) در “گفتار روز”۳ آذر ۱۳۸۹ رادیویی خود (که قاعدتا موضع و دیدگاه سیاسی آن حزب را منعکس میکند) تحت عنوان “توسعه نیافتگی اقتصادی کردستان از مظاهر غیر قابل انکار ستم ملی” به این موضوع پرداخته است. صرفنظر از استدلالات و نکته اتکاهای کاملا غیر دقیق، بی پایه و مربوط به تقریبا سه – چهار دههُ قبل در مورد وضعیت اقتصادی کردستان، آنچه پرداختن به این گفتار را ضروری میسازد زیربنای فکری حاکم بر این نوشته است که معرف درک و تعلق امروز این حزب به نوع معین و شناخته شده ای از طرز تلقی و درک چپ از سرمایه داری ست که هیچ سنخیت و همخوانی ای با کمونیزم انقلابی مارکس ندارد.

 تفکر حاکم بر این نوشته، همان طرز تلقی و درک چپ سنتی از سرمایه داری در ایران است  که فقر و بیکاری و اعتیاد و … را نه از وجود و تسلط نظام سرمایه داری بر ایران بلکه ناشی از وابستگی رژیم حاکم به سرمایه داری جهانی (امپریالیسم)، و راه نجات را نیز در استقرار حاکمیت دمکراتیک و مردمی میدید. اعتراض کومه له به عدم توسعه اقتصادی کردستان نمود محلی تر (کردستانی) همان طرز تلقی غیر کمونیستی چپ از سرمایه داری است. کومه له همهُ مصائب و بدبختیهای موجود را نه نشانهُ وجود و اقتدار و تسلط نظام سرمایه داری بلکه ناشی از مسائل دیگری (در اینجا و از منظر کو مه له وجود ستم ملی) میبیند و بهمین دلیل نتنها قادر به ارائه راه حل اساسی نیست بلکه ناچار است به یکی از مظاهر خود سرمایه داری (در اینحا رفع ستم ملی و از منظر کو مه له “حاکمیت مردم” که چیزی جز ادامهُ نظام سرمایه داری با ظاهری رادیکال و” مردمی” نیست) تن بدهد. این نوشته، اعتراض و انتقاداتش به رژیم و کارکرد آن در کردستان و ارائه راه حل ظاهرا چپ و رادیکال یعنی “حکومت شورایی مردم کردستان”، دقیقا تعلق و جایگاه این حزب به ناسیونالیزم چپ را نشان میدهد. ناسیونالیزمی که هر نوع بی حقوقی و بی ارزشی انسان در این حیطهُ معین را از منظر تعلق به “ملت تحت ستم” و وجود حاکمیت شوونیزم، و چپی که هر نوع بدبختی و فقر و بیکاری و … را از منظر حاکمیت مستبد و دیکتاتور و نامسئول میبیند و میخواهد این نوع اعتراض را به کارگران و کمونیستهای کردستان قالب کند. “حاکمیت شورایی مردم” پیشنهادی حکا برای کردستان، اگر حتی این شوراها صد در صد آزادانه و توسط مردم انتخاب شوند، مادام و تا زمانیکه مناسبات سرمایه داری برچیده نشده است نمیتواند چیزی جز ادامهُ تسلط نظام و مناسبات استثمارگر سرمایه داری ولی اینبار با ظاهری مردمی و دمکراتیک (یعنی حاکمیت بورژوازی محلی) باشد.
نگاهی به چند جمله از این “گفتار روز” میتواند بخوبی نشان دهد که ناسیونالیزم چپ علیرغم ظاهر رادیکال و پر طمطراق آن، نمیتواند و قادر نیست که از راه حلی بیشتر و بهتر از آنچه بعضا بخشی از خود بورژوازی ارائه داده فراتر رود.
 این نوشته میگوید: “اقتصاد بی رونق، مراکز کار تعطیل و نیمه تعطیل، مراکز توریستی رها شده، فقر و تنگدستی، خدمات اجتماعی نازل، بیکاری وسیع، نرخ بالای مرگ و میر کودکان و زنان باردار، پائین بودن سن متوسط و طول عمر، فضای مستمر پلیسی، بگیر و ببندهای دائمی بدلیل دفاع کردن از حقوق اولیه شان، صدور احکام سنگین قضائی، همه و همه نشانه های نگاه ویژه حاکمیت به این منطقه و از مظاهر اعمال ستم ملی میباشن”د. 
دیدن و مبنا قرار دادن  صرف مشکلات و مصیبتهای وسیع ناشی از حاکمیت سرمایه داری در حیطهُ جغرافیای معین داخل یک کشور، تنها میتواند ناشی از احساس تعلق ملی به همان حیطه باشد و بس. این نوشته که نگاه رسمی کومه له جدید است، صریحا به “عقب ماندگی اقتصادی” اعتراض دارد. عقب ماندگی اقتصادی کردستان را محصول شوونیزم حاکم و “تعمد در عقب نگهداشتن اقتصاد جامعه کردستان و تبعیض ناشی از وجود ستم ملی” میداند.
