کارنامه حزب دمکرات کردستان ایران

خوانندگان محترم مطلع هستند که اخیرا حزب دمکرات کردستان ایران ” شاخه مصطفی هجری” به بهانۀ خاطرات عبدالله مهتدی که در آن حزب دمکرات را آغازگر جنگ با کومه له معرفی کرده است؛ بیانیه ای منتشر کرد که سیاستهای گذشته این حزب در قبال جنگ با کومه له قدیم و کمونیستها را ابقاء و تکرار کرده است. تاکنون دو بیانیه از طرف جمع بزرگی از کمونیست های کردستان در افشای ماهییت این اقدام حدکا منتشر شده است. برای بیشتر روشن شدن اذعان عمومی و به این مناسبت من یک سلسله مقالات در نقد حزب دمکرات وجنبش ناسیونالیسم کرد جهت جلوڱیری از تکرار جنگ و تامین صلح  بین احزاب سیاسی اپوزیسیون در جامعه کردستان خواهم نوشت. زیرا با سکوت نمی توان مانع تکرار همچنین اتفاقی در آینده شد. تنها در پیش گرفتن متد و روش درستی است که اتفاق آن چنینی را عملا غیر ممکن میکند. در غیاب استراتژی و روش درست افشاگرانه، تنها با آرزو و نیت خیرنمی توان مانع تکرار آن اتفاقات ناگوار در آینده شد.
(۱)  کارنامه حزب دمکرات کردستان ایران
من در این نقد و بررسی و یاد آوری فاکتهای تاریخی و اقداماتی که حزب دمکرات در سه ده هه اخیر علیه نیروهای چپ، کارگران و زحمتکشان جامعه کردستان انجام داده است، بهیچ وجه بدنبال مسائلی چون انتقام گرفتن، آزار دادن و عذاب وجدان آنها نیستم. زیرا متوجه کردن، فراتر رفتن و روشنگری وجه تمایز برخورد مارکسیستی با هرگونه انتفامجویی، خود آزاری و یا دیگران آزار دادن و منفی گرایی سنت معمول در جنبشهای بورژوا- ناسیونالیستی و مذهبی در مبارزه با مخالفان سیاسی است. هدف من از این پژوهش، مدلل ساختن، روشن کردن ماهیت متضاد و ناخوانایی اهداف حزب دمکرات بعنوان بخشی از جنبش ناسیونالیسم کرد؛ با آزادی و برابری و منافع کارگران کردستان می باشد. هدف من روشن کردن ڱره ڱاهای مرتبط با رویدادهای تاریخی جامعه کردستان و نقش مخرب و بازدارنده این جریان به مثابه یکی از بازیگران اصلی  در درون این جنبش وعبور دادن مردم کردستان از موانع سر راه پیشروی طبقه کارگر بسوی آینده بهتری است. طبعا وظیفه من چه بعنوان یک کمونیست که در آن جنگ نقش داشتم و چه بعنوان ناقد، نقد شفاف، منصفانه، سالم و عینی تجارب حرکت جنبشهای طبقاتی در اشکال مختلف مبارزه سیاسی است. تاکید میکنم که چنین نقدی نمی تواند بهیچوجه شخصی، کینه توزانه و یا برای انتقام گیری باشد. فاصله بین نقد اصلاحگرایانه با نقدی که هدف از آن انتفامجویی و کینه ورزی است زمین تا آسمان است. لحن این نوشته از نظر اشخاصی ممکن است تند یا زیاد ملایم تصور شود، اما لحن آن هر چه باشد من مثل همیشه طرفدار مبارزه سالم سیاسی با تمام احزاب بورژوائی اپوزیسیون جمهوری اسلامی و از جمله با احزاب دمکرات هستم.
اما متحقق کردن این پلان یعنی هموار کردن مبارزه سالم سیاسی تنها با آرزو، نیت خیر و عشق یکطرفه ماعملی نمیشود، باید برای متحقق کردن آن تلاش کرد، زمینه ها و شرایط  مادی این مبارزه را فهمید تا بتوان آن را فراهم آورد. بخش مهمی از این تلاش گفتن حقیقت و ماهیت احزاب به مردم است. نمی توان در خفا یا تصنعی دوستی و دشمنی کرد. در مبارزه سیاسی نیت اشخاص با گرایشی سیاسی- طبقاتی که آنها را به دنبال خود میکشد، در اغلب موارد تفاوت عظیمی وجود دارد. شکی ندارم در صد بالایی از اعضا و طرفداران حدکا و اغلب جریانات اپوزیسیون حکومت اسلامی نیت خیری دارند. اما بقول مارکس (نقل به معنی) “سنگ فرشهای راه جهنم از نیت خیر چیده شده اند”. پدیده های اگر پلید بوده باشند ما نه مجازیم و نه میتوانیم بخاطر نیت خیر اعضا و طرفداران احزاب، جنبشها و دولتها آنها را به نرخ برکت عوض کنیم. اقدامات جنایتکارانه و سیاست تخریب کنند را نمیتوان بزک کرد وسارنده نشان داد. این اولین پیش شرط پایبندی به حقیقت است.  دگرگون کردند دلبخواهی مکان و جایگاه هر کدام از این فرایندها، پشت کردن به حقیقت است و ما را به کشف حقیقت و اهداف خود نمی رساند. متوجه هستم سیاست نزد احزاب بورژوایی هنر شعبده بازی ، سفسطه بازی، دغل کاری، ریاء و خود را به  نفهمی زدن همیشه بخشی از فعالیت “سیاسی” این نیروهای علیه کمونیست هاست. ولی با این همه معتقدم مبارزه سالم سیاسی مقابله بمثل و هیچ کدام از آنها نیست.
