سرنوشت آجرهای خراب!

در جایی خواندم که نوشته بود : اگردیدی آجری خراب دردیواری وجود دارد ، بی انصافی است که کل دیوار را خراب کنی همان آجر را بیرون بکش !
این روزها فضای کریسمس و یا نوئل و یا وای ناختن ، درخیلی از شهرها درحال شکل گرفتن است . سال جدید ۲۰۱۱ تا ۳ هفته دیگر فرا میرسد وشادی مردم از حالا حس میشود . اینکه کریسمس چه تاریخ و قدمتی دارد موضوع این مطلب نیست .
 اینکه هاله ایی از مذهب تخمی را هم روکش آن کرده اند باز هم مهم نیست . مهم این است که فضای جشن است و فرصتی برای شادی آدمها . انسانها با هر بهانه ایی که بتوانند شاد شوند جای خوشحالی دارد و من خوشحالم . به خصوص از شادی بچه ها .
علیرغم این فراموش نمیکنم که خیلی از کودکان درنقاط مختلف دنیا چنین روزهایی را مترادف با شادی نمیدانند . حتی بزرگترها و معتقدین به همان آداب مذهبی و یا آجر خراب این دیوار ! سفره ها خالی است و دریغ از حتی چند گل شیرینی ….چه برسد به کادو ودرخت کاج بقیه داستان .
کریسمس برای بخش عظیمی از انسانها فقط یک نام است  . در کشورهای اسلام زده وضع از این هم بدتر است . بهانه ها دو قسمت هستند . بخش عزا داری و شیون و قمه زنی و بخش جشن و شادی . آنجا هم بهانه ها مهم نیستند . اینکه کدام روز کدام پیامبر سوار کدام امام شد ، بهانه هایی مذهبی هستند که افسانه هایی تخمی را نوشته اند ، با این همه درآن فرهنگ بیمار، بهانه های شیون و عزا از جشن و شادی بیشتر است واین خیلی فاجعه است !
اما خوشبختانه آن آجر خراب داخل دیوار که بخش مذهبی این روزها است درحال رنگ باختن است . چند روز پیش درجایی مراسمی بود که خیلی ها را دیدم با ملیتهای مختلف . از۶ ساعت کل مراسم حداکثریک ساعت به امورات مذهبی گذشت و بقیه اش همه شادی کردند با کمترین امکانات . حدود ۲ سال پیش هم که درهمین روزها همین مراسم را دیده بودم متوجه شدم که بخش مذهبی این داستان خیلی نسبت به قبل رنگ و رو رفته شده است و اغلب آدمها فقط پوزخند میزدند یعنی معتقدانش هم خیلی جدی نمیگرفتند .
شاید به همین دلیل کشیشهای مثلا زرنگ اسکیت سواری میکنند تا به جوانها نشان دهند درمذهب هم نوآوری وجود دارد تا شاید برای جذب نیروی تازه جهل ، دوای دردشان باشد .
درضمن به من هم کادوی کریسمس دادند . از طرف سوسیال مربوطه یک برگه جریمه برایم آمد که معادل یک سوم پول ماهانه که فقط برای زنده ماندن میدهند را باید جریمه بدهم . رفتم پیش مسئولش و سوال کردم که چرا ؟
گفت : تو نظافت نکردی !! گفتم همه دیدند که بودم و انجام دادم . گفت : ولی من ندیدم ! گفتم مرسی از کادوی نوئل و کریسمس مبارک . چون اینقدر صداقت داشت که اذعان کند کاره ایی نیست . چیزی که من هم مطمئن بودم .
 به سوسیال مربوطه گفتم : گفت : این سیستم همین است . یعنی به من هم ربطی ندارد . گفتم : میدانی چرا ۳ سال است به ما جواب نمیدهند ؟ گفت : نه به من ربطی ندارد ! گفتم : میدانی که یک قرارداد ۲۰ میلیارد دلاری یعنی چه ؟ گفت : تو همیشه قسمت خودت را نظافت میکنی و همه هم میدانند . مهم این است که ما ندیدیم تو نظافت کنی ! گفتم تو اصلا چه میدانی و چه نمیدانی ؟ چیزی نگفت ، فقط مثل زندانبانهای دیگر یک عربده ایی کشید و ……
نوئل برتو هم مبارک و مرسی از برگه جریمه که به من کادو دادید .
روزی که از زندان حکومت اسلامی جان سالم به دربردم مدتی طول کشید تا زندان رجوی را باور کنم و زندان ارتش امریکا ( تیف ) که نیازی به تشریح ندارد . وحالا ۲ سال است رسیدم به کمپی که شخصیت مسئولینش ۲۴ ساعته عوض میشود دیروز دوستانه و امروز عصبانی …. مثل آن دکتر معروف ترسناک ! به این میگن سیاست .
 