بایستی از کومه له پرسید: علاوه بر وجود همهُ این مصائب در کردستان، فقر و فحشا و اعتیاد و ارتشاء و زندان و اعدام و شکنجه و گرانی و بیکاری و هزاران مصیبت دیگر موجود در شهرهای تهران، قزوین، شیراز، اهواز، رشت، آمل، کرمانشاه، زاهدان و … را بحساب وجود کدام ستم میگذارید؟ منطقهُ کارگری “عسلویه” که دست کمی از اردوگاههای کار اسرای دوران جنگ ندارد را بحساب کدام ستم خواهید گذارد؟ بی حقوقی قانونی زن، توهین و بی احترامی به و فشارهای روحی هرروزه بر جوانان، بی حقوقی کودکان، سیستم آموزشی و تربیتی اسلامی، سرویس بهداشت و درمان معلولتر از معلولین، سرکوب و بی مهری نسبت به بخشی از مدافعین خود سیستم حاکم و … در سرتاسر ایران ناشی از کدام ستم است؟ و صدها سوال از این نوع!
اما واقعیت مسئله چیست؟
 درک این حزب از عقب ماندگی اقتصادی کردستان، یکی از نتایج فاصله گیری حکا از نقد کمونیستی مناسبات سرمایه داری و ماحصل میدانداری ناسیونالیزم معترض از زاویه “چپ” بوده و هست. زمانیکه منصور حکمت خط کمونیزم کارگری و ارائه طرحها و سیاستها و خطوط فعالیت کمونیستی در درون حزب کمونیست ایران را برافراشت، ظاهرا شوک سنگینی بر کل سازمان و ساختار حزب وارد آمد. این در حالی بود که سالها از نقد منصور حکمت بر درکهای متفاوت از سرمایه داری در ایران گدشته بود. سالها بود که سرمایه در ایران بر مبنای سیستم کار ارزان و ضرورت اقتدار مرکزی مسلط بر و قادر به کنترل کل جامعه بمنظور حفظ این نظام تعریف شده بود. سالها بود که نقد بر سرمایه داری نه بر مبنای اعتراض به عوارض اجتناب ناپذیر تسلط این نظام ضد بشری، بلکه به استثمار و کل نظام بود و تنها راه رهایی هم برچیدن آن و برقراری سوسیالیزم تعریف شده و در برنامهُ آن حزب مدون و بتصویب رسیده بود.
با وجود اعمال واقعی ستم ملی از جانب حکومت مرکزی اما رشد سرمایه و از جمله عروج سرمایه داری و به ویژه ثروت اندوزی کلان سرمایه داران کردستان نه تنها در “حیطه کردستان” که در تمام ایران و کشورهای همجوار بر کسی پوشیده نیست و در این مسیر بر عکس ادعا دلسوازنه ناسیونالیستی کومه له هیچ مانع و تبعیضی نیز از جانبه حکومت نه فقط اعمال نشده و نمیشود که بیش از هر زمانی به یک پیکره و منفعت مشترک بورژوازی ایران و حکومت آن تبدیل شده است.
.
“حزب کمونیست ایران” و سازمان کردستانش، مدتهاست با مشکل هویتی جدی ای روبرو هستند. ناسیونالیزم چپ حاکم بر این حزب بدلیل همخونی تعلق محلی و ملی هیچگاه نتوانسته و قادر نیست بطور جدی با ناسیونالیزم قومی سربرآورده در درون صفوفش دربیافتد.  این ناشی از نمایندگی سیاسی  جنبشی است که در جامعه جاری است و این سازمان به نام چپ آنرا در خود و سیستم سازمانی اش حل کرده است. به همین دلیل روشن آنها هیچگاه به خط سیاسی ناسیونالیستی نتوانسته و نمیتوانند و به نفع خود هم نمیدانند که با ناسیونالیسم غالب بر خود تعین تکلیف سیاسی کنند.سکوت آنها در برابر لگدمالی گذشتهُ کمونیستی آن حزب توسط قوم پرستان بهمراه چاشنی تبلیغات و تحریکات و نفرت پراکنی رهبری آن علیه کمونیزم کارگری و منصور حکمت، بیشترین و وسیعترین میدان را برای رشد سریع و وسیع ناسیونالیزم قوم پرست و تقدیم سرنوشت فعالیتهای سیاسی خود به آنان باز کرد. عود کردن جریحه های “اقتصاد توسعه نیافته کردستان” و اعتراض به بی توجهی دولت به این منطقه و ارائه طرح حاکمیت شوراها و اداره کردستان بدست توانای مردم محلی چیزی جز ادامه همان ناسیونالیزم در قالب و لفافه پیچی های چپ نیست.
 
mysheno@yahoo.ca
دسامبر ۲۰۱۰