 صادقانه ترین برخورد به کارنامه تاریخی حدکا و به این گونه رویدادها؛ در پیش گرفتن راهی است که مانع تکرار آن اقدامات جنایتکارانه شود که در گذشته توسط حزب دمکرات متاسفانه به وقوع پیوسته اند. ما کمونیستها با صدای رسا اعلام میکنیم هیچ تمایلی به ایجاد فضای نظامی و خشن با احزاب اپوزیسیون بورژوای نداریم. ولی این فقط بخشی از اصول، وظایف و تمایلات ما است؛ بخش مهمتر اصول و وظایف ما این است که با صدای رساتراعلام داشت که باید همیشه جامعه را از خطر بی اصولی، سیاست کور، ماجراجویی و رفتارارتجاعی احزاب ناسیونالیست از جمله حزب دمکرات در حق به کارگر و تشکل آنها مطلع کرد. به مردم گفت اینها کی بودند، چکاری کردند و اگر نقد نشوند در آینده چه ظرفیت های ماجراجوییانه و خرابکارانه ای جهت تهدید آزادی و مبارزه سیاسی و فعالیت بی قید و شرط سیاسی دارند. تنها در صورت ضعیف بودن جریانات ناسیونالیست جامعه است که خطر جنگ افروزی آنها علیه کارگر در آینده مرتفع خواهد شد.  یاد آوری کرد که آنها به دست بوسی خمینی رفتند(*). درحمایت از صاحب کار علیه کارگران کوره پزخانه ها وارد عمل شدند (سلمان محمدی) را کشتند. جنگ به نیروهای کمونیست و کومه له تحمیل کردند که به قیمت جانباختن و زخمی شدن بیش از ۴۰۰ کمونیست برای ما و بیشتر از این تعداد برای خودشان تمام شد. اعضای سازمان پیکار در شهر بوکان در سال ۱۳۵۹ را اعدام کردند.  باید این واقعیتها را از یاد نبرد. این واقعیتها را از یاد نبرد نه به این خاطر که من خواستار زنده کردن خاطرات تلخ رفتار سیاسی حدکا در قبال چپ جامعه هستم، خیر؛ به این دلیل اگر حدکا رفتار ضد کارگری- کمونیستی درگذشته خود نقد نکند و آنها را موضع درست بداند، با احتمال زیاد در آینده دست از ضدیت با کارگر و کمونیسم در ایران برنخواهد داشت. به این دلیل اینها بخشی از تاریخ حدکا است. به این دلیل هر جای زورش برسد باز جلوی آزادی مبارزه سیاسی و فعالیت بی قید و شرط سیاسی با بهانه های مختلف خواهد ایستاد. به این دلیل ظرفیت سازش با رژیم و جناحهای  او را دارد. باید به اعضا و طرفداران پاک نیت و خیر اندیش حدکا که تعدادشان کم نیست گفت: دوستان عزیز! تنها با آرزو و نیت پاک و خیر اندیشی شما آزادی و برابری متحقق نمیشود. علاوه بر نیت خیر باید آگاهی طبقاتی داشت، استراتژی لغو مناسبات سرمایه داری داشت و مکتب کمونیسم و حزب کمونیستی داشت.  حزب دمکرات مادام به حفظ نظام کار مزدی، مناسبات نابرابر طبقاتی متعهد است، تا با لغو کار مزدی تعیین تکلیف نکرده است، نمی تواند انقلابی باشد. اینجاست یاد آوری جنایت حدکا علیه کارگر و کمونیست های کردستان حداقل در سه دهه اخیر بخش مهمی از گفتن این حقایق به مردم و یک امر ضروری است. تا طرفداران آزادی و برابری، تا نیازمندان صلح و عدالت در تفکیک بین پلاتفرم سیاسی- طبقاتی احزاب با نیت پاک و خیر اندیشی افراد (بافت تشکیلاتی) در آن غافلگیر نشوند.
————————————————————————————————————–
(*) ژیار گل خبرنگار تلویزیون بی بی سی بخش فارسی روز ٢٨ مرداد ۱۳۸۸ بمناسبت سی امین سالگرد فرمان حمله نظامی جمهوری اسلامی به کردستان، با ابوالحسن بنی صدر مصاحبه ای انجام داد. بنی صدر گفت ” اولا خمینی نمیخواست مساله حل شه، بقول حزب دمکرات کومه له در سنندج جنگ افروزی کرد، گفتیم کردستان را از شر این گروه راحت کنیم”.  حزب دمکرات سیاست توهم زدائی و آماده سازی مردم توسط کومه له در  ١٣۵٨ را ” سیاست جنڱ افروزانه کومه له ” مینامید. معنی حرف بنی صدر این است که اگر کومه له نبود می شد حدکا را تسلیم یا قانع و همراه خودشان کنند” تا کردستان  از شر آن گروه (کومه له) راحت کنند”.  ولی کمونیستها مانع سازش حدکا با جمهوری اسلامی شدند. یک بخش این نظر درست و یک بخش آن نادرست است. این درست است که اگر کومه له نبود حدکا یا تسلیم یا قانع و همراه رژیم میشد. اما بخش دیگر این حکم به هیچ وجه درست نیست که دلیل جهاد خمینی علیه مردم کردستان، جنگ افروزی کومه له در سنندج بود، زیرا بنی صدر در این مصاحبه اذعان میدارد ” اولا خمینی نمیخواست مساله حل شه”. معنی این حرف بنی صدر این است: خمینی و ایشان میخواستند مردم و کمونیستها تسلیم شوند و کومه له هم تن به تسلیم نداد و این از نظر حزب دمکرات خطا بزرگی بوده است!
ادامه دارد