زیبا کلام و تئوری دفاع از جنایت (نقدی برمصاحبه ی سوسن محمدخانی با صادق زیبا کلام )

مدتی پیش مصاحبه ای تحت عنوان ” چرایی وجود رویکرد امنیتی در مناطق کردنشین و تاثیر آن بر جوامع کردنشین “در سایت ها پخش شد . که در آن یکی از روزنامه نگاران “کورد” به نام سوسن محمدخانی غیاثوند به سراغ صادق زیبا کلام از تئوریسین های حکومت اسلامی و از کسانی که مسئولیت های متعددی را طول حاکمیت جمهوری اسلامی از سال ۵۷ داشته است ، رفته و گفتگویی را ترتیب داده است . نقطه نظرات نماینده ی وقت دولت بازرگان در کردستان آن زمان و یکی از تئوریسین های اسلام مخملی در جای خود قابل توجه و تأمل است .
مصاحبه کننده از همان اول به مانند نماینده ی بی چون و چرای قطب ” کورد ” جامعه کردستان ظاهر می شود  و خیلی زود از چرایی رویکرد امنیتی به ترور قاسملو خیز برمی دارد و از خواسته های حزب دموکرات در زمان انقلاب و برخورد تاریخی رژیم با آن به سیر تاریخی موضوع مورد بحث می رسد . اما تمرکز این بحث بر جوابهای وقیحانه ی زیبا کلام است . ایشان در جواب به سئوالاتی با این مضمون که چرا با وجود عدم تحرک سیاسی کردستان در جنبش سبز باز هم فضای امنیتی شدیدی بر این منطقه حاکم است. با ژستی حق به جانب این را امری عادی و تاریخی و لازم می داند . وی می گوید تاریخا کردستان با ضعیف تر شدن دولت مرکزی به جنب و جوش در آمده و تا قوای قهریه نرسیده آرام نگرفته اند . ایشان و سئوال کننده با تحریف کامل تاریخ ،بحث منطقه ای را که آن زمان سنگر بخشی عظیم از اپوزیسیون جمهوری اسلامی و نیروهای چپ بود را  به جایگاهی که کاملا در دست نیروهای ناسیونالیست و قوم پرست بوده و یا فقط خواهان جدایی یا خودمختاری بوده اند، توصیف می کند و جالب اینجاست که با فاصله ی کمی از این نظر”تبلیغی،تحریفی” هر دو طرف ، در بخش دیگری زیبا کلام تناقض بزرگی را ایجاد می کند  و می گوید که تصور ما و سربازانی که عازم کردستان بودند این بود که با گروههای مارکسیست و چپی تندرو می جنگیم . در ادامه مصاحبه پرسش گر چندین بار ناخودآگاه خواستهای حزب دموکرات به موضوع بحث تبدیل می کند . و جالب اینجاست که آنها را خواستهای مردم کردستان معرفی می کند و با نوعی التماس و خواهش که در سئوالات پیداست ، تشنه یک تایید کوچک از طرف زیبا کلام است که وی نه تنها چنین کاری را نمی کند بلکه ضامن کنترل کردستان و مناطق کردنشین را داشتن فضایی امنیتی و بهره گیری کامل از قوای سپاه و ارتش می داند و مهر تاییدی محکمی بر این رویکرد امنیتی کردستان چه قبل و چه بعد از حکومت اسلامی می زند و می گوید که برای حفظ آرامش باید در مورد کردستان این چنین برخورد کرد .
زیبا کلام می گوید : “الان هم که در مهر ماه سال ۸۹ هستیم و چیزی حدود ۳۱ سال از انقلاب می گذرد اگر امروز زبانم لال، خدایی ناکرده حکومت مرکزی به هر دلیل در تهران یک مقداری تضعیف شود فکر کنم دیگر شبها از ارومیه به مهاباد یا از کرمانشاه به سنندج و یا از سنندج به مریوان نتوان رفت و یا بدون ستون نظامی امکان تردد در این مناطق وجود نداشته باشد. چون ناامنی می شود. بنابراین الان هم کم و بیش همان وضعیت هست”.
و جمهوری اسلامی را این چنین تطهیر می کند : “زمان محمدرضاپهلوی و رضاشاه نیز همین فضای امنیتی حاکم بود. همیشه در مناطق کردنشین به دلیل وجود جریان گریز از مرکز، «دولتهای مرکزی» و «دولتهای وقت در تهران» مجبور بودند آن مناطق را یکجوری با قوای قهریه نگه دارند. نکته دیگر اینکه محل زندگی کردها در مناطق مرزی واقع شده و به کشورهای عراق و ترکیه متصل می باشد. ما هم که روابطمان با عراق و ترکیه چندان خوب نبوده بنابراین دولت مرکزی و حکومت مرکزی ناگزیر بوده که به لحاظ امنیتی در مناطق مرزی حضور جدی تری داشته باشد.”
