گزارش وتجربه یک مبارزه دسته جمعی کارگری

بر طبق خبری که روز ۹ نوامبر ۲۰۱۰ به وسیله اتحادیه جهانی کارگران خوارو بار و کشاورزی و هتل و رستوران به سراسر جهان مخابره شده است ، یک مبارزه متحدانه  کارگری توانست تعرض غاصبان و مدیریت  یکی  از شرکت های بزرگ تهیه و فروش اغذیه جهان را به عقب رانده ودر عوض به آنها افزایش حقوق برای کارگران  را تحمیل نماید.

 بر طبق این گزارش یک بسیج قوی اتحادیه ای بر علیه  لغو پرداخت حقوق زمان استراحت های موقت روزانه و  نهار کارگران شرکت (کافه کورال) صاحبان یعنی سهامداران شرکت را مجبور نمود که تصمیم خود را مبنی بر پرداخت ننمودن حقوق  کارگران را  پس گرفته و در عوض پرداخت افزایش حقوق را بپذیرند.

روز ۶ نوامبر کافه کورال ” بزرگترین  شرکت غذای فوری چینی با بیشتر از ۵۰۰ رستوران . مغازه غدای فوری در آسیا، منطقه اقیانوس آرام و آمریکای شمالی و همچنین بزرگترین تهیه کننده خوار و بار و مواد غذائی ،  اعلام کرد که پرداختی مزد دراستراحت های موقت و نهار کارگران رستوانها و مغازه ها را بر اساس سیاست جدید حقوق و مزایا لغو کرده است. بوسیله این لغو حقوق  و افزودن سمبولیک بر ساعات کار، کافه کورال در حقیقت کاهش حقوق را در مورد کارگرانی اجرا می کرد که قبل از آن نیز کمترین دستمزد را دریافت مینمودند. 

فروشندگان نیروی کار نه تنها موفق به پس گرفتن حقوق زمان استراحت و نهارشان شدند، بلکه ۸ تا ۱۰ درصد افزایش حقوق را بر غاصبان حریص و طماع ابزار تولید کالا ونیروی کارشان تحمیل نمودند.

سازمان سراسری کارگران هونگ کنگ (HKCTU) و اتحادیه کارگران  کافه و رستوران باضافه صنایع هتل داری، فورن در مقابل این تجاوز به حقوق مسلم کارگران دست به یک بسیج و مبارزه وسیعی زدند که از بایکوت عمومی شروع شد و تبلیغات را در این باره آغاز کردند. این اقدامات مورد پشتیبانی افکار عمومی قرار گرفت. همچنین کنفدراسیون جهانی کارگران خواربار و کشاورزی و غذا شروع به مصاحبه با کارگران نمود و در سطح منطقه محل کار کارکنان و هونگ کنگ به پخش آنها پرداخت و دستگاههای ارتباط جمعی را پوشاند. این اقدامات باعث شد که تعرض صاحبان سرمایه که در مورد کارگرانی با کمترین حقوق بوددبه شکست انجامیده وبه افزایش حقوق برای این کارکنان تبدیل گردد.

منبع خبر: سایت کنفدراسیون جهانی اتحادیه های کارگران و کارکنان خواربار، کافه و رستوران، کشاورزی و صنایع هتل و توریست

http://cms.iuf.org/?q=node/589
.

آری، مبارزه متحدانه و تعرضی کارگران نتیجه داد.

این  نمونه  که یکی از تازه ترین نمونه  های یک مبارزه دسته جمعی و تعرضی و پیروزی  بر یکی از غول های صنایع غذائی جهان با بیش از ۵۰۰ مغازه و عملیات مهم و گسترده  برای تهیه خوار و بارجهانی است، و نشان می دهد که کارگران اگر متحدانه به مبارزه برخیزند، هیچ قدرتی را یارای مقاومت در برابرشان نیست. این را تاریخ مبارزات این طبقه بر علیه حرص و آز سیری ناپذیرسرمایه داران نیز تا کنون  بارها نشان داده است. تعرض سرمایه را نمی توان با اقدامات دفاعی جواب داد، بلکه کارگران مجبورند که هر تعرضی به حقوق انسانی شان را با یک تعرض متقابل جواب دهند و گرنه مبارزه شان محکوم به شکست خواهد بود. نتیجه این شکست ها همواره بی اعتمادی و دلسردی از مبارزه دسته جمعی بوده و دربیشترمواقع اقدامات فردی را برای کارگران در پی داشته که اغلب با شکست بزرگتر که اخراج کارگر متعرض را در بر داشته مواجه می شود و گاهی حتا تا خودکشی کارگر ادامه می یابد.

