ازهمان روزی که قابیل دسته بیل به زیراخوی برد….
ازهمان روزی که آمیبها دست به کار شدند…..
ازهمان روزی که آریوبرزن را یک ” ایرانی ” فروخت….
ازهمان روزی که بابک را یک ” ایرانی ” تحویل خلیفه داد….
ازهمان روزی که خواجه نظام الملک همه کاره ملک شاه سلجوقی شد…..خواجه نصیرطوسی دست راست خان مغول نشست…..
ازهمان روزی که امیرکبیررا کشتند و جایش یک دلقک ” ایرانی ” نشست و آب ازآب تکان نخورد….
ازهمان روزی که جمعیت میلیونی ماشین خمینی رو عمودی بلند کردند و ازقبرستان به جماران بردند و بعد خیلی هاشون افقی برگشتند به قبرستان ….!
ازهمان روزی که حسن نصرالله ازامامت خامنه ایی دفاع کرد ورگ فرهنگ ” ایرانی ” رو به تورم کشوند !
ما همچنان درفکریم …..چه باید کرد….چه باید شد ؟
خامنه ایی در۲ سفرپی درپی به شهرقم تلاش داشت تا مشروعییت سیاسی و مذهبی خودش رو دوباره به دست بیاره . ولی ازآن گله باقی مانده دایناسورها درقم ، کسی محل سگ به خامنه ایی نذاشت و این جونوردمش رو گذاشت لای پاش ودست به دامن حسن نصرالله شد . حسن نصرالله هم حرفهایی فرهنگی زد که عجیب نبود . باید ازامامت خامنه ایی دفاع میکرد . اگر لازم شود و منافعش ایجاب کند مثل رهبرعقیدتی ازامامت بوش و اوباما هم دفاع میکند !! اونوقت بگید این پراگماتیسم بد چیزیه !
اما طنز قضیه زمانی تکمیل شد که دفاعیات عده ایی از ایرانیها دربرابر حسن نصرالله قرائت شد دفاعیاتی که نه بارسیاسی داشت و نه حرف جدی !
میشود گفت حسن نصرالله مزدوراست ، مواجب بگیر است ، خایه مال است ….ویا هرواقعییت دیگری که مستدل است . اما وقتی درهمان شروع ، به این جدلها بارفرهنگی و قومی ونژادی داده میشود آنوقت دیگرخنده ها ناشی از استیصال است . کاراز گریه گذشته !
سوسمارخوردن عرب وذائقه و علائق غذایی افراد که ازشرایط خاص جغرافیایی معمولا ناشی میشود و البته اقتصاد و آداب و رسوم خاص خودشان ….چه ربطی به غنی یا ضعیف بودن فرهنگ دارد ؟
از نظر ” ایرانی ها ” سوسمارخوردن زشت و عیب است واز نظر عده ایی دیگر ، بارگذاشتن کله گوسفند و۱۲ ساعت جوشیدن و بعد کله را با همان استخوان جمجمه ودرحالی که زبانش ازلای دندانش بیرون زده و چشمانش ورقلمبیده… وسط سفره گذاشتن و با ولع حتی استخوانش را هم لیس زدن …..فقط چندش آورنیست ترسناک هم هست .
درگزارشی مصوردیدم و خواندم که چینی ها دررستورانشان سوپ نوزاد کودک هم میخورند . و یا کباب کردن انواع آلت حیوانات…. وبیچاره خر! شرمنده که نمیتوانم عکس بگذارم از این صحنه ها .
فقط جهت اطلاع نیست . نحوه خوراک و پوشاک وخیلی آداب وسنن دیگر( غلط یا درست ) درنقاط مختلف کره زمین به خیلی چیزهای طبیعی بستگی دارد . رفتاروگفتارحسن نصرالله و خامنه ایی هم به خیلی چیزهای غیرطبیعی بستگی دارد . اون پول بادآورده میدهد و آن یکی هم میگرد و حرف میزند . وعجبا ازدفاعیات ایرانی که دراین مجموعه طنزبه همه چیزشبیه است الا چند کلام حرف جدی .
درهمین وادی غوطه میخوردم که رسیدم به یک درام جدی و فرهنگی ! آن هم چه فرهنگی ؟ قدمتش و تاریخش نه با کوروش شروع شده و نه درجغرافیای مشخصی محدود است . همه جا مشروعییت و رسمییت دارد . کسی هم عصبانی نمیشود . خریداروسازمان دهنده و دولت و جامعه اش ……هم درقرن ۲۱ مشکل فرهنگی ندارد !
انسان حیوان ناطق است ؟ فقط همین…..
اینجا اروپا است . هرخانه ایی که بالای سرش چراغ قرمز روشن است یعنی محل فروش تن !
 
نقطه دیگری اززمین آفریقا است به علت فقر اقتصادی خانه و چراغ ندارند ولی کنارخیابان هستند !
وایران که قوانین اسلام و صیغه و انواع راههای شرعی و الهی….! اگرهم درآمدش کم بود که صادرات دختران ایرانی به کشورهای دیگر…
امریکا…..
آسیا…..
عربستان…..
 پشت ویترین عروسک نیست انسان است .با اتیکتی برای فروش که تازه دراسرائیل مهم است نژادش هم چه باشد !
 
 
خانمها ، آقایان اینجا زمین است . تعاریف فرهنگی ، خط کشیهای جغرافیایی ، علائق و اشکال….وقیمتهای متفاوت درتجارت انسان ! به جان خودم تا امروز که خفه شدیم از پیشرفت و غنای فرهنگی ! منتها از درعقب !
خودمان فروشنده هستیم ، و خودمان خریدار! عضوی ازجامعه و تشکیل دهنده دولتها . اندازه و شکل و عمق و وسعت فرهنگمان پشت ویترین است ! خوب نگاهش کن ، او را میشناسی ؟ اهل زمین است …نیمی از خودم است نیمی ازخودت است …وباوراین درد مشترک یعنی بلوغ ! امیدوارم نگید چه ربطی داشت ؟
 
خامنه ایی و حسن نصرالله ودفاعیات فرهنگی کله پاچه ایی و کوروش کبیری و قوم و زبان و خوراک و پوشاک و….. یک درد مشترک انسانی نیست ولی دردسته بندی های طنزفرهنگی شاید بگنجد !
 
اسماعیل هوشیار
ژنو
۱۹٫آبان .۱۳۸۹
info.tipf.www