اپوزیسیون آگاه رژیم و دشمن آگاه اپوزیسیون(در جواب به مطلبی از بهزاد جوادیان)

در مطلبی که در سایت ایران سرافراز آمده بهزاد جوادیان تحت مطلبی با عنوان ” سکینه محمدی ، سرگردان بین توطئه های جمهوری اسلامی و اشتباهات بخش نا آگاه اپوزیسیون خارج از کشور “در نقد خبر منتشر شده مبنی بر آزادی سکینه محمدی مطالبی نوشته است که جالب توجه ست. تمام هدف این نوشته و سایر نوشته های این شخص ایجاد تفرقه و پراکندگی و ضعیف نشان دادن اپوزیسون جمهوری اسلامی و اثبات این ادعا ست که این اپوریسیون کپی رژیم جنایتکار اسلامی ست و نباید گولش را خورد. به پاراگراف آخر این نوشته توجه کنید: ” این اتفاق (انتشار خبر آزادی سکینه) بیشتر از اینکه حیله گری و رندی مسئولین جمهوری اسلامی را به تصویر بکشد ، نمایشی از ضعف مخالفین نظام در تحلیلهای سیاسی بود ، ضعفی که اگر به واقعیت آن باز گردیم همانا عدم استقبال بدنه جامعه ایران از روشهای سیاسی و مبارزاتی احزاب نتیجه منطقی آنست.” کسی که هدفش ایجاد تفرقه نباشد، کسی که هدف اولش مبارزه با جمهوری اسلامی باشد از چنین واقعه ای چنین نتیجه ای نمی گیرد. از اینکه بعد از ۶ ماه مبارزه جانانه برای آزادی سکینه، بعد از سکه یک پول کردن رژیم اسلامی، از اینکه همین کمپین توانسته مناسبات بین المللی رژیم را تحت تاثیر قرار بدهد و سکینه و البته سنگسار و اعدام در ایران را به امر “ملی” فرانسه و موضوع داغ روز جهان سیاست تبدیل کند انتشار یک خبر تائید نشده نمی تواند به این نتیجه گیری منجر شود که مردم ایران به همین دلیل حزب گریز و متفرق و ضعیف هستند و اپوزیسیونش هم ضعیف تر و بد بخت تر و جمهوری اسلامی حیله گر و مکار و باهوش! مگر اینکه هدفت تضعیف مبارزات علیه اعدام و سنگسار و کلا هدفت تضعیف اپوزیسیون رژیم اسلامی باشد، که امیدوارم نباشد!
از تیتر نوشته جوادیان شروع کنیم. تیتر نوشته ایشان بسیار گویاست:” سکینه محمدی ، سرگردان بین توطئه های جمهوری اسلامی و اشتباهات بخش نا آگاه اپوزیسیون خارج از کشور”سرگردانی سکینه هم شد تقصیر کمیته بین المللی علیه اعدام! سجاد پسر سکینه در شوی تلویزیونی هم نپذیرفت چنین اتهامی را به مینا احدی و کمیته علیه اعدام بزند با آن همه فشاری که رویش بود، بعد جناب جوادیان به سادگی کمیته علیه اعدام را در کنار رژیم می گذارد و سکینه را قربانی و سرگردان فعالیت های مینا احدی و کمیته علیه اعدام می داند. البته این دقیقا همان خط و جهت رژیم است که سکینه را قربانی منافع شخصی مینا احدی و کمیته علیه اعدام معرفی کنند، در شوهای تلویزیونی شان چنین کردند! حتی خبرنگاران آلمانی را مجبور کردند اعتراف کنند گول خانم مینا احدی را خورده اند که برای مصاحه با سجاد به ایران رفته اند!!
حالا برویم سراغ قسمت های آغازین نوشته جوادیان. جوادیان در ابتدای نوشته اش به زبان بی زبانی اعلام می کند امیدوارست رویه های رژیم اسلامی تغییر کند و از اینکه خبر آزادی سکینه نادرست بوده مایوس و نا امید شده و به او ثابت شده اعدام حربه رژیم است. خوب کشف اخیرشان را به ایشان تبریک می گوییم ولی اینکه ایشان نا امید شده اند نشان می دهد هنوز کورسوی امیدی در دلشان هست که نظام اسلامی تصحیح بشود و در رویه هایش تعدیلی صورت بپذیرد، ما از اول نه تنها امیدی نداشتیم که می دانستیم چنین امیدی چه خطای بزرگیست. به همین خاطر کنفرانس برلین را ساختیم و به همین دلیل سرنگونی طلب هستیم بی اینکه امیدی به اصلاح رویه ای در رژیم اسلامی داشته باشیم.
