آقای ایوبی! راه حل معلمان "سنی گری و کردایه تی " نیست

اسد گلچینی
agolchini@yahoo.com
مصاحبه آقای ایوبی رئیس انجمن معلمان اخراجی در کردستان با رادیو آلمان  شرح حال و مصیبت  زندگی بیش از ١۵٠٠ معلم اخراج شده و خانواده هایشان است که در ٢٧ سال گذشته رقم خورده است.
وضعیت این معلمان وخواستهایشان در برابر تمام ستمی که بر آنها روا داشته شده است، کاملا قابل توجه و مبارزاتشان برای دستیابی به حقوق پایمال شده باید مورد حمایت قرار بگیرد.

 مبارزه معلمان در سراسر ایران تقریبا بی وقفه ادامه داشته است. تشکل های بزرگی ایجاد کرده اند و اعتراضات بسیار مهمی را هم در مقاطع مختلف پیش برده اند. شعار ها و سخنرانیهای معلمان در مقابل مجلس اسلامی "معلم ١٠٠ هزار و نمایندگان ١ میلیون"  … صدای مشترک و حق طلبانه و عدالت طلبی معلمان بود و هنوز هم هست و جا دارد در کنار هر اعتراض دیگری معلمان در کردستان نیز،چه معلمان اخراجی و چه معلمان شاغل،  در برابر این ستمگری و  اجحافات دولت بر معلمان مقابله کنند.  اکنون که مجددا صدای اعتراض  معلمان بلند شده است و تجمع های خود را میخواهند داشته باشند راه حل این است که به این روند و حرکت پیوست و اعتراض مشترک و هماهنگی را دامن زد.  این نافی هیچ کدام از اقدامات و حمایت هایی که آقای ایوبی در این مصاحبه آنها را خواهان است،  نمیباشد. این مبارزه مشترک برای معلمان اخراجی هم ممکن است و هم اگر پیشروی ممکن باشد از این کانال است. دست یابی به هر اندازه از خواست معلمان اخراجی در شهرهای کردستان در گرو تبدیل کردن خواست بازگشت به کار و یا تامین زندگی، به یکی از خواستهای سراسری معلمان در کشور است. این مبارزه ای روشن، اعتراضی، بر حق است.

 اما آقای ایوبی این راه حل را اتفاقا بدرجه زیادی منتفی میکند و با توسل به اینکه "ما کرد و سنی هستیم" و "ما را هزار برابر بیشتر زندانی میکنند"، عملا سنگری دیگر برای معلمان  اخراجی و دیگر معلمان و هر خواننده و شنونده ایشان انتخاب و  تعیین میکند. این اشتباه است. واقعی نیست، راه حل نیست و این قومی و مذهبی کردن خواست های معلمان هم سرنوشت است و اتفاقا این تفرقه ایجاد کردن در صفوف مبارزه معلمان و پراکنده کردن صف آنها و یک قدم جدی به عقب است.
 "معلم کرد و سنی" را در شهرهای کردستان تراشیدن (که "طفلکی" معلم"شیعی یا مسیحی و .. و یا فارس زبان و ترک زبانی که در آنجا زندگی میکند و جز این اخراجی ها هم هست را در بر نمیگیرد) در برابر یک ستم گری و بی حقوقی و پایمال کردن همه معلمان کشور چه اخراجی و چه شاغل بشدت به ضرر این مبارزه است. همه نوع اجحافات و بیعدالتی ها علیه معلمان در همه شهرها وجود دارد. بر اثر این قوانین ضد مردمی معلمان بسیاری خانه خراب شده و هزاران  نفر از آنها مشابه آنچه در کردستان در جریان بوده است، راهی دستفروشی و تاکسی رانی و … شده اند. یک راه حل سراسری و بدون توسل به قومی گری و سنی و شیعی گری وبدون تفرقه راه حل این مبارزه است. تلاش برای هر گونه دست یابی به حقوق پایمال شده و خواسته های رفاهی و معیشتی معلمان نمیتواند از این سنگری که اکنون همه معلمان دست در دست هم در کنار هم مبارزه میکنند ، جدا باشد.

