علی ناظردرمطلبی وضعیت جدید حاکم بر عراق را تصویر و تشریح و تحلیل کرده است . اینکه تحلیلش درست است یا نه …..موضوع این مطلب نیست .
 لینک مطلب علی ناظر
http://didgah.net/maghalehMatnKamel.php?id=23538
 
علی ناظر درانتهای مطلب سوالاتی مطرح کرده که به نظرمن خوب است . گهگاهی پرداختن به چنین سوالاتی مفید است . حداقل اگر کسی هم نبود برای خود کنکاشگر مفید است . یعنی امیدوارم مفید باشد . همیشه یکی هست و یکی نیست .
من هم همین سوالات را درخلوت خودم و از خودم پرسیدم یعنی سالهاست این سوالات برایم مطرح است . از همان روزی که فیلم مجاهد خلق مسعود رجوی را دیدم که به سپهبد حبوش میگفت : من عاشق صدام هستم و حالا سهم من از پتروشیمی و نفت عراق چی میشه ؟ آقای ناظر شما کجا بودید ؟
از همان روزی که درسال ۷۳ به نام دفاع از انقلاب ایدئولوژیک رسما درقرارگاههای مجاهدین و اشرف زندان ساخنتد وبه اسم پروژه رفع ابهام مخالفین فکری یا سیاسی خودشان را زیر شکنجه و مشت و لگد میکشتند . آقای ناظراگر همچنان فکر میکنی که این وقایع ساخته و پرداخته اطلاعات رژیم ایران است …..پس خوش باش !
ازهمان روزی که جان بولتون کنار رئیس جمهور رهبرعقیدتی عکس یادگاری گرفت…..و امیدوارم آقای ناظر حساب نکند که این تاکتیک است چون تناقض درآن غلیان میکند . یعنی مجاهدین تاکتیکا مثل بولتون و یا پنتاگون میشوند و البته بالعکس …..یعنی بولتون و پنتاگون تاکتیکا انقلابی شده اند ! کی به کیه ؟
یعنی اینکه امکان رفتن با هارترین دولت جهان یک تاکتیک فارغ از ایدئولوژی هست و شدنی است . ولی با بقیه باید ایدئولوژیک مان جنگید تا آخرین نفس ! حتی با خودت ! آقای ناظراین یعنی چی ؟
از همان روزی که فقط مجاهد خلق و یک جریان سلطنت ؛ خواهان حمله نظامی و جنگ بودند و هستند …..آقای علی ناظرشما کجا هستید ؟
از همان روزی که پنتاگون رسما اعلام کرد سازمان مجاهدین به عنوان بهترین متحد ما درعراق لایق “رزمندگان آزادی ” هستند  ….شما کجا بودید ؟
از همان روزی که فرمان خودسوزی های مقدس را تبلیغ کردند….شما کجا بودید ؟
ازهمان روزی که……..
سوالات علی ناظر و جوابهای من :
آیا مجاهدین را درصف خلق و جبهه سرنگونی طلبان میدانیم یا نه ؟
جواب : شما جبهه سرنگونی طلبتان خیلی گشاد است . طالبان و خیلی دولتهای مرتجع عرب و خیلی های دیگرهم  خواهان سرنگونی حکومت ایران هستند ؟ سرنگونی مد نظرشما made in  کجاست ؟
آیا بستگی دارد به نظرجان بولتون….ازنار….پنتاگون….و خلاصه هر سرنگونی که گردو نیست . جبهه خلق را هم که بی خیال ! زمانی که عکس های یادگاری درپاریس با خانم مریم رجوی گرفته میشود و اروپا و امریکا بهترین سرویسها را زمانی به مجاهدین میدهند که برچسب تروریسم را هم در امریکا حفظ میکنند ….. ماشین مرگ دولت امریکا هنوز درعراق و افغانستان است و سربازان درآنجا فقط شعر نمیخوانند ! و مجاهدین هم درآرزوی بازگشت مجدد شاعران جنگنده و آدمکش به بالای سر خودشان هستند !