در ادامه و در تاکید نظرات بربرمنشانه اش در مورد مردم این مناطق چندین و چند بار دیگر مثالهایی می آورد که کاملا برازنده ی خودشان و دیگر متفکران ج. ا هست  . زیبا کلام در مصاحبه ای سراسر از تناقض در کشاکش دفاع از رویکرد امنیتی و ژست دموکرات منشی اش دهها بار گیر کرد و بارها در این گفتگو پیش آمد که می گوید : “من موافق رویکرد امنیتی نیستم و می گویم جواب نمی دهد . اما باید بتوان در صورت تضعیف حکومت مرکزی بدون ستون نظامی از این شهر به آن شهر رفت “.و هزاران تناقض دیگر.
در همان نگاه اول باید به زیبا کلام و امثالش که با دروغ و تحریف وقایع که جزو لاینفک آنهایی است که میخواهند حکومت اسلامی را به عنوان یک حکومت حتی قابل تحمل به افکار عمومی قالب کنند ، گفت که نظرات شما چندش آوراست و بوی تعفن اسلامی می دهید.  شمایی که علنا از سکوت معنادار پرسش گر استفاده کرده و مردم کردستان را در یک مثال وقیحانه به مشتی دزد و آدم ربا تشبیه می کنید و می گویید الان هم بدون ” یک ستون نظامی یک دختر هیجده ساله یا یک بار طلا را شبانه نمی شود از این شهر به آن شهر برد . چیزی از حسنی و خلخالی کمترندارید که هیچ ، بلکه وقیحتر و دون مایه ترید. خاصیت دزدی ، گردنه گیری و آدم کشی از ارکان فناناپذیر شما و سیستم حکومتیتان هست.”
آقای زیبا کلام کردستان جامعه ای کاملا متحزب و قطب بندی شده بوده و هست . نه گفتن به جمهوری اسلامی و عواملش از همان اول از افتخارات نیروهای کمونیست و چپی بود که در کردستان در لای لای مردم این منطقه زندگی می کردند و صد برابر الان شما در تهران و دانشگاههایش در کنار هم امنیت داشتند . بله افتخار این نه گفتن به رژیم همیشه برای نیروی کمونیست آن جامعه باقی می ماند . و جنایت های سیستم شما و خمینی قاتل که بی هیچ پرنسیبی از قتل کودکان و زنان هم سرباز نزده یا بمباران مناطق مسکونی را مجاز می دانسته به هیچ وجه قابل چشم پوشی و مسامحه در هیچ بحثی نیست .
زیبا کلام و امثالش که همیشه تلاششان این بوده که برجنایات و بقای حکومت بربرمنش اسلامی عبایی تئوریک بپوشانند و آنرا جزو تاریخی اجتناب ناپذیر و موجه قرار بدهند و این سیستم را در هر قالبی چه اصول گرا چه اصلاح طلب ، چه علمی و چه دینی معقول جلوه بدهند ، دست راست سران جمهوری اسلامی هستند و مدام مشغول  بازتولید این پدیده ی ضد بشری در یک قالب مشروع و اصلاح پذیرند.
چیزی که بسیار ریز در این مصاحبه به آن اشاره شده ضدیت زیبا کلام با تفکر مارکسیستی و چپ جامعه است . مهر تایید زیبا کلام بر حملات جمهوری اسلامی به کردستان فقط به خاطر وجود حس عدم امنیت نبوده بلکه ایشان بر این واقف بوده اند که کردستان مأمن گروههای چپ و مارکسیست ایران بوده و این مسئله حمله ج.ا  را توجیه کرده است . نقد و شناساندن نظرات این گونه اشخاص بدین خاطر قابل اهمیت است که اینها در پوشش استاد دانشگاه ، چهره های اصلاح طلب ، معتقد به رفرم و دموکراسی و هزار چرندیات دیگر میخواهند خود را محق جلوه داده و تاریخ را بی شرمانه آن طور که خود می خواهند بنگارند . در آخر مصاحبه ایشان باز ژست لیبرالی اش گل می کند و می گوید که ” اگر در ایران دموکراسی باشد . کردستان هم به حقوقش می رسد . حق جدا شدن هم دارد “، اگر بخواهد . خنده دار است ،انسانی که سطور نگاشته شده ی خود را به فراموشی سپرده است . کسی که سعی می کند ( البته با تاکید هزار باره مصاحبه کننده ) تمام مشکل مردم کردستان و نیروهای سیاسی آنرا جدا شدن از ایران ، یا خودمختاری ویا فدرالیسم بنامد. باید به این آقازاده فهماند که کردستان بستر نیروهای آزادیخواه و برابری طلب بوده و هست ، که همیشه خواستهای انسانی را در مقابل رژیم بربرمنش اسلامی مطرح کرده و برایش مبارزه کرده و میکند واین نیروها (نیروهای کمونیست و مارکسیستی که شما و امثالتان کمر به نابود کردن آنها بسته اید) در فضای واقعی جامعه هیچگاه نه تنها خود را از ایران جدا ندیده بلکه کردستان را سنگری برای کمونیزم و جنبش کمونیستی،کارگری در ایران می دانند .و این حقیقت زدودنی نیست که کمونیزم و برابری طلبی در جامعه کردستان تاریخا قدرت داشته و دارد . شما و مصاحبه کننده نمی توانید به راحتی این را از تاریخ خودنگاشته تان  حذف کنید .
لینک مصاحبه در سایت به یان
http://www.beyan.info/Direje.aspx?C=Rekxrawekan&J=74
۰۶/۱۱/۲۰۱۰