دربرابرهجوم نیروهای سرکوبگررژیم اسلامی سرمایه داران به کارگران اعتصابی کارخانه سیمان دورود باید ایستاد

کارخانه صنعتی سیمان دورود از سال ١٣٣٨ تا به امروز قتلگاه و برزخ بردگان مزدی است. کارگر هفده سال است کارفرما از گرده اش کار میکشد وابتدای هر سال طبق قرارداد بودنش درمحل کار موقتی اعلام می شود. به قول یکی از کارگران “بودنم با نبودنم مساوی است این حکمی است هر سال مجبور به امضای آن هستم.”

  کارگران این کارخانه برای تامین معیشت خویش وخانواده هایشان تن به دون ترین قوانین و مقررات درمحل کار داده اند. ساعات و شیفتهای کاری طولانی مدت و طاقت فرسا، عدم امنیت شغلی، نبودن امکانات بهداشتی وایمنی مناسب. قرار دادهای موقت. دست مزد و پاداش بسیار نازل و… علاوه بر اینها فشارها و فضای تهدید و سرکوب کارگری توسط کارفرما و نیروهای انتظامی ودولتی درمحیط کارخانه زندگی کارگران را به تباهی کشانده است.
 روزانه چهار هزارو پانصد تا پنج هزار تن سیمان توسط کارگران مجتمع صنعتی کارخانه سیمان دورود تولید می شود . شاید  روشنفکران بورژوا نق بزنند و خرده بگیرند که “چرا اغراق میکنید؟”  یا  کارفرما ادعا بکند تنها تولید روی دوش کارگران نیست! بلکه سرمایه های ثابت و دستگاههای مکانیکی ، مخزن ها و ماشینهای کوچک وبزرگ در امر تولید شریکند.
در پاسخ باید گفت وارونه نفرمایید! اگر کارگران درمیان نباشند ماشینها آهن پاره های خاموشند. مفت خوران بانک و سود خوران کارخانه مایوس میشوند. مثل ماشینها باد غبغبه شون خالی می شود و سکته می کنند. یک روز اعتصاب و اعتراض کارگران این حقیقت را بخوبی اشکار میکند که دروغ می بافید!
کارگران کارخانه یک روز اعتصاب کردند، دستگاهها مکانیکی ، تنوره ها و چرخه های تولید از کار بازماندند، سه خط تولید سیمان تعطیل شد. از چهار هزار و پنج هزار تن سیمان خبری درکار نبود. زنگ خطر کارخانه به صدا درآمد، حراست و هیئت رئیسه سراسیمه شدند. به دستور استاندار و فرماندار نیروهای امنیتی و انتظامی گله گله به محل سرازیر شدند. به زور وارعاب   متوسل شدن تا کارگران معترض را ملزم کنند. اعتصاب را برهم زدند ، سرکوب کردند. زدند و گرفتند و بردند.
تفنگداران دولت اسلامی سرمایه داران با گستاخی به صف کارگران معترض یورش آوردند. کارگران را شورشی خواندند. بازداشت کردند و بازجویی کردند. به کارگران اتهام زدند و برای آنها به قول فرماندهان نیروی انتظامی و بازجوها : ” واسه تون پرونده کت و کلف درست میکنیم تا بار دگر شورش نکنید!” پرونده سازی کردند.
آقایان مفت خور مزخرف نفرمایید! چرا گله های سرگوبگر نظامی به سراغ دستگاهها و مخزنها نرفتند که از کار باز ایستاده بودند!؟ چرا زمانیکه کارگران دست از کار می کشند، همه این خزعبلات که سر هم کرده اید به هم میریزد؟ کارفرما و مدیریت برخود می لرزند. سرمایه سقوط میکند. دستکاهها خاموش می شوند.همه چیز معکوس می زند. شرکای بی خاصیت سرمایه دارتان که درهیبت مدیران بخش ها و هیئت مدیره گرد هم آمده اند رنگ می بازند و منکوب می کنند.
چرا نا گهان همه نگاه ها و تعرض ها متوجه کارگران می شود؟! که گویا تنها کارگران مقصرند. تا قبل از اعتصاب و اعتراض کارگر به رسمیت شناخته نمی شد. به نماینده های کارگران که درکلیدورهای اداره کار و استانداری، فرمانداری و پایتخت بودند پاسخ سربالا داده میشد یا اصلا جوابی نمی گرفتند. مسئولین ریز و درشت با وعده ووعید دادن کارگران را به برگشتن به سرکار وادارمیکردند. چراهمینکه کارگران دور هم جمع می شوند اعتراض میکنند و برای کسب حقوق و مطالباتشون اعتصاب میکنند دولت و کارفرمایان به هراس می افتند؟ دست بکار می شوند تا اتحاد و اعتصاب کارگران معترض را مختل کنند. این تناقضات و این کثافت کاریها خصوصیات بارز نظام اقتصادی و سیاسی شماست که از بیخ و بن بر نابرابری و استثمار بناست.