حمایت علنی از چنین مجاهدینی اتفاقا خیلی هم به حمایت سیاسی و فکری از مجاهدین ربط دارد . هیچ تفکری جدا از سیاست و استراتژی و تاکتیک جریان مربوطه نمیتواند باشد . آقای ناظرشما وقتی اعلام میکنید که باید علنا حمایت کرد یعنی حمایت از استراتژی اشرف نشینی …….یعنی حمایت ازغیبت کبری مسعود رجوی…..یعنی حمایت کامل از جان بولتون و ازنار….یعنی حمایت کامل ازهرحرکتی دروجود این تفکر و پدیده .
 این یک قانونمندی است و نه نظر شخص من . ساخت و بافت فکری سازمان مجاهدین ارکانیک عمل میکند . به همین دلیل شما نمیتوانید مدعی باشی که با سر این ارگان زیاد موافق نیستی ولی با انگشت شست پایش خیلی موافقی . این همان تناقضی است که گفتم . مگر اینکه به دنبال هر چیز دیگری باشی به جزپذیرفتن واقعیاتی که به خواست دل و ذهن شما ربطی ندارد !
سوال : آیا با تروریست خواندن مجاهدین توسط امریکا موافقیم ؟
جواب : لیست تروریستی غرب چه دررابطه با مجاهدین و چه خیلی های دیگر یک لیست انتزاعی است . اینکه مجاهدین دراین لیست باشند یا نباشند فرقی به حال وضعیتت پرتناقضشان نمیکند . والا بزرگترین نماینده امریکا درزمانهای جنگ عراق وافغانستان ( بولتون ) با چه جراتی کنار تروریستها عکس یادگاری میگیرد ؟ ماندن مجاهدین درلیست تروریستی امریکا فقط یک پیام دارد : مجاهدین دراستراتژی قابل اعتماد نیستند . هرچند درتاکتیک بهترازاین پدیده برای پنتاگون پیدا نمیشود .
نماینده وزارت خارجه امریکا هم درزندان تیف به ما صراحتا گفت : کدام لیست وکدام تروریست ؟ همه میدانند که این بازی بستگی به خیلی مسائل دارد .
 او راست میگفت . خیلی مسائل ……!  تمامی این مسائل را میشود ساده دید و یا واقعی . همین نماینده وزارت خارجه امریکا درزندان تیف تصریح کرد که خروج مجاهدین از لیست تروریستی شرایطی دارد که به خود مجاهدین هم بارها گفته ایم . تمامی بافت سیاسی این پدیده کهنه ، مربوط به گذشته و از تفکرش بیرون آمده است وبه درد دنیای امروز نمیخورد . والا رهبر عقیدتی خودش هم میداند که دردنیای سیاست با مظلونمایی کاری ازپیش نمیرود . تمامی آنچه که به نام شورای رهبری و رئیس جمهور و تنها آلترناتیو و رهبر عقیدتی و…..تا سرنگونی صدام مثلا کارایی داشت و…..بقیه ارزشهای عتیقه رهبر…..چاره کارنیست بلکه باید طرحی نو درعمل درانداخت . طرحی که ظرفیت و شجاعت میخواهد چیزی که رهبرعقیدتی متاسفانه فاقد آن است .
سوال : آیا فشاربرساکنین ( اسرای اشرف ) محکوم است ؟ با این یکی کاملا موافقم .
دولت عراقی درجهت رفع نیازهای انسانی اسیران اشرف بهتراست عمل کند . اعمال محدودیت های غذایی و دارویی و تمامی نیازهای ضروری افراد چاره کارش نیست فقط راه به جنایت میبرد ! دولت عراقی اگر زورش به رهبر عقیدتی و امریکا میرسد برود سراغ آنها .
