آتیست

نه خدا ، نه قران ،نه مذهب سر نوشت ما را رقم نمی زند.
برای دفاع از حقوق بشر ، خرد گرایی ، سکولاریسم بدون شک باید اسلام را مورد نقد قرار داد  که باعث تمام مشکلات گروه زیادی از مردم جهان است. اسلام دلیل اصلی عقب ماندگی و  فقر فرهنگی واجتماعی ایرانیان است و ایرانیان عمده ترین قربانیان اسلام هستند .

 اسلام کاملا  در تضاد با  فرهنگ وارزشهای ایرانی  و دستاوردهای بشر در سراسر جهان است.

 تسلط قوانین مذهبی و اسلامی در ایران قرنها است که دامنگیر مردم بوده است. اما آیا هر چه را  که از نیاکان ما به ما رسیده، باید پذیرفت. چرا ما برای تصمیم گیری همواره دستمان بسته است و چرا نباید جامعه خود را ان طور که دوست داریم بسازیم؟

جمهوری اسلامی جنایات و اعمال ضد انسانی خود را به نام خدا انجام میدهد ، به نام خدا دیگران را می کشد ، زنان را سرکوب میکند و به نام او حقوق بشر را از بین می برد و این به نظر من دلیل خوبی است که بگوییم  خدایی نیست و هرگز نبوده است. اعتقاد به خدا عمرهای زیادی را تلف کرده است. این واقعیت ما را می تواند به اندیشیدن وادارد که موجودات جهان حاصل فرایندی سراسر متفاوت هستند. فرایندی که بدون نیاز به وجود هر گونه طراح عمل میکند  بر پایه قوانین ساده فیزیکی و بر پایه یک انتخاب طبیعی.

در انکار این امر بدیهی استدلالات مختلف می تراشند اینکه بدون خدا از اخلاق چه باقی می ماند، بدون او زندگی انسان بی هدف است، در برابر سختیها و مشکلات  روز مره به چه کسی میتوانیم متوسل شویم و ایکه در این صورت انسان منحرف وکافر و در نتیجه محکوم به عذاب خواهد شد. اما بنیاد های آته ایسم در طول زمان و به کمک دستاورد های علمی هر چه راسخ تر و استوار تر گردیده است.  آته ایسم یک باور نیست ، بلکه نداشتن باور به خرافات و و اندیشه های ضد علمی است. اته ایست کسی نیست که باور دارد که خدا وجود ندارد بلکه کسی است که باور ندارد که خدا وجود دارد.

بر مبنای اندیشه یک آته ایست انسان تنهاست، خدایی نیست که به فکر او باشد تا او را به سعادت برساند.  رسیدن به این هدف یعنی سعادت انسان، حاصل کار و تلاش خود انسانها است. یعنی خودش باید به فکر خودش باشد و فعالیت کند تا بر مشکلات بزرگی که اعتقاد به خدا و دین در سر راهش قرار داده اند، پیروز شود.

در ایران و سایر جوامع اسلام زده از زمانی که به دنیا می آیی و قبل از اینکه قادر به تجزیه وتحلیل مسایل باشی ، مهر و بر چسپ مسلمانی بر پیشانی ات می زنند و در تمام دورانی که رشد میکنی از خانواده ، معلم، رادیو، وتلوزیون از خدایی میشنوی که قادر مطلق است با انبوهی از صفات  خوب و یا ترسناک که قادر به انجام هر کاری است. زیبا، بزرگ، بینهایت دانای کل، علیم، قدرتمند، انتقام جو و توانا به انجام هر عمل زیبا و ناپسندی است، همه جا حاضر است هر عملی از شفا دادن انسانها گرفته و یا پوست کندن و سوزاندن ابدی آنها در آتش مورد تحسین قرار می گیرد. و نمایندگان و برگزیدگان خدا در زمین و جامعه انسانی هم با چنین تصویری به نمایش در می آیند. کودک خردسال دائما روایات مظلومیت حسین، آدمکشی های علی و یا زیبایی های محمد را می شنود و هر عمل آنان برایش مقدس جلوه داده می شود.

 و  زمانی که دوران کودکی را پشت سر می گذاری دیگر قادر به تشخیص انها نیستی زیرا انقدر شله زرد نزری واشه رشته برای انها که ندیده ای و نشناخته ای پخته ای و انقدر برای آنها  بر سر و سینه  خود زده ای که حتی به ذهنت هم خطور نمی کند که اشتبا ه کرده باشند. با این عقاید رشد می کنیم و مورد شست شوی مغزی قرار گرفته  و شکل میگیریم که کورکورانه سنگ انها را نه فقط به سینه می زنیم،  بلکه با شدت هر چه بیشتر به سر دیگران و مخالفین با این جهالت ها می کوبیم.  شاید بتوان سنگسار را نمونه ای از این رفتار  دانست که در ایران و سایر جوامع اسلام زده و تحت سلطه قوانین شریعت و اسلامی، اجرا می شود.

از کودکی به خورد ما می دادند که دین اسلام جهان شمول است  و اگر همه ان را مو به مو اجرا کنند، مشکلات بشر تمام خواهد شد. حالا به روشنی می توانم تجسم کنم  که اگر دولت ها و قوانین اسلامی  در سایر نقاط جهان هم قدرت پیدا کنند، باید هزاران مرد وزن همجنسگرا سنگسار شوند ومیلیونها انسانی که بدون ازدواج با هم زندگی می کنند باید با ضربات شلاق مجازات کیفر ببینند. هر انسان با شعوری این بی عدالتی و غیر انسانی بودن قوانین اسلامی را ببیند.  جنایات شریعتمداران دین مقدس اسلام هستند که در همه زمانها  علیه همنوعان خود روا داشته اند. باید هر چه بیشتر بر ملا گردد و ذهن و خرد کسانی را که  احساسات مذهبی آنها را از دیدن واقعیت کور کرده، آگاه نماید.

   فقر  وفلاکت، بیکاری روزافزون، فساد، اعتیاد چشمگیر، تن فروشی، سانسور و خفقان، شکنجه  و کشتار فعالین کارگری وفعالین زنان، بستن نشریات وروزنامه ها ، حمله به تشکیلات واعتصابات و موارد فراوان دیگر جنایت در جامعه ایران ،ثابت کرده که تنها راه بیرون امدن از این باتلاق مبارزه با نظام اسلامی  حاکم بر ایران است. این حاکمیت اسلامی  موجود در ایران با مردم سالاری، آزادی و از همه مهمتر با حقوق بشر در تضاد است. خدا ودین، خرافه ای ساخته دست بشر و برای حفظ منافع و حاکمین بر زندگی و جان مردم است. باید به سلطه دین و آخوند بر زندگی مردم و دخالت آنها در امور مختلف اجتماعی پایان داد.  نباید گذاشت بیشتر از این ارزشهای انسانی مورد  توهین وتعرض قرار گیرد. زندگی میلیونها انسان توسط قوانین اسلامی لگد کوب شده است. برای میلیونها ایرانی اسلام سمبل یک فاجعه است، باید به این فاجعه پایان داد.       
مرگ بر جمهوری اسلامی ایران 
زنده باد حکومت کار گری
داریوش شاهماری