کارگران کارخانه سیمان دورود برای مطالبات برحق شان راهی جز اعتراض واعتصاب کردن در پیش ندارند.  کارگران سه شیفت کاری  بطور مستمر کار میکنند. کارفرما به کارگران کمترین دستمزد را میدهد (سیصد هزار تومان). به پیمانکاران و برخی مدیران گروه یک تا ٣ میلیون تومان پرداخت می شود .پاداش کارگران یا اصلا پرداخت نمی شود یا نسبت به پیمانکاران و مدیران بخش ها بسیار ناچیز است. حق شیف و نوبت کاری به کارگران ٣۵٠٠٠ تومان است اما به پیمانکاران یک میلیون تومان پرداخت می شود. حق غذا به پیمانکاران و مدیران شامل همه رده ها ٨٠ هزارتومان اما برای کارگران ۴٠ هزار تومان است . پاداش وسنوات اصلا به کارگران پرداخت نمی شود. افزایش تولید هم که برگرده کارگران هست هیچ مزایایی بابت افزایش تولید به خود کارگران پرداخت نمی شود بلکه به پیمانکاران و مدیران پرداخت می شود. وامهای بانکی ( قرض الحسنه ) به پیمانکاران ۵ میلیون تومان پرداخت می شود ولی کارگران از دریافت آن محرومند. اینها تنها گوشه های کوچکی از اجحاف ها و بی حقوقی ها در حق کارگران است.
کارگرانی که سابقه ٣ تا ١٧ سال کار کردن در کارخانه را دارند هنوز مجبورند قراردادهای موقت یک ساله با کارفرما ببندند. بستن قرارد داد ها ی موقت دست کارفرما را برای زور گفتن و اجحاف در حق کارگران باز میکند.  با هر بهانه ای و درصورت عدم  نیاز به تمدید قرارداد یکساله آنها را از کار اخراج کند و خود این قراردادهای موقت مجوزی قانونی است برای محروم کردن کارگران از حقوق و مزایایی اساسی خویش.
کارگران کارخانه سیمان دورود استان لرستان در ماههای گذشته برای تامین مطالبات خود چندین بار اعتراض کرده اند. نماینده انتخاب کرده اند و نماینده گان برای طرح مطالبات و خواست های کارگران به مسئولین دولتی در استان لرستان و تهران مراجعه کرده اند اما تا اکنون مقامات دولتی و کارفرمای کارخانه از تامین مطالبات کارگران خودداری کرده اند.
کارگران روز سوم وچهارم آبانماه ٨٩ دراقدامی جمعی دست از کار کشیدند و چرخ تولید کارخانه را متوقف کردند. کارفرما و مقامات دولتی برای سرکوب کارگران نیروهای انتظامی و حراستی را به کمک طلبیدند. نیروهای نظامی کارگران را ضرب و شتم کردند و حدود ٢۶ نفر از کارگران همراه نمایندهای جسورشان بازداشت شدند. خانواده ها ی بازداشت شده گان در اعتراض به بازداشت کارگران در مقابل نیروی انتظامی تجمع کردند. شورای شهر پا درمیانی کرد و درنهایت بازداشت شده گان آزاد شدند. این تنها بخشی از ماجرای کشمکش کارگران با کارفرمایان و صاحبان سرمایه در کارخانه سیمان دورود است . اما تلاش برای کسب خواستهایی که کارگران به خاطر آن اعتصاب کردند و بازداشت شدند هنوز ادامه دارد.
کارگران کارخانه سیمان دورود ناچارند برای تامین نان و معیشت خویش و خانواده هایشان کار کنند. کارفرما آنها را از حق تامین امنیت شغلی با بستن قراردادهای موقت محروم میکند. حقوق و مزایای کارگران را می زند. دست مزد ماهانه کارگران را به تعویق می اندازد. کارگران مجبورند در شرایط شاق و غیر بهداشتی کار کنند. سلامتی فیزیکی و روانی آنها به شدت مورد تهدید است. اکثر کارگران دچار بیماریهای تنفسی و ریوی شده اند. معیشت کارگران در معرض خطر است و هردم بیم آن میرود که بخشی از کارگران توسط کارفرما از محل کار بدون دریافت هرگونه مزایا وحقوقی اخراج گردند. این وضعیت رقت بار و پر استرس زندگی کارگران و خانوادهایشان را به مخاطره انداخته است.
چه باید کرد؟ راهی را که کارگران در طول ماهها و روزهای گذشته در پیش گرفته اند اعتراض و اعتصاب است. اعتراض و اعتصاب کارگران برای کسب مطالبات و خواستهای شان برحق است. تجربه های این دوره از مبارزات جمعی کارگران درس های بزرگی را به ارمغان آورده است . اتحاد و همبستگی کارگران در کارخانه و در ارتباط با سایر بخش های کارگری در محل و شهرهای دیگر می تواند توان و صدای کارگران را تقویت کند. برپایی مرتب مجمع عمومی برای تقویت روحیه جمعی کارگران حیاتی است همچنین اتخاذ تصمیمات جمعی  در مجامع عمومی و تعیین نمایندگان یکی از پایه های تقویت و گسترش اعتراضات در شرایط کنونی است. تشکیل کمیته اعتصاب برای تقابل با هر ترفندی از طرف کارفرما و حامیانش ضروری است. این کمیته میتواند تامین کننده نیازها و ضرورتهای آنی باشد. صندوق مالی اعتصاب برای دوره های بعدی اعتراض و اعتصاب می تواند در رفع مشکلات مالی کارگران اعتصابی و یا بازداشت شده گان احتمالی موثر باشد و به سایر نیازهای کارگران معترض کمک کند.
باید در برابر یورش سرکوبگران رژیم اسلامی به کارگران کارخانه سیمان دورود ایستاد. حمایت کارگران بخش های دیگر صنعتی و کارگری در شهرهای دیگر از اعتراض کارگران سیمان دورود از اهمیت ویژه ای برخوردار است که باید فعالین کارگری در این مقطع به آن بپردازند. جلب حمایت اتحادیه های کارگری در سطح بین المللی به منظور تقویت مبارزات طبقاتی کارگران ایران بویژه کارگران معترض سیمان دورود لازم است که باید به مراتب به آن پرداخت.
آزاد زمانی
١٠ آبانماه ١٣٨٩