با این همه هزار سوال سرشار از تناقض همچنان باقی است . رژیم ایران به دست عوامل خودش درعراق هرمحدودیتی میتواند ایجاد کند . وآیا علامت سوال بزرگ فقط روی رژیم ایران و عوامل عراقی اش است ؟ رهبر عقیدتی نزدیک به ۷ سال است از غیبت وبا پیشرفته ترین تکنولوژی سالی یک یا دو بار نشست مستقیم صوتی برای اسیران میگذارد و براستراتژی اشرف نشینی تاکید میکند چنین امکاناتی درتوان آن دولت ریقوی عراقی نیست . حتی درتوانش نیست فهم کند چطورچنین چیزی امکان دارد که ازاردن یا هرجای دیگری نشست های ایدئولوژیک برای اسیران گذاشت ؟ دادن چنین سرویسهایی ازطرف پنتاگون و یا هرنیروی دیگری …یعنی اینکه ظاهرا غرب هم ازآن وضعیت ماندن اسیران اشرف درعراق استقبال میکند . رهبرعقیدتی تشویق میکند ورئیس جمهورش فراخوان میدهد برای تائید آن استراتژی….. و علی ناظر خودش هم نمیداند چه میکند .
ای کاش رهبری مجاهدین به جای استخدام هزار وکیل و تلاش برای قانونی کردن ماندن اسیران درزندان اشرف ، هزار وکیل میگرفت تا آنها از عراق به جایی امن برسند . شاید ذهنی باشد چون غرب هم هیچ تمایلی ندارد که پناهندگان سیاستهای غلط خودش را بپذیرد . همین تعداد حدود ۱۰۰ نفر هم که اززندان تیف خودشان را با هزارخطرو زحمت به کشورهای اروپایی رساندند نزدیک به ۳ سال است به اغلبشان جواب نداده اند و با آنها موش و گربه بازی میکند وای به حال ۳۵۰۰ نفر!
ولی هرموضع گیری جدای از اینکه چقدرعملی باشد یا نه ……یک حرف دیگراست . تا به امروز که تمامی مواضع سیاسی و ایدئولوژیک رهبری مجاهدین کوچکترین تغییری نکرده است . حالا تصورش را بکنید که مثلا و فرضا این وضعییت تا ۱۰ سال دیگر ادامه داشته باشد . یعنی رهبرعقیدتی در۱۰ سال آینده هنوز درغیبت بماند و ازهمان جا ازخواص اشرف نشینی برای زندانیان بگوید واثبات کند قرارگاه اشرف قبرستان سرخود است.
 تا ۱۰ سال آینده آمریکا و رژیم حاکم برایران همچنان به هم فحش بدهند و مذاکره هم بکنند .
 یک روز مجاهدین میروند توی لیست…..یک روزاز توی لیست اروپا درمیآیند…..یک روز لباس نظامی درمیآورند و یک روز میپوشند . رژیم تا ۱۰ سال آینده فقط صدای بلندگوها را درجلوی در اشرف بیشترکند .
 خانم رجوی سالی یک بار به پارلمان اروپا فرستاده شود و با “انقلابیون” اروپا نشست عملیات جاری بگذارد و هوادارش از ذوق با لباس بنفش ، جیغ بنفش بکشد .
  عده ایی خوش خیال سرنگونی طلب هم هرسالی چند بیانیه حمایتی منتشرکنند و ازحق اسیران اشرف درروی کاغذ دفاع کنند …. خب که چه ؟
ودراین ۱۰ سال فرضی آن انسانها علاوه برزنده تجزیه شدن روزانه  ……عده ایی بر اثربیماری و انواع سرطانها ….حمله عراقی….خودکشی های غیرمقدس …..وانواع دیگرمرگ کشته میشوند تا مثلا استراتژی رهبرعقیدتی به باربنشیند !؟
 آنها دارند جان میدهند و واقعیت این است که هیچ کس به فکرجان آن انسانهای اسیر در قرارگاه اشرف نیست همه به فکربازیهای کثیف  خودشانند .
اوریانا فالاچی درتحقیقات مفصلی ازجنگ ویتنام به همه جا رفته بود ازویتنام شمالی تا جنوبی تا پاریس و مسکو و واشینگتن و…. نهایتا به این نتیجه  رسید که هیچکس درهیچ مقامی و جایی خواهان پایان جنگ ویتنام نیست همه مشغول بررسی منافع استراتژیک خودشان هستند . مردم ویتنام روزانه درحال جان دادن بودند .
 
اسماعیل هوشیار
ژنو
۱۲ آذر۱۳۸۹
info.tipf.www