به تفاوت موضع گیری کمیته علیه اعدام در اطلاعیه شماره ۱۱۱ این کمیته بعد از تکذیب خبر آزادی سکینه و موضع گیری امثال جوادیان توجه کنید. کدام یک مبارزه را علیه رژیم تقویت می کند؟ کدام یک امرش مبارزه با اعدام و سنگسار و تقویت اپوزیسیون است و کدام یک دارد تضعیف می کند این جبهه را. کدام یک دشمنش جمهوری اسلامی ست و کدام یک دشمنش اپوزیسیون و مبارزین علیه اعدام و سنگسار هستند؟
اما نکته درستی هم در همین پاراگراف اول نوشته جوادیان هست که جالب است. ” بار دیگر (اخبار مربوط به سکینه) به عنوان یکی از مهمترین خبرهای روز در تاریخ ۹ دسامبر تبدیل شد ” (بگذریم از اینکه در ادامه همین پاراگراف نقض همین حرف خودش را می زند و می گوید این کارها برای تقلیل نیروهای مخالف صورت می گیرد، بالاخره وقتی یک خبری در صدر اخبار قرار می گیرد حتما نیروهایش را تقویت می کند و نه تضعیف، جناب خبرنگار ما این نکته ابتدایی را نمی دانند!) خوب چه چیزی بهتر از این که خبر در صدر اخبار قرار گرفته؟ اما این نکته مهمی برای ایشان نیست چرا که اساسا دغدغه ایشان سکینه و سنگسار و اخبار مربوطه نیست به همین دلیل روی همین واقعیت اصلا چیزی سوار نمی کنند چنانچه در ادامه مطلبشان چه چیزهایی که روی چه چیزهایی سوار نمی کنند! این برای ما مهم است که اخبار سکینه و اعدام و جنایات رژیم در سطح گسترده پخش بشود، برای ما فاکتور تعیین کننده ایست و به همین دلیل هم سهم ما در این امر هزاران برابر امثال جوادیان است که در جریان این کمپین نه تنها هیچ کاری نکردند که هر جا از دستشان برآمد سنگی به این کمپین پرتاب کردند.
در ادامه مطلب جوادیان می خوانیم: ” اما نکته تاسف بار و مایوس کننده در این خبر، عکس العمل و ذوق زدگی بخشی از اپوزیسیون ناآگاه است که ادعای پرچمداری جنبش علیه اعدام را هم دارد به طوریکه ظرف چند ساعت رهبران و مدعیان آن طبق سنت دیرینه خود که در توهم رهبری هر جریانی از جمله اقدامات حقوق بشری و جنبش مبارزه بر علیه اعدام در ایران سیر می کنند ،این اتفاق را هم به خود منصوب کرده و از روشهایی کاملا نخ نما خود را تنها ناجی سکینه محمدی معرفی کردند و باز در حالی که جهان در حال تجزیه و تحلیل و یا صحت و سقم این خبر بود باز سوار بر موج جهانی ،جولان داده و در دایره بسته و نگاه محدود خود به هم تبریک و شاد باش گفتند .”
شما در پاراگراف فوق به جز کینه و نفرت علیه کمیته بین المللی علیه اعدام و سنگسار چیزی می بینید؟ اما ببینیم اجزای این پاراگراف چیست؟ اپوزیسیون ناآگاه، ادعای پرچم داری مبارزه، در توهم رهبر بودن، روش های نخ نما شده اپوزیسیون، سوار بر موج جهانی جولان دادن و با نگاهی محدود نگر به هم شادباش گفتن. آیا اینها برای شما که ۳۲ سال تبلیغات رژیم اسلامی علیه اپوزیسیون و آزادیخواهان را شنیده اید آشنا نیست آیا در جریان همین پرونده سکینه آشتیانی اژه ای و سایرین همین حرف ها را نمی زنند!؟ معلوم است که هدف جوادیان از این لجن پراکنی ها کمیته بین المللی علیه اعدام و کمیته بین المللی علیه سنگسار و حزب کمونیست کارگری است و در این راه هیچ از رژیم کم نگذاشته اند. اما نکته ای که جوادیان از آن غافل است اینست که رهبری این کمپین که ایشان سخاوتمندانه چنین القابی به آن پرتاب می کنند امروز مرجع جهانی اخبار و طرف مذاکرات بین المللی در زمینه مبارزه با اعدام و سنگسارست. حتما دنیا این نوشته جوادیان را نخوانده که چنین تصمیم مهلکی گرفته است! ایشان می گوید در حالیکه جهان در حال تجزیه و تحلیل خبر بود …. من نمی دانم گستره جهان ایشان چقدر است ولی این خبر را اول بار همان شب خبرگزاری روئیترز و یاهو نیوز منتشر کردند. ایشان در ادامه مطلبشان از همین روش بسیار صادقانه! و سیاسی! بسیار استفاده کرده و هر چه در دل تنگشان داشته اند نثار رهبران کمپین نجات سکینه آشتیانی کرده اند.