 اما اگر کارگران سازمان یافته باشند و با نقشه و برنامه مبارزه را بویژه با خواست های تعرضی  و با توجه به توازن قوای طبقاتی موجود شروع کرده و افکار عمومی را مورد خطاب قرار دهند، از آنجائی که خواست های این طبقه تولید کننده و توزیع کننده برحق هستند، در نهایت به پیروزی کارگران می انجامد.آخر کارگران چیزی را جز دست رنج  غارت شده شان خواستار نیستند. کارگران صاحبان حقیقی تقریبن همه نعمات انسان آفریده در جهان کنونی می باشند، زیراکه خود تولید کننده اند. به قولی “طبیعت مادر و کارگر پدر نعم مادی است” شما امروز نمی توانید کالائی را نشان دهید که خارج از این دایره بوده و این مهر را بر پیشانی خود نداشته باشد. پس چرا باید کارگری که امروزه می تواند با ۴ ساعت کار یک زندگی مکفی و مرفه و در شأن انسان برای خویش و کودکانش داشته باشد و بقیه ساعات روزانه را به مطالعه، تفریح، بودن با خانواده و همکار و کلن لذت بردن از زندگی  داشته باشد، با ۱۰ و۱۲ ساعت و گاهی تا ۱۸ ساعت  کار روزانه همیشه هشت اش گرو نه اش باشد؟ و کودکش به جای رفتن به مدرسه و یادگیری درس، موسیقی و … سر چهار راه ها به گل فروشی و پاک کردن شیشه ماشین های دزدان ارزش اضافه او مشغول باشد، مورد تمسخر این و آن قرار گیرد  ومورد توهین و تحقیر این مأمور و آن پاسبان ونیز تجاوز یک عده پفیوس قرارمی گیرد که فقط بلدند با ماشین های آخرین سیستم ویراژ دهند.  مگر نه اینکه از این ناشی می شود که عده ای مفت خور به نام سرمایه دار با غصب و تصاحب ابزار تولید و با به وجود آوردن دستگاه عریض و طویل به نام دولت و دین، کلیسا و مسجد و… که جز سرکوب  و تحمیق کارگران و متحدینش هیج عملکرد دیگری ندارند، بیشترین نتیجه کار و تولید آنان را به جیب می زنند؟ این طبقه طفیلی و واقعن بیکاره امروزی  را باید ازاوج صدارت نا حق و بجا به قعر اجتماع و به پائین پرتاب کرد و دستگاه سرکوب طبقاتی یعنی دولت سرمایه را در هم شکست و به عمر خونین اش پایان داد  وبا برقراری دیکتاتوری کارگران یعنی شوراهای کارگران و دیگر زحمتکشان، وسائل تولید را در اختیار و تصاحب همگان قرار داد ، آن گاه است که  خورشید جاوید انسانیت طلوع می کند و تاریخ انسانی شروع می گردد.این کار فقط بدست توانای طبقه کارگر متشکل در سازمانهای صنفی و سیاسی ، متحد و آگاه به منافع  طبقاتی اش امکان پذیر است. باید به خود رهائی کارگر باور داشت. 

آری، دوستان و رفقای گرامی
شما نتیجه این مبارزه دسته جمعی کارگران هنوز فاقد سازمان اصلی خویش در مبارزه طبقاتی  یعنی حزب کارگری سوسیالیستی را خواندید. لذت آنرا چشیدید.اندیشه به چرائی پیروزی آن می تواند به حال مان مفید باشد. در خاتمه، امید است این تجربه برای طبقه کارگردر ایران مفید واقع گردد. بدانیم  که همواره  پیروزی انسان تولید کننده بر پارازیت  های اجتماعی غرور برانگیز است! این پیروزیِ هر چند جزئی و چه بسا قابل پس گیری باشد اما نشان می دهد که کارگر متحد همه چیز، و کارگرغیرمتحد هیچ چیز جز یک وسیله تولید نیست.

حمید قربانی
۱۸ آبان ۱۳۸۹، برابر با ۱۰ نو.امبر ۲۰۱۰