"کرد و سنی" بودن و خزیدن به این سنگر، اتفاقا سنگر سرمایه داران کرد است که اکنون بخش قابل توجهی از این اعتراضات و محافل روشنفکری در کردستان را گرفته است. تحت تاثیر جنبش ناسیونالیستی و احزاب و شخصیتهای این جنبش به این اعتراضات تزریق میشود و تاسف بار این است که این ترند ها به همین شکل از طرف این محافل و متاسفانه بخشا از طرف چپ ها هم قورت داده میشود بدون اینکه متوجه باشند که چه افق و چه سیاستی پشت این مدال " کرد و سنی " کردن بر سینه است. بورژوازی کرد در کردستان دنبال سهم خواهی خود است و بهر شکل و شیوه ممکن، از مبارزه مسلحانه تا عضویت در  مجلس اسلامی  و انجمن و جبهه و جمعیت کردی، در تلاش است و نیروی اعتراض مردم شریف و عدالت خواه را هم میخواهد به زیر پرچم های رنگارنگ خرافه "کردایتی و سنی گری" بکشاند. زمانی که معلمان در تهران( که از همه جای کشور جمع بودند) شعارشان را که "معلم ١٠٠ هزار و نماینده ١ میلیون" بود و به گوش از جمله آقایان ادب و جلالی زاده و بقیه نمایندگان کرد و غیر کرد در مجلس هم میرساندند اینها گوش هایشان کر بود. اما الان که بخشی از اینها در مجلس نیستند و در قدرت هم سهمی ندارند پشت این سنگر های ارتجاعی  "سنی گری و کردایتی" قرار گرفته اند.
جنبش کمونیستی و کارگری در کردستان، فعالین سوسیالیست و عدالت خواه نمیتوانند در برابر این که جنبش ناسیونالیستی ( جنبش سرمایه داران برای سهم خواهی از قدرت) هر روز برای این بخش از جامعه که به زبان متفاوتی از دیگر بخشها تکلم میکند و یا مردمش به مذهب دیگری منتسب میشوند ، بی تفاوت باشند. سنگر بندی "معلم کرد و سنی" دانشجوی کرد" زنان کرد" "نویسنده کرد" سرمایه دار و نمایندگان کرد در مجلس" سازمان حقوق بشرکرد" و فردا حتما "کودکان کرد" "کارگران کرد" !!  سنگر ارتجاعی و ضد مردمی است که  هر اعتراضی را هم که اعتراض مشترک بخشهای این جامعه در برابر نظام و حاکمیت است متفرق میکند و هم راه به جایی نمیبرد. این کلاه برداری و عوامفریبی جنبش سرمایه داران را نباید اجازه داد بر سر کسی گذاشته شود و بهر اندازه که وجود دارد و متاسفانه ابعادش کم نیست باید تلاش کرد افشا کرد.  کسانی که مبلغ این کلاه برداری و فریبکاری هستند، آیا جرات میکنند که الگوی حکومت کردی در کردستان عراق را نشان بدهند؟ در کردستان عراق هم  کارگران و معلمان  فریادشان این است که " چرا معلم و کارگر ١٠٠ دینار و حاکمان ١ میلیون"
کارگران، جوانان، زنان، دانشجویان، معلمان، پرستاران و همه افراد این جامعه خواستها و مطالبات و مبارزاتی که دارند در برابر یک قانون ارتجاعی و سرمایه دارانه  اسلامی است. راه حل "ملی و مذهبی" ک
ردن این خواسته ها و مطالبات تیشه به ریشه همان اعتراض و مبارزه هر بخش جامعه و از جمله معلمان است.  متحد کردن ، هم صدا کردن و یکی کردن  این خواستهای مشترک و عادلانه راه حل موثر این اعتراضات است.