حالا ببینیم ایشان چقدر در سیاست عمیق و صادق هستند! جوادیان در پاراگرف بعدی می گوید:” (مقدمه-ن.م)یادمان نرود سکینه محمدی فقط نمونه ای از دهها انسانی است که در پس دیوارهای سیاه و بلند زندانهای جمهوری اسلامی هر روز اعدام می شود بدون اینکه کسی برای آنها نگران شود و حتی یک بار هم اسمشان را شنیده باشیم (نتیجه گیری-ن.م)پس هر جنبشی چه از نگاه تحقق آزادی ها و مبارزات قشری و چه از نقطه نظر انسانی برای تحقق آزادی های عمومی ،زمانی به پختگی و استحقاق نمایندگی برای طرح خواست اکثریت مردم دست خواهد یافت که روش مبارزه خود را از جنبه های شعاری ، احساسی و تبلیغی به روشهای شناختی ، تحلیلی و مبتنی بر آگاهی عمومی و با همراهی خواسته های حقیقی مردم پیش ببرد وگرنه تصویری خیالی از آینده ایران بدون در نظر داشتن مناسبات انسانی ، سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی در آن محدوده جغرافیایی ، این بخش از ناراضیان سیاسی را تا ابد در صف اپوزیسیون نگه خواهد داشت”.
 به مقدمه و بعد نتیجه گیری ایشان توجه کردید؟ کشف ارتباطش با شما! اما احتمالا ایشان منظورشان این ست که هزاران نفر دیگر هم در زندان ها هستند و برجسته کردن یک نفر درست نیست و اصلا مردم هزار و یک مشکل دیگر دارند حالا چرا به سنگسار و اعدام گیر می دهید؟!جواب ایشان را نتایج کمپین نجات سکینه داده است. یکی از نتایج این کمپین این است که صدور حکم سنگسار برای جمهوری اسلامی نه تنها غیرممکن شده بلکه هر روز یکی از سرانش می گویند صدور حکم سنگسار ناشدنی ست اخیرا هم که اعلام کردهاند اصلا این حکم سمبلیک است و اجرا نمی شود!! اما نکته مهم این پاراگراف این بی ربطی مقدمه و نتیجه گیری نیست. نکته اصلی این پاراگراف در این جمله نهفته است”…با همراهی خواسته های حقیقی مردم پیش برود وگرنه…”. خوب معلوم شد از نظر ایشان مبارزه با سنگسار و اعدام ان هم در این سطح اصلا ربطی که خواسته های حقیقی مردم ندارد! معلوم شد ایشان اعتقادی به مبارزه در این سطح علیه اعدام و سنگسار ندارند و اتفاقی نیست هر جا که توانسته اند سنگی به این کمپین و رهبرانش پرتاب کرده اند.
از صداقت ایشان همین بس که تمام تلاش های کمیته علیه اعدام را تا امروز نادیده می گیرد و سانسور می کند و بعد روی خبر آزادی سکینه چنین مانور می دهد و منطق های بی نظیری سوار می کند.اما ایشان در این مطلب چقدر شوی کثبف پرس تی وی برایشان مسئله بوده؟ مسئله جوادیان بیشتر با کمیته علیه اعدام و سنگسار بود تا پرس تی وی و رژیم اسلامی.
اگر کمیته بین المللی علیه اعدام و سنگسار اپوزیسیون نا آگاه رژیم هستند!! ایشان به نظر می رسد دشمن آگاه اپوزیسیون باشند اپوزیسیونی که این روزها رژیم اسلامی دیگر اسم رهبرانش را هر روز دارد به عنوان دشمن نظام اسلامی از تلویزیونش اعلام می کند.