دفاع از دستاوردهای ارزشمند یک تاریخ نه تنها ارتجاعی نیست،بلکه چند گام به پیش است

در باره ی شعار احیای حزب کمونیست ایران در یک مقطع 
چندی پیش در مقاله ایی تحت عنوان از نوع دیگر بعد از اختلافاتی که بین جریان کمونیستی ما تشکیلات کومه له و حزب کمونیست ایران پیش امد، من در مقاله ام شعار احیای حزب کمونیست ایران را به عنوان یکی از شعار های اصلی درج کرده بودم. بحث هایی از جانب رفقای نزدیک و در مقالات مختلف بر سر این مقاله و این شعار در گرفت که گویا این شعار در این مقطع نادرست بوده و نه تنها شعار پیشروی نیست،بلکه از نظر این رفقا چرخش به عقب است. و برخی از رفقا اشاره کردند که این بحث ها انسجام مقاله را از بین می برد. نوستالژی است.غلط است و …. باید اشاره کنم که این شعار در این مقطع و شرایط نه تنها ارتجاعی و چرخش به عقب نیست بلکه یک شعار ترقی خواهانه و انقلابی است.
 با نگاهی به وضعیت کنونی این احزاب و سازمان های سیاسی در یکی دو دهه ی اخیر به روشنی می بینیم که در این سالیان این احزاب و سازمان های سیاسی اپوزیسیون هستند که سیر ارتجاعی و رو به پس داشته اند و طرح مطالبه و مطالباتی از این قبیل در این شرایط نشان از تاکید بر تاریخ پر افتخار و پر بار جریانی است که توانست زیر چتر مارکسیسم انقلابی چپ پراکنده و کمونیست ایران را گرد اورد و انها را حول مطالبات رادیکال و کمونیستی سازما دهد. چه کسی می تواند مراجعه به مارکس،به لنین به منصور حکمت، به انقلاب اکتبر به حزب بلشویک و دستاورد های ارزشمند انها را ارتجاعی یا نوستالژی بخواند؟ چه کسی می تواند تلاش برای تاسیس حزبی از جنس حزب بلشویک،از جنس حزب کمونیست ایران در دهه ی ۶۰ یا تلاش برای مبنا قرار دادن مصوبات کنگره های نیمه ی دهه ی ۶۰، مصوبات کنگره ی ۵ و ۶ کومه له را ارتجاعی بخواند؟ به نظر من عجیب است که چپ و کمونیست امروزی ایران با چرخش ها و عقب گرد های پیاپیی اش از حزب فعلی موسوم به کمونیست ایران گرفته تا شاخه های مختلف کمونیسم کارگری هزاران گام عقب تر از کنگره ۶ کومه له عقب تر است و حتی از لحاظ ماهییت سیاسی عقب مانده تر از چپ پوپولیست ۵۷ است. به همین خاطر ما به دلایلی که در زیر به ان اشاره خواهم کرد طرح این شعار را به جا و دقیق می دانم.
۱٫حزب کمونیست ایران در یک مقطع خاص نماینده ی مارکسیسم انقلابی و منتقد پوپولیسم و چپ سنتی بوددر این مقطع مارکسیم انقلابی توانست جریانات زیادی را حول افق ها و چشم اندازهایی که توسط اتحاد مبارزان کمونیست تئوریزه و توسط کومه له و دیگر جریانات تبلیغ می شد جمع کند و یک صف متحد و متشکل از نیروهای چپ و کمونیسم را سازمان دهد.تمام این نیروها علیرغم هر اختلافی که ممکن بود داشته باشند مارکسیسم انقلابی را به عنوان کمونیسم مقطع خود به رسمیت شناخنه و از ان پیروی کردندشرایطی که ما با سیر ارتجاعی و قهقرایی حزب کمونیست ایران کمونیسم کارگری و کل جریانات موسوم به کمونیسم به طرف پوپولیسم و چپ سنی روبرو هستیم احیای حزب کمونیست ایران یا اعلام موجودیت جریانی از این جنس می تواند نیروهای چپ و کمونیست را حول محورهای مبارزاتی خود بسیج کند و سازمان دهد و از تفرق بیش از پیش چپ رادیکال و کمونیست جلوگیری به عمل اوردبحث از احیای حزب کمونیست ایران الزاما به معنای بازگرداندن چرخ تاریخ به دهه ی ۶۰ نیست،بلکه منظور مبنا قرار دادن مصوبات کنگره ۶ کومه له به عنوان یک کنگره ی موفق و سرنوشت ساز که تاکنون مصوبات ان عملی نشده و این مصوبات هنوز که هنوز است هزاران گام پیشرفته تر از کل مصوبات سازمان هایی سیاسی موسوم به چپ و کمونیسم به خصوص کومله است.به همین خاطر بر خلاف نظرات رفقای فعال در احزابدکمونیسم کارگری احیای این حزب ( حزب کمونیست ایران)نه تنها ارتجاعی بلکه چند گام به پیش است.حسن معارفی پور