از دید من مشکل نه درفرد مادام دیانا و نه مسیو ویکتورونه حتی سلسله مراتب هاس پیس و……است ! مشکل  در”آزادیخواهی احمدی نژاد” است که خوب قرارداد میبندد . انواع و اقسام فشارهای ریزو درشت بروی ما ، محصول مشترکی است که درد مشترک را مضاعف میکند .  درد ما اگر چه درمقابل خیلی از فجایع اصلا به حساب نمیاید . اما تمامی  فشارها معانی غیرقابل فهمی ندارد . با این همه من شخصا نوئل را هم به نفرات ” ب، اف ، ام ” تبریک میگویم و هم به نفرات هاس پیس . ۱۰۰ یورو جریمه هم نوش جون دولت سوئیس .  ما که نمیتونیم از کسی طلبکارباشیم . خودمان با حکومت اسلامی مخالف شدیم و دندمون نرم باید تاوان هم بدهیم .
 فشارهای ریز و درشت درهرشکلی قابل تشخیص است و فقط محدود به جواب ندادن نیست  .  فقط خواهشا ما رو هالو فرض نکنید . مثل سیاستمداران امریکا که هنوز با مردم ایران مثل ۵۰ سال پیش تنظیم میکنند . هم برای خامنه ایی نامه رسمی مینویسند و هم برای ندا و بقیه بچه ها اشگ تمساح میریزند .
اگر زورم میرسید بیشتر از ۱۰۰ یورو کادوئی هم میدادم  ولی ندارم . نه زمین دارم و نه نفت وگاز و نه چیزی برای فروش ( قرارداد) . شعور انسانی هم شرمنده که فروشی نیست ! به بقیه دوستان هم یه لطیفه به عنوان کادو کریسمس تقدیم میکنم . با تشکر از علی که این جوک را برایم ارسال کرد .
“…..کشیشی دراتوبوس نشسته بود که یک ولگرد مست سوارشد و کنار کشیش نشست و درهمان حالت مستی شروع به خواندن روزنامه هم کرد . چند لحظه بعد سرش را از روی روزنامه بالا آورد و به کشیش گفت : پدر روماتیسم چیز بدیه ؟ و از چی به وجود میاد ؟ پدر روحانی که فرصت را برای موعظه و روضه مناسب دیده بود شروع کرد و گفت : بله روماتیسم چیز خیلی بدی است که از مستی و میگساری و بی بند و باری و کون کونک و…..به وجود میآید !
مرد مست با حالت کنجکاوی سری تکان داد و به خواندن روزنامه ادامه داد . چند لحظه بعد  کشیش بی طاقت شد و پرسید : فرزندم چند وقت است که روماتیسم داری ؟ جناب مست هم جواب داد : من روماتیسم ندارم ولی توی روزنامه نوشته که پاپ اعظم به روماتیسم بدی و سختی دچار شده است !”
کریسمس پیشاپیش برهمه مبارک !
 
 
اسماعیل هوشیار
ژنو
نهم . دسامبر۲۰۱۰
